امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکایت پهلوان بی طاقت

#1
یکی از صاحب دلان صحنه زورآزمایی را دید به هم برآمده و کف بر دماغ آورده.



گفت: این را چه حالت است؟



گفتند: فلانی دشنام دادش.



گفت: این فرومایه هزار من سنگ برمی دارد و طاقت سخنی نمی آرد.


پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان