ارسالها: 386
موضوعها: 44
تاریخ عضویت: Apr 2013
سپاس ها 807
سپاس شده 758 بار در 220 ارسال
حالت من: هیچ کدام
03-08-2013، 22:39
یه روزگار بد یه دختر کور بود که پسری رو دوست داشت پسره هم اونو خیلی دوست داشت بعد دختره میگه
اگه من بینا بودم اونوقت می فهمیدی که چقدر دوست دارم .بعد ها یکی پیدا میشه چشماشو می ده به دختره بعد
دختره که بینا میشه می بینه دوست پسرش کوره ترکش می کنه ولی پسره بهش می گه برو ولی خیلی
مراقب چشام باش
سیـــــــــــگار های بهمنتــــــــــ را دوستــــــــــ دارمـــــــــــ
عطر بد پیراهنتــــــــــ را دوستـــــــــــــــ دارمـــــــــــــ
گفتند :دیوانهـــــــــــ ندیدیـــــــــــ زن گرفتهــــــــ!!!
دیوانه امــــــــ حتی زنتــــــــ را دوستـــــ دارمـــ
ارسالها: 155
موضوعها: 14
تاریخ عضویت: Aug 2013
سپاس ها 12
سپاس شده 118 بار در 67 ارسال
حالت من: هیچ کدام
:cool::cool::cool::cool::cool::cool:
جان غمگین ، تن سوزان ، دل شیدا دارم
آنچه شایسته عشق است ، مهیا دارم
سوز دل ، خون جگر ، آتش غم ، درد فراق
چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم
ارسالها: 1,838
موضوعها: 66
تاریخ عضویت: May 2012
سپاس ها 5416
سپاس شده 6216 بار در 2030 ارسال
حالت من: هیچ کدام
قبلا پسره 15سال میرفت زندان دختره بپاش میموند...
الان دیگه نمیشه بری سر کوچه ماست بگیری.