یکی از راه های مطمئن و مناسب برای شناسایی تاریخ باستان، زمانی که خط استفاده نمی شود یا به ندرت مورد استفاده قرار می گرفت علاوه بر یافته های غیر مکتوب باستان شناسی، مطالعه ی اسناد و مدارک نزدیک به دوره ی مد نظر است تا اکنون اطلاعات به دست آمده در مورد شهر تاریخی موصاصیر مربوط به کتیبه های آشوری و اورارتویی است که در مجموع کمک فراوانی به روشن شدن تاریخ باستان بین النهرین و مناطق مرتبط با اقوام ساکن آنجا کرده است این کتیبه ها و اشاره حاکمان وقت به مناطق تحت نفوذ یا همسایگانشان زمینه ی هدایت باستان شناسان را برای انجام حفاری های سودمند را فراهم می کند که پرده از ابهامات تاریخی گذشتگان ما بر می دارد.
یکی از قدیمی ترین کتیبه هایی که در آن نام موصاصیر به وضوع دیده می شود کتیبه ی آشوری مربوط به زمان حکومت شلمنصر(شلمانصر) سوم است که مانند اغلب کتیبه های آشوری جریان یک حمله را شرح می دهد به این ترتیب که در سال ۳۴- ۸۳۵ ق.م حاکم مذبور یکی از سرداران خود به نام دایان آشور را به منطقه شمال غرب ایران و جنوب شرقی ترکیه روانه می کند این فرماند هبه زیرتا (ایزیرتو)، دولت ماناش (سرزمین ماننایی ها)، حارونا با مرکزیت ماساشورو، شوردیرا (shurdira)حمله می کند و پس از دریافت خراج راهی ایالات پارسوا و آشور شد در سال بعد نیز با گذر از خوبوشکیه، موصاصیر، قلمرو اورارتو و گیلزانو (کرانه غربی دریاچه ارومیه) به ماننا و غرب ایران لشکر کشید با توجه به این کتیبه، کتیبه سارگون، کتیبه دورشارکین و سایر کتیبه های بر جا مانده که اغلب در مورد مسیر حرکتی فاتحان آن دوران به نام مکان ها به ترتیب اشاره می کنند باستان شناسان مدت ها در پی یافتن موقعیت دقیق جغرافیایی شهرهای مهمی چون موصاصیر بودند اما این کار دشواری فراوانی به همراه داشت زیرا با توجه به حالت تقریبی اطلاعات بدست آمده شهر موصاصیر ممکن است در شمال غربی ایران، کردستان عراق نزدیکی رواندوز و یا در ترکیه واقع باشد.
موصاصیر شهری مذهبی و مقدس مربوط به خدای خالدی (هالدی) و مورد قبول مردمان تمدن ماننایی و اورارتویی بوده است که بنا به مصلحت هر زمان جانب یکی از آن دو قدرت را می گرفته. این اتحاد با تأثیرات فرهنگی متقابلی همراه بود که باعث نزدیکی می شد. در حقیقت شناختن فرهنگ های همسایه موصاصیر کمک فراوانی به محققین در جهت شناسایی نحوه زندگی مردمان موصاصیر می کند. پس ابتدا شمه ای از تاریخ و تمدن آنان تا جایی که بحث ما یعنی موصاصیر مربوط می شود ارائه می دهیم.
دولت اورارتو در اواسط قرن نهم (ق.م) از اتحادیه دولت های کوچک ناحیه کوهستانی ارمنستان و آسیای صغیر و کوه های جنوبی دریاچه وان، بسیار دورتر از آذربایجان کنونی ایران پدید آمد اما قلمرو خود را چنان با سرعت گسترش داد که تا ربع آخر همان قرن کرانه غربی و دشت های جنوبی دریاچه ارومیه را به تصرف در آورد تا جایی که بخشی از ویرانی تپه حسنلوی نقده را به حملات اورارتویان در سال ۸۱۴ ق.م مربوط می دانند زیرا همواره در حال زد و خورد با ماننایها و آشور بودند. چنانکه طبق سالنامه خورخور آرگیشتی اول (پسر منوآ ۷۸۹- ۷۶۶ ق.م) پادشاه اورارتو در جنوب ماننا ناحیه آرستا و شهرهای بوشتو و باروتا سه بار با لشکریان آشور پیکار کرده و حتی وارد دره رود دیاله و نامار که منابع اورارتویی آن را بابیلو (بابل) می خوانند شدند با وجود قدرتمندی دولت اورارتو حضور آنان در اطراف دریاچه ارومیه چندان طول نکشید.
روسا پادشاه اورارتویی جانشین ساردوری که در سال ۷۳۰ پیش از میلاد بر سر کار آمد بعد از استقرار مجدد حکومت در ایالات داخلی که مدعی استقلال بودند استیلای خود را بر همسایگان دیگرش از جمله ماننایی ها نیز اثبات کرد و تندیسی از او در پرستشگاه موصاصیر به هنگام پیروزی اورارتو در مسابقات بر پا شد و برای نشان دادن اقتدارش در پایه تندیس این عبارت را نوش: ₍₍ با دو دست و گردونه ی خودم و دست هایم دولت اورارتو را فتح کردم ₎₎ در مدارک آشوری نیز به این تندیس و نوشته روی آن اشاره شده است.
رودسا در سال ۷۱۴ ق.م تقریبا یک سال قبل از مرگش در جنگی با سارگون شاه آشور مجبور به ترک آذربایجان شد خوشبختانه از این نبرد و مسیر حرکتی آن با کمک لوحه های گلی مربوط به تمدن آشور اطلاعات مناسبی بدست آمده به این شرح است که سارگون در تابستان و به گفته ی خودش تنها با هزار سرباز کار آزموده و تعدادی اسب و شتر از رودهای در حال طغیان زاب کوچک و بزرگ عبور کرده و توصیفی از کوه های صعب العبور منطقه می دهد که در راه رسیدن به سرزمین ماننا ها مجبور به گذر از آن بوده است بعد از دریافت هدایا از اوللوسونو و ذخیره آذوقه به زکرتو رسید فرمانروای آنجا به نام متاتی پایتخت خود را رها کرده و متواری شد سپس سارگون متوجه می شود که روسا نیز از پشت سر وی با متحدانش وی را تعقیب می کند بعد از تصادم دو لشکر در گردنه ی کوه اوآئوش (سهند) و کشتار سپاهیان اورارتو به دست آشوریان، روسا از صحنه جنگ فرار می کند سارگون در بازگشت بدون هیچ مقاومتی وارد سرزمین نائیری شد بعد از آن به موصاصیر تاخت که فرمانروایش اورازانا از متحدین اورارتو بود در کتیبه مذبور به وحشت مردم شهر موصاصیر و پیشکش قربانی های فراوان به معبد خدای خالدی اشاره می شود. سارگون بعد از تسخیر شهر به غارت معبد و گنجینه ی سرشار آن می پردازد. خبر شکست موصاصیر چنان روسا را منقلب کرد که به مرگ یا خودکشی وی انجامید. سارگون با غرور واقعه را چنان روایت می کند که روسا بعد از شنیدن خبر خود را به زمین زده، لباس و ریش خود را کنده و موهای خود را پریشان می کند وبا دو دست چنان به سینه اش می کوبد که قلبش از حرکت باز می ایستد.
در زمان آرگیشتی دوم پسر روسا (۷۱۳- ۶۸۰ ق.م ) باز هم فتوحاتی در جنوب اورارتو، غرب ایران و آذربایجان انجام شد. با این وجود در کتیبه های رازلیق و نبشتان اشاره ای به فتح سرزمین های آشور یا ماننا نشده است. در حقیقت اورارتو با شکست از سارگون دیگر نتوانست چون گذشته قدرت خود را در منطقه جنوب آذربایجان گسترش دهد. بعد ار تضعیف اورارتو و مرگ سارگون، ماننا فرصت خوبی برای گسترش قلمرو بدست آورد.هرچند که طبق شواهد آنان نیز نتوانستند جای پایی مناسب و طولانی مدتی برای خود بدست آورند.
درباره ی مذهب اورارتوی ها، همچون سایر اقوام هم عصرشان با اطمینان نمی توان سخن گفت آنان دارای ایزدان فراوان مذکر و مؤنث، برگرفته از خدایان و الههٔ یونانی و خدایان اساطیر ایرانی بودند. پیدا شدن وشیپاپها که شکل هایی ماهی شکل هستند در گرجستان و نزدیکی جویبارها و دریاچه ها می تواند دلیلی بر آیین پرستش آب با شهر در شهر تاریخی موصاصیر در نزدیکی سردشت نیز تصاویری از ماهی بدست آمده که نشانی از پیوستگی فرهنگی است.از بین خدایان اورارتویی خدای خالدی، خدای جنگ مقام نخست اهمیت را دارا بوده است. هدایا و نزورات زیادی به خدایان مورد پرستش از جانب حاکمان و مردم پیشکش می شده که باعث جمع شدن گنجینه های فراوان و خیره کننده ای در معابد بوده است.
ماننایی:
اطلاعات موجود در مورد حکومت ماننایی تنها از متون اورارتویی و آشوری بدست آمده و تاکنون هیچ شهری مربوط به این تمدن به شکل کامل مورد کاوش قرار نگرفته است و کتیبه ای از خود آنان به دست نیامده همین مسأله دلیل وجود ابهامات تاریخی آن تمدن است با این حال می توان کفت ماننا بزرگترین حکومتی است قبل از شکل گیری پادشاهی ماد در شمال غرب ایران به وجود آمد و چند قرن به حیات مستقل سیاسی ادامه داد نام ان برای اولین بار در ۸۴۳ ق.م در کتیبه های آشوری دیده می شود هرچند گمانه زنی های باستان شناسان بر این است که مدت ها پیش از آن نیز دارای تمدن و حکومت بودند بررسی شیوه ی حکومت آنان نشان می دهد قلمرو ماننا دارای ایالتهایی متعددی بود که برخی از انان استقلال نسبی داشتند گاه موصاصیر نیز یکی از آن ایالات محسوب می شد علت این مسأله را باید در نحوه ی شکل گیری حکومت ماننایی جست زیرا از اتحاد قبایل مختلف چون گوتی و لولوبی به وجود آمد و در زمان اوج وسعت و شکوه تمام حوزوی جنوبی و شرقی دریاچه ارومیه، منطقه میانه و دره ی قزل اوزن را با مرکزیت ایزیرتو فرا گرفته بود.
در یکی از کتیبه های آشوری باقی مانده مربوط به سارگون گزارش جالبی از سفری جنگی در سال ۷۱۴ ق.م بیان می شود به این ترتیب که سارگون و سربازانش با عبور از کوه کولسه در دره ی زاب کوچک در شمال شهرزور (منطقه ی سردشت کنونی ) به سرزمین ماننا رسیدند و شرحی از در یافت پیشکشی و هدایا از حاکمان منطقه و مقهور کردن اقوام سرکش را بیان می کند همچنین اشاره می شود که اهالی ماننا آرد و شراب سربازان آشور را تأمین کردند و همان طور که گفته شد او للوسونو در راه پسوه ـ مهاباد کنونی برای اظهار اطاعت به حضور سارگون رسید و اسبان زیادی به رسم هدیه و برای پیشگیری از تاخت و تاز آشوریان در سرزمین ماننا به وی تقدیم کرد.
در مورد نحوی زندگی مردمان تحت سلطه ی حکومت ماننا می توان به این نکات رسید که با توجه به تأثیر نظرات سران قبایل بر نظر شخص حاکم، مردم در وضعیت نسبتا خوبی برای ارائه افکار و آرا بودند البته چون برده داری رواج فراوانی داشت این امکان برای آزاد مردان فراهم بود مردم بیشتر به دامداری اشتغال داشتند همچنین کشاورزی اهمیت فراوانی داشت رشد صنعت و هنر را نیز با مشاهده ی گنجینه هایی که تا کنون از این تمدن بدست آمده می توان دریافت. پوشش مردمان ماننایی منطبق بر وضعیت جغرافیایی منطقه از لحاظ ناهمواری و آب و هوای آن است به این ترتیب که کلاهی کوتاه سر را می پوشاند بر روی خفتانی آستین کوتاه که تا زانو می رسید نیم تنه ای از پوست گوسفند می پوشیدند که در ایام صلح از شانه ها آویخته بود اغلب پابرهنه راه می رفتند، یا نوعی پاپوش نوک برگشته نیز استفاده می شد که این نوع پوشش با لباس مردمان ماد غربی و کاسی در هزاره ی اول قبل از میلاد قرابت دارد و در مجموع برای حرکت در مکان های ناهموار دست و پاگیر نیست.
در مورد مذهبذ مردمان ماننایی با قطعیت نمی توان سخن گفت زیرا یافته ها در این مورد چنان پراکنده و متفاوت است که مورخان و باستان شناسان را سردرگم می کند و شاید علت این باشد که هر کدام از اقوام تشکیل دهنده ی اتحادیه ماننایی عقاید خاص و مذهبی جداگانه را داشتند در کتیبه های آشوری در مورد مذهب ماننایی ها به کلمه ایلانی به معنی خدایان برخورد می کنیم در مورد بت های مورد پرستش و شکل ظاهری آن ها به سختی می توان به جامعیت رسید فکر اینکه یافته های باستان شناسی به این مسأله کمک بیشتری نماید تا کنون تصاویر عجیبی که احتمالا نماد نیروی شر جاری در طبیعت است شامل موجودات عجیب نیمه دال و نیمه انسان و ابولهول های بالدار و جانوران عجیب تخیلی و ترکیبی که در دوران باستان اغلب فرهنگ ها قابل مشاهده هستند به دست آمده با بدن شیر و بال عقاب، سر شیر یا شاهین که بیشتر اساطیر هوریانی و آشوری را به ذهن متبادر می کند می توان نشان ارتباط فرهنگی و مذهب مشترک باشد این تصاویر را بیشتر می توان روی جواهرات و تزئینات مورد استفاده و هدیه شده به معابد مشاهده کرد که اغلب از تپه ی حسنلوی نقده و زیویه ی سقز یافت شدند و در موزه های خارجی و کلکسیون های پراکنده اند و امکان تحقیق متخصصان داخلی بر روی آن ها کمتر وجود دارد هرچند که آثار غیر منقول باقیمانده نیز گاه به عمد تخریب شده اند ماننایی ها دارای تمدن درخشانی بوده اند که بعدها هسته ی اصلی فرهنگ ماد را تحت تاثیر قرار داد و با وجود مغلوب شدن ظاهری در برابر شمشیر آریاییها ی تازه وارد با ذخایر معنویشان همچنان زنده و پویا باقی ماندند.
دو فرهنگ یاد شده بیشترین قرابت را از لحاظ فرهنگی با شهر موصاصیر داشتند هرچند اقوام دیگری نیز برای معابد واقع در آن شهر تقدس قایل بودند اما به علت محدودیت از ذکر همه آن ها خودداری می کنیم.
موصاصیر:
یکی از مهمترین آثار تاریخی واقع در محدوده ی سردشت شهر تاریخی موصاصیر است که مطالعات آن در سطح اولیه قرار دارد اما اهمیت و جذابیت فراوان مانع از سکوت در مورد یافته های مبهم باستان شناسان می شود در حقیقت کشف موصاصیر باعث تحصیل در کشف چهل دولت شهر همسایه آن می شود که در کتیبه های آشوری ذکر شدند.
همانطور که گفته شد در اواخر صده ی نهم پیش از میلاد اورارتویی ها شروع به بسط قلمرو خود کردند و برای این منظور در منطقه ی بین دریاچه وان و ارومیه، منطقه ای که آشور آن را موصاصیر و اورارتو، اردی می نامید به نبردهایی دست زدند و از آنجایی که حکومت مرکزی کشور مستحکم بود به پیروزی هایی رسیدند و با بسط قدرت سیاسی آنان پرستش گروهی از خدایان در منطقه رواج یافت که پیش از آن مورد پرستش طوایف مختلف اورارتو بودند در رأس آن ها خدایان سه گانه اورارتوی مرکزی قرار داشت هالدی (خالدی) تئی شبا و شیونی، خدایانی که در موصاصیر معابد عظیم داشتند فرهنگ اورارتو باعث ایجاد اشتراکات بیشتری در جنبه های متفاوت فرهنگی مردم مانند آیین و رسوم هماهنگ اساطیر برگرفته از واقعیات یکسان، معماری مشترک و غیره شد. هرچند که موصاصیر بعد از فروپاشی تمدن اورارتو، ماننا و سایر تمدن های هم عصر آنان همچنان مسکونی بود اما دیگر به اوج شکوه گذشته بازنگشت و بعد از گذر قرن ها و به زیر خاک رفتن تمدن موصاصیر و مرگ تمام کسانی که یاد و خاطره ای از آن در ذهن داشتند کتیبه های آشوری و اورارتویی انسان قرن بیستم را به کنجکاوی برای یافتن آثار باقی مانده از اجدادش برانگیخت و مجددا موصاصیر در سال ۱۳۸۴ به شکلی دیگر مورد بررسی و کاوش شد.
فصل اول حفاری های باستان شناسی در تپه تاریخی ربط در عمق ۳۰ سانتی متری تا ۲ متری در همان روزهای اولیه کشفیات جالب توجهی به دست داد. ربط در پانزده کیلومتری سردشت و تپه تاریخی آن در قسمت شرقی رودخانه زاب قرار دارد وسعت تپه مذبور بعد از بررسی ۲۵ هکتار دارای سه تپه مجزا است در تپه مرکزی آن ورودی قصری با سقف شیروانی مشخص شده است همچنین آثار دیگری مانند آجر منقوش به خط میخی آشوری، ٱجرهای لعابدار با اشکال هندسی، گیاهی، حیوانی، شیر و انسان بالدار و نقوشی از اساطیر کهن بدست آمده که شباهت آن ها با سفالینه های یافت شده در تپه ی زیویه سقز و قلایچی بوکان وسعی بر اثبات رابطه ی فرهنگی و احتمالا سیاسی آنهاست در بین آجرهای یافته شده موردی که بیشتر جلب توجه می کند تصویر مردی بالدار با سر تزئینی و ریش بلند است بال ها به اطراف باز شده و دست ها به نشانه نیایش بالا رفته از پوشش وی می توان فهمید که مربوط به دوران قدرت ماننای ها است آجر مذبور ۷۰ سانتی متر طول و ۴۵ سانتی متار عرض دارد همچنین محوطه ای سنگ فرش شده با سنگرهایی رودخانه ای به شکل دوایر متحد المرکز و گیس بافت باستان شناسان را مطمئن کرد در یکی از شهرهای مهم جهان باستان پا نهاده اند.
سطحی ترین فرهنگ شهر تاریخی مذبور به هزاره ی اول پیش از میلاد باز می گردد یعنی حدود سه هزار سال پیش هرچند که آثاری مربوط به دوره ی اشکانی و لایه های جدیدتر آن به دوره ی اسلامی باز می گردد شواهد باقی مانده از آشوریان، لولوبی ها، اورارتو، ماننایی ها و اشارات و توصیفات به دست آمده از کتیبه سارگون شاه آشور باعث شد فرضیه موصاصیر بودن آن مکان مطرح شود زیرا همانطور که گفته شد موصاصیر مورد احترام اغلب حکومت های اطراف بوده است م هدایا و نزوراتی نیز از مکان های متفاوت توسط پیروان عادی و حتی پادشاهان به آن جا فرستاده می شد.
مطمئنا با ادامه حفاری ها می توان به نتایج جالب توجهی رسید اما بعد از انجام سه فصل حفاری در سال های گذشته به علت برخی مشکلات ادعایی کاوش ها متوقف شده است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
یکی از قدیمی ترین کتیبه هایی که در آن نام موصاصیر به وضوع دیده می شود کتیبه ی آشوری مربوط به زمان حکومت شلمنصر(شلمانصر) سوم است که مانند اغلب کتیبه های آشوری جریان یک حمله را شرح می دهد به این ترتیب که در سال ۳۴- ۸۳۵ ق.م حاکم مذبور یکی از سرداران خود به نام دایان آشور را به منطقه شمال غرب ایران و جنوب شرقی ترکیه روانه می کند این فرماند هبه زیرتا (ایزیرتو)، دولت ماناش (سرزمین ماننایی ها)، حارونا با مرکزیت ماساشورو، شوردیرا (shurdira)حمله می کند و پس از دریافت خراج راهی ایالات پارسوا و آشور شد در سال بعد نیز با گذر از خوبوشکیه، موصاصیر، قلمرو اورارتو و گیلزانو (کرانه غربی دریاچه ارومیه) به ماننا و غرب ایران لشکر کشید با توجه به این کتیبه، کتیبه سارگون، کتیبه دورشارکین و سایر کتیبه های بر جا مانده که اغلب در مورد مسیر حرکتی فاتحان آن دوران به نام مکان ها به ترتیب اشاره می کنند باستان شناسان مدت ها در پی یافتن موقعیت دقیق جغرافیایی شهرهای مهمی چون موصاصیر بودند اما این کار دشواری فراوانی به همراه داشت زیرا با توجه به حالت تقریبی اطلاعات بدست آمده شهر موصاصیر ممکن است در شمال غربی ایران، کردستان عراق نزدیکی رواندوز و یا در ترکیه واقع باشد.
موصاصیر شهری مذهبی و مقدس مربوط به خدای خالدی (هالدی) و مورد قبول مردمان تمدن ماننایی و اورارتویی بوده است که بنا به مصلحت هر زمان جانب یکی از آن دو قدرت را می گرفته. این اتحاد با تأثیرات فرهنگی متقابلی همراه بود که باعث نزدیکی می شد. در حقیقت شناختن فرهنگ های همسایه موصاصیر کمک فراوانی به محققین در جهت شناسایی نحوه زندگی مردمان موصاصیر می کند. پس ابتدا شمه ای از تاریخ و تمدن آنان تا جایی که بحث ما یعنی موصاصیر مربوط می شود ارائه می دهیم.
دولت اورارتو در اواسط قرن نهم (ق.م) از اتحادیه دولت های کوچک ناحیه کوهستانی ارمنستان و آسیای صغیر و کوه های جنوبی دریاچه وان، بسیار دورتر از آذربایجان کنونی ایران پدید آمد اما قلمرو خود را چنان با سرعت گسترش داد که تا ربع آخر همان قرن کرانه غربی و دشت های جنوبی دریاچه ارومیه را به تصرف در آورد تا جایی که بخشی از ویرانی تپه حسنلوی نقده را به حملات اورارتویان در سال ۸۱۴ ق.م مربوط می دانند زیرا همواره در حال زد و خورد با ماننایها و آشور بودند. چنانکه طبق سالنامه خورخور آرگیشتی اول (پسر منوآ ۷۸۹- ۷۶۶ ق.م) پادشاه اورارتو در جنوب ماننا ناحیه آرستا و شهرهای بوشتو و باروتا سه بار با لشکریان آشور پیکار کرده و حتی وارد دره رود دیاله و نامار که منابع اورارتویی آن را بابیلو (بابل) می خوانند شدند با وجود قدرتمندی دولت اورارتو حضور آنان در اطراف دریاچه ارومیه چندان طول نکشید.
روسا پادشاه اورارتویی جانشین ساردوری که در سال ۷۳۰ پیش از میلاد بر سر کار آمد بعد از استقرار مجدد حکومت در ایالات داخلی که مدعی استقلال بودند استیلای خود را بر همسایگان دیگرش از جمله ماننایی ها نیز اثبات کرد و تندیسی از او در پرستشگاه موصاصیر به هنگام پیروزی اورارتو در مسابقات بر پا شد و برای نشان دادن اقتدارش در پایه تندیس این عبارت را نوش: ₍₍ با دو دست و گردونه ی خودم و دست هایم دولت اورارتو را فتح کردم ₎₎ در مدارک آشوری نیز به این تندیس و نوشته روی آن اشاره شده است.
رودسا در سال ۷۱۴ ق.م تقریبا یک سال قبل از مرگش در جنگی با سارگون شاه آشور مجبور به ترک آذربایجان شد خوشبختانه از این نبرد و مسیر حرکتی آن با کمک لوحه های گلی مربوط به تمدن آشور اطلاعات مناسبی بدست آمده به این شرح است که سارگون در تابستان و به گفته ی خودش تنها با هزار سرباز کار آزموده و تعدادی اسب و شتر از رودهای در حال طغیان زاب کوچک و بزرگ عبور کرده و توصیفی از کوه های صعب العبور منطقه می دهد که در راه رسیدن به سرزمین ماننا ها مجبور به گذر از آن بوده است بعد از دریافت هدایا از اوللوسونو و ذخیره آذوقه به زکرتو رسید فرمانروای آنجا به نام متاتی پایتخت خود را رها کرده و متواری شد سپس سارگون متوجه می شود که روسا نیز از پشت سر وی با متحدانش وی را تعقیب می کند بعد از تصادم دو لشکر در گردنه ی کوه اوآئوش (سهند) و کشتار سپاهیان اورارتو به دست آشوریان، روسا از صحنه جنگ فرار می کند سارگون در بازگشت بدون هیچ مقاومتی وارد سرزمین نائیری شد بعد از آن به موصاصیر تاخت که فرمانروایش اورازانا از متحدین اورارتو بود در کتیبه مذبور به وحشت مردم شهر موصاصیر و پیشکش قربانی های فراوان به معبد خدای خالدی اشاره می شود. سارگون بعد از تسخیر شهر به غارت معبد و گنجینه ی سرشار آن می پردازد. خبر شکست موصاصیر چنان روسا را منقلب کرد که به مرگ یا خودکشی وی انجامید. سارگون با غرور واقعه را چنان روایت می کند که روسا بعد از شنیدن خبر خود را به زمین زده، لباس و ریش خود را کنده و موهای خود را پریشان می کند وبا دو دست چنان به سینه اش می کوبد که قلبش از حرکت باز می ایستد.
در زمان آرگیشتی دوم پسر روسا (۷۱۳- ۶۸۰ ق.م ) باز هم فتوحاتی در جنوب اورارتو، غرب ایران و آذربایجان انجام شد. با این وجود در کتیبه های رازلیق و نبشتان اشاره ای به فتح سرزمین های آشور یا ماننا نشده است. در حقیقت اورارتو با شکست از سارگون دیگر نتوانست چون گذشته قدرت خود را در منطقه جنوب آذربایجان گسترش دهد. بعد ار تضعیف اورارتو و مرگ سارگون، ماننا فرصت خوبی برای گسترش قلمرو بدست آورد.هرچند که طبق شواهد آنان نیز نتوانستند جای پایی مناسب و طولانی مدتی برای خود بدست آورند.
درباره ی مذهب اورارتوی ها، همچون سایر اقوام هم عصرشان با اطمینان نمی توان سخن گفت آنان دارای ایزدان فراوان مذکر و مؤنث، برگرفته از خدایان و الههٔ یونانی و خدایان اساطیر ایرانی بودند. پیدا شدن وشیپاپها که شکل هایی ماهی شکل هستند در گرجستان و نزدیکی جویبارها و دریاچه ها می تواند دلیلی بر آیین پرستش آب با شهر در شهر تاریخی موصاصیر در نزدیکی سردشت نیز تصاویری از ماهی بدست آمده که نشانی از پیوستگی فرهنگی است.از بین خدایان اورارتویی خدای خالدی، خدای جنگ مقام نخست اهمیت را دارا بوده است. هدایا و نزورات زیادی به خدایان مورد پرستش از جانب حاکمان و مردم پیشکش می شده که باعث جمع شدن گنجینه های فراوان و خیره کننده ای در معابد بوده است.
ماننایی:
اطلاعات موجود در مورد حکومت ماننایی تنها از متون اورارتویی و آشوری بدست آمده و تاکنون هیچ شهری مربوط به این تمدن به شکل کامل مورد کاوش قرار نگرفته است و کتیبه ای از خود آنان به دست نیامده همین مسأله دلیل وجود ابهامات تاریخی آن تمدن است با این حال می توان کفت ماننا بزرگترین حکومتی است قبل از شکل گیری پادشاهی ماد در شمال غرب ایران به وجود آمد و چند قرن به حیات مستقل سیاسی ادامه داد نام ان برای اولین بار در ۸۴۳ ق.م در کتیبه های آشوری دیده می شود هرچند گمانه زنی های باستان شناسان بر این است که مدت ها پیش از آن نیز دارای تمدن و حکومت بودند بررسی شیوه ی حکومت آنان نشان می دهد قلمرو ماننا دارای ایالتهایی متعددی بود که برخی از انان استقلال نسبی داشتند گاه موصاصیر نیز یکی از آن ایالات محسوب می شد علت این مسأله را باید در نحوه ی شکل گیری حکومت ماننایی جست زیرا از اتحاد قبایل مختلف چون گوتی و لولوبی به وجود آمد و در زمان اوج وسعت و شکوه تمام حوزوی جنوبی و شرقی دریاچه ارومیه، منطقه میانه و دره ی قزل اوزن را با مرکزیت ایزیرتو فرا گرفته بود.
در یکی از کتیبه های آشوری باقی مانده مربوط به سارگون گزارش جالبی از سفری جنگی در سال ۷۱۴ ق.م بیان می شود به این ترتیب که سارگون و سربازانش با عبور از کوه کولسه در دره ی زاب کوچک در شمال شهرزور (منطقه ی سردشت کنونی ) به سرزمین ماننا رسیدند و شرحی از در یافت پیشکشی و هدایا از حاکمان منطقه و مقهور کردن اقوام سرکش را بیان می کند همچنین اشاره می شود که اهالی ماننا آرد و شراب سربازان آشور را تأمین کردند و همان طور که گفته شد او للوسونو در راه پسوه ـ مهاباد کنونی برای اظهار اطاعت به حضور سارگون رسید و اسبان زیادی به رسم هدیه و برای پیشگیری از تاخت و تاز آشوریان در سرزمین ماننا به وی تقدیم کرد.
در مورد نحوی زندگی مردمان تحت سلطه ی حکومت ماننا می توان به این نکات رسید که با توجه به تأثیر نظرات سران قبایل بر نظر شخص حاکم، مردم در وضعیت نسبتا خوبی برای ارائه افکار و آرا بودند البته چون برده داری رواج فراوانی داشت این امکان برای آزاد مردان فراهم بود مردم بیشتر به دامداری اشتغال داشتند همچنین کشاورزی اهمیت فراوانی داشت رشد صنعت و هنر را نیز با مشاهده ی گنجینه هایی که تا کنون از این تمدن بدست آمده می توان دریافت. پوشش مردمان ماننایی منطبق بر وضعیت جغرافیایی منطقه از لحاظ ناهمواری و آب و هوای آن است به این ترتیب که کلاهی کوتاه سر را می پوشاند بر روی خفتانی آستین کوتاه که تا زانو می رسید نیم تنه ای از پوست گوسفند می پوشیدند که در ایام صلح از شانه ها آویخته بود اغلب پابرهنه راه می رفتند، یا نوعی پاپوش نوک برگشته نیز استفاده می شد که این نوع پوشش با لباس مردمان ماد غربی و کاسی در هزاره ی اول قبل از میلاد قرابت دارد و در مجموع برای حرکت در مکان های ناهموار دست و پاگیر نیست.
در مورد مذهبذ مردمان ماننایی با قطعیت نمی توان سخن گفت زیرا یافته ها در این مورد چنان پراکنده و متفاوت است که مورخان و باستان شناسان را سردرگم می کند و شاید علت این باشد که هر کدام از اقوام تشکیل دهنده ی اتحادیه ماننایی عقاید خاص و مذهبی جداگانه را داشتند در کتیبه های آشوری در مورد مذهب ماننایی ها به کلمه ایلانی به معنی خدایان برخورد می کنیم در مورد بت های مورد پرستش و شکل ظاهری آن ها به سختی می توان به جامعیت رسید فکر اینکه یافته های باستان شناسی به این مسأله کمک بیشتری نماید تا کنون تصاویر عجیبی که احتمالا نماد نیروی شر جاری در طبیعت است شامل موجودات عجیب نیمه دال و نیمه انسان و ابولهول های بالدار و جانوران عجیب تخیلی و ترکیبی که در دوران باستان اغلب فرهنگ ها قابل مشاهده هستند به دست آمده با بدن شیر و بال عقاب، سر شیر یا شاهین که بیشتر اساطیر هوریانی و آشوری را به ذهن متبادر می کند می توان نشان ارتباط فرهنگی و مذهب مشترک باشد این تصاویر را بیشتر می توان روی جواهرات و تزئینات مورد استفاده و هدیه شده به معابد مشاهده کرد که اغلب از تپه ی حسنلوی نقده و زیویه ی سقز یافت شدند و در موزه های خارجی و کلکسیون های پراکنده اند و امکان تحقیق متخصصان داخلی بر روی آن ها کمتر وجود دارد هرچند که آثار غیر منقول باقیمانده نیز گاه به عمد تخریب شده اند ماننایی ها دارای تمدن درخشانی بوده اند که بعدها هسته ی اصلی فرهنگ ماد را تحت تاثیر قرار داد و با وجود مغلوب شدن ظاهری در برابر شمشیر آریاییها ی تازه وارد با ذخایر معنویشان همچنان زنده و پویا باقی ماندند.
دو فرهنگ یاد شده بیشترین قرابت را از لحاظ فرهنگی با شهر موصاصیر داشتند هرچند اقوام دیگری نیز برای معابد واقع در آن شهر تقدس قایل بودند اما به علت محدودیت از ذکر همه آن ها خودداری می کنیم.
موصاصیر:
یکی از مهمترین آثار تاریخی واقع در محدوده ی سردشت شهر تاریخی موصاصیر است که مطالعات آن در سطح اولیه قرار دارد اما اهمیت و جذابیت فراوان مانع از سکوت در مورد یافته های مبهم باستان شناسان می شود در حقیقت کشف موصاصیر باعث تحصیل در کشف چهل دولت شهر همسایه آن می شود که در کتیبه های آشوری ذکر شدند.
همانطور که گفته شد در اواخر صده ی نهم پیش از میلاد اورارتویی ها شروع به بسط قلمرو خود کردند و برای این منظور در منطقه ی بین دریاچه وان و ارومیه، منطقه ای که آشور آن را موصاصیر و اورارتو، اردی می نامید به نبردهایی دست زدند و از آنجایی که حکومت مرکزی کشور مستحکم بود به پیروزی هایی رسیدند و با بسط قدرت سیاسی آنان پرستش گروهی از خدایان در منطقه رواج یافت که پیش از آن مورد پرستش طوایف مختلف اورارتو بودند در رأس آن ها خدایان سه گانه اورارتوی مرکزی قرار داشت هالدی (خالدی) تئی شبا و شیونی، خدایانی که در موصاصیر معابد عظیم داشتند فرهنگ اورارتو باعث ایجاد اشتراکات بیشتری در جنبه های متفاوت فرهنگی مردم مانند آیین و رسوم هماهنگ اساطیر برگرفته از واقعیات یکسان، معماری مشترک و غیره شد. هرچند که موصاصیر بعد از فروپاشی تمدن اورارتو، ماننا و سایر تمدن های هم عصر آنان همچنان مسکونی بود اما دیگر به اوج شکوه گذشته بازنگشت و بعد از گذر قرن ها و به زیر خاک رفتن تمدن موصاصیر و مرگ تمام کسانی که یاد و خاطره ای از آن در ذهن داشتند کتیبه های آشوری و اورارتویی انسان قرن بیستم را به کنجکاوی برای یافتن آثار باقی مانده از اجدادش برانگیخت و مجددا موصاصیر در سال ۱۳۸۴ به شکلی دیگر مورد بررسی و کاوش شد.
فصل اول حفاری های باستان شناسی در تپه تاریخی ربط در عمق ۳۰ سانتی متری تا ۲ متری در همان روزهای اولیه کشفیات جالب توجهی به دست داد. ربط در پانزده کیلومتری سردشت و تپه تاریخی آن در قسمت شرقی رودخانه زاب قرار دارد وسعت تپه مذبور بعد از بررسی ۲۵ هکتار دارای سه تپه مجزا است در تپه مرکزی آن ورودی قصری با سقف شیروانی مشخص شده است همچنین آثار دیگری مانند آجر منقوش به خط میخی آشوری، ٱجرهای لعابدار با اشکال هندسی، گیاهی، حیوانی، شیر و انسان بالدار و نقوشی از اساطیر کهن بدست آمده که شباهت آن ها با سفالینه های یافت شده در تپه ی زیویه سقز و قلایچی بوکان وسعی بر اثبات رابطه ی فرهنگی و احتمالا سیاسی آنهاست در بین آجرهای یافته شده موردی که بیشتر جلب توجه می کند تصویر مردی بالدار با سر تزئینی و ریش بلند است بال ها به اطراف باز شده و دست ها به نشانه نیایش بالا رفته از پوشش وی می توان فهمید که مربوط به دوران قدرت ماننای ها است آجر مذبور ۷۰ سانتی متر طول و ۴۵ سانتی متار عرض دارد همچنین محوطه ای سنگ فرش شده با سنگرهایی رودخانه ای به شکل دوایر متحد المرکز و گیس بافت باستان شناسان را مطمئن کرد در یکی از شهرهای مهم جهان باستان پا نهاده اند.
سطحی ترین فرهنگ شهر تاریخی مذبور به هزاره ی اول پیش از میلاد باز می گردد یعنی حدود سه هزار سال پیش هرچند که آثاری مربوط به دوره ی اشکانی و لایه های جدیدتر آن به دوره ی اسلامی باز می گردد شواهد باقی مانده از آشوریان، لولوبی ها، اورارتو، ماننایی ها و اشارات و توصیفات به دست آمده از کتیبه سارگون شاه آشور باعث شد فرضیه موصاصیر بودن آن مکان مطرح شود زیرا همانطور که گفته شد موصاصیر مورد احترام اغلب حکومت های اطراف بوده است م هدایا و نزوراتی نیز از مکان های متفاوت توسط پیروان عادی و حتی پادشاهان به آن جا فرستاده می شد.
مطمئنا با ادامه حفاری ها می توان به نتایج جالب توجهی رسید اما بعد از انجام سه فصل حفاری در سال های گذشته به علت برخی مشکلات ادعایی کاوش ها متوقف شده است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.