02-12-2020، 18:50
جنگ استعماری پرتغال (پرتغالی: Guerra Colonial Portuguesa) یا جنگ برون مرزی پرتغال که در کلنیهای سابق به عنوان جنگ آزادیبخش نیز شناخته میشود، بین ارتش پرتغال و جنبشهای ملی در مستعمرههای آفریقایی پرتغال در سالهای ۱۹۶۱ و ۱۹۷۴ صورت گرفتهاست. رژیم پرتغال در سال ۱۹۷۴ با یک کودتای نظامی سرنگون شد و این جنگها با سقوط این رژیم پایان یافت. این جنگ نزاعی ایدئولوژیک در مستعمرههای پرتغال در آفریقا و دیگر کشورهای اطراف آنها یا کشور پرتغال بودهاست.جنگهای استعماری پرتغال در سه منطقه شامل آنگولا، گینه پرتغالی و موزامبیک خلاصه میشود ولی با این حال، برخی عقیده دارند که این جنگها را باید جنگ استقلال آنگولا، جنگ استقلال گینه بیسائو و جنگ استقلال موزامبیک دانست.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، پرتغال، از مستعمرههای آفریقایی خود یا سرزمینهای خارج از آن عقبنشینی نکرد زیرا این قلمروها از سال ۱۹۵۱ به آن تعلق داشتند. در دهه ۱۹۶۰، جنبشهای استقلال طلبانه مسلح مانند: جنبش خلق برای آزادی آنگولا، جبهه آزادیبخش ملی آنگولا، اتحاد ملی برای استقلال آنگولا، حزب آفریقا برای استقلال گینه و کیپ ورد در گینه نو و جبهه آزادسازی موزامبیک در موزامبیک فعال شدند. در طول این سالها، پرتغال با افزایش مخالفانی که داشت با تحریم تسلیحاتی و سایر تحریمهای تنبیهی اعمال شده توسط جامعه بینالمللی مواجه شد. در سال ۱۹۷۳ این جنگ به دلیل تداوم، هزینههای مالی، بدتر شدن روابط دیپلماتیک با سایر اعضای سازمان ملل متحد و نقش منفی آن محکوم شد.
در آوریل ۱۹۷۴ این جنگ با کودتای نظامی به پایان رسید. بیرون رفتن پرتغال از مستعمرههایش منجر به خروج صدها هزار نفر از شهروندان پرتغالی و همچنین پرسنل نظامی اروپایی، آفریقایی و قومی مخلوط از سرزمینهای سابق پرتغال و کشورهای جدید و مستقل آفریقایی منجر شد. این مهاجرت به عنوان یکی از بزرگترین مهاجرتهای مسالمتآمیز در تاریخ جهان محسوب میشود.
مستعمرهها، بعد از استقلال
مستعمرههای قبلی پرتغال بعد از استقلال با مشکلاتی جدی روبرو شدند. در جنگهای مخرب و خشونتآمیز در آنگولا و موزامبیک که چندین دهه طول کشید، میلیونها نفر کشته شدند و تعداد زیادی پناهندگان آواره را ببار آورد. رکود اقتصادی اجتماعی، سلطه گری، فقدان دموکراسی و دیگر حقوق شهروندی و سیاسی ابتدایی، فساد، فقر، نابرابری و برنامهریزی مرکزی باعث فروکش شدن تب انقلابی اولیه مردم شد. سطحی از نظم اجتماعی و توسعه اقتصادی مشابه آنچه که در دوران حاکمیت پرتغال یا در زمان جنگهای استعماری وجود داشت، به هدف سرزمینهای مستقل تبدیل شد.
نتیجه استعمار
در سال ۱۴۱۵ که پرتغال سئوتا را تصرف کرد اولین کشور مدرن اروپایی بود ولی با سقوط این کشور، پرتغال آخرین کشور اروپایی بود که این کشور را ترک میکرد. مستعمرههای اولیه پرتغال در آفریقا مانند آنگولا، موزامبیک، گینه بیسائو و کیپ ورد استقلال خود را بدست آوردند و به کشورهای دارای حاکمیت ملی تبدیل شدند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، پرتغال، از مستعمرههای آفریقایی خود یا سرزمینهای خارج از آن عقبنشینی نکرد زیرا این قلمروها از سال ۱۹۵۱ به آن تعلق داشتند. در دهه ۱۹۶۰، جنبشهای استقلال طلبانه مسلح مانند: جنبش خلق برای آزادی آنگولا، جبهه آزادیبخش ملی آنگولا، اتحاد ملی برای استقلال آنگولا، حزب آفریقا برای استقلال گینه و کیپ ورد در گینه نو و جبهه آزادسازی موزامبیک در موزامبیک فعال شدند. در طول این سالها، پرتغال با افزایش مخالفانی که داشت با تحریم تسلیحاتی و سایر تحریمهای تنبیهی اعمال شده توسط جامعه بینالمللی مواجه شد. در سال ۱۹۷۳ این جنگ به دلیل تداوم، هزینههای مالی، بدتر شدن روابط دیپلماتیک با سایر اعضای سازمان ملل متحد و نقش منفی آن محکوم شد.
در آوریل ۱۹۷۴ این جنگ با کودتای نظامی به پایان رسید. بیرون رفتن پرتغال از مستعمرههایش منجر به خروج صدها هزار نفر از شهروندان پرتغالی و همچنین پرسنل نظامی اروپایی، آفریقایی و قومی مخلوط از سرزمینهای سابق پرتغال و کشورهای جدید و مستقل آفریقایی منجر شد. این مهاجرت به عنوان یکی از بزرگترین مهاجرتهای مسالمتآمیز در تاریخ جهان محسوب میشود.
مستعمرهها، بعد از استقلال
مستعمرههای قبلی پرتغال بعد از استقلال با مشکلاتی جدی روبرو شدند. در جنگهای مخرب و خشونتآمیز در آنگولا و موزامبیک که چندین دهه طول کشید، میلیونها نفر کشته شدند و تعداد زیادی پناهندگان آواره را ببار آورد. رکود اقتصادی اجتماعی، سلطه گری، فقدان دموکراسی و دیگر حقوق شهروندی و سیاسی ابتدایی، فساد، فقر، نابرابری و برنامهریزی مرکزی باعث فروکش شدن تب انقلابی اولیه مردم شد. سطحی از نظم اجتماعی و توسعه اقتصادی مشابه آنچه که در دوران حاکمیت پرتغال یا در زمان جنگهای استعماری وجود داشت، به هدف سرزمینهای مستقل تبدیل شد.
نتیجه استعمار
در سال ۱۴۱۵ که پرتغال سئوتا را تصرف کرد اولین کشور مدرن اروپایی بود ولی با سقوط این کشور، پرتغال آخرین کشور اروپایی بود که این کشور را ترک میکرد. مستعمرههای اولیه پرتغال در آفریقا مانند آنگولا، موزامبیک، گینه بیسائو و کیپ ورد استقلال خود را بدست آوردند و به کشورهای دارای حاکمیت ملی تبدیل شدند.