فهرستی از واژگان و اصطلاحات دینی دوازدهم

[☪爪尺.山丨几几乇尺☪]

?فهرستی از واژگان و اصطلاحات دینی دوازدهم

حدود ۳ نمره از این اصطلاحات تو نهایی سوال میاد

1️⃣توحید

◀️معنای لغوی=(یکتاپرستی و اعتقاد به خدای یگانه)

◀️اصطلاح دینی=(یعنی خدا بی‌همتاست و شریکی ندارد و این بیانگر اصل حقیقت توحید است.)

2️⃣شرک

◀️معنای لغوی=(شریک قراردادن برای خداوند)

◀️اصطلاح دینی=(یعنی اعتقاد به این که خداوند شریک دارد و این دسته افراد مشرک به حساب می‌آیند.)

3️⃣اخلاص

◀️معنای لغوی=(خالص کردن و پاک کردن یک چیز از غیر آن)

◀️اصطلاح دینی=(شخص عملش را فقط برای رضایت خدا و همان گونه که دستور داده است، انجام دهد.)

4️⃣حسن فاعلی

◀️اصطلاح دینی=(یعنی انجام دهنده کار دارای نیّت الهی باشد.)

5️⃣حسن فعلی

◀️اصطلاح دینی=(یعنی کار به درستی و به همان صورت که خدا فرمان داده است انجام شود.)

6️⃣اختیار

◀️معنای لغوی=(یعنی توانایی بر انجام یک کار یا ترک آن)

7️⃣حقیقت وجدانی

◀️اصطلاح دینی=(اموری هستند که به قدری آشکار و بدیهی می‌باشد که هر کس بدون نیاز به هیچ دلیل و واسطه‌ای در درون خود به آنها علم و آگاهی دارد.)

8️⃣قَدَر

◀️معنای لغوی=(اندازه)

9️⃣تقدیر

◀️معنای لغوی=(اندازه گرفتن)

0️⃣1️⃣قضا

◀️معنای لغوی=(انجام رساندن/پایان دادن/حکم کردن/ حتمیت بخشیدن)

1️⃣1️⃣علل عرضی

◀️اصطلاح دینی=(یعنی عللی که در پیدایش هر پدیده ممکن است چند عامل به صورت مجموعه و با همکاری یکدیگر مشارکت کنند و در این علل هر عامل به صورت مستقیم نقش خاصی بر عهده دارد که با بقیه متفاوت است.)

2️⃣1️⃣علل طولی

◀️اصطلاح دینی=(یعنی عللی که گاهی تأثیر چند عامل در پیدایش یک پدیده این گونه است که یک عامل در عامل دوم تأثیر می‌گذارد و عامل دوم در عامل سوم تأثیر می‌کند تا اثر عامل اول را به معلول منتقل کند.)

3️⃣1️⃣ابتلا

◀️معنی لغوی=(امتحان)

اصطلاح دینی=(یعنی قرار دادن هر فرد در شرایط و موقیعتی که صفات درونی خود را بروز دهد و درستی یا نادرستی آنچه را که ادعا کرده مشخص سازد.)

4️⃣1️⃣توفیق

◀️اصطلاح دینی=(یعنی آسان نمودن به طوری که خداوند اسباب و شرایطی را برای کسی که با نیّت پاک، قدم در راه حق می‌گذارد و در این راه سعی می‌کند چنان فراهم می‌سازد که وی راحت تر بتواند به مقصد و هدفش برسد.)

5️⃣1️⃣املا

◀️معنای لغوی=(مهلت دادن)

◀️اصطلاح دینی=(خداوند به بنده گناهکار مهلت می‌دهد و شرایطی را برای او فراهم می‌کند تا دست به توبه بزند و از گناه دوری کند.)

6️⃣1️⃣استدراج

◀️معنای لغوی=(حرکت تدریجی به سوی غذاب الهی)

7️⃣1️⃣قساوت

◀️معنای لغوی=(سخت، خشن و نفوذناپذیری)

◀️اصطلاح دینی=(یعنی حالتی است که قلب انسان نسبت به گناه تسلیم نمی‌شود و تا اونجایی که هیچ نصحیت کننده‌ای بر او تأثیر نمی‌گذارد و می‌تواند بر وجدان خود به راحتی غلبه کند و این بر اثر تکرار گناه ایجاد می‌شود.)

8️⃣1️⃣توبه

◀️معنای لغوی=(بازگشت)

◀️اصطلاح دینی=(یعنی بازگشت از گناه به سوی خداوند و قرارگرفتن در دامن عفو و غفران خداوند)

9️⃣1️⃣پیرایش

◀️معنای لغوی=(پاک شدن/آراستن/شست و شو دادن)

◀️اصطلاح دینی=(یعنی توبه گناهان را از قلب انسان خارج می‌کند و آن را شست و شو می‌دهد.)

0️⃣2️⃣تسویف

◀️معنای لغوی=(امروز و فردا کردن و کار امروز را به فردا انداختن)

◀️اصطلاح دینی=(یعنی فرد گناهکار دائماً به خودش می‌گوید که به زودی توبه می‌کنم و این عمل تا قدری تکرار می‌شود که میل توبه در او خاموش می‌شود و این حیله شیطان بیشتر در گمراه کردن جوانان به کار می‌رود و معلوم نیست که میل به توبه کند.)

1️⃣2️⃣تزکیه نفس

◀️اصطلاح دینی=(یعنی اینکه نفس ما از آلودگی‌ها پاک شود و این کار با توبه آغاز می‌شود ولی برای تداوم ماندن لازم است علاوه بر توبه به دستورات خداوند عمل شود و از او اطاعت شود.)