12-07-2012، 10:54
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ويل دورانت، مورخ مشهور امريكايی، كه چندی از نزديك شاهد رفتار سلطه جویانه وتحقیرآمیز استعمار انگليس با مردم هند بوده، در كتابی كه به منظور دفاع از مظلوميت هنديان نوشته است با اشاره به سير سلطة انگليس بر آن كشور مينويسد:
ايالات هند، يكي بعد از ديگري، خواه به وسيلة جنگ، خواه به ياري رشوه، خواه به وسيلة نشر اعلاميههايي مانند اعلامية لرد دالهَوسي (Lord Dalhausie)؛ كه مطابق مقررات آن، پس از مرگ يك شاهزادهاي بدون وارث و جانشين، مال و ملكش به دولت بريتانيا تعلق ميگرفت)، از تصرف حكمرانان بومي خارج ميشد و به تصرفات دولت انگليس در ميآمد.
در مدت مديريت اين لرد، به اين طريق و بدون سر و صدا، هشت ايالت مهم هند به تصرف دولت بريتانيا درآمد. به شاهزادگان و حكمداران هندي رسماً اخطار ميشد كه از دو چيز يكي را بايد قبول كنند؛ يعني يا خود را براي جنگ و كشته شدن آماده سازند، يا بايد هر قدر دولت انگليس بخواهد، باج بدهند.
اين هم طريق ديگري بود كه بريتانيا براي تصرف ساير ايالات هندوستان در پيش گرفت.
در سال 1870.م دولت بريتانيا چهار هزار، در سال 1880.م پانزدههزار، در سال 1890.م نودهزار و در انتهاي اين قرن (نوزدهم ميلادي) 133000 ميل مربع با اتخاذ اين تدابير، به متصرفات خود افزوده بود. ژان مورلي (Gohnmorlay) اعتراف ميكند كه فقط در قرن نوزدهم، دولت انگليس 111 فقره جنگ در هندوستان به راه انداخت و در تمام آنها، بدون اينكه به يك نفر سرباز انگليسي محتاج شود، قواي هندي را به جنگ و ستيز واميداشت.
ميليونها هندي با چشم بسته جنگيدند تا طوق اسارت و بندگي به گردن هندوستان بيفتد. تمام مخارج و مصارف اين جنگها تا دينار آخر، به عنوان اضافه ماليات، از خود اهالي گرفته ميشد.
لرد كرزن، نايب السلطنة مشهور و متبختر انگليس در هند، در سالهاي آغازين قرن بيستم، با اشاره به نقش مؤثر ارتش هند بريتانيا در سركوبي قيام ضد انگليسي بوئرها (واقع در افريقاي جنوبي) و نيز چينيها، مينويسد: "سال گذشته هندوستان شركت خود را در حفظ منافع امپراتوري به خوبي نمايش داد. فرستادن فوري ارتش هندي سبب نجات مستعمرة ناتال(بوئرها)گرديد. ارتش هند بود كه سفارت انگليس را در پكن محفوظ داشت. اگر دست ما از طرف مشرق تا به چين، و از طرف مغرب تا به افريقاي جنوبي ميرسد شك و ترديد نيست كه اين موضوع نفوذ ما را مدلل ميدارد و البته در بسط اين نفوذ، سپاهيان هند مقام مهمي را احراز ميكنند."
ويل دورانت، كتاب خود را در 1930.م، يعني سالهاي اوج درگيري مردم هند با استعمار انگليس، تاليف كرد. او در تشريح وضع جاري ارتش هند و استثمار آن به منظور پيشبرد اهداف استعماري انگليس در نقاط مختلف جهان خاطرنشان ميسازد: «تعداد مجموع قواي فعلي هندوستان بالغ بر 000/204 نفر ميباشد.
ميان اين عده تقريباً ششهزار نفر انگليسي وجود دارد كه صاحب منصبان قشوني و تمام هوانورداني كه تعداد آنها بالغ بر 1874 نفر ميباشد، جزء آنهاست. بقية قشون از افراد هندي تشكيل يافته و در ميان اين عدة كثير، فقط معدودي به درجة صاحبمنصبي رسيدهاند.
حق دخالت در امور هوايي و قورخانه، از هنديها سلب شده است. فقط 70 درصد افراد قشون از آنها تشكيل ميگردد. دولت بريتانيا اهالي هندوستان را فاقد لياقت عقلاني در نظر دنيا قلمداد كرده است، ولي حاضر نيست همين اشخاص نالايق را رها سازد و آزاد بگذارد تا خودشان فنون جنگ و كشتار را آموخته و به كمال رسانند.
مصارفِ نگاه داشتن اين قشون، كه موظف است به ياري گلوله و سرنيزه، طوق بندگي را به گردن وطن و هموطنان خود بيندازد، از جيب خود اهالي بيرون ميآيد. پولي كه در سال 1926 به مصرف نگاهداري اين قشون رسيد، معادل 660/735/200 دلار بود.
اگر اين مبلغ را به نسبت ميان اهالي هندوستان تقسيم نماييم، خواهيم ديد هر يك از افراد اين ملت، خواه مرد خواه زن و خواه طفل، 3 درصد عوايد خانوادگي خود را فقط براي نگاهداري اين قشون به دولت پرداخته است.
در هر جا كه قشون هند مجبور شود براي حفظ منافع دولت انگليس جانفشاني كند، خواه در افغانستان يا برمه، خواه در بين النهرين يا فرانسه (دولت انگليس مختار است قشون هند را به هر جا بخواهد اعزام دارد)، مخارج آن از خزانة امپراتوري انگليس، كه جنگ و خونريزي براي بسط اقتدار آن است، بيرون نميآيد.
در هر جاي دنيا كه قشون هند، براي حفظ منافع دولت بريتانيا با بذل جان خود دفاع نمايد، مصارف جنگ تا دينار آخر از عوايد داخلي هندوستان تحصيل ميشود... در ايام جنگ عمومي( اول)، هندوستان مجبور شد براي ياري و كمك به متحدين مبلغ 000/050/500 دلار و براي پرداخت قرضههاي جنگ 000/000/950 دلار از جيب خود خرج كند، 000/800/2 نفر از فرزندان خود را به ميدانهاي جنگ اعزام داشت كه براي حفظ منافع امپراتوري بريتانيا بكشند و كشته شوند، 000/400 نفر كارگر براي اجراي امور فرستاد. در سال 1722 [كذا] تقريباً 64 درصد مجموع عوايد هندوستان براي اين قشون برادركشي به مصرف رسيد.
هنديها مجبور بودند به قتل عام برادران هندي خود بپردازند تا اينكه برمه، طوق بندگي بريتانيا را به گردن بيندازد. مجبور بودند در راه يك امپراتوري جان شيرين خود را فدا كنند تا... در اثر مظالم آن در هر سال بيش از 000/000/1 نفر هندي از گرسنگي تلف شود.
هيچ قشوني در تمام دنيا اين مقدار از عوايد عمومي مملكت را به مصرف نميرساند و تلف نميكند. در سال 1926 نايبالسلطنه، تصميم دولت را مبني بر ايجاد "بحرية شاهنشاهي هند" اعلام داشت. در ضمن اعلامية خود، تصديق كرده بود كه اين بحريه بايد به هر يك از نقاط امپراتوري كه پارلمان انگليس معين نمايد برود و تمام مخارج آن از خزانة هندوستان پرداخته ميشود.»
نگراني و اندوه اديب از آتشافروزيهاي انگلستان در جنگ جهانگير، از جمله، ريشه در اين امر داشت كه سوخت ماشين جنگي لندن، از ذخاير و منابع غارتشدة ممالك شرقي تأمين ميگشت و بدنة ارتش وي نيز ــ در ستيز با متحدين ــ انبوه انسانهايي بودند كه آن قدرت استعماري از ديار مشرق (بهويژه هندوستان) استخدام و استثمار كرده و به عرصة جنگي پوچ و سَبُعانه كشانده بود. و بدينسان، همچون هميشه، رنج و شكنجه ، از آنِ استعمارزده، و ادعا و تفاخر از آنِ لردان مستعمرهچي بود. (د/ ص 20).
چنانكه از كلنل لورنس انگليسي ــ طراح اصلي نقشة ايجاد شورش در سرزمينهاي عربي بر ضد دولت عثماني، و از صحنهگردانان مهم حملة مشترك اعراب تجزيهطلب و نيروهاي انگليسي به خطوط ارتباطي و مراكز نظامي اين دولت ــ نقل شده كه بعد از پايان جنگ مباهاتكنان ميگفته است: «من افتخار دارم كه نگذاشتم در هيچ يك از سي صحنة نبردي كه وارد آن شدم، خون يك فرد انگليسي بر زمين بريزد. زيرا در نظر من، همة مناطقي كه بر اثر اين جنگ به دست ما آمد ارزش مرگ يك نفر انگليسي را نداشت»!
***
توضیح: ويل دورانت: به گفتة مهاتما گاندي در كنفرانس ميزگرد لندن (1931): انگليسيها طي آن جنگ نيم بيليون دلار از هنديها، بابت جنگ، مساعده گرفتند. دولت هند ارتشي يكميليوني براي شركت در جبهههاي جنگ به آن سوي درياها اعزام كرد و «هزينه و تجهيزات كامل اين ارتش نيز از جيب مردم هند پرداخت شد. در حاليكه مردم هند حتي يك نماينده هم در تركيب دولت نداشتند و در مورد جنگ و ساير مسائل، حق اظهار نظري براي آنها قائل نشده بودند» (ويليام شايرر، خاطرة گاندي، ترجمة دكتر حسن حاج سيدجوادي، ص 255). شايرر، خبرنگار مشهور امريكايي كه شاهد نطق گاندي در اين كنفرانس بوده است، خاطر نشان ميسازد: در جنگ جهاني اول، «هندوستان يكميليونوسيصدهزار نفر نيرو براي امپراتوري انگليس فراهم كرد و طي آن 106 هزار نفر جان خود را از دست دادند» (همان، ص 38).
گفتني است كه اين تعداد در جنگ جهاني دوم به 4/2 ميليون نفر رسيد (گيتاشناسي، ص 372).
سفير هند در تهران، در مصاحبه با مجلة پيام انقلاب (ش 40) ضمن اشاره به تعداد انبوه نيروهاي هندي شركتكننده در جنگ جهاني اول، تأكيد ميكند: «هند از اين لحاظ، مركز استعمار بود كه براي استعمار كشورهاي كوچك ديگر، انگليسيها از نيروي نظامي هنديها استفاده ميكردند؛ براي سركوب ايرانيها و ديگر مردمان مستضعف و تا زماني كه [انگلستان] هند را زير سلطه داشت تمام مستعمرات را هم نگهداري ميكرد. با توسل به نيروي نظامي و قدرت اقتصادي هند حتي براي سركوب به تركيه و مالت هم، نيروي هندي فرستاده شد.
نويسنده: علي ابوالحسني منذر
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ويل دورانت، مورخ مشهور امريكايی، كه چندی از نزديك شاهد رفتار سلطه جویانه وتحقیرآمیز استعمار انگليس با مردم هند بوده، در كتابی كه به منظور دفاع از مظلوميت هنديان نوشته است با اشاره به سير سلطة انگليس بر آن كشور مينويسد:
ايالات هند، يكي بعد از ديگري، خواه به وسيلة جنگ، خواه به ياري رشوه، خواه به وسيلة نشر اعلاميههايي مانند اعلامية لرد دالهَوسي (Lord Dalhausie)؛ كه مطابق مقررات آن، پس از مرگ يك شاهزادهاي بدون وارث و جانشين، مال و ملكش به دولت بريتانيا تعلق ميگرفت)، از تصرف حكمرانان بومي خارج ميشد و به تصرفات دولت انگليس در ميآمد.
در مدت مديريت اين لرد، به اين طريق و بدون سر و صدا، هشت ايالت مهم هند به تصرف دولت بريتانيا درآمد. به شاهزادگان و حكمداران هندي رسماً اخطار ميشد كه از دو چيز يكي را بايد قبول كنند؛ يعني يا خود را براي جنگ و كشته شدن آماده سازند، يا بايد هر قدر دولت انگليس بخواهد، باج بدهند.
اين هم طريق ديگري بود كه بريتانيا براي تصرف ساير ايالات هندوستان در پيش گرفت.
در سال 1870.م دولت بريتانيا چهار هزار، در سال 1880.م پانزدههزار، در سال 1890.م نودهزار و در انتهاي اين قرن (نوزدهم ميلادي) 133000 ميل مربع با اتخاذ اين تدابير، به متصرفات خود افزوده بود. ژان مورلي (Gohnmorlay) اعتراف ميكند كه فقط در قرن نوزدهم، دولت انگليس 111 فقره جنگ در هندوستان به راه انداخت و در تمام آنها، بدون اينكه به يك نفر سرباز انگليسي محتاج شود، قواي هندي را به جنگ و ستيز واميداشت.
ميليونها هندي با چشم بسته جنگيدند تا طوق اسارت و بندگي به گردن هندوستان بيفتد. تمام مخارج و مصارف اين جنگها تا دينار آخر، به عنوان اضافه ماليات، از خود اهالي گرفته ميشد.
لرد كرزن، نايب السلطنة مشهور و متبختر انگليس در هند، در سالهاي آغازين قرن بيستم، با اشاره به نقش مؤثر ارتش هند بريتانيا در سركوبي قيام ضد انگليسي بوئرها (واقع در افريقاي جنوبي) و نيز چينيها، مينويسد: "سال گذشته هندوستان شركت خود را در حفظ منافع امپراتوري به خوبي نمايش داد. فرستادن فوري ارتش هندي سبب نجات مستعمرة ناتال(بوئرها)گرديد. ارتش هند بود كه سفارت انگليس را در پكن محفوظ داشت. اگر دست ما از طرف مشرق تا به چين، و از طرف مغرب تا به افريقاي جنوبي ميرسد شك و ترديد نيست كه اين موضوع نفوذ ما را مدلل ميدارد و البته در بسط اين نفوذ، سپاهيان هند مقام مهمي را احراز ميكنند."
ويل دورانت، كتاب خود را در 1930.م، يعني سالهاي اوج درگيري مردم هند با استعمار انگليس، تاليف كرد. او در تشريح وضع جاري ارتش هند و استثمار آن به منظور پيشبرد اهداف استعماري انگليس در نقاط مختلف جهان خاطرنشان ميسازد: «تعداد مجموع قواي فعلي هندوستان بالغ بر 000/204 نفر ميباشد.
ميان اين عده تقريباً ششهزار نفر انگليسي وجود دارد كه صاحب منصبان قشوني و تمام هوانورداني كه تعداد آنها بالغ بر 1874 نفر ميباشد، جزء آنهاست. بقية قشون از افراد هندي تشكيل يافته و در ميان اين عدة كثير، فقط معدودي به درجة صاحبمنصبي رسيدهاند.
حق دخالت در امور هوايي و قورخانه، از هنديها سلب شده است. فقط 70 درصد افراد قشون از آنها تشكيل ميگردد. دولت بريتانيا اهالي هندوستان را فاقد لياقت عقلاني در نظر دنيا قلمداد كرده است، ولي حاضر نيست همين اشخاص نالايق را رها سازد و آزاد بگذارد تا خودشان فنون جنگ و كشتار را آموخته و به كمال رسانند.
مصارفِ نگاه داشتن اين قشون، كه موظف است به ياري گلوله و سرنيزه، طوق بندگي را به گردن وطن و هموطنان خود بيندازد، از جيب خود اهالي بيرون ميآيد. پولي كه در سال 1926 به مصرف نگاهداري اين قشون رسيد، معادل 660/735/200 دلار بود.
اگر اين مبلغ را به نسبت ميان اهالي هندوستان تقسيم نماييم، خواهيم ديد هر يك از افراد اين ملت، خواه مرد خواه زن و خواه طفل، 3 درصد عوايد خانوادگي خود را فقط براي نگاهداري اين قشون به دولت پرداخته است.
در هر جا كه قشون هند مجبور شود براي حفظ منافع دولت انگليس جانفشاني كند، خواه در افغانستان يا برمه، خواه در بين النهرين يا فرانسه (دولت انگليس مختار است قشون هند را به هر جا بخواهد اعزام دارد)، مخارج آن از خزانة امپراتوري انگليس، كه جنگ و خونريزي براي بسط اقتدار آن است، بيرون نميآيد.
در هر جاي دنيا كه قشون هند، براي حفظ منافع دولت بريتانيا با بذل جان خود دفاع نمايد، مصارف جنگ تا دينار آخر از عوايد داخلي هندوستان تحصيل ميشود... در ايام جنگ عمومي( اول)، هندوستان مجبور شد براي ياري و كمك به متحدين مبلغ 000/050/500 دلار و براي پرداخت قرضههاي جنگ 000/000/950 دلار از جيب خود خرج كند، 000/800/2 نفر از فرزندان خود را به ميدانهاي جنگ اعزام داشت كه براي حفظ منافع امپراتوري بريتانيا بكشند و كشته شوند، 000/400 نفر كارگر براي اجراي امور فرستاد. در سال 1722 [كذا] تقريباً 64 درصد مجموع عوايد هندوستان براي اين قشون برادركشي به مصرف رسيد.
هنديها مجبور بودند به قتل عام برادران هندي خود بپردازند تا اينكه برمه، طوق بندگي بريتانيا را به گردن بيندازد. مجبور بودند در راه يك امپراتوري جان شيرين خود را فدا كنند تا... در اثر مظالم آن در هر سال بيش از 000/000/1 نفر هندي از گرسنگي تلف شود.
هيچ قشوني در تمام دنيا اين مقدار از عوايد عمومي مملكت را به مصرف نميرساند و تلف نميكند. در سال 1926 نايبالسلطنه، تصميم دولت را مبني بر ايجاد "بحرية شاهنشاهي هند" اعلام داشت. در ضمن اعلامية خود، تصديق كرده بود كه اين بحريه بايد به هر يك از نقاط امپراتوري كه پارلمان انگليس معين نمايد برود و تمام مخارج آن از خزانة هندوستان پرداخته ميشود.»
نگراني و اندوه اديب از آتشافروزيهاي انگلستان در جنگ جهانگير، از جمله، ريشه در اين امر داشت كه سوخت ماشين جنگي لندن، از ذخاير و منابع غارتشدة ممالك شرقي تأمين ميگشت و بدنة ارتش وي نيز ــ در ستيز با متحدين ــ انبوه انسانهايي بودند كه آن قدرت استعماري از ديار مشرق (بهويژه هندوستان) استخدام و استثمار كرده و به عرصة جنگي پوچ و سَبُعانه كشانده بود. و بدينسان، همچون هميشه، رنج و شكنجه ، از آنِ استعمارزده، و ادعا و تفاخر از آنِ لردان مستعمرهچي بود. (د/ ص 20).
چنانكه از كلنل لورنس انگليسي ــ طراح اصلي نقشة ايجاد شورش در سرزمينهاي عربي بر ضد دولت عثماني، و از صحنهگردانان مهم حملة مشترك اعراب تجزيهطلب و نيروهاي انگليسي به خطوط ارتباطي و مراكز نظامي اين دولت ــ نقل شده كه بعد از پايان جنگ مباهاتكنان ميگفته است: «من افتخار دارم كه نگذاشتم در هيچ يك از سي صحنة نبردي كه وارد آن شدم، خون يك فرد انگليسي بر زمين بريزد. زيرا در نظر من، همة مناطقي كه بر اثر اين جنگ به دست ما آمد ارزش مرگ يك نفر انگليسي را نداشت»!
***
توضیح: ويل دورانت: به گفتة مهاتما گاندي در كنفرانس ميزگرد لندن (1931): انگليسيها طي آن جنگ نيم بيليون دلار از هنديها، بابت جنگ، مساعده گرفتند. دولت هند ارتشي يكميليوني براي شركت در جبهههاي جنگ به آن سوي درياها اعزام كرد و «هزينه و تجهيزات كامل اين ارتش نيز از جيب مردم هند پرداخت شد. در حاليكه مردم هند حتي يك نماينده هم در تركيب دولت نداشتند و در مورد جنگ و ساير مسائل، حق اظهار نظري براي آنها قائل نشده بودند» (ويليام شايرر، خاطرة گاندي، ترجمة دكتر حسن حاج سيدجوادي، ص 255). شايرر، خبرنگار مشهور امريكايي كه شاهد نطق گاندي در اين كنفرانس بوده است، خاطر نشان ميسازد: در جنگ جهاني اول، «هندوستان يكميليونوسيصدهزار نفر نيرو براي امپراتوري انگليس فراهم كرد و طي آن 106 هزار نفر جان خود را از دست دادند» (همان، ص 38).
گفتني است كه اين تعداد در جنگ جهاني دوم به 4/2 ميليون نفر رسيد (گيتاشناسي، ص 372).
سفير هند در تهران، در مصاحبه با مجلة پيام انقلاب (ش 40) ضمن اشاره به تعداد انبوه نيروهاي هندي شركتكننده در جنگ جهاني اول، تأكيد ميكند: «هند از اين لحاظ، مركز استعمار بود كه براي استعمار كشورهاي كوچك ديگر، انگليسيها از نيروي نظامي هنديها استفاده ميكردند؛ براي سركوب ايرانيها و ديگر مردمان مستضعف و تا زماني كه [انگلستان] هند را زير سلطه داشت تمام مستعمرات را هم نگهداري ميكرد. با توسل به نيروي نظامي و قدرت اقتصادي هند حتي براي سركوب به تركيه و مالت هم، نيروي هندي فرستاده شد.
نويسنده: علي ابوالحسني منذر