12-11-2020، 17:37
امپراتوری ترابوزان یا امپراطوری طرابوزان کشوری سلطنتی بود که در درازای سدههای ۱۳ تا ۱۵ میلادی شامل مناطقی در شمال شرقی گوشهای از آناتولی و مناطق جنوبی شبهجزیرهٔ کریمه میشد. در اصل این امپراتوری زمانی تشکیل شد که طی یک شورش در برابر تاج و تخت امپراتوری، نوهٔ آندرونیکوس یکم بپاخاست. این سرزمین پس از سقوط امپراطوری روم شرقی (بیزانس) در نواحی یونانینشین بیزانس بهقدرت رسید و در چهارمین جنگ صلیبی به همراه با امپراتوری نیقیه و فرمانداری اپیروس شرکت جُست.
سلطنت ترابوزان نسبت به دیگر ممالک پیشین بیزانس عمر طولانیتری یافت. در حالی که فرمانداری اپیروس به تدریج در سدههای ۱۳ و ۱۴ تحت کنترل دوبارهٔ روم شرقی درآمد و همچنین امپراتوری نیقیه نهایتاً در سال ۱۴۵۳ با سقوط قسطنطنیه توسط امپراتوری عثمانی به پایان کار خود رسیده بود. امپراتوری ترابوزان تا سال ۱۴۶۱، یعنی زمانی که سلطان عثمانی محمد دوم با محاصرهای یکماهه آن را فتح نمود، وجود داشت و در زمان دیوید ترابوزان نواحی یادشده به عثمانی الحاق شد. ولی در ناحیهٔ کریمه تا سال ۱۴۷۵ میلادی شاهزاده تئودور مقاومت کرد و پس از چهارده سال این سرزمین نیز به قلمرو خلفای عثمانی پیوست.
از لحاظ جغرافیایی امپراتوری ترابوزان شامل نوار باریکی در امتداد سواحل جنوبی دریای سیاه و نیمهٔ غربی آلپ پونتیک همراه با برخی نقاط جدا از سرزمین اصلی مانند کریمه بود. این سرزمین مدتها پس از فتح عثمانی در ۱۴۶۱ علیه مسلمانان مقاومت نمود و جمعیت قابل توجهی از ارتدکسهای یونانی را تا سال ۱۹۲۳ در خود جای داده بود. اینها معمولاً با عنوان یونانیان پونتیک شناخته میشدند. همچنین برخی یونانیتباران در قارص و گرجستان هستند که اغلب به عنوان یونانیان قفقاز نامیده میشوند. در کریمه نیز توسط کاترین کبیر در شمال سواحل دریای آزوف یونانیان رومیکایی اسکان داده شدند.
این یونانیان پونتیک در امتداد شرقی ساحل دریای سیاه و حوزهٔ نفوذ آن در رشتهکوههای آلپ و همچنین در شمال شرقی آناتولیتا سالهای پس از جنگ جهانی اول حضور چشمگیری داشتند ولی در این هنگام کسانی که تا به حال ایمان مسیحی و ارتدوکس یونانی و هویت خود را حفظ کرده بودند، یا مجبور به فرار شدند یا در نسلکشیها به قتل رسیدند (۱۹۱۷–۱۹۲۱). بسیاری از این پناهندگان در مقدونیهٔ یونان اسکان یافتند. هنوز در قارص، گرجستان و کریمه اندکی از یونانیان هستند که حتی زبان اصلی خود را حفظ کردهاند.
شهر ترابوزان پایتخت ناحیهٔ چالدیه در امپراتوری بیزانس بود. در سدههای ۱۰ و ۱۱ نوعی تجزیهطلبی در این شهر به وجود آمده بود. آن گونه که آنا کومننه در کتابش شرح داده است، یک رهبر محلی به نام تئودور گابراس به عنوان یک شاهزادهٔ مستقل در این ناحیه فرمانروایی میکرد. امپراتور آلکسیوس یکم در عملی انجام شده قرار گرفته بود تا او را به عنوان فرماندار چالدیه تأیید کند؛ لیکن گابراس هم در برابر حملات گرجیها شایسته نشان داده بود. یکی از جانشینان او به نام گرگوری، یک بار با اتحاد با حاکم کاپادوکیه دست به شورشی زد که سرکوب شده و چالدیه دوباره به یک فرمانداری تبدیل شد. یکی دیگر از جانشین تئودور به نام کنتاستین نیز رفتاری مستبدانه و اقداماتی ناشایست داشت که منجر به دخالت امپراتور ژران دوم در ۱۱۳۹ میلادی گشت. آخرین حاکم از این طیف در سال ۱۲۰۴ میلادی در تاریخ ثبت شدهاست.
آثار بنیاد امراتوری ترابوزان به آوریل ۱۲۰۴ بر میگردد؛ زمانی که آلکسیویس اول ترابوزان و برادرش دیوید، از دغدغهٔ حکومت مرکزی بیزانس سوءاستفاده کرده و با استفاده از سربازان جنگ صلیبی چهارم در خارج از دیوار شهر مستقر شدند (ژوئن ۱۲۰۳ – اواسط آوریل ۱۲۰۴) و به تصرف شهر ترابوزان و استان چالدیه پرداختند. نیروهای نظامی ارائه شده توسط تامار از گرجستان نیز در این نبرد آنان را یاری کرد. از این پس ارتباط حسنهای میان ترابوزان و گرجستان وجود داشته که در میزان و کیفیتش اختلاف نظر وجود دارد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آلکسیوس و دیوید از نوادگان آخرین امپراتور بیزانس از سلسلهٔ کمنن بودند. (نوهٔ آندرونیکوس اول هستند) همچنین آنها فرزند مانوئل (شاهزادهٔ کمنن) و روسودان (دختر جرج سوم) بودند. این عقبه باعث شده بود که گرجیها از شورش ترابوزان حمایت کنند. البته برخی از مورخان معتقد هستند ملکه تامار (حاکم گرجستان) هدف دیگری در سر میپرورانده و قصد داشته دولتی را میان سرزمین خود و بیزانس حائل کند.
سلطنت ترابوزان نسبت به دیگر ممالک پیشین بیزانس عمر طولانیتری یافت. در حالی که فرمانداری اپیروس به تدریج در سدههای ۱۳ و ۱۴ تحت کنترل دوبارهٔ روم شرقی درآمد و همچنین امپراتوری نیقیه نهایتاً در سال ۱۴۵۳ با سقوط قسطنطنیه توسط امپراتوری عثمانی به پایان کار خود رسیده بود. امپراتوری ترابوزان تا سال ۱۴۶۱، یعنی زمانی که سلطان عثمانی محمد دوم با محاصرهای یکماهه آن را فتح نمود، وجود داشت و در زمان دیوید ترابوزان نواحی یادشده به عثمانی الحاق شد. ولی در ناحیهٔ کریمه تا سال ۱۴۷۵ میلادی شاهزاده تئودور مقاومت کرد و پس از چهارده سال این سرزمین نیز به قلمرو خلفای عثمانی پیوست.
از لحاظ جغرافیایی امپراتوری ترابوزان شامل نوار باریکی در امتداد سواحل جنوبی دریای سیاه و نیمهٔ غربی آلپ پونتیک همراه با برخی نقاط جدا از سرزمین اصلی مانند کریمه بود. این سرزمین مدتها پس از فتح عثمانی در ۱۴۶۱ علیه مسلمانان مقاومت نمود و جمعیت قابل توجهی از ارتدکسهای یونانی را تا سال ۱۹۲۳ در خود جای داده بود. اینها معمولاً با عنوان یونانیان پونتیک شناخته میشدند. همچنین برخی یونانیتباران در قارص و گرجستان هستند که اغلب به عنوان یونانیان قفقاز نامیده میشوند. در کریمه نیز توسط کاترین کبیر در شمال سواحل دریای آزوف یونانیان رومیکایی اسکان داده شدند.
این یونانیان پونتیک در امتداد شرقی ساحل دریای سیاه و حوزهٔ نفوذ آن در رشتهکوههای آلپ و همچنین در شمال شرقی آناتولیتا سالهای پس از جنگ جهانی اول حضور چشمگیری داشتند ولی در این هنگام کسانی که تا به حال ایمان مسیحی و ارتدوکس یونانی و هویت خود را حفظ کرده بودند، یا مجبور به فرار شدند یا در نسلکشیها به قتل رسیدند (۱۹۱۷–۱۹۲۱). بسیاری از این پناهندگان در مقدونیهٔ یونان اسکان یافتند. هنوز در قارص، گرجستان و کریمه اندکی از یونانیان هستند که حتی زبان اصلی خود را حفظ کردهاند.
شهر ترابوزان پایتخت ناحیهٔ چالدیه در امپراتوری بیزانس بود. در سدههای ۱۰ و ۱۱ نوعی تجزیهطلبی در این شهر به وجود آمده بود. آن گونه که آنا کومننه در کتابش شرح داده است، یک رهبر محلی به نام تئودور گابراس به عنوان یک شاهزادهٔ مستقل در این ناحیه فرمانروایی میکرد. امپراتور آلکسیوس یکم در عملی انجام شده قرار گرفته بود تا او را به عنوان فرماندار چالدیه تأیید کند؛ لیکن گابراس هم در برابر حملات گرجیها شایسته نشان داده بود. یکی از جانشینان او به نام گرگوری، یک بار با اتحاد با حاکم کاپادوکیه دست به شورشی زد که سرکوب شده و چالدیه دوباره به یک فرمانداری تبدیل شد. یکی دیگر از جانشین تئودور به نام کنتاستین نیز رفتاری مستبدانه و اقداماتی ناشایست داشت که منجر به دخالت امپراتور ژران دوم در ۱۱۳۹ میلادی گشت. آخرین حاکم از این طیف در سال ۱۲۰۴ میلادی در تاریخ ثبت شدهاست.
آثار بنیاد امراتوری ترابوزان به آوریل ۱۲۰۴ بر میگردد؛ زمانی که آلکسیویس اول ترابوزان و برادرش دیوید، از دغدغهٔ حکومت مرکزی بیزانس سوءاستفاده کرده و با استفاده از سربازان جنگ صلیبی چهارم در خارج از دیوار شهر مستقر شدند (ژوئن ۱۲۰۳ – اواسط آوریل ۱۲۰۴) و به تصرف شهر ترابوزان و استان چالدیه پرداختند. نیروهای نظامی ارائه شده توسط تامار از گرجستان نیز در این نبرد آنان را یاری کرد. از این پس ارتباط حسنهای میان ترابوزان و گرجستان وجود داشته که در میزان و کیفیتش اختلاف نظر وجود دارد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آلکسیوس و دیوید از نوادگان آخرین امپراتور بیزانس از سلسلهٔ کمنن بودند. (نوهٔ آندرونیکوس اول هستند) همچنین آنها فرزند مانوئل (شاهزادهٔ کمنن) و روسودان (دختر جرج سوم) بودند. این عقبه باعث شده بود که گرجیها از شورش ترابوزان حمایت کنند. البته برخی از مورخان معتقد هستند ملکه تامار (حاکم گرجستان) هدف دیگری در سر میپرورانده و قصد داشته دولتی را میان سرزمین خود و بیزانس حائل کند.