03-12-2020، 18:10
آتاناسیوس (به انگلیسی: Athanasius of Alexandria) الاهیدان مسیحی، اسقف اسکندریه، از پدران کلیسا و یکی از رهبران نامی مصری در قرن چهارم میلادی بود. آتاناسیوس در اواخر قرن سوم میلادی به دنیا آمد. او در محضر اسقف اسکندریه، آلکساندر مشغول خدمت روحانی شد و سپس به مقام شماسی رسید. در شورای نیقیه نیز اسقف خود را همراهی میکرد. سرانجام وقتی آلکساندر در سال ۳۲۸ چشم از جهان فروبست، آتاناسیوس جانشین او شد و به مقام اسقفی اسکندریه رسید. او چهل و پنج سال در مقام اسقف خدمت کرد و در سال ۳۷۳ درگذشت.
آتاناسیوس کتابهای مورد تأیید عهد جدید را در میان بحث و جدل و هیاهوی فراوان در سال ۳۶۷ میلادی به جهان عرضه کرد. او معتقد بود برگزیده خدا و قابل اعتماد است و هیچکس نمیتواند چیزی به کتاب مقدس بیفزاید یا چیزی را از آن حذف کند. اما مکاشفه یعقوب در میان متون تأیید شده نبود. به هر دلیل- تردید در صحت آن، شواهد بحثبرانگیز یا حقایق ناخوشایند- کتاب غیرقانونی اعلام شد. به تازگی اما یک نسخه یونانی اصل از این نوشتهها پیدا شدهاست.مهمترین مشغله آتاناسیوس مبارزه با آریانیسم بود. هرچند آریوس در نیقیه محکوم شده بود اما اکثر روحانیونِ اوریجنیستِ شرق اعتقادنامهٔ شورای نیقیه را قبول نداشتند. امپراتور نیز که بیش از هر چیز طالب اتحاد بود، در مورد راستدینی، برخوردی تسامحکارانه در پیش گرفت که میتوانست عناصری تعدیلشده از نگرش آریوس را در بر بگیرد. آتاناسیوس به هیچ وجه با این برخورد موافق نبود. او الوهیت مسیح را اساس و بنیان ایمان مسیحی و آریانیسم را به معنای نابودی مسیحیت میدانست. او به هر وسیلهای که میتوانست، از جمله سیاستهای کلیسایی، علیه آریانیسم مبارزه میکرد. موضع سازشناپذیر او، باعث عدم محبوبیتش در میان اسقفان و دولتمردان شد. از چهل و چهار سالی که در مقام اسقف خدمت میکرد، هفده سال آن را در پنج محل مختلف در تبعید بهسر برد. از ایام تبعید، مهمترین دوره، زمانی بود که بین سالهای ۳۴۰ تا ۳۴۶ در رُم سپری شد. طی این دوره او و میزبانانش تأثیری عمده و متقابل بر یکدیگر گذاشتند. بعد از این دوران، او «دوران طلایی» خود را بین سالهای ۳۴۶ تا ۳۵۶ در اسکندریه گذراند، جایی که توانست بهشکل ممتد و بدون مزاحمت و تبعید در مقام اسقف خدمت کند.
آتاناسیوس حتی زمانیکه همه چیز مایهٔ تضعیف او بود، استوار و ثابتقدم باقیماند، اما میدانست کجا باید انعطافپذیر باشد. جناح ضد آریان (کلیسای غرب، مکتب انطاکیه و آتاناسیوس) بر این باور بودند که خدا یک اقنوم یا وجود است، حال آنکه اکثریتِ اوریجنیستِ شرق باور داشتند که خدا سه اقنوم است. در شورای اسکندریه، در ۳۶۲ (که بین دو دورهٔ تبعید او تشکیل شد) تصویب کردند که هر دو تعریف را میتوان بهشکلی راستدینانه فهمید. اصلْ، موضوعِ موردِ اعتقاد است، نه نحوهٔ بیان آن؛ و این امر راه را برای ترکیب مفهوم Homoousios شورای نیقیه (پسر، همذات با پدر) و این حکمِ اوریجنیستها که خدا سه اقنوم است، هموار کرد. پدران کاپادوکیایی نیز این تعریف را پذیرفتند و ترویج دادند، و در شورای قسطنطنیه در سال ۳۸۱ نیز بهعنوان دیدگاه مسیحیتِ راستدین در مورد الوهیت پذیرفته شد.
آتاناسیوس کتابهای مورد تأیید عهد جدید را در میان بحث و جدل و هیاهوی فراوان در سال ۳۶۷ میلادی به جهان عرضه کرد. او معتقد بود برگزیده خدا و قابل اعتماد است و هیچکس نمیتواند چیزی به کتاب مقدس بیفزاید یا چیزی را از آن حذف کند. اما مکاشفه یعقوب در میان متون تأیید شده نبود. به هر دلیل- تردید در صحت آن، شواهد بحثبرانگیز یا حقایق ناخوشایند- کتاب غیرقانونی اعلام شد. به تازگی اما یک نسخه یونانی اصل از این نوشتهها پیدا شدهاست.مهمترین مشغله آتاناسیوس مبارزه با آریانیسم بود. هرچند آریوس در نیقیه محکوم شده بود اما اکثر روحانیونِ اوریجنیستِ شرق اعتقادنامهٔ شورای نیقیه را قبول نداشتند. امپراتور نیز که بیش از هر چیز طالب اتحاد بود، در مورد راستدینی، برخوردی تسامحکارانه در پیش گرفت که میتوانست عناصری تعدیلشده از نگرش آریوس را در بر بگیرد. آتاناسیوس به هیچ وجه با این برخورد موافق نبود. او الوهیت مسیح را اساس و بنیان ایمان مسیحی و آریانیسم را به معنای نابودی مسیحیت میدانست. او به هر وسیلهای که میتوانست، از جمله سیاستهای کلیسایی، علیه آریانیسم مبارزه میکرد. موضع سازشناپذیر او، باعث عدم محبوبیتش در میان اسقفان و دولتمردان شد. از چهل و چهار سالی که در مقام اسقف خدمت میکرد، هفده سال آن را در پنج محل مختلف در تبعید بهسر برد. از ایام تبعید، مهمترین دوره، زمانی بود که بین سالهای ۳۴۰ تا ۳۴۶ در رُم سپری شد. طی این دوره او و میزبانانش تأثیری عمده و متقابل بر یکدیگر گذاشتند. بعد از این دوران، او «دوران طلایی» خود را بین سالهای ۳۴۶ تا ۳۵۶ در اسکندریه گذراند، جایی که توانست بهشکل ممتد و بدون مزاحمت و تبعید در مقام اسقف خدمت کند.
آتاناسیوس حتی زمانیکه همه چیز مایهٔ تضعیف او بود، استوار و ثابتقدم باقیماند، اما میدانست کجا باید انعطافپذیر باشد. جناح ضد آریان (کلیسای غرب، مکتب انطاکیه و آتاناسیوس) بر این باور بودند که خدا یک اقنوم یا وجود است، حال آنکه اکثریتِ اوریجنیستِ شرق باور داشتند که خدا سه اقنوم است. در شورای اسکندریه، در ۳۶۲ (که بین دو دورهٔ تبعید او تشکیل شد) تصویب کردند که هر دو تعریف را میتوان بهشکلی راستدینانه فهمید. اصلْ، موضوعِ موردِ اعتقاد است، نه نحوهٔ بیان آن؛ و این امر راه را برای ترکیب مفهوم Homoousios شورای نیقیه (پسر، همذات با پدر) و این حکمِ اوریجنیستها که خدا سه اقنوم است، هموار کرد. پدران کاپادوکیایی نیز این تعریف را پذیرفتند و ترویج دادند، و در شورای قسطنطنیه در سال ۳۸۱ نیز بهعنوان دیدگاه مسیحیتِ راستدین در مورد الوهیت پذیرفته شد.