24-07-2013، 1:12
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شاید شما هم با شنیدن تغییر شغل دوستانتان از شهامت او شگفتزده شدهاید و با خود فکر کردهاید کاش شما هم این جسارت را داشتید که یه شبه کارتان را به کلی تغییر دهید. فرصتهای زیادی برای تغییر وجود دارند، اما آیا همه این تغییرات میتوانند ما را خوشحالتر کنند؟ میتوانیم به جای این سئوال که “چطور میتوانم شغلی را که عاشقش هستم به دست بیاورم” از خودمان بپرسیم “چطور میتوانم عاشق شغلی شوم که دارم”.
کمیزمان بگذارید و به این موضوع فکر کنید که چرا کار میکنید. شاید نتیجه این تفکر شما را شگفت زده کند.
بدانید که این کار شما نیست که شما را توصیف میکند، بلکه نحوه انجام آن توسط شماست که به این کار معنی میدهد.
هرکاری را میتوان بسیار خوب انجام داد و با دلسوزی و توجه انجام داد. حالت شما وقتی سرکار هستید و نحوه برخوردتان با مردم، حتی حالت روحیتان، خیلی مورد توجه قرار نمیگیرند. این مسائل تاثیر عمیقی روی کسانی که با آنها کار میکنید، دارد.خیلی وقتها شما نمیتوانید شرایط را کنترل کنید، ولی میتوانید انتخاب کنید در آن شرایط چطور زندگی کنید.
روی پول متمرکز نشوید. پول هیچگاه آنقدر کافی نیست که دست از استفاده آن برداریم. هر قدر که در آخر ماه پول به خانه بیاورید همیشه کارهایی هست که با این پول بکنید و همیشه کارهایی هست که اگر بیشتر پول داشتید میکردید. حقوق گرفتن تنها بخش کوچکی از کار شماست. دستمزد شما هر چقدر هم که بالا باشد، باز دلیلی برای شادی شما نیست. لذت از کار در جای دیگری است.
اهمیت آنچه را که انجام میدهید بدانید. شاید لازم باشد برای این کار خیلی فکر کنید. کمی زمان بگذارید و به واقع راجع به آنچه انجام میدهید فکر کنید. آیا شما خدمات مهمی ارائه میدهید؟ آیا شما محصول نهایی را کنترل میکنید؟ آیا نحوه انجام کار را تعیین میکنید؟ بعد از خود سوال کنید “اینکه من دارم این کار را انجام میدهم چه تفاوتی در انجام آن ایجاد کرده است؟” چشم انداز کلی نقش بزرگی در رضایتمندی شخصی و احساس خوب بودن دارد. سعی کنید به خاطر بیاورید که دلیل ورودتان به این کار در ابتدا چه بوده؟ آیا فقط برای “همان زمان” این کار را انتخاب کردید؟ آیا فعالانه به دنبال یک کار دیگر هستید؟
جرات کنید و از خودتان بپرسید آیا ارزشش را دارد؟ اگر نمیتوانید کاری را که دوستش دارید بیابید، یا اگر میبینید دارید تبدیل به انسانی میشوید که گفته بودید هرگز نمیشوید، به دنبال دلایلش باشید. ممکن است شما به یک کار جدید نیاز نداشته باشید تا مسیرتان را تغییر دهید. آیا کسی را که هنگام انجام کارتان هستید دوست دارید؟ اگر پاسخ منفی است، آیا میتوانید در نحوه انجام کارتان تغییری دهید و یا معتقدید مشکل خود کار است؟ آیا لازم است شما در یک شرکت در دو پست مختلف فعالیت کنید؟ آیا کارهایی که به شما محول میشود غیر از کاری است که برای انجامش استخدام شدهاید؟ اگر جواب به همه این سئوالات برایتان ناامیدکننده است، جرئت “نه” گفتن را در خودتان تقویت کنید. تا آنجا که میتوانید خودتان انتخاب کنید روی چه مسائلی باید وقت بگذارید.
اینکه از خودتان بپرسید چرا کارتان را انجام میدهید، از شما آدمی ناراضی نمیسازد. این کار فقط برای آگاهی شخصی است. این آگاهی میتواند شما را به رضایتمندی بیشتری از کارتان برساند، احساس خوب بودن را در شما افزایش داده و کنترلتان را روی آنچه انجام میدهید کمی بیشتر میکند. برای بعضیها ممکن است زمان تغییر باشد، اگر اینطور است از این اتفاق نترسید. فکر کردن به این سئوالات یا از کاری که دوستش ندارید، یک کار دوستداشتنی میسازد، یا شما را وادار به پیدا کردن کاری میکند که عاشق آن هستید.
شاید شما هم با شنیدن تغییر شغل دوستانتان از شهامت او شگفتزده شدهاید و با خود فکر کردهاید کاش شما هم این جسارت را داشتید که یه شبه کارتان را به کلی تغییر دهید. فرصتهای زیادی برای تغییر وجود دارند، اما آیا همه این تغییرات میتوانند ما را خوشحالتر کنند؟ میتوانیم به جای این سئوال که “چطور میتوانم شغلی را که عاشقش هستم به دست بیاورم” از خودمان بپرسیم “چطور میتوانم عاشق شغلی شوم که دارم”.
کمیزمان بگذارید و به این موضوع فکر کنید که چرا کار میکنید. شاید نتیجه این تفکر شما را شگفت زده کند.
بدانید که این کار شما نیست که شما را توصیف میکند، بلکه نحوه انجام آن توسط شماست که به این کار معنی میدهد.
هرکاری را میتوان بسیار خوب انجام داد و با دلسوزی و توجه انجام داد. حالت شما وقتی سرکار هستید و نحوه برخوردتان با مردم، حتی حالت روحیتان، خیلی مورد توجه قرار نمیگیرند. این مسائل تاثیر عمیقی روی کسانی که با آنها کار میکنید، دارد.خیلی وقتها شما نمیتوانید شرایط را کنترل کنید، ولی میتوانید انتخاب کنید در آن شرایط چطور زندگی کنید.
روی پول متمرکز نشوید. پول هیچگاه آنقدر کافی نیست که دست از استفاده آن برداریم. هر قدر که در آخر ماه پول به خانه بیاورید همیشه کارهایی هست که با این پول بکنید و همیشه کارهایی هست که اگر بیشتر پول داشتید میکردید. حقوق گرفتن تنها بخش کوچکی از کار شماست. دستمزد شما هر چقدر هم که بالا باشد، باز دلیلی برای شادی شما نیست. لذت از کار در جای دیگری است.
اهمیت آنچه را که انجام میدهید بدانید. شاید لازم باشد برای این کار خیلی فکر کنید. کمی زمان بگذارید و به واقع راجع به آنچه انجام میدهید فکر کنید. آیا شما خدمات مهمی ارائه میدهید؟ آیا شما محصول نهایی را کنترل میکنید؟ آیا نحوه انجام کار را تعیین میکنید؟ بعد از خود سوال کنید “اینکه من دارم این کار را انجام میدهم چه تفاوتی در انجام آن ایجاد کرده است؟” چشم انداز کلی نقش بزرگی در رضایتمندی شخصی و احساس خوب بودن دارد. سعی کنید به خاطر بیاورید که دلیل ورودتان به این کار در ابتدا چه بوده؟ آیا فقط برای “همان زمان” این کار را انتخاب کردید؟ آیا فعالانه به دنبال یک کار دیگر هستید؟
جرات کنید و از خودتان بپرسید آیا ارزشش را دارد؟ اگر نمیتوانید کاری را که دوستش دارید بیابید، یا اگر میبینید دارید تبدیل به انسانی میشوید که گفته بودید هرگز نمیشوید، به دنبال دلایلش باشید. ممکن است شما به یک کار جدید نیاز نداشته باشید تا مسیرتان را تغییر دهید. آیا کسی را که هنگام انجام کارتان هستید دوست دارید؟ اگر پاسخ منفی است، آیا میتوانید در نحوه انجام کارتان تغییری دهید و یا معتقدید مشکل خود کار است؟ آیا لازم است شما در یک شرکت در دو پست مختلف فعالیت کنید؟ آیا کارهایی که به شما محول میشود غیر از کاری است که برای انجامش استخدام شدهاید؟ اگر جواب به همه این سئوالات برایتان ناامیدکننده است، جرئت “نه” گفتن را در خودتان تقویت کنید. تا آنجا که میتوانید خودتان انتخاب کنید روی چه مسائلی باید وقت بگذارید.
اینکه از خودتان بپرسید چرا کارتان را انجام میدهید، از شما آدمی ناراضی نمیسازد. این کار فقط برای آگاهی شخصی است. این آگاهی میتواند شما را به رضایتمندی بیشتری از کارتان برساند، احساس خوب بودن را در شما افزایش داده و کنترلتان را روی آنچه انجام میدهید کمی بیشتر میکند. برای بعضیها ممکن است زمان تغییر باشد، اگر اینطور است از این اتفاق نترسید. فکر کردن به این سئوالات یا از کاری که دوستش ندارید، یک کار دوستداشتنی میسازد، یا شما را وادار به پیدا کردن کاری میکند که عاشق آن هستید.