14-01-2014، 19:16
شرط بندی (خیلی غمگینه) دخترا اشکتون درمیاد
دختر : عشقم شرط بندی کنیم؟؟؟
پسر : باشه خانومم ... بکنیم ...
دختر : تو نمی تونی24 ساعت بدون من بمونی؟...
پسر : می تونم ...
دختر : می بینیم .....
24 ساعت شروع میشه و پسر از سرطان عشقشو اینکه
خیلی زود قراره بمیره خبر نداشته ...
24 ساعت تموم می شه و پسر میره جلوی درخونه ی
دختر .. در می زنه ولی کسی در رو باز نمیکنه ... داخل
خونه می شه و دختر رو میبینه که روی مبلدراز کشیده
و روش یه یادداشت هست ...
یادداشت : 24 ساعت بدون من موندی ... یهعمر هم بدون
من می تونی بمونی عشق من ... دوستت دارم....
دختر : عشقم شرط بندی کنیم؟؟؟
پسر : باشه خانومم ... بکنیم ...
دختر : تو نمی تونی24 ساعت بدون من بمونی؟...
پسر : می تونم ...
دختر : می بینیم .....
24 ساعت شروع میشه و پسر از سرطان عشقشو اینکه
خیلی زود قراره بمیره خبر نداشته ...
24 ساعت تموم می شه و پسر میره جلوی درخونه ی
دختر .. در می زنه ولی کسی در رو باز نمیکنه ... داخل
خونه می شه و دختر رو میبینه که روی مبلدراز کشیده
و روش یه یادداشت هست ...
یادداشت : 24 ساعت بدون من موندی ... یهعمر هم بدون
من می تونی بمونی عشق من ... دوستت دارم....