12-02-2014، 15:53
حدودا دو هفته پیش بود که من ساعت ۱ نصف شب برای هوا خوری تنهایی رفتم پارک . هم چنین دوستم علی رو تو پارک دیدم و با هم رفتیم گوشه های پارک تا قدم بزنیم . ناگهان من صدای خش و خش بوته ای رو شنیدم . برگشتم نگاه کنم دیدم چیزی نیست . کمی شک کردم . بعد که داشتیم با هم حرف می زدیم یواشکی دقت کردم دیدم یک شخص با قد حدود ۳۴/۱ داره قایم میشه . اول به روی خودم نیاوردم ولی بعد دیدم داره به ما نزدیک میشه یه دقعه دیدم مادرش اومد و اونو پرت کر اون طرف . فریاد زدم علی جن جن . بدو بریم . فرداش که اومدیم چیزی ندیدیم اما من مطمئن بودم که اون جن بود . بعضی از جن ها بی ازارند و در عین داشتن ظاهری زشت باطنی ارام دارند و از انسان ها می ترسند و در بعضی موارد نیز با انسان ها دوست هستند . ان جنی که من دیدم بی ازار بود ولی ظاهری ترسناک داشت . او دو گوش بلند داشت و دارای ثم به جای پا بود و هنگامی که در چشمانش خیره شدم از چشمانش اتش می بارید ای کاش از او عکس می گرفتم و واستون به نمایش می ذاشتم .
پایان
لطفا این سپاس و نظر را بدید
اگه بازم خواستید بگید
پایان
لطفا این سپاس و نظر را بدید
اگه بازم خواستید بگید