29-05-2015، 23:19
حتما بخون ^ـــ^
رفتیم خونه مادربزرگم، پسر عمه ی زشتوی منم اونجا بود
با هم دعوامون شد منم خاستم تلافی کنم وقتی خواب بود رفتم ناخوناشو یواشکی لاک زدم D: (لاک قرمزآلبالویی)
عمه ی گرامی اومد گفت داری پسرمو خوشگل میکنی؟ منم با صدای بلند خندیدم، چشمتون روز بد نبینه پسر عمم بیدار شد :-|
دید ناخوناشو خوشگل کردم یه ماژیک مشکی برداشت گفت حالا که اینجوری شد منم برات سیبیل میکشم O_O
منم فرار کردم به مادربزرگم پناه بردم نجات یافتم-وگرنه سیبیلو میشدم o_O
اخرشم پسرعمم یه ساعت التماسم کرد تا بهش لاک پاکن دادم لاکشو پاک کنه
))
لایک یادت رفت
رفتیم خونه مادربزرگم، پسر عمه ی زشتوی منم اونجا بود
با هم دعوامون شد منم خاستم تلافی کنم وقتی خواب بود رفتم ناخوناشو یواشکی لاک زدم D: (لاک قرمزآلبالویی)
عمه ی گرامی اومد گفت داری پسرمو خوشگل میکنی؟ منم با صدای بلند خندیدم، چشمتون روز بد نبینه پسر عمم بیدار شد :-|
دید ناخوناشو خوشگل کردم یه ماژیک مشکی برداشت گفت حالا که اینجوری شد منم برات سیبیل میکشم O_O
منم فرار کردم به مادربزرگم پناه بردم نجات یافتم-وگرنه سیبیلو میشدم o_O
اخرشم پسرعمم یه ساعت التماسم کرد تا بهش لاک پاکن دادم لاکشو پاک کنه
![Smile Smile](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/smile.gif)
لایک یادت رفت
![Smile Smile](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/smile.gif)