14-08-2013، 15:05
(آخرین ویرایش در این ارسال: 02-09-2013، 19:21، توسط FARID.SHOMPET.)
داستانی خواندنی از حکمت های امام جواد(ع) در هنگام قضاوت معتصم عباسی
به گزارش خبرآنلاین از منابع تاریخی، در جلد اول تفسیر عیاشی و جلد پنجاه بحار الانوار آمده است :
ابوداوود قاضی، یکی از قضات معروف خلفاء بنی العبّاس، حکایت کند:
روزی مأمورین دزدی را دست گیر کرده بودند و معتصم عبّاسی دستور مجازات او را صادر کرد و عدّه بسیاری از فقهاء و علماء برای اجراء حکم سارق در مجلس خلیفه حضور یافتند و هر یک نظریّه ای برای قطع دست دزد بیان کرد.
معتصم به حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد (ع)رو کرد و گفت: یاابن رسول اللّه! نظر شما در این باره چیست؟
امام (ع)فرمود: افراد، نظرات خود را دادند، کافی است.
معتصم گفت: من کاری به نظرات آنها ندارم، شما باید نظریّه خود را مطرح نمائی؛ حضرت اظهار نمود: مرا از این کار معذور بدار
معتصم حضرت را به خداوند سوگند داد و گفت: باید نظریّه خود را برای ما بیان نمائی.
حضرت فرمود: میگویم که تمامی افراد اشتباه کردند و بر خلاف سنّت اسلام سخن گفتند؛ چون که قطع دست دزد باید از چهار انگشت باشد و کف دست به حال خود باقی بماند؛ و آن نیز شرائطی ویژه ای دارد که تا شرائط محقق نشود نباید انگشتان را هم قطع کرد.
معتصم در حضور افراد گفت: آیا دلیل و مدرکی بر آن داری؟
امام (ع)فرمود: فرمایش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است، که فرمود: سجده به وسیله هفت جای بدن - پیشانی، دو کف دست، دو سر زانو و دو انگشت پاها - انجام میگیرد. و چنانچه از مچ یا آرنج قطع شود، برای سجده جایگاهی باقی نمیماند؛ و حال آن که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده: سجده گاهها حقّ خداوند است و کسی را نباید در آنها مشارکت داد، پس برای محفوظ ماندن حقّ خداوند دو کف دست نباید قطع شود.
معتصم با این استدلال دستور داد تا طبق نظریّه حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد (ع)دست دزد، قطع و مجازات گردد.
به گزارش خبرآنلاین از منابع تاریخی، در جلد اول تفسیر عیاشی و جلد پنجاه بحار الانوار آمده است :
ابوداوود قاضی، یکی از قضات معروف خلفاء بنی العبّاس، حکایت کند:
روزی مأمورین دزدی را دست گیر کرده بودند و معتصم عبّاسی دستور مجازات او را صادر کرد و عدّه بسیاری از فقهاء و علماء برای اجراء حکم سارق در مجلس خلیفه حضور یافتند و هر یک نظریّه ای برای قطع دست دزد بیان کرد.
معتصم به حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد (ع)رو کرد و گفت: یاابن رسول اللّه! نظر شما در این باره چیست؟
امام (ع)فرمود: افراد، نظرات خود را دادند، کافی است.
معتصم گفت: من کاری به نظرات آنها ندارم، شما باید نظریّه خود را مطرح نمائی؛ حضرت اظهار نمود: مرا از این کار معذور بدار
معتصم حضرت را به خداوند سوگند داد و گفت: باید نظریّه خود را برای ما بیان نمائی.
حضرت فرمود: میگویم که تمامی افراد اشتباه کردند و بر خلاف سنّت اسلام سخن گفتند؛ چون که قطع دست دزد باید از چهار انگشت باشد و کف دست به حال خود باقی بماند؛ و آن نیز شرائطی ویژه ای دارد که تا شرائط محقق نشود نباید انگشتان را هم قطع کرد.
معتصم در حضور افراد گفت: آیا دلیل و مدرکی بر آن داری؟
امام (ع)فرمود: فرمایش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است، که فرمود: سجده به وسیله هفت جای بدن - پیشانی، دو کف دست، دو سر زانو و دو انگشت پاها - انجام میگیرد. و چنانچه از مچ یا آرنج قطع شود، برای سجده جایگاهی باقی نمیماند؛ و حال آن که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده: سجده گاهها حقّ خداوند است و کسی را نباید در آنها مشارکت داد، پس برای محفوظ ماندن حقّ خداوند دو کف دست نباید قطع شود.
معتصم با این استدلال دستور داد تا طبق نظریّه حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد (ع)دست دزد، قطع و مجازات گردد.