30-04-2014، 14:12
ایرانیان قدیم سال را به دو قسمت کرده، هفت ماه را تابستان و پنج ماه را زمستان می دانسته اند. چنانچه در بندهش (باب 25 فقره 7) گوید: «از هر مزد روز در فروردین ماه تا انیرانروز در مهر ماه، هفت ماه تابستانمنطقه طالقان است و از هرمزد روز در آبان ماه تا اسفند ماه انجام «پنجوه panjuh» پنج ماه زمستان است. در بعضی از روایت ها از جمله در فرگرد نخست و ندیداد اشاره شده است که زمستان ده ماه تابستان دو ماه بوده است.»
هر ماه از دوازده ماه را نیز به سی روز تقسیم می کردند که در مجموع سال به 360 روز تقسیم می شد و هر کدام از روزهای ماه را به نام یکی از «امشاسپندان» می خواندند مانند بهمن روز، اردیبهشت روز، هرمزد روز و .... اما از آنجا که سال خورشیدی 365 روز است در آخر هر سال، یعنی بعد از اتمام ماه اسفند پنج روز به آن می افزودند و آن پنج روز را پنجه، پنجوه، گاه، اندرگاه بهیزک و هیژک می نامیدند که در زبان تازی به «خمسه مسترقه» مشهور است.
پارسیان بر این عقیده بودند که خداوند جهان را در شش گاه آفریده است و خلقت انسان درگاه آخر مصادف با پنجه و آغاز سال نو می باشد، چنانچه در مزدیسنا آمده است که اهورامزدا جهان را در «شش بار» آفریده است و در فصل بیست و پنجم بندهش چنین آمده است: «اهورامزدا می گوید که خلقت عالم در 365 روز به توسط من انجام گرفت و شش گهنبار در هر سال قرار داده شده است.» درگاه اول آسمان خلق شد، درگاه دوم آب وجود یافت، درگاه سوم زمین آفریده شد، درگاه چهارم گیاه خلق شد، درگاه پنجم جانوران آفریده شدند و درگاه ششم انسان آفریده شد.
پارسیان این شش گهنبار را جشن می گرفتند و بزرگترنی این جشن ها جشن «همسپتدم Hamspatdem» آغاز سال نو یا نوروز مصادف با خلقت انسان بوده است. ابوریحان بیرونی نیز درباره جشن آخرین گاهنبار، می نویسد: این عید ده روز طول می کشیده آخرین پنج روز اسفند که به آن «نخستین فرودگان» و پنجه وه را «دومین فرودگان» می گفته اند. از این روز «پنجه» یعنی پنج روز آخر سال در نزد ایرانیان عزیز و مقدس بوده است و عقیده داشته اند که در این ایام فروهرها و ارواح گذشتگان به خان و مان خویش می آمده اند و بازماندگان وظیفه داشته اند که در این ایام برای آنان خیرات داده و اعمال نیک انجام دهند. چنانچه صاحب کتاب برهان قاطع گوید: «پنجه مسترقه، پنج روز آخر سال است و این پنج روز رافارسیان به غایت معتبر دارند و جامه های نفیس پوشند و جشن سازند و عطریان بسیار به کار برند و «گاهنبار همسپتدم» را به عمل آورند، یعنی دعاها و بخوراتی که در روز اول خمسه مسترقه باید خواند و باید کرد در این پنج روز کنند وخوانند.
این اعمال در ایام جشن پنجه تا بعد از اسلام نیز برگزار می شد و مردم کارهای نیک از هر نوع انجام می دادند که پرداختن به آن خود مطلبی است مفصل اما آنچه مورد نظر این مقاله است بازشناسی بقایای این جشن در منطقه «طالقان» با نام «پنجه پیتک» است که تا یک دهه پیش به طور گسترده برگزار می شده و هم اکنون به صورت پراکنده اجرا می شود. دیری نخواهد پایید که این رسم از خاطره ها رخت بر بندد و یکی از کهن ترین و جذابترین جشن های نوروزی به فراموشی سپرده شود. اینک برای یادآوری خاطره رسم پنجه توجه علاقمندان را به پنجه پیتک طالقان جلب می نمایم:
بهار گل بهار من نمیرم تابستون وقت کار من نمیرم
زمستون جمع کنم یه مشت قوتی پنجه پیتک حصار من نمیرم
در طالقان و آبادی های اطراف آن ایام پنجه از روز بیست و پنج فروردین ماه هر سال است، که به آن «پنجه پیتک» گویند. از قدیم مردم طالقان مانند مردم دیگر شهرها، هر ماه را سی روز حساب می کردند که در مجموع یک سال سیصد و شصت روز می شد. با این حساب پنج روز از سال زیاد می آمد که جزء هیچکدام از ماه های سال محسوب نمی شد و حتی مردم این پنج روز را جزء ایام عمر خویش نمی دانستند و می گفتند: پنجه نه روز سال دره، نه روری ماه نه روی روز، خوشی و عیش ها کن هر شب و روز.
مردم طالقان از بیستم تا بیست و چهارم فروردین یعنی چهار روز اول پنجه را به تدارک و آماده کردن مقدمات برگزاری پنجه پیتک اختصاص می دهند و روز آخر، یعنی روز بیست و پنجم فروردین را پنجه می گیرند. ترتیب برگزاری این رسم در همه آبادی ها و روستاهای این منطقه نزدیک و شبیه به هم است، البته اختلاف هایی هم وجود دارد که به آنها اشاره خواهد شد.
مردم طالقان عقیده دارند برای شادی و سرزمین سالی که در پیش است باید در روز پنجه حتما" از آبادی خارج شوند، زیرا گشت و گذار در این را شگون می دانند. همچنین در این روز به چند چیز خیلی اهمیت می دهند. یکی نظافت خانه و کاشانه دیگری نظافت آراستگی سر و رویشان و سوم شاد بودن و دوری جستن از تلخی های زندگی زیرا متعقدند روز پیتک هر گونه بگذرد تمام سال به همان روال خواهد گذشت. از این رو لباس خوب و پاکیزه می پوشند، غذای مطبوع درست می کنند و به گردش و شادی می پردازند. خلاصه آنکه چون پیشامدهای یکسال آینده بستگی به اوضاع و احوال این روز دارد کوشش می کنند از هر جهت روز نمونه ای داشته باشند.
از دیگر باورهایی که درباره این روز دارند آنکه چشم بر هم نگذارند و نخوابند وحتی چرت هم نزنند، زیرا باور دارند که اگر کسی در روز پنجه پیتک بخوابد تا آخر سال بی حال و چرتی خواهد بود. دیگر آنکه بعضی از افراد در این روز که بیست وپنج روز از نوروز گذشته است بیست و پنج رقم خوراکی می خورند که البته آب، نمک، نان و هر خوردنی دیگر را جزء آن حساب می کنند. با خوردن این بیست و پنج رقم خوراکی سلامت خویش را بیمه می کنند و در سالی که پیش روی دارند بدنشان قوی و سالم می ماند یا به قول علم تعذیه امروز ذخیره سازی ویتامین می کنند.
مردم در رفتارشان با خانواده و آشنایان در روی پنجه نکاتی را رعایت می کنند و چنانچه کدورتی در دل داشته باشند فراموش می کنند و صلح و آشتی را جانشین قهر و کینه می سازند. در روز پنجه به جانداران از جمله حشراتی چون زنبور و مورچه اذیت و آزار نمی رسانند و عقیده دارند اگر در این روز حشرات را بکشند موجب زیاد شدن آنها می شوند. کسانی هم که کارهای ناتمام دارند در روز پنجه دست از کار می کشند از جمله خیاط ها و بافنده ها کار را تعطیل می کنند. زیرا باور دارند که خیاطی و بافندگی در روز پنجه سبب خواهد شد که در سال آتی گره یا به قول طالقانی ها «پیت» در کارشان بیفتد.
هر ماه از دوازده ماه را نیز به سی روز تقسیم می کردند که در مجموع سال به 360 روز تقسیم می شد و هر کدام از روزهای ماه را به نام یکی از «امشاسپندان» می خواندند مانند بهمن روز، اردیبهشت روز، هرمزد روز و .... اما از آنجا که سال خورشیدی 365 روز است در آخر هر سال، یعنی بعد از اتمام ماه اسفند پنج روز به آن می افزودند و آن پنج روز را پنجه، پنجوه، گاه، اندرگاه بهیزک و هیژک می نامیدند که در زبان تازی به «خمسه مسترقه» مشهور است.
پارسیان بر این عقیده بودند که خداوند جهان را در شش گاه آفریده است و خلقت انسان درگاه آخر مصادف با پنجه و آغاز سال نو می باشد، چنانچه در مزدیسنا آمده است که اهورامزدا جهان را در «شش بار» آفریده است و در فصل بیست و پنجم بندهش چنین آمده است: «اهورامزدا می گوید که خلقت عالم در 365 روز به توسط من انجام گرفت و شش گهنبار در هر سال قرار داده شده است.» درگاه اول آسمان خلق شد، درگاه دوم آب وجود یافت، درگاه سوم زمین آفریده شد، درگاه چهارم گیاه خلق شد، درگاه پنجم جانوران آفریده شدند و درگاه ششم انسان آفریده شد.
پارسیان این شش گهنبار را جشن می گرفتند و بزرگترنی این جشن ها جشن «همسپتدم Hamspatdem» آغاز سال نو یا نوروز مصادف با خلقت انسان بوده است. ابوریحان بیرونی نیز درباره جشن آخرین گاهنبار، می نویسد: این عید ده روز طول می کشیده آخرین پنج روز اسفند که به آن «نخستین فرودگان» و پنجه وه را «دومین فرودگان» می گفته اند. از این روز «پنجه» یعنی پنج روز آخر سال در نزد ایرانیان عزیز و مقدس بوده است و عقیده داشته اند که در این ایام فروهرها و ارواح گذشتگان به خان و مان خویش می آمده اند و بازماندگان وظیفه داشته اند که در این ایام برای آنان خیرات داده و اعمال نیک انجام دهند. چنانچه صاحب کتاب برهان قاطع گوید: «پنجه مسترقه، پنج روز آخر سال است و این پنج روز رافارسیان به غایت معتبر دارند و جامه های نفیس پوشند و جشن سازند و عطریان بسیار به کار برند و «گاهنبار همسپتدم» را به عمل آورند، یعنی دعاها و بخوراتی که در روز اول خمسه مسترقه باید خواند و باید کرد در این پنج روز کنند وخوانند.
این اعمال در ایام جشن پنجه تا بعد از اسلام نیز برگزار می شد و مردم کارهای نیک از هر نوع انجام می دادند که پرداختن به آن خود مطلبی است مفصل اما آنچه مورد نظر این مقاله است بازشناسی بقایای این جشن در منطقه «طالقان» با نام «پنجه پیتک» است که تا یک دهه پیش به طور گسترده برگزار می شده و هم اکنون به صورت پراکنده اجرا می شود. دیری نخواهد پایید که این رسم از خاطره ها رخت بر بندد و یکی از کهن ترین و جذابترین جشن های نوروزی به فراموشی سپرده شود. اینک برای یادآوری خاطره رسم پنجه توجه علاقمندان را به پنجه پیتک طالقان جلب می نمایم:
بهار گل بهار من نمیرم تابستون وقت کار من نمیرم
زمستون جمع کنم یه مشت قوتی پنجه پیتک حصار من نمیرم
در طالقان و آبادی های اطراف آن ایام پنجه از روز بیست و پنج فروردین ماه هر سال است، که به آن «پنجه پیتک» گویند. از قدیم مردم طالقان مانند مردم دیگر شهرها، هر ماه را سی روز حساب می کردند که در مجموع یک سال سیصد و شصت روز می شد. با این حساب پنج روز از سال زیاد می آمد که جزء هیچکدام از ماه های سال محسوب نمی شد و حتی مردم این پنج روز را جزء ایام عمر خویش نمی دانستند و می گفتند: پنجه نه روز سال دره، نه روری ماه نه روی روز، خوشی و عیش ها کن هر شب و روز.
مردم طالقان از بیستم تا بیست و چهارم فروردین یعنی چهار روز اول پنجه را به تدارک و آماده کردن مقدمات برگزاری پنجه پیتک اختصاص می دهند و روز آخر، یعنی روز بیست و پنجم فروردین را پنجه می گیرند. ترتیب برگزاری این رسم در همه آبادی ها و روستاهای این منطقه نزدیک و شبیه به هم است، البته اختلاف هایی هم وجود دارد که به آنها اشاره خواهد شد.
مردم طالقان عقیده دارند برای شادی و سرزمین سالی که در پیش است باید در روز پنجه حتما" از آبادی خارج شوند، زیرا گشت و گذار در این را شگون می دانند. همچنین در این روز به چند چیز خیلی اهمیت می دهند. یکی نظافت خانه و کاشانه دیگری نظافت آراستگی سر و رویشان و سوم شاد بودن و دوری جستن از تلخی های زندگی زیرا متعقدند روز پیتک هر گونه بگذرد تمام سال به همان روال خواهد گذشت. از این رو لباس خوب و پاکیزه می پوشند، غذای مطبوع درست می کنند و به گردش و شادی می پردازند. خلاصه آنکه چون پیشامدهای یکسال آینده بستگی به اوضاع و احوال این روز دارد کوشش می کنند از هر جهت روز نمونه ای داشته باشند.
از دیگر باورهایی که درباره این روز دارند آنکه چشم بر هم نگذارند و نخوابند وحتی چرت هم نزنند، زیرا باور دارند که اگر کسی در روز پنجه پیتک بخوابد تا آخر سال بی حال و چرتی خواهد بود. دیگر آنکه بعضی از افراد در این روز که بیست وپنج روز از نوروز گذشته است بیست و پنج رقم خوراکی می خورند که البته آب، نمک، نان و هر خوردنی دیگر را جزء آن حساب می کنند. با خوردن این بیست و پنج رقم خوراکی سلامت خویش را بیمه می کنند و در سالی که پیش روی دارند بدنشان قوی و سالم می ماند یا به قول علم تعذیه امروز ذخیره سازی ویتامین می کنند.
مردم در رفتارشان با خانواده و آشنایان در روی پنجه نکاتی را رعایت می کنند و چنانچه کدورتی در دل داشته باشند فراموش می کنند و صلح و آشتی را جانشین قهر و کینه می سازند. در روز پنجه به جانداران از جمله حشراتی چون زنبور و مورچه اذیت و آزار نمی رسانند و عقیده دارند اگر در این روز حشرات را بکشند موجب زیاد شدن آنها می شوند. کسانی هم که کارهای ناتمام دارند در روز پنجه دست از کار می کشند از جمله خیاط ها و بافنده ها کار را تعطیل می کنند. زیرا باور دارند که خیاطی و بافندگی در روز پنجه سبب خواهد شد که در سال آتی گره یا به قول طالقانی ها «پیت» در کارشان بیفتد.