یک خانم ۲۶ ساله طی 9 ماه دو بار زایمان کرد و یک پسر و یک دختر به دنیا آورد. آلیس، دختر این خانم ۲۶ ساله در ۶ دسامبر ۲۰۱۱ در ۲۵ هفتگی به دنیا آمد. به گزارش ایران ناز هفت هفته بعد زایمان در یک بارداری مجدد، پسرش گرت در ۲۹ هفتگی به دنیا آمد. این نشان می دهد که خانم اورموند همزمان باردار بوده است.
پسر و دختر خانم Claire Ormrod مطمئنا در یک کلاس درس می خوانند. نکته جالب توجه اینجاست که خانم اورموند با وجود عوارض خطرناک در هر دو بارداری، بچه های سالمی به دنیا آورد. نوزاد دختر ۱۵ هفته و نوزاد پسر نیز ۱۱ هفته قبل از موعد به دنیا آمد.
خانم Claire Ormrod گفت: هنگامی که متوجه شدم دوباره باردار هستم بسیار شگفت زده شدم و تصمیم گرفتم آن را سقط کنم اما خودم را متقاعد کردم که آن یک نوزاد زودرس است و از موقع سقط کردن آن نیز گذشته است. اکنون بسیار خوشحالم که هر دو آنها هنوز با ما هستند.
حکم قصاص چشم، لالهگوش راست و بینی جوانی که روی دختر مورد علاقه اش اسید پاشیده و او را کور کرده بود در دیوانعالی کشور تایید شد.
این جوان که جمشید نام دارد در اولینروز سال گذشته با پاشیدن اسید روی شیرین – دختر مورد علاقه اش – او را سوزاند و متواری شد. یک سال بعد وقتی که جمشید بازداشت شد به اسیدپاشی اقرار کرد و گفت: قصد کورکردن شیرین را نداشت و فقط میخواست او را بترساند.
پرونده بعد از صدور کیفرخواست علیه متهم به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران رفت و سارا نجیمی و حسن آقاخانی وکالت شیرین را برعهده گرفتند. به این ترتیب قضات شعبه ۷۱ جلسه محاکمه را تشکیل دادند. در این جلسه بعد از اینکه نماینده دادستان تهران کیفرخواست علیه متهم را خواند، شیرین بهعنوان شاکی پرونده پشت تریبون قرار گرفت. او گفت: من و جمشید با هم دوست بودیم. تنهایی زیاد مرا به سمت جمشید کشاند.
پدر و مادرم از هم جدا شده بودند و پدرم بنا به دلایلی در خانه نبود مادرم هم ازدواج کرده بود و من با برادرم زندگی میکردم. مدتی بعد از برقراری رابطه با جمشید متوجه شدم او مشکلات اخلاقی زیادی دارد.
تصمیم گرفتم به این رابطه پایان بدهم. همان موقع بود که جمشید کتکزدن مرا شروع کرد. او مدتی بعد مرتکب جرم شد و به زندان افتاد. در این فرصت ارتباطم را با او قطع کردم. یکسال گذشت و من با پسر دیگری آشنا شدم و قصد داشتیم ازدواج کنیم اما جمشید از زندان بیرون آمد و از من خواست دوباره با هم ارتباط داشته باشیم.
قبول نکردم تا اینکه اولین روز فروردین ۹۱ از من خواست به دیدنش بروم و برای آخرینبار همدیگر را ببینیم اما او رویم اسید پاشید و باعث کوری من شد. حالا هم درخواست قصاص دارم.
جمشید نیز وقتی در جایگاه حاضر شد اتهامش را قبول کرد اما مدعی شد قصد کورکردن شیرین را نداشت و چون شیرین به او خیانت کرد دست به چنین کاری زد تا تنبیهش کند. قضات شعبه ۷۱ بعد از پایان جلسه رسیدگی متهم را به قصاص یک چشم، گوش و بینی محکوم کردند. سپس شیرین با ارسال نامهای به شورای شهر و وزارت بهداشت درخواست کمک کرد و یکی از اعضای شورا هزینههای درمان شیرین را تقبل کرد و روند درمان او آغاز شد.
از سویی رای با اعتراض جمشید به دیوانعالی کشور رفت و بعد از بررسی سرانجام توسط شعبه ۳۱ دیوان مورد تایید قرار گرفت.
جهت عضویت در سایت ایران ناز کلیک کنید
پسر و دختر خانم Claire Ormrod مطمئنا در یک کلاس درس می خوانند. نکته جالب توجه اینجاست که خانم اورموند با وجود عوارض خطرناک در هر دو بارداری، بچه های سالمی به دنیا آورد. نوزاد دختر ۱۵ هفته و نوزاد پسر نیز ۱۱ هفته قبل از موعد به دنیا آمد.
خانم Claire Ormrod گفت: هنگامی که متوجه شدم دوباره باردار هستم بسیار شگفت زده شدم و تصمیم گرفتم آن را سقط کنم اما خودم را متقاعد کردم که آن یک نوزاد زودرس است و از موقع سقط کردن آن نیز گذشته است. اکنون بسیار خوشحالم که هر دو آنها هنوز با ما هستند.
حکم قصاص چشم، لالهگوش راست و بینی جوانی که روی دختر مورد علاقه اش اسید پاشیده و او را کور کرده بود در دیوانعالی کشور تایید شد.
این جوان که جمشید نام دارد در اولینروز سال گذشته با پاشیدن اسید روی شیرین – دختر مورد علاقه اش – او را سوزاند و متواری شد. یک سال بعد وقتی که جمشید بازداشت شد به اسیدپاشی اقرار کرد و گفت: قصد کورکردن شیرین را نداشت و فقط میخواست او را بترساند.
پرونده بعد از صدور کیفرخواست علیه متهم به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران رفت و سارا نجیمی و حسن آقاخانی وکالت شیرین را برعهده گرفتند. به این ترتیب قضات شعبه ۷۱ جلسه محاکمه را تشکیل دادند. در این جلسه بعد از اینکه نماینده دادستان تهران کیفرخواست علیه متهم را خواند، شیرین بهعنوان شاکی پرونده پشت تریبون قرار گرفت. او گفت: من و جمشید با هم دوست بودیم. تنهایی زیاد مرا به سمت جمشید کشاند.
پدر و مادرم از هم جدا شده بودند و پدرم بنا به دلایلی در خانه نبود مادرم هم ازدواج کرده بود و من با برادرم زندگی میکردم. مدتی بعد از برقراری رابطه با جمشید متوجه شدم او مشکلات اخلاقی زیادی دارد.
تصمیم گرفتم به این رابطه پایان بدهم. همان موقع بود که جمشید کتکزدن مرا شروع کرد. او مدتی بعد مرتکب جرم شد و به زندان افتاد. در این فرصت ارتباطم را با او قطع کردم. یکسال گذشت و من با پسر دیگری آشنا شدم و قصد داشتیم ازدواج کنیم اما جمشید از زندان بیرون آمد و از من خواست دوباره با هم ارتباط داشته باشیم.
قبول نکردم تا اینکه اولین روز فروردین ۹۱ از من خواست به دیدنش بروم و برای آخرینبار همدیگر را ببینیم اما او رویم اسید پاشید و باعث کوری من شد. حالا هم درخواست قصاص دارم.
جمشید نیز وقتی در جایگاه حاضر شد اتهامش را قبول کرد اما مدعی شد قصد کورکردن شیرین را نداشت و چون شیرین به او خیانت کرد دست به چنین کاری زد تا تنبیهش کند. قضات شعبه ۷۱ بعد از پایان جلسه رسیدگی متهم را به قصاص یک چشم، گوش و بینی محکوم کردند. سپس شیرین با ارسال نامهای به شورای شهر و وزارت بهداشت درخواست کمک کرد و یکی از اعضای شورا هزینههای درمان شیرین را تقبل کرد و روند درمان او آغاز شد.
از سویی رای با اعتراض جمشید به دیوانعالی کشور رفت و بعد از بررسی سرانجام توسط شعبه ۳۱ دیوان مورد تایید قرار گرفت.
جهت عضویت در سایت ایران ناز کلیک کنید