13-03-2013، 19:30
خانمها و آقایون در شرایط مختلف چه میكنند؟
هنگام عبور از خیابان
خانمها
سمت راست را نگاه میكنند.
سمت چپ را نگاه میكنند.
از خیابان رد میشوند.
آقایان
سمت راست را نگاه میكنند، ماشین میآید.
فاصله ماشین با خودشان را با چشم اندازه میگیرند و چون همگی رانندههای قابلی هستند با سرعت وارد خیابان میشوند.
راننده به شدت ترمز میكند.
مرتیكه مگه كوری؟ (راننده میگوید)
در حالی كه از روی میلیههای وسط خیابان میپرد میگوید: كور خودتی گاری چی!
بدون اینكه سمت چپ را نگاه كند میدود آن سمت خیابان.
هنوز هم صدای بوق ماشینهایی كه به خاطر این آقا ترمز كردهاند به گوش میرسد..
هنگام رانندگی
خانمها
بنزین را چك میكنند.
روغن ماشین را چك میكنند.
ترمز دستی را پایین میكشند.
با سرعت مطمئنه حركت میكنند.
پشت چراغ قرمزها میایستند.
به عابر پیاده احترام میگذارند.
آقایان
وسط راه بنزین تمام میكنند.
وقتی دود از لاستیكهایشان بلند شد به یاد میآورند كه ترمز دستی را نكشیدهاند.
چراغ قرمز را مهمترین معضل اتلاف وقت و عمر میدانند.
عابر پیاده موجودی مزاحم و مختل كننده عبور و مرور است.
و از همه مهمتر: بوق مهمترین اختراع بشر بعد از برق به حساب میآید.
هنگام صرف غذا
خانمها
مرتب پشت میز مینشینند.
مقدار كمی غذا میكشند.
به آرامی غذا میخورند.
تنها نوك قاشق را در دهان میكنند.
آقایان
تا جایی كه بشقاب جا دارد غذا میكشند.
به سرعت غذا را میبلعند، در حالی كه قاشق را تا دسته در دهان میكنند.
صدای برخورد قاشق با دندانهایشان موسیقی گوش نوازی است.
بعد از دو بار پر كردن بشقاب، بلاخره كمی سیر میشوند.
هنگام مهمانی رفتن
خانمها
لباس نو میخرند.
به دقت حمام میكنند. لباسهایشان را اتو میكنند.
با دقت آرایش میكنند.
بهترین عطر را استفاده میكنند.
و بالاخره رضایت میدهند كه خوشگلند!
آقایان
از یك ساعت قبل حاضرند و الان بر روی مبل خوابشان برده
در پایان یك روز خسته كننده
خانمها
بعد از اینكه ظرفها را شستند.
آشپزخانه را تی میكشند.
غذای فردا را در یخچال میگذارند.
كمی مطالعه میكنند.
میخوابند.
آقایان
بعد از اینكه شام خوردند چای میخورند.
كمی با چشمهای خواب آلود تلویزیون را نگاه میكنند.
بعد از اینكه دو سه بار كنترل تلویزیون را دستشان به زمین افتاد.
تلویزیون را خاموش كرده و به سمت رختخواب میروند و بدون آنكه روتختی را بردارند میخوابند.
هنگام عبور از خیابان
خانمها
سمت راست را نگاه میكنند.
سمت چپ را نگاه میكنند.
از خیابان رد میشوند.
آقایان
سمت راست را نگاه میكنند، ماشین میآید.
فاصله ماشین با خودشان را با چشم اندازه میگیرند و چون همگی رانندههای قابلی هستند با سرعت وارد خیابان میشوند.
راننده به شدت ترمز میكند.
مرتیكه مگه كوری؟ (راننده میگوید)
در حالی كه از روی میلیههای وسط خیابان میپرد میگوید: كور خودتی گاری چی!
بدون اینكه سمت چپ را نگاه كند میدود آن سمت خیابان.
هنوز هم صدای بوق ماشینهایی كه به خاطر این آقا ترمز كردهاند به گوش میرسد..
هنگام رانندگی
خانمها
بنزین را چك میكنند.
روغن ماشین را چك میكنند.
ترمز دستی را پایین میكشند.
با سرعت مطمئنه حركت میكنند.
پشت چراغ قرمزها میایستند.
به عابر پیاده احترام میگذارند.
آقایان
وسط راه بنزین تمام میكنند.
وقتی دود از لاستیكهایشان بلند شد به یاد میآورند كه ترمز دستی را نكشیدهاند.
چراغ قرمز را مهمترین معضل اتلاف وقت و عمر میدانند.
عابر پیاده موجودی مزاحم و مختل كننده عبور و مرور است.
و از همه مهمتر: بوق مهمترین اختراع بشر بعد از برق به حساب میآید.
هنگام صرف غذا
خانمها
مرتب پشت میز مینشینند.
مقدار كمی غذا میكشند.
به آرامی غذا میخورند.
تنها نوك قاشق را در دهان میكنند.
آقایان
تا جایی كه بشقاب جا دارد غذا میكشند.
به سرعت غذا را میبلعند، در حالی كه قاشق را تا دسته در دهان میكنند.
صدای برخورد قاشق با دندانهایشان موسیقی گوش نوازی است.
بعد از دو بار پر كردن بشقاب، بلاخره كمی سیر میشوند.
هنگام مهمانی رفتن
خانمها
لباس نو میخرند.
به دقت حمام میكنند. لباسهایشان را اتو میكنند.
با دقت آرایش میكنند.
بهترین عطر را استفاده میكنند.
و بالاخره رضایت میدهند كه خوشگلند!
آقایان
از یك ساعت قبل حاضرند و الان بر روی مبل خوابشان برده
در پایان یك روز خسته كننده
خانمها
بعد از اینكه ظرفها را شستند.
آشپزخانه را تی میكشند.
غذای فردا را در یخچال میگذارند.
كمی مطالعه میكنند.
میخوابند.
آقایان
بعد از اینكه شام خوردند چای میخورند.
كمی با چشمهای خواب آلود تلویزیون را نگاه میكنند.
بعد از اینكه دو سه بار كنترل تلویزیون را دستشان به زمین افتاد.
تلویزیون را خاموش كرده و به سمت رختخواب میروند و بدون آنكه روتختی را بردارند میخوابند.