03-10-2020، 9:56
آشوربانیپال (به اکدی:Aššur-bāni-apli) (به آرامی: ܐܵܫܘܿܪ ܒܵܢܝܼ ܐܵܦܠܝܼ) از ۶۶۹ تا ۶۲۵ یا ۶۳۱ ق.م. پادشاه آشور بود. آشوربانیپال آخرین فرمانروای مقتدر آشوریان بود که جانشین پدرش اسرحدون شد. معنای نامش یعنی: "آشور به وجود آورندهٔ یک وارث (جانشین) است." در کتاب مقدس نام او به صورت "Asenappar" آمدهاست. ژوستینوس تاریخنگار رومی نام او را به صورت "سارداناپالوس"[یادداشت ۲] نوشتهاست. از خدمات این پادشاه آشوری به تمدن بشری را تأسیس اولین کتابخانه جهان می توان نام برد. در سال ۶۳۹ پیش از میلاد آشوربانیپال شاه آشور، ایلام را شکست داد و تا شوش پیشرفت کرد. پس از این جنگ، دولت شهر عیلام هرگز به عنوان یک قدرت مستقل ظاهر نگردید.
خانواده، کودکی و جوانی
سین-ایدین-اپل بزرگترین پسر اسرحدون بود، پسر کوچکتر از او، شمش-شوم-اوکین نام داشت و آشوربانیپال از هر دوی آنان کوچکتر و پسر سوم بود. سین-ایدین-اپل که نایب السلطنه بود، در سال ۶۷۲ پ.م. درگذشت و علیالقاعده بایستی برادر کوچکتر از او، یعنی شمش-شوم-اوکین سمت وی را عهدهدار میشد اما این اتفاق نیفتاد. البته این احتمال وجود دارد که مادر شمش-شوم-اوکین با آن آشوربانیپال یکی نبوده باشد (یعنی مادران جداگانهای داشته بوده باشند). آشوربانیپال به فعالیتهای علمی علاقهمند بود و در کنار آن فعالیتها، به سوارکاری، شکار، ارابهرانی، نظامیگری، هنروری و صنعتگری نیز میپرداخت. خود وی دربارهٔ این موضوع میگوید که فعالیتهای علمی دورهٔ جوانیش شامل این موارد میشدند: «غیبگویی با روغن، ریاضیات، خواندن و نوشتن.».
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
رسیدن به سلطنت
آشوربانیپال پس از مرگ پدرش، تا اواخر آن سال به تخت سلطنت آشور جلوس نکرد. مقامات دربار و بخشی از جامعهٔ روحانیت آشور با به سلطنت رسیدن آشوربانیپال به عنوان برادر کوچکتر مخالف بودند، اما مادربزرگ آن دو برادر نقیعه-زکوتو به همه دستور داد که از ادعای سلطنت آشوربانیپال به حکومت آشور حمایت و پشتیبانی کنند و با تحکم و قاطعیت به همه چنین حکم کرد که تحرکات و فعالیتهای خیانتکارانه را به آشوربانیپال و خود او گزارش دهند، از اینجا معلوم میشود که نفوذ و قدرت زکوتو در ابتدای سلطنت آشوربانیپال چقدر زیاد بودهاست. آشوربانیپال در سال ۶۶۸ تاجگذاری کرد و برادرش را هم به حکومت بابل منصوب داشت. به این ترتیب، مسئلهٔ حکومت آن دو در ابتدای کار به خوبی و بدون هیچگونه مشکل و دردسری حل شد. از بررسی برخی متون و اسناد بهجامانده از آن زمان، این احتمال دادهمیشود که آن دو برادران دوقلو بوده باشند، اما در هر صورت این مسئلهٔ آشکار و مبرهن است که منصب آشوربانیپال از برادرش رفیعتر بودهاست.
در طی آخرین دهه از حکومت آشوربانیپال، آشور از صلح و ثبات نسبی برخوردار بودهاست، اما معلوم است که امپراتوری مزبور، آشکارا از برخی نواقص و کاستیها رنج میبرد و دچار نوعی زوال و انحطاط زیرزمینی و پنهان شدهبود. وسعت یافتن بیش از حد، کمبود منابع مالی و درآمدهای امپراتوری از مناطق و سرزمینهای مسخره به دلیل ویران شدن آن مناطق توسط آشوریها و نبود نیروی نظامی و رزمی کافی برای اداره کردن چنان قلمرو پهناور و گسترش یافتهای، از معضلات آن امپراتوری بود. تعداد منابع اطلاعاتی مربوط به آخرین سالهای حکومت آشوربانیپال کم و معدوداست. پس از وی، پسرش آشور-اتیل-ایلنی به حکومت رسید. سال درگذشت آشوربانیپال به درستی معلوم نیست و علت آن هم کمبود منابع اطلاعاتی است، به گونهای که ما نمیدانیم آشوربانیپال در سال ۶۳۱ درگذشته یا در سال ۶۲۷ پیش از میلاد. پس از آشوربانیپال امپراتوری آشور شروع به ازهمگسستن کرد و سرانجام در زمان پادشاهی آشور-اوبلیت دوم
(در فاصلهٔ سالهای ۶۱۲ و ۶۰۵ پ. م) در اثر حملهٔ اقوام شورشی و رنجدیده سقوط کرد.
خانواده، کودکی و جوانی
سین-ایدین-اپل بزرگترین پسر اسرحدون بود، پسر کوچکتر از او، شمش-شوم-اوکین نام داشت و آشوربانیپال از هر دوی آنان کوچکتر و پسر سوم بود. سین-ایدین-اپل که نایب السلطنه بود، در سال ۶۷۲ پ.م. درگذشت و علیالقاعده بایستی برادر کوچکتر از او، یعنی شمش-شوم-اوکین سمت وی را عهدهدار میشد اما این اتفاق نیفتاد. البته این احتمال وجود دارد که مادر شمش-شوم-اوکین با آن آشوربانیپال یکی نبوده باشد (یعنی مادران جداگانهای داشته بوده باشند). آشوربانیپال به فعالیتهای علمی علاقهمند بود و در کنار آن فعالیتها، به سوارکاری، شکار، ارابهرانی، نظامیگری، هنروری و صنعتگری نیز میپرداخت. خود وی دربارهٔ این موضوع میگوید که فعالیتهای علمی دورهٔ جوانیش شامل این موارد میشدند: «غیبگویی با روغن، ریاضیات، خواندن و نوشتن.».
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
رسیدن به سلطنت
آشوربانیپال پس از مرگ پدرش، تا اواخر آن سال به تخت سلطنت آشور جلوس نکرد. مقامات دربار و بخشی از جامعهٔ روحانیت آشور با به سلطنت رسیدن آشوربانیپال به عنوان برادر کوچکتر مخالف بودند، اما مادربزرگ آن دو برادر نقیعه-زکوتو به همه دستور داد که از ادعای سلطنت آشوربانیپال به حکومت آشور حمایت و پشتیبانی کنند و با تحکم و قاطعیت به همه چنین حکم کرد که تحرکات و فعالیتهای خیانتکارانه را به آشوربانیپال و خود او گزارش دهند، از اینجا معلوم میشود که نفوذ و قدرت زکوتو در ابتدای سلطنت آشوربانیپال چقدر زیاد بودهاست. آشوربانیپال در سال ۶۶۸ تاجگذاری کرد و برادرش را هم به حکومت بابل منصوب داشت. به این ترتیب، مسئلهٔ حکومت آن دو در ابتدای کار به خوبی و بدون هیچگونه مشکل و دردسری حل شد. از بررسی برخی متون و اسناد بهجامانده از آن زمان، این احتمال دادهمیشود که آن دو برادران دوقلو بوده باشند، اما در هر صورت این مسئلهٔ آشکار و مبرهن است که منصب آشوربانیپال از برادرش رفیعتر بودهاست.
در طی آخرین دهه از حکومت آشوربانیپال، آشور از صلح و ثبات نسبی برخوردار بودهاست، اما معلوم است که امپراتوری مزبور، آشکارا از برخی نواقص و کاستیها رنج میبرد و دچار نوعی زوال و انحطاط زیرزمینی و پنهان شدهبود. وسعت یافتن بیش از حد، کمبود منابع مالی و درآمدهای امپراتوری از مناطق و سرزمینهای مسخره به دلیل ویران شدن آن مناطق توسط آشوریها و نبود نیروی نظامی و رزمی کافی برای اداره کردن چنان قلمرو پهناور و گسترش یافتهای، از معضلات آن امپراتوری بود. تعداد منابع اطلاعاتی مربوط به آخرین سالهای حکومت آشوربانیپال کم و معدوداست. پس از وی، پسرش آشور-اتیل-ایلنی به حکومت رسید. سال درگذشت آشوربانیپال به درستی معلوم نیست و علت آن هم کمبود منابع اطلاعاتی است، به گونهای که ما نمیدانیم آشوربانیپال در سال ۶۳۱ درگذشته یا در سال ۶۲۷ پیش از میلاد. پس از آشوربانیپال امپراتوری آشور شروع به ازهمگسستن کرد و سرانجام در زمان پادشاهی آشور-اوبلیت دوم
(در فاصلهٔ سالهای ۶۱۲ و ۶۰۵ پ. م) در اثر حملهٔ اقوام شورشی و رنجدیده سقوط کرد.