08-04-2021، 16:58
سلامジ
دوستان پر ذوق و شوق فلشخور.. ;-)
じ ビ プ ヘペベ じ
به نـظرت این مراحل زندگی فرد نامشخص دلیلش چیه :-!
درکدوم یک از مراحل زندگیش از حرکات و دیده هاش تاثیرگرفته که الان رفتاراش اینگونه شده :-$
بـه نظرتون،این آدم میتونه یه زندگی مستقل داشته باشه/؛
هر نظری و فهمی که دارین نسبت بهش رو بگید=-O
1_ تو دوران کودکی۱ تا ۱۲ سالگی انقدر دورش حرفای گنده میزدن الان میخواد تلافی کنه ولی کسی متوجه،ش نمیشه-_-
2_ بعداز پشت سر گذاشتن چندین شکست عاطفی تونسته پناه ببره،به حرفای دوستاش و از رو دست اونا نگاه کنه...
3_ مثل رفیقایی که همیشه دور تفریح و سرگرمی بودن بقیه رو هم میخواد همش دعوت کنه هر روز به سیزده بدر ۰_۰
4_ همیشه منتظر یکی گریه کنه تا یاد عشقای نرسیده به خودش رو یادش بیاد.
5_بین۱۵ تا ۲۲سالگی از عمرش که میگذره تازه به دنبال راهی برای درآمد کسب کردن و به فکر دور زدن با دوستاش..
6_۲۲تا ۲۹سالش که میرسه غناعت به خرج یده و میگه؛هعی ما که زندگی بهمون روی خوش نشون نداد،حب پس ازدواج کنیم شاید زن بگیرم بتونم جمع کنم زندگیم رو.
7_, ۳۰ تا ۳۹ به زندگی خودش که فقط یه خونه قسطی و یکمی هم بفکر وقت گذاشتن با بچه ها می افته که خوش رو بزرگ میبینه با تصوری که از زندگی و راه و روش خودش داره به بچه هاش هم انتقال میده/؛
8_۴۰ تا ۵۰،الان وقتش که با کارایی که به نتیجه نرسیده به فکر کار پر درآمد و بازدهی سریع تر باشه چون بچه هاش بزرگ شدن و میخوان از بابایی که این همه نصیحت و کمک شنیدن کمک بگیرن،خب.
9_۵۰ تا ۶۰؛ای آقا زندگی ارزش دویدن نداره ما این همه زحمت کشیدیم""ای بابا تو که همش سقف بالا سرت و نگاه میکردی و به فکر بخور نمیر بودی حالا چرا انکار میکنی""
آره بچه های من شما هم یه کار کوچک دست و پا کنید،متاهل بشین
تا من هم به این سن رسیدم و زحمت کشیدم با اینجا رسوندم تون
نوه هام رو ببینم!
((خودت که با این سنت هنوز امید داری دست خالی فقط نوه هات رو بغل کنی بعد چطور بهشون میگی برن دنبال کارای کوچک و غناعت))
خب دوستان، این یه تصور از زندگی های کسانی که کم تحرک و بی فکر و از همه مهم تر محتاطانه عمل میکردن و حالا اگه بخواهیم مثل این افراد فقط جلوی پامونو نبینیم وآینده نگر باشیم؛
بنظرتون باز هم حرفای کوچک و بی معنا هم مهم برامون حتی اگه عزیز ترین فرد زندگی مون بگه غیرمستقیم ؛
که زندگی تکرار کارای من توفقط باید انتخاب کنی چون من به نتیجه نرسیدم،توهم آرزو،و هدفت رو فراموش کن.
نظر بدی و بگین چرا بایدمثل بقیه رفتار کنیم.
مگه هدف ما جز خودمون برای کسی دیگه هم مهم یا فقط خودمون باید برسیم بهش وهر چیزی که لازم رو تغییر بدیم.
دوستان پر ذوق و شوق فلشخور.. ;-)
じ ビ プ ヘペベ じ
به نـظرت این مراحل زندگی فرد نامشخص دلیلش چیه :-!
درکدوم یک از مراحل زندگیش از حرکات و دیده هاش تاثیرگرفته که الان رفتاراش اینگونه شده :-$
بـه نظرتون،این آدم میتونه یه زندگی مستقل داشته باشه/؛
هر نظری و فهمی که دارین نسبت بهش رو بگید=-O
1_ تو دوران کودکی۱ تا ۱۲ سالگی انقدر دورش حرفای گنده میزدن الان میخواد تلافی کنه ولی کسی متوجه،ش نمیشه-_-
2_ بعداز پشت سر گذاشتن چندین شکست عاطفی تونسته پناه ببره،به حرفای دوستاش و از رو دست اونا نگاه کنه...
3_ مثل رفیقایی که همیشه دور تفریح و سرگرمی بودن بقیه رو هم میخواد همش دعوت کنه هر روز به سیزده بدر ۰_۰
4_ همیشه منتظر یکی گریه کنه تا یاد عشقای نرسیده به خودش رو یادش بیاد.
5_بین۱۵ تا ۲۲سالگی از عمرش که میگذره تازه به دنبال راهی برای درآمد کسب کردن و به فکر دور زدن با دوستاش..
6_۲۲تا ۲۹سالش که میرسه غناعت به خرج یده و میگه؛هعی ما که زندگی بهمون روی خوش نشون نداد،حب پس ازدواج کنیم شاید زن بگیرم بتونم جمع کنم زندگیم رو.
7_, ۳۰ تا ۳۹ به زندگی خودش که فقط یه خونه قسطی و یکمی هم بفکر وقت گذاشتن با بچه ها می افته که خوش رو بزرگ میبینه با تصوری که از زندگی و راه و روش خودش داره به بچه هاش هم انتقال میده/؛
8_۴۰ تا ۵۰،الان وقتش که با کارایی که به نتیجه نرسیده به فکر کار پر درآمد و بازدهی سریع تر باشه چون بچه هاش بزرگ شدن و میخوان از بابایی که این همه نصیحت و کمک شنیدن کمک بگیرن،خب.
9_۵۰ تا ۶۰؛ای آقا زندگی ارزش دویدن نداره ما این همه زحمت کشیدیم""ای بابا تو که همش سقف بالا سرت و نگاه میکردی و به فکر بخور نمیر بودی حالا چرا انکار میکنی""
آره بچه های من شما هم یه کار کوچک دست و پا کنید،متاهل بشین
تا من هم به این سن رسیدم و زحمت کشیدم با اینجا رسوندم تون
نوه هام رو ببینم!
((خودت که با این سنت هنوز امید داری دست خالی فقط نوه هات رو بغل کنی بعد چطور بهشون میگی برن دنبال کارای کوچک و غناعت))
خب دوستان، این یه تصور از زندگی های کسانی که کم تحرک و بی فکر و از همه مهم تر محتاطانه عمل میکردن و حالا اگه بخواهیم مثل این افراد فقط جلوی پامونو نبینیم وآینده نگر باشیم؛
بنظرتون باز هم حرفای کوچک و بی معنا هم مهم برامون حتی اگه عزیز ترین فرد زندگی مون بگه غیرمستقیم ؛
که زندگی تکرار کارای من توفقط باید انتخاب کنی چون من به نتیجه نرسیدم،توهم آرزو،و هدفت رو فراموش کن.
نظر بدی و بگین چرا بایدمثل بقیه رفتار کنیم.
مگه هدف ما جز خودمون برای کسی دیگه هم مهم یا فقط خودمون باید برسیم بهش وهر چیزی که لازم رو تغییر بدیم.