»» اولین ملاقات با دو محصول جدید سایپا

[ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ]

 با دریافت پیامکی از شرکت سایپا متوجه شدیم عرضه‌ی خودروی جدیدی تحت نامS300 آغاز گشته. گزارشی که می‌خوانید ماحصل نخستین برخورد نگارنده با این تازه‌وارد چینی است.

در اولین نگاه متوجه کپی‌برداری از نمای کیا سراتو در این خودرو خواهید شد چرا که این کپی‌برداری نه تنها در نمای جلو و بخصوص در طرح چراغ‌ها که در نمای جانبی و خط کمر خودرو بچشم می‌خورد البته طراح نیم نگاهی نیز به نسل قبلی هوندا آکورد داشته.

رینگ‌های 15 اینچی نیز کمی کوچک به نظر می‌رسند در نمای عقبی شاهد طراحی معقولی هستیم که ایرادی بدان وارد نیست و خروجی اگزوز نیز به بهتر شدن نمای عقب کمک کرده البته کیفیت مونتاژ چندان بالا نیست و با باز کردن صندوق عقب شاهد لقی زیاد در صندوق بودیم. حجم صندوق نیز 457 لیتر می‌باشد. یک نکته‌ای که در عقب خودرو جلب توجه می‌کند این است که در بنرها و تبلیغات سایپا نام خودرو S300 است اما در عقب خودرو نوشته‌ی Z300 بچشم می‌خورد!

با ورود به داخل خودرو نخستین چیزی که توجه شما را جلب می‌کند کیفیت نازل تو دری‌هاست که فرق چندانی با پراید ندارد. طراحی داشبورد و غربیلک فرمان قابل قبول است و آمپرها نیز طراحی زیبایی دارند.آینه‌ها و چهار شیشه برقی هستند و در کنسول مرکزی یک عدد نمایشگر آل سی دی بچشم می‌خورد که در مکان مناسبی نصب شده و شامل دوربین دید عقب نیز می‌شود. فضای پا و سر برای سرنشینان جلو و عقب مناسب است و به نظر نمی‌رسد در این زمینه مشکل خاصی وجود داشته باشد. تنها قسمت‌هایی که حسابی توی ذوق میزند کیفیت پایین متریال بکار رفته در اتاق و دیگری دقت پایین مونتاژ است البته در نمونه‌ی مورد آزمایش نیز دسته دنده شل بود به‌طوری که نسبت به وضعیت عادی خود نود درجه چرخیده بود. سانروف برقی نیز به روشنایی بهتر کابین کمک می‌کند. در مواد بکار رفته در کابین اصلاً درخور یک خودروی 70 میلیون تومانی نبود. نکته‌ی جالب آنکه نمایندگی در اظهار نظری دور از انتظار ادعا می‌کرد که این خودرو نسبت به مزدا 3 انتخاب بهتری است!

با بالا زدن کاپوت موتور 4 سیلندر خطی مشاهده می‌شود که به‌صورت عرضی نصب شده است. این موتور به حجم 1600 سی سی و مجهز به دو میل‌سوپاپ و سیستم زمان‌بندی متغیر سوپاپ است. حداکثر قدرت این موتور 120 اسب بخار و گشتاور آن نیز به 151 نیوتون متر می‌رسد. با این تفاسیر انتظار می‌رود سیکل ترکیبی مصرف سوخت حدود 7.5 لیتر در یکصد کیلومتر باشد.

در سمت دیگر نمایندگی شاهد دو دستگاه رنو کولئوس بودیم که فرصت را غنیمت شمرده و نگاهی نیز به این کراس اوور فرانسوی انداختیم. این خودرو که همزمان توسط پارس خودرو و نگین خودرو عرضه می‌شود، مونتاژ کشور کره جنوبی است و عبارت Made in South Korea در روی شیشه‌ی جلو بچشم می‌خورد. طراحی کلی خودرو زیبا و بدون نکته‌ی منفی خاصی است و بخصوص طرح جلو از نسل قبلی زیباتر شده است. البته زیبایی امری سلیقه‌ای است و چندان نمی‌توان در مورد آن به نتیجه‌ای قطعی رسید. در کل این کراس اوور طراحی بروز و مناسبی دارد که البته از زرق و برق کیا اسپرتیج در آن خبری نیست. قسمت جالب، یکی طرح بسیار زیبای رینگ‌ها و دیگری نحوه‌ی باز شدن صندوق عقب دو تکه است که با فشردن مرکز آرم رنو بخش بالایی آن باز می‌شود و سپس با فشردن کلیدی دیگر بخش پایینی آن باز می‌شود.

درهای کولئوس را باز کرده و گام به داخل آن می‌گذاریم. از همان لحظه‌ی اول و با شنیدن صدای باز شدن در می‌توان فهمید که در مونتاژ این خودرو دقت کافی لحاظ شده است. فضای داخلی طراحی زیبایی دارد و طرح فرمان و نشان دهنده‌ها شبیه رنو فلوئنس است. غربیلک فرمان خوش‌دست و با کیفیت بوده و روی آن تعدادی کلید برای سیستم کروز کنترل بچشم می‌خورد. راننده دارای دید مناسبی است. در سمت چپ راننده کلیدهایی بچشم می‌خورند که به ترتیب برای کنترل سیستم‌های ESP ، سنسور جلو، تنظیم نور آمپر و سیستم هشدار نقطه کور کاربرد دارند.

دریچه‌های تهویه نیز طرح و سایز متناسبی دارند ولی دریچه‌های مخصوص سرنشینان عقب بسیار کوچک است. روشن شدن خودرو همانند مگان و فلوئنس توسط کلید کارتی و کلید استارت انجام می‌شود در کنار کلید استارت کلیدی برای کنترل سیستم چهار چرخ محرک وجود درد که دارای 3 حالت است، حالت اول نیرو فقط به چرخ‌های جلو ارسال می‌شود حالت دوم نیرو به چهر چرخ و با کنترل کامپیوتر ارسال می‌شود و حالت سوم 4WD Lock است که نیرو به طور دائم به چهار چرخ انتقال پیدا می‌کند. فضای داخل کولئوس جادار است و سقف پانوراما نیز بر زیبایی آن افزوده و فضای صندوق بار نیز کافی به نظر می‌رسد. کولئوس از پیشرانه‌ی 2.5 لیتری 4 سیلندر بهره می‌برد که قدرتی برابر 175 اسب بخار و گشتاور 225 نیوتون متر را تولید می‌کند. این نیرو توسط گیربکس CVT به چرخ‌ها انتقال می‌یابد که دارای حالت تیپ ترونیک نیز هست. طبق کاتالوگ شتاب این خودرو 9.3 ثانیه است که آن را در وضعیت بهتری نسبت به رقبایی چون اسپرتیج قرار می‌دهد.