امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

هاراگیری

#1
. “هاراگیری” به مـعنای خـودکشی با دریدن شکم خویش در جوامع دیگر نیز شنـاخته شده است
و حتی به لغت نامه های زبان های دیگر نیز راه پیـدا کرده است.
اولین بار کلمۀ “هاراگیری ” بعد از “واقعۀ ساکای” در غرب انعکاس پیدا کرد.


مقدمه

ژاپن به خاطـر قرار داشتن در شرقی ترین قسمت آسیا و محصور بودن آن به وسیله آب ، از قدیم سرزمینی دوردست به حـساب می آمده است.
همین امر هرگونه ارتباطات انسانی را مشکل ساخته و در نتیجه باعـث ناشناخته ماندن فرهنگی و تاریخی این مجمع الجزایر نیز شده است.علاوه بر موانـع طبیعی در شناخت ژاپن تا اندازه ای دولت ژاپن نیز در دور ماندن این کـشور از ذهـنیّات مردم دیگر نقاط جـهان شده است.
ژاپن در سـال ۱۶۳۳ به بهانه اسـتحکام بخشـیدن به پایه های حکومت فئودالی خود دروازه های این کشور به روی خارجیان را می بندد.
بر اسـاس این دسـتور هرگونه مبادلات تجاری فرهنگی با کـشورهایی به غیر از چین، کره و هلند ممنوع اعلام می شود. همچنین به هیچ ژاپنی حق داده نمی شود که از کشور خـارج شود.
این وضعیت در های بـسته که اصطلاحاً به “ساکوکو” (درهای بسته) معـروف است تا سال ۱۸۵۳، سال ورود “پری” دریادار آمریکایی ادامه پیدا می کند.

اما از بعد از اصلاحات سال ۱۸۶۸ “می جی” و رشد و توسعه سر سام آور ژاپن و متعاقب آن توسـعه طلبی این کشور در شرق آسیا توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرده و خود را به عنوان تمدنی جدید به رخ می کشد.
به خصوص از دوران اصلاحات “می جی” خیل محققان پژوهشگران و جهانگردان به ژاپن سرازیر شده هرکدام به شیوه خود شروع به شناخت و معرفی ژاپن به اروپا می کنند.
بر عکس این قضیّه نیز اتفاق می افتد. دانشجویان زیادی برای تحصیل علم و تکنولوژی غرب به اروپا گسیل می شوند.
این روند بعد از پیروزی ژاپن در جنگ با روسیه در سال ۱۹۰۵ و مطرح شدن ژاپن به عنوان قدرت جدید سرعت بیشتری به خود می گیرد.
ادبیات و فلسفۀ غربی توسط اندیشمندان ژاپنی آموخته و به ژاپنی ترجمه می شود.
چنانچه “فوکوزاوا یوکی چی” (۱۹۰۱-۱۸۳۵) متفکرو اندیشمند تاثیرگذار دوره میجی که خود تحصیل کردۀ غرب بود تحت تاثیر اندیشه های غربی قرار گرفته و در کتاب معروف خود « راهنمای علم » (۱۸۷۶) می نویسد:

“خداوند هیچ انسانی را بالادست انسانی دیگر، و هیچ انسانی را پایین دست انسانی دیگر نمی آفریند.”
قبل از دوران اصلاحات “می جی” پرتقالی ها قلوب ژاپنی ها را تسخیر کرده بودند و چند صد سالی مناسبات تجاری و فرهنگی را برقرار ساخته بودند.
چنانکه در سال ۱۶۰۴ اولین لغت نامه ژاپنی به زبان خارجی را مبلغان مسیحی پرتغالی نوشتند.
تفاوت های فرهنگی و آداب و رسوم و نوع زندگی ژاپنی ها برای غربی ها تازگی زیادی داشت.
در تقابل با ژاپنی ها و جامعه آن، این شناخت از فرهنگ و آداب و رسوم ژاپنی ها برای غربی ها همیشه با حسن نیت همراه نبوده است. گاهی به خاطر عدم شـناخت یـکدیگر این مناسبات با تـنش و درگیری همراه بوده اسـت. خود این عامل نیز باعـث شناخت بیشتر خصوصیات فرهنگی سـرزمین آفتاب تابان بوده است.

در ایران نیز هنـوز جنبه های ناشناحته مانده زیادی دربارۀ جامعه و فرهنگ ژاپن وجود دارد.خصوصاٌ مطالعات ژاپن شناسی در ایران همیشه به صـورت تـرجمه از زبانهای دیگر و غالباً از نگاه غربی ها بوده است.

در این مقالۀ کوتاه قصد دارم به روشـن ساختن “هاراگیری” یا همـان “سپ پوکو” به مـعنای خودکشی با دریدن شـکم که در بین سامورایی ها در طـول تاریخ کشورژاپن رسـم بوده است بپردازم.

در زبان ژاپنی کلمات زیادی درباره چگونگی خودکـشی وجود دارد. “هاراگیری” یا “سپ پوکو” به معنای خودکشی با دریدن شـکم، “کان شی” به معنای خودکشی به خاطـر اعلام اعتراض، “جونشـی” به معنای مرگ پاک ،”فون شـی” به معنی خودکشی با بریدن گلوی خویش، یا پریـدن از روی اسـب بر روی شمشـیر. پرت کردن خویـش از بلـندی، بـرج و یا پرتگاه و موارد دیـگری که نشان ازعجـین بودن خودکشی با زنـدگی ژاپنی از گذشته های دور دارد.

اکنون “هاراگیری” به مـعنای خـودکشی با دریدن شکم خویش در جوامع دیگر نیز شنـاخته شده است و حتی به لغت نامه های زبان های دیگر نیز راه پیـدا کرده است.
اولین بار کلمۀ “هاراگیری ” بعد از “واقعۀ ساکای” در غرب انعکاس پیدا کرد.

واقعه “ ساکای”

در آخرین سال حکومت شوگون ها بر ژاپن در سال ۱۸۶۷ و درست یک سال پـیش از اصلاحات “می جی” ، سامورایی های دربار اِدو با ملوانان و بازرگانان فرانسـوی که وارد ژاپن شده بودند در شهر “ساکای” در نزدیکی شهر اوزاکای ژاپن درگیر شده و ۱۳ نفر از آنان را به قتل می رسانند.
متعاقباً دولت فرانسه اعتراض شدید خود را به این عمل نشان داده و خواستار تحویل و محاکمه عاملان قتل ملوانان و تجار فرانسوی می شود. دولت ژاپن نیز بعد از تحقیق واقعۀ پیش آمده ۱۶ نفر از سامورایی هایی را که در درگیری و مـرگ مـلوانان فرانسوی دست داشتند برای محاکمه و اعدام فرا می خواند.
این ۱۶ نفر مرگ بر چوبه دار را توهین به اعتبار و ارزش های سامورایی دانسته و به حکم اعدام خود اعتـراض می کنند.
آنها اعلام می کنند که حاضرند دست به “هاراگیری ” زده و شرافتمـندانه مرگ پاک را برای خود انتخاب کنند.


تاریخ ظهور “هاراگیری”

گرچه “هاراگیری “به عنوان آداب خودکشی سامورایی های ژاپنی شناخته شده است، اما “چی با توکوجی” در کتاب چرا ژاپنی ها هاراگیری می کنند”(۱۹۹۴) معـتقد است که دریدن شکم و کاویدن آن برای فال گیری و جادوگری در بسیاری از جوامع قدیم از جمله جوامع رومی ها و بابیلونی ها مرسوم بوده است.
داستانهای زیادی از دریدن شکم در چین قدیم نیزنقل شده است.
بر اساس باورهای چین قدیم ، زنانی که در مورد داشتن رابطه با مردان مورد سوء ظنّ قرار می گرفـتند با دریدن شکم خویش پاکی خویش را اثبات می کردند.
گمان بر این است که آداب “هاراگیری” از چین قدیم وارد ژاپن شده است و همان کارکرد اثبات پاکی را در ژاپن نیز داشته است. با این تفاوت که این نوع رسم در بین جنگاوران ژاپنی بیشتر مرسوم شده ، تغییر شکل داده و از ترتیب خاصّی در اجراء وانجام بوده است.
تاریخ ژاپن همواره تاریخ سلطۀ سامورایی ها و شوگون ها تا اصلاحات “می جی”ست. درطول تاریخ نمونه های زیادی از این نوع خودکشی وجود داشته است.
اما تاریخ پیدایش “هاراگیری” در فرهنگ ژاپن را دوره “هیان” (قرن هشتم تا نهم میلادی) دانسته اند.
درکتاب “فوودوکی” که قدیمیترین کتاب تاریخی داستانی ژاپن محسوب می شود، اوّلین کسی را که دست به”هاراگیری” زده، یک الهه معرفی شده است. در کتاب داستانی”کوجی دان”(۱۲۱۵-۱۲۱۲) داستان واقعی کسی را که دست به “هاراگیری” زده آورده شده است.
داستان این واقعه در سال ۹۸۹ میلادی در شهر کیوتو (پایتخت تاریخی ژاپن) اتّفاق می افتد.
یکی از خاندان آل” فوجی وارا” که قدرت در دست داشتند دست به دزدی می زند.قضیه لو میرود.
نگهبانان شهر وی را تعقیب می کنند و خانه اش رابه محاصره در می آورند.
زمانی که حلقۀ محاصره بر وی تنگ می شود ناگهان از فرط خشم همان طور ایـستاده شکم خود را در برابر نگهبانان می درد. سپس عضلات درونی خود را در آورده به سمت آنان پرت کرده نقش بر زمین می شود. گفته می شود کلمه “ریپ پوکو” به معنای خشم از این زمان به بعد در زبان ژاپنی رواج پیدا کرده است.
(این کلمه از دو کانجی ایسـتادن و شکم تشکیل شده است)
شکل گیری کامل آن به عنوان آخرین راه باقیمانده برای انتخاب مرگ پاک در اواخر دورۀ جنگ صد ساله (۱۵۶۸-۱۴۶۷) است.
در این دورۀ طولانی جنگ، آشوب و درگیری تمام سرزمین های ژاپن را در بر می گیرد. به این جنگ ها در اصطلاح جنگ های شمال و جنوب نیز گفته می شود.
این دورۀ طولانی جنگ باعث پیدایش نوعی فرهنگ دلاوری و شرف در بین جنگجویان ژاپنی می گردد.
سامورایی هایی که فقط پیـشۀشان جنگ بود، در این دوره ظهور می یابند.
هر چه این دوره طولانی آشوب و جنگ ادامه پیدا می کند ، به داستان های زیادی راجع به “هاراگیری” برمی خوریم. “هاراگیری” کم کم تبدیل به یک رسم شجاعت در بین جنگاوران می گردد.
در این دوره است که افرادی به عنوان تمام کننده با فاصلۀ تقریباً یک و نیم متر مسلح به شمشیر پشت سر فرد “هاراگیری” کننده قرار می گیرند.
معمولاً”هاراگیری”راه مرگ شرافتمندانه است که به بازنده ها در جنگ داده می شود.
به طوری که نه تنها خودکشی سربازان تقبیح می شود بلکه به عنوان نوعی ابراز علاقه و پایبـندی سربازان به شوگون ها و امپراطور با افتخار پذیرفته می شود.
بزرگان و شوگون ها برای نشان دادن وفاداری جنگجویانشان نسبت به خویش، آنرا به رخ رقیب خویش وی کشند. گاهی نیز جنگجویی که خطایی از او سرزده است به جای اینکه کشته شود، مکلف می شود به دست خود شکم خویش را دریده و وفاداری خود را اعلام کند.
اما گاهی نیز برای جلوگیری از ازدست دادن جنگجویان خبره و کارامد “هاراگیری” از طرف فرماندهان بالاست توصیه و تشویق نمی شود.
در مواردی جنگجوی سامورایی بعد از شکست در جنگ، به جای اینکه به دست دشمن اسیر گشته و خواری و ذلّت را تحمل کند دست به این کار می زند.
آنان می دانستند که اگر به دست دشمن بیفتند سرنوشتی جز مرگ با خفت در انتظارشان نـیست.
چه بهـتر که با دست خویـش خود را به هلاکـت برسانند.
با این حال همۀ جنـگجویان “هاراگیری” را آخرین راه نمی دانند.
بعضی ها بعد از قبول شکـست درجستجوی فرصـت مناسب دیگری صبر می کنند.
به طور کلی”هاراگیری” دو حالت اختیاری و یااجباری می تواند داشته باشد.نوع اختیاری آن البته شرافتمندانه تر از نوع اجباری آن است.
در نوع اختیاری آن “هاراگیری” علت های متـفاوتی می تواند داشته باشد.
از قبیل خریدن جان بالامقام یا عضوی از خانوادۀ خویش. همچنین نوعی احساس مسوولیت.
فردی که در انجام وظـیفۀ محول شده اهمال به خرج داده با “هاراگیری” اش گناهش را بر گردن می گیرد.
“هاراگیری” علاوه بر اینکه مرگ پاک است، در واقع نوعی اعتراض به فرد تحمیل کننده و شاکی نیز هست. “هاراگیری” کننده با مرگ خویش می خواهد درستی و پاکی خویش و نادرستی و ناحقی فرد حاکم بر خویش را ثابت کند.
همین روحیۀ ژاپنی در انگیزه خودکشی در جامعۀ ژاپن امروز نیز صدق می کند.
معولاً بچه های دانش آموز ژاپنی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرند به جای اعتراض مسـتقیم به فرد اذیّت کننده و یا در میان گذاشتن آن با والدین یا مسوولین مدرسه دست به خودکشی می زنند. تا با این کارشان فرد خاطی را در عذاب وجدان قرار دهند، نزدیکان خود و یا مسوولین امور تربیتی را آگاه سازند یا آنها را به راه راست هدایت کنند.

“استفان تورن بال” در کتاب خود “ساموایی ، راه جنگجویی”(۲۰۰۳) به یک نمونه تاریخی از این نوع”هاراگیری” اشاره می کند:
«اعتراض دلیل دیگری از دست زدن به “هاراگیری” است که “کان شی” خوانده می شود. این نوع خودکشی ها نمونه شان نادر است.
اما “کان شی”مشاور یکی از فرمانروایان دورۀ جنگهای طولانی، وی را عمیقاً تحت تاثیر قرار می دهد.
“اودا نوبوناگا” در سن پانزده سالگی حکومت پدری را به ارث می برد.
با اینکه “اودا” جنگاوری دلاور بود اما توجه چندانی به ادارۀ سرزمین های تحت حکومت خویش نشان نمی دهد.
کوشش های یکی از مشاوران نزدیک وی به نام “هیراده کیوهیده” برای هدایت “اودا”، فرمانده جوان مثمر ثمر واقع نمی افتد.
“کیوهیده” با مشاهده این اوضاع ، خواست های خود را در نامه ای به عالیجناب خویش نوشته و در اعتراض به عدم توجّه وی دست به “هاراگیری” می زند.
“اودا”عمیقاً متاثّر گشته و از آن پس وی سعی در اصلاح شیوۀ حکومت خویش می کند و البته یکی از کسانی می شود که نتایج بسزایی در تاریخ ژاپن به یادگار گذاشته است.»

دردناکترین نوع “هاراگیری” ، دریدن شکم و در آوردن عضلات داخلی خویش است.
این نوع “هاراگیری” ، به “مونن فوکو” معروف است.
معنای آن “هاراگیری” پاک است.
در اعتقادات ژاپنی که آمیـخته ای از باورهای آیین بوداییست، شکم درون انسان به حساب می آید و این باور وجود دارد که با دریدن شکم، درون آدمی پدیدار گشته و پاکی وی بر همگان آشکار می گردد.

در اوایل دورۀ “ادو”(۱۸۶۸- ۱۶۰۳)، شرایط “هاراگیری” اندکی تغییر می یابد. و از اعطای انتخاب مرگ شرافتمندانه به نوعی جزای مرگ تحمیلی تغییر شکل می یابد و جنبۀ روحیات دلاوری و شرف آن رنگ می بازد. در این دوره، هنگام اجرای مراسم “هاراگیری” سه شمشیرکوتاه به منظور هاراگیری را در اطراف فرد می گذارند. و تا فرد بدن خود را دراز کرده شمشیر را بردارد، تمام کننده از پشت گردن وی را می اندازد.
این نوع جزاء بیشتر برای جلوگیری از پرخاش و اعتراض فرد خاطی به کار گرفته می شده است.


روش ها و آداب “هاراگیری”

“هاراگیری”به مانند مراسم چای خوری ژاپنی آداب و روش های مخصوص به خود دارد.
از نوع نشستن و لباس پوشیدن گرفته تا طرز بریدن شکم.
در “هاراگیری” نخست قسمت پایین ناف را به صورت افقی می درند.
آنگاه یک برش عمودی دیگر انجام می دهند.
ولی اکثراً تاب و توان شخص “هاراگیری” کننده تا این مرحله دوام نمی آورد.
گفته می شود بسـیاری از اشـخاص با دریـدن گلویـشان زودتر جانشـان را از دسـت می داده انـد.
هـمین طتولانی شـدن و دردناک بودن”هاراگیری” کننده ها باعث شده است تا راهی برای خاتمه دادن به عذاب و اذّیت جسمی آنان اندیشیده شده و فردی را جهت گردن زنی “هاراگیری” کننده ها بگمارند.
این افراد تمام کننده نامیده می شوند. به غیر از تمام کننده ها، یک نفر برای نظارت و کنترل بر “هاراگیری” و یک نفر دیگر جهت حمل شمشیر برای “هاراگیری” کننده وجود داشته است.
البتّه تمام کننده ها در دورۀ جنگ های صدساله و بعد از آن در اوایل دورۀ ادو وجود نداشتند و بعداً در اواسط دوره “ادو”،( قرن ۱۸ میلادی ) برای کمک به “هاراگیری” کننده ظهور یافتند.
در این دوره به چهار طرف شخص یا بادبزن های ژاپنی و یا شمشیر چوبی گذاشته می شده است. و تا شخص دراز شده بادبزن و یا شمشیررا بردارد گردنش زده می شده است.
از قبل شخص “هاراگیری” کننده می تواند با تمام کننده خود صحبت کرده و زمان گردن زنی خویش را به وی تفهیم کند.چراکه چگونگی گردن زنی یک سامورایی به آبرو و حیثیـّت وی بستگی مستقیم دارد.

مناسبترین محل انجام “هاراگیری” در حیاط معابد بوداییست.

(عموماً در ژاپن، معبد بودایی برای مراسمات مربوط به مرگ و آخرت ، و معابد شینتو استفاده دنیوی دارند) گاهی در حیاط سرور هر جنگجویی بوده است.


در صورتی که جنگجویی طبقۀ اجتماعی بالاتری نداشته باشد، “هاراگیری” را در محوطه زندان انجام می دهد. افرادی غیر از طبقۀ جنگجویان نیز حق انجام ” هاراگیری” را نداشته اند.
هر فردی که تکلیف به انجام “هاراگیری” می شود، قبل از آن آب تنی کرده جسم خود را تطهیر می کند.
سپس موهاس سرش را برعکس معمول می بندند.
لباس” کیمونوی ” هاراگیری کننده زرد کم رنگ به نشانۀ پاکی با یقۀ کوتاه بوده تا گردن زنی اش به راحتی انجام پذیرد.
محل بستن بند لباس به مانند کفن ، در جلو و در قسمت چپ بوده است.
نوع گردن زنی تمام کننده نیز آداب خاص خود را داشته است و منطقه به منطقه ژاپن نیز دارای تفاوت اندک در اجرای این مراسم بوده است.
هنگام انجام این مراسم، اطرافیان شخص جوّ را برای هاراگیری شخص آماده می کنند. و چنان حالتی به خود می گیرند گویی که شخص “هاراگیری”کنده، دیگرمرده است.
فرد “هاراگیری”کننده می تواند تمام کننده خود را خودش انتخاب کند.
قبل از “هاراگیری”غذای ژاپنی با “هاشی”(چوب غذا خوری) سرو می شود.
همۀ این آداب با سکوت به نشانۀ احترام به فرد” هاراگیری” کننده همراه است.
دو فرش “تاتامی”به شکل حرف⊤ برای نشستن فرد “هاراگیری” کننده پهن می کنند.
سمت نشستن هاراگیری کننده به شمال یا به طرف غرب است.
به هاراگیری کننده قبل از انجلم هاراگیری،در پیاله ای “ساکه” تعارف می شود. دو بار پیاله پر می شود و هر بار فرد “هاراگیری” کننده با دو جرعه ساکه را می نوشد. نوشیدن با یک جرعه به معنای حرص و طمع است.و نوشیدن با سه جـرعه به نشانۀ شکّ و تردید. دوبار پروخالی شدن پیاله ، و هر باردوجرعه نوشیدن آن جمعاً چهار جرعه به معنی مرگ است. تلفظ چهار (شی) در زبان ژاپنی با تلفظ مرگ (شی) یکسان است.
سپس شعر واکا (دارای هجاهای ۵،۷،۷،و۵) با مضمون غم و اندوه ناشی از گذر عمروزندگی خوانده می شود. بعد “هاراگیری” انجام می شود. درمواقعی که “هاراگیری” کننده خیلی جوان و یا سرکش باشد، حتی تمام کننده فرصت دریدن شکمش را نیز به وی نمی دهد.پس از آن که کار هاراگیری به اتمام رسید ، بازرس که در طول انجام مراسم شمشیر به کمر حاضر است، مامور می شود تا جسد را بازرسی کرده و “هاراگیری” وی را تایید کند.

نوع دیگری از “هاراگیری ” وجود دارد که در آن تمام کننده ای در کار نیست.
این نوع دریدن شکم ، “جونشی گیری” یعنی مرگ پاک نام دارد.فرد مدتی بعد از دریدن شکم خود به خاطر خونریزی جان خود راازدست می دهد.
در این نوع “هاراگیری” که آمیخته به احساسات و باورهای دینیست، فرد به خاطر از دست دادن سرور و بالامقام خود دست به خودکشی می زند. و با این کار وفاداری خویـش را به وی نشان می دهد.
معروفترین نمونۀ این نوع خودکشی ، “هاراگیری” ژنرال “نوگی” بعد از مرگ امپراتور “می جی” در سال ۱۹۱۲ است.

در این نوع “هاراگیری” سه هدف عمده می تواند دنبال شود :

۱- اعلام وفاداری به بالامقام خود
۲- خودکشی یاران و همرزمان نزدیک و به نوعی احساس وظیفه در هم سرنوشت بودن با بقیّه.
۳- جهت کسب آبرو و منافع برای فرزندان و بازماندگان.
چنانکه دیده می شود، فاصلۀ بین مرگ و زندگی برای یک سامورایی اندک است.
اندیشۀ مرگ هر لحظه از اخلاق زندگی سامورایی هاست. در کتاب “هاگاکوره” (۱۷۱۶) که درباره راه و رسم سامورایی توضیحاتی مفصل ارائه شده، درباره هـر زمان اندیشیدن به مرگ آمده است:
« اندیشۀ مرگ ناخواسته هر روز باید مد نظر قرار بگیرد.
وقتی که جسم در تفکر و آرامش است هر سامورایی باید به این فکر کند که احتمال دارد جسـمش را تـیری بدرد، شمشـیری به دو نیم کند، طعمۀ امواج دریا شود، در شعلۀ آتـش انداخته شود، با تندر زده شود، با یک زلزلۀ ناگهانی مرگش فرا رسد، از پرتگاه بلندی بیافتد، بیماری جاـنش را بگیرد و بالاخره در سوگ فرمانده خـود دسـت به “هاراگیری ” بزند.
اندیشـۀ مـرگ هر روز بایـد در ذهن یک سـامورایی زنده باشد.»
باید اندیشۀ مرگ همیشه همراه سامورایی باشد.
وقتی که مرگ واقعیتی اجتناب ناپذیر است، بهتر است که در حد توان تحت ارادۀ خویش باشد.


نتیجه گیری

جامعۀ ژاپن امروزی سالانه شاهد خودکشی بیش از سی هزار نفر است.
در سال ۲۰۰۶ خودکشی دسته جمعی ۷ نفر از جمله مادر یک کوک خردسال جامعۀ جهانی را در بهت و حیرت فرو برد. اگرچه امروزه دیگر سامورایی ای وجود ندارد تا “هاراگیری” کند، امّا تحقیق بر روی “هاراگیری” و نوع اجرا و کارکرد آن در تاریخ ژاپن، می تواند ما را به جنبه های مختلف فرهنـگ ژاپن آشـنا سـازد.همـچنین با تـوجه به تـداوم طـولانی این مـنش در تاریـخ جامعـۀ ژاپـن، درک تاثیرات روحیّات حاکم در طول تاریخ را بر جامعۀ امروزی ژاپن میسّر می سازد.
التزام اخلاقی موجود در جامـعۀ ژاپن که در اصطلاح “گیری” گفته می شود بیشـتر مواقع فرد را بر خلاف میل باطنی خود ناچار به انجام فعل می کند.موارد ۱و ۲ که در بالا ذکر شد نمونۀ قابل ذکرگردن نهادن فرد به “گیری” و انجام عملی است که نتیجۀ عملکرد مستقیم خود نیست.
در زندگی در چنین جامعه ای الـتزامات خاص خود را می طلبد.نه تنها در “هاراگیری” بلکه در بسیاری از آداب و رسوم ژاپن “گیری” حاکم است.و باورهای جامعۀ ژاپن را تحت تاثیر مستقیم خود قرار می دهد.

“گیری” همراه با باورهای آغشـته به اعتقادات مذهبی “هاراگیری” را از دید یک ژاپنی یک ارزش اجتماعی تلقی می کند که نشان دهندۀ اعتقاد راسخ ،روحیۀ وفاداری ،ایمان و شـجاعت است.و به عنوان راه رستگاری و پاک کردن گناهان دنیوی دارای ارزش معنوی است.
بنابراین چنانکه دیده می شود، فرهنگ ژاپنی با دید زیبا شناختی و ارزشی نسبت به “هاراگیری” نگاه می کند و نه تنها فرد “هاراگیری” کننده را مزمـّت نمی کند بلکه با دیدۀاحترام و تکریم نگاه می کند.ا
ین نوع نگاه از آنجا نیز ناشی می شود که در فرهنگ ژاپنی افرادی که از جایگاه ضـعف بر خوردارند بیشتر مورد حمایت معنوی و همدردی قرار می گیرند. چنانکه در هایکوهای “کوبایاشی ایس سا”(۱۸۲۷-۱۷۶۳) این نوع دید به خوبی نمایان است.
دو نمونه از شـعرهای “ایس سا” را در زیر می آورم .
دراین شعر ها”ایس سا” نسبت به عناصر ضعیف همدردی و حمایت روحی خود را نشان می دهد.
« قورباغۀ لاغر!
دعوا را نباز!
ایس سا پیش توست.»
یا در شعری دیگر بچه گنجشکی را مورد خطاب قرار می دهد که سر راه سامورایی های سواربر اسب، دانه می چینند.
بچه گنجشک، بچه گنجشک!
از سر راه برو کنار
اسبها می آیند.
زیبا شناختی “هاراگیری” و به طور کلّی مذموم نشناختن خودکشی در جامعۀ ژاپن نیز می تواند ناشی از چنین بینشی باشد.فردی که زندگی اش را از دست می دهد مورد ترحّم واقع می شود. د
ر چنین پیـشامدهایی اگرچه فرد گناهکار هم باشد بعد از مرگش به بدی یاد نمی شود. شاید روحیّه فداکاری و شجاعت سامورایی هایی که دست به “هاراگیری” می زنند سالیان سال زبانزد خاص و عام باشد.
در زبان ژاپنی اصطلاحات زبانی زیادی راجع به دانستن شکم به عنوان درون دل آدمی وجود دارد.اصطلاحاتی چون«شکم دریده صحبت کردن» به معنای «بی پرده سخن گفتن»، یا «شکم سیاه » به معنای«بدخواه» از گونه اند.
“نیتوبه اینازو” (۱۹۳۳-۱۸۶۳)در کتاب “آیین جنگاوری”(۱۹۰۰) در مورد علت زیباشناختی “هاراگیری” در فرهنگ و باورهای ژاپنی می نویسد:
« بر اساس علم طبّ قدیـم، باور بر این بوده است که شکم جایگاه روح، دل وعشق آدمی است.»
« دریدن شکم نیز به عنوان باز کردن دل و نشان دادن درون خویش از این باور نشاءت گرفته است.»

سخن آخر اینکه “هاراگیری ” با خودکشی های معمول تفاوت دارد.
از این جهت که انگیزه های خودکشی بیشتر به خاطر بیزاری از دنیا و خلاص شدن از درد و رنج موجود در این جهان است.ولی انگیزه های “هاراگیری”با شرافـت، شجاعت و فداکاری فرد”هاراگیری” کننده ارتباط پیدا می کند.

اطلاق لفظ خودکشی به “هاراگیری” به بار ارزشی ای که این کلمه در فرهنگ ژاپن دارد لطمه می زند.


نویسنده :
بهنام جاهدزاده
پژوهشگر و کارشناس مسائل ژاپن
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ادبیّات ژاپن از دانشگاه کیوتو

منابع

- “مای هیمه” (۱۹۶۸)موری اووگای.
-”چرا ژاپنی ها هاراگیری می کنند” (۱۹۹۴) چیبا توکوجی
- “سامورایی : دنیای جنگاوری”(۲۰۰۳) استفان تورن بال
- صحبتی درباره”هاراگیری” سه سو.
- “آیین جنگاوری”(۱۹۰۰) “نیتوبه اینازو” (۱۹۳۳-۱۸۶۳)

-”راهنمای علم”(۱۸۶۷) “فوکوزاوا یوکی چی” (۱۹۰۱-۱۸۳۵)
homepage1.nifty.com/SEISYO/sepuku.htm
اگر اینجا قدیمی هستی و دوست داری یک گفتگو عجیب 
درباره گذشته و حال داشته باشی، راه‌های ارتباطی رو گذاشتم پروفایل!











پاسخ
 سپاس شده توسط ☭Nicola☭ ، .ali. ، آریوبرزن ، sp_go
آگهی
#2
خود کشی کاربدیه واز منظر اسلام هم حرام دانسته شده وجرئ گناهان نابخشودنی است.به هر حال ممنونم از مطلب خوب وکاملتان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"دختر و افسر مرزی"

هاراگیری 1
((...زنده باد صلح بین المللی,مرگ بر جنگ افروزان...))
استالین_آخرین سخنرانی سال 1952
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، 1939
#3
بله ولی هاراگیری خلبانان ژاپنی رو نمی توان خودکشی خواند از دید من. چون اون ها واسه این که به دشمن خسارت بزنن مجبور بودن که خودوشن رو هم بکشن چون در کابین خلبانان ژاپنی چیزی به نام چتر وجود نداشت یا وسیله دیگه ای که باهاش به پایین بپرن.

در مورد سامورایی ها هم این چیز ها زیاد دیده می شده. برای نمونه هرگاه که یک سامورایی با یک پیام در مسیری گیر میوفتاد خود را می کشت تا با شکنجه او پیام لو نرود.
اگر اینجا قدیمی هستی و دوست داری یک گفتگو عجیب 
درباره گذشته و حال داشته باشی، راه‌های ارتباطی رو گذاشتم پروفایل!











پاسخ
 سپاس شده توسط ☭Nicola☭ ، sp_go ، 1939
#4
درسته اما برای اسلام واز نظر قرآن واسلام خودکشی حرام وگناه کبیره است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"دختر و افسر مرزی"

هاراگیری 1
((...زنده باد صلح بین المللی,مرگ بر جنگ افروزان...))
استالین_آخرین سخنرانی سال 1952
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط sp_go ، 1939 ، FARID.SHOMPET
#5
این چه حرفیه میزنید؟

به نظر من کامیکازه یکی از شرافتمندانه ترین روش های جنگی است فدا کردن خود در راه وطن با خودکشی فرق دارد

پس حسین فهمیده هم خودکشی کرده و جاش تو جهنمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نابود باد کمونیسم نابود باد صیهونیسم







هاراگیری 1
عضو گروه تاریخ انجمن




















پاسخ
 سپاس شده توسط ☭Nicola☭ ، FARID.SHOMPET
#6
نه منظورز ما اون نیست اسم اون فداکاریه .خودکشی اگر بر اثر نا میدی یا شکست باشه گناهه.اما اگر به قصد فداکاری ونابودی دشمن باشه اتفاقا مقام شهادت بزرگی هم دارد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"دختر و افسر مرزی"

هاراگیری 1
((...زنده باد صلح بین المللی,مرگ بر جنگ افروزان...))
استالین_آخرین سخنرانی سال 1952
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، 1939


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان