امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

طنز شعر اهل دانشگاهم

#1
اهل دانشــــــــــــگاهم


رشته ام علافی ست

جیب هایم خالی ست

پدری دارم حسرتش یك شب خواب!

دوستانی همه از دم ناباب

و خدایی كه مرا كرده جواب

اهل دانشگاهم

قبله ام استاد است

جانمازم نمره!

خوب می فهمم سهم آینده من بی كاریست

من نمی دانم كه چرا می گویند

مرد تاجر خوب است و مهندس بیكار

و چرا در وسط سفره ما مدرك نیست

چشم ها را باید شست

جور دیگر باید دید

باید از مردم دانا ترسید!

باید از قیمت دانش نالید!

وبه آن ها فهماند

كه من ایجا فهم را فهمیدم

من به گور پدر علم و هنر خندیدم

كار ما نیست شناسایی هر دمبیلی

كار ما این است كه مدرك در دست

فرم بیكاری هر شركت بــــــــــــــــــی پیكری را پر بكنیم
طنز شعر اهل دانشگاهم 1
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم
هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پرستاره
هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره
طنز شعر اهل دانشگاهم 1
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  طنز اهل دانشگاهم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان