22-03-2014، 16:57
چـرا مردهـا نبـاید گـریه کننــد؟
تحقیقات جدید نشان میدهد که زندگی احساسی مردان هم به اندازه زنان پیچیده و غنی است اما در اغلب موارد این امر از مردان- و همچنین از زنان – پوشیده باقی میماند.با اینکه احساسات همیشه از خصوصیات زنانه به شمار میرود ، اما مردان هم به اندازه زنان احساساتی میشوند و تجربیات عاطفی مشابهی را توصیف میکنند. در یک بررسی در رابطه با هوش عاطفی 500 هزار فرد بالغ ، ثابت شد که هوش عاطفی مردان به اندازه زنان است. مطالعاتی که بر روی زوجها صورت گرفته نشان میدهد که مردان هم به اندازه زنان با میزان استرس همسرشان هماهنگاند و به همان اندازه قادر به حمایت از آنها هستند.
مردان و زنان آه میکشند ، گریه میکنند ، شادی میکنند ، خشمگین میشوند و داد و فریاد راه میاندازند ، اما شیوه پردازش و ابراز احساسات در آنها متفاوت است.
دکتر کلمن، روانشناس و نویسنده میگوید:
« احساسات در زندگی مردان در پشت سر و در زندگی زنان در پیش رو قرار دارند.» هورمون تستوسترون بر احساسات مردان تاثیر میگذارد و باعث میشود آنها بیشتر به طبقهبندی و تفکر منطقی بپردازند. به نظر میرسد زنان طبیعتاً با عواطف خود بیشتر در تماس هستند ، در حالی که مردان باید روی این قضیه کار کنند و اگر این کار را بکنند شرایط کاملا برابر میشود. آنها دارای روابط شادتر و زندگی سعادتمندانهتری خواهند بود.
چرا بسیاری از مردان از نظر احساسی ضعیف هستند؟
خوب این تقصیر مغزمردانه است. دکتر دیوید پاول، رییس مرکز بینالمللی مطالعات سلامت میگوید: « سیمکشی مغز مردان متفاوت است.» او توضیح میدهد که ارتباط بین نیمکره چپ مغز، جایگاه منطق، و نیمکره راست مغز، محل عواطف و احساسات، در زنان قویتر است: «ارتباط بین دو نیمکره در زنان شبیه یک بزرگراه است، بنابراین میتوانند به راحتی بین دو نیمکره حرکت کنند. اما در مردان این ارتباط مانند یک کوره راه باریک است که باعث میشود دسترسی به احساسات برای ما مردها چندان آسان نباشد.»
این میتواند توضیحی برای نتایج 125 مورد مطالعه در فرهنگهای مختلف باشد: در این بررسیها مشاهده شد که مردها و پسرها همواره در تفسیر پیامهای غیرکلامی نهفته در ژست بدن، حالت صورت و لحن صدا دقت کمتری دارند.
همچنین واکنش مردان نسبت به احساسات ضعیفتر است و زودتر هم آنها را فراموش می کنند. در آزمایشی که در دانشگاه استانفورد انجام گرفت، عکسهایی از صحنههای تکاندهنده یا ناراحتکننده باعث تحریک بخش گستردهتری در مغز زنان شد. پس از سه هفته، زنان در مقایسه با مردان جزییات بیشتری از این تصاویر را به خاطر داشتند. به همین صورت محققان گمان میکنند که یک زن ممکن است به خاطر بگو مگو یا بیاعتتنایی کوچکی که شوهرش مدتهاست فراموش کرده همچنان ناراحت و عصبانی باشد.
پسرها در سن یک سالگی در مقایسه با دختران ارتباط چشمی کمتری برقرار میکنند و به اشیای متحرک مثل ماشین توجه بیشتری نشان میدهند تا چهره انسانها. هم پدرها و هم مادرها با پسرانشان کمتر در مورد عواطف و احساسات صحبت میکنند (به جز خشم)، و دایره لغات ذهن پسرها شامل تعداد کمتری از واژههای مربوط به احساسات میشود.
در زمین بازی- اگر نه در خانه- پسرها یاد میگیرند که جلوی اشکشان را بگیرند و ترسی از خود نشان ندهند. چهره آنها، که زمانی به اندازه دختران نشان دهنده احساسشان بود، با رسیدن به سنین دبستان جدی تر میشود.
در سنین بزرگسالی مردان از کلمات کمتری استفاده میکنند و صحبت کردن را حداقل در جمع ابزاری برای بالا بردن موقعیت خود میدانند، برعکس خانمها که برای نزدیکی به دیگران با آنها وارد صحبت میشوند. مردان حتی هنگام صحبت با دوستانشان هم در حال تبادل اطلاعات در مورد خرید ، ورزش، ماشین یا کامپیوتر هستند.
چرا مردان منفجر میشوند؟
اگر چه زنان هم به اندازه مردان عصبانی میشوند ، اما خشم همچنان یک ویژگی مردانه به حساب میآید. دکتر کنث دیلیو کریستین، روانشناس و نویسنده میگوید: «خشم به این علت به وجود میآید که شخص به علت سرکوب کردن احساسات خودش دچار سرخوردگی شدید میشود با این وجود این کاری است که مردان انجام میدهند، چون میترسند که اگر کمی به احساساتشان بها بدهند دیگر کنترل آن از دستشان خارج میشود.
چرا خانم هــا به توجـــه نیــاز دارند؟
آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا خانم ها به توجه نیاز دارند؟ آیا این نیاز احساسی برایتان طاقت فرسا شده است؟ آیا به نظرتان احمقانه می رسد؟
یک هدف تکاملی بسیار قوی برای نیاز خانم ها به توجه وجود دارد. شاید اگر این نیاز خانم ها بهتر درک می شد، برای زوج ها راحت تر بود.
چند میلیون سال پیش، پیشینیان ما مشغول پرورش استراتژی های جنسی خود یا اینکه چطور دی،ان،آ خود را به نسل های آتی برسانند، بودند. البته آگاهانه به یافتن یک استراتژی فکر نمی کردند اما درواقع ذات و رفتار آنها بود.یک هدف تکاملی بسیار قوی برای نیاز خانم ها به توجه وجود دارد. شاید اگر این نیاز خانم ها بهتر درک می شد، برای زوج ها راحت تر بود.
برخی زن ها (آنهایی که به استراتژی های بهتری دست پیدا کردند)، کشف کردند که اگر بتوانند با مردی وارد رابطه شوند که کنار آنها بماند، می توانند از حمایت، نگهداری از فرزندشان و حتی غذای اضافی بهره مند شوند.
اما چطور می توانستند بدون وجود هیچ زبان نوشتاری یا گفتاری بفهمند چه کسی با آنها می ماند یا نمی ماند؟ آنها به دنبال نشانه یا علامت بودند.
آندسته از مردانی که توجه نشان می دادند یا به طریقی میل خود را به ماندن با آنها نشان می دادند، مردهایی بودند که زن ها به آنها اطمینان می کردند و با آنها می ماندند. آن مردهایی که توجه نشان نمی دادند، احتمال کمتری داشت که بتوانند یک رابطه طولانی مدت با کسی برقرار کنند و زنی پیدا کنند که با آنها بماند.
خانم ها شدیداً به این نشانه های توجه کردن حساس شدند. و وقتی مردی به آنها توجه نشان می داد با او می ماندند و اگر نشان نمی داد نمی ماندند.
امروزه، ما از نعمت زبان بهره مندیم و می توانیم از آن برای ابراز توجه و محبت به کسی استفاده کنیم. پس مردها میتوانند کلاماً احساسات خود را بروز دهند. اما نیاز اصلی به توجه و محبت هنوز در انسانها وجود دارد.
خیلی مهم است که به خاطر داشته باشید یک دلیل ذاتی بسیار قوی و آشکار وجود دارد که چرا زن ها باید قبل از وارد شدن به یک صمیمیت فیزیکی، احساس مهم بودن و دوست داشته شدن بکنند .
پس به جای اینکه با این نیاز ذاتی خانم ها به توجه بجنگید، چرا تسلیم آن نمی شوید. مطمئن باشید که اینکار رابطه تان را قوی تر می کند.