انواع "تا" در زبان فارسی:
1- حرف ربط به معنی تا این که، زیرا که، وقتی که، از زمانیکه، که، مثال:
- تا دل هرزهگرد من رفت به چین زلف او..(از زمانیکه)
- بیا تا جهان را به بد نسپریم(که)
- بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران(که)
- تا به خانه رسیدم درسهایم را شروع کردم(همینکه)
2- حرف اضافه نشان دهندهی پایان زمان یا مکان و مسافت، مثال:
- چون که تا اقصای هندوستان رسید
- از این جا تا مدرسه راهی نیست.
- تا فردا باید کارهایم را انجام بدهم
3- صوت یا شبه جمله به معنی "هان"، "مبادا"، "به هوش باش" و معمولاً قبل از فعل منفی می آید:
- به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری !
- بس که خشکی بس که دریا در ره است
تا نپنداری که راهی کوته است
4- میان وند: بین دو کلمه میآید و کلمه ای با مفهوم جدید می سازد : سرتاسر ، سرتاپا و…
5- ممیّز : در زبان محاوره حرف "تا" به جای اغلب ممیزها به کار میرود:
دو تخته پتو ...دو تا پتو
دو فروند تانک ..... دو تا تانک
دو راس گوسفند.... دو تا گوسفند