02-10-2020، 12:05
تیرداد سوم (به ارمنی: hy، Տրդատ Գ) زاده ۲۵۰ و متوفی ۳۳۰ میلادی، فرزند خسرو دوم (ارمنستان) و شاه سلسله اشکانی ارمنستان بود.
مهمترین واقعه در زمان او گرویدن سرزمین ارمنستان به دین مسیحی بهطور رسمی در سال ۳۰۱ میلادی بود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سالهای آغازین
با شنیدن خبر کشته شدن خسرو (پادشاه ارمنستان)، اردشیر بابکان پادشاه ساسانی، به همراه سپاهیانش به ارمنستان حمله کرد و در نهایت موفق شد این سرزمین را به تصرف خود درآورد. طی این حملات همهٔ اعضای خاندان سلطنتی کشته یا اسیر شدند و تنها تیرداد، پسر خسرو، که کودکی خُرد بود، به کمک معلمش به سرزمین رم گریخت. به این ترتیب، ساسانیان بر ارمنستان تسلط یافتند.
تیرداد در رم تعلیم و تربیت دید و تبدیل به مردی شده بود بسیار با سواد و وارد به زبانهای غربی و ادبیات آنها، و شاهزادهای شده بود کاملاً علاقهمند به میهنش و آشنا به وظایف فرمانروایی خود.
ادوارد گیبون در کتاب خود مینویسد:
«تیرداد سوم که بر اثر وفاداری ارمنیان نجات یافته بود در شهر رم در کنف حمایت امپراتور تعلیم و تربیت یافت. او از تبعید و آوارگی خود به کسب فضایلی نایل آمد که اگر از همان آغاز بر تخت سلطنت جلوس کرده بود یحتمل ممکن نبود به آنها دست بیابد. آن فضایل عبارت بودند از معرفت به کج مداری روزگار و بی وفایی آدمیان و کسب نظم و انضباط رومیان. او از همان دوران نوجوانی با ابراز شجاعت و لیاقت انگشتنما شد و نشان داد که در بکار بردن سلاحهای رزمی تا چه اندازه ماهر است. علاوه بر همه این فضایل قدرت پهلوانی داشت و در نمایشهای قهرمانی حیرت و تحسین را برمیانگیخت.»
زمامداری
وقتی که امپراتور اورلیان بر تخت سلطنت رم نشست بار دیگر آنان بر مشرق زمین هجوم بردند. اورلیان با سپاهیان خود بر آسیای صغیر حملهور شد و سرزمینهای کاپادوکیه و کیلیکیه و سوریه را تصرف کرد. امپراتور اورلیان به جنگ با ساسانیان ادامه داد و توانست نیروهای پادشاه ساسانی را به تخلیه میان رودان وادارد.
تیرداد سوم از این حمله متقابل و پیروزمندانه رومیان استفاده کرد و به مرزهای ارمنستان بازآمد. نیروهای خود را بسیج کرد و سپاه ساسانی را از ارمنستان بیرون راند (سال ۲۸۷).
اما پس از به سلطنت رسیدن نرسه در سال ۲۹۶ او برای تصرف ارمنستان و بینالنهرین به حکومت رم اعلان جنگ داد. ساسانیان سپس به ارمنستان حملهور شدند اما این کشور به رهبری تیرداد سوم با موفقیت از مرزهای خود دفاع کرد، لیکن ساسانیان توانستند قسمتی از بینالنهرین را به تصرف خود درآورند.
در خلال این مدت امپراتوری رم و (اتحادیه بزرگ کشورهای مدیترانهای) آن به نیروی محرک مردی نابغه، یعنی امپراتور دیوکلتیان احیا شده بود. امپراتور دیوکلتیان با سپاهیان خود به خاورزمین آمد و با ساسانیان به جنگ پرداخت. لشکری هم به تعداد ۲۵۰۰۰ مرد جنگی به فرماندهی سرداری به نام گالر به ارمنستان فرستاد که در آنجا سپاهیان ارمنی به فرماندهی تیرداد به آنان ملحق شد. بر واحدهای رومی که به بینالنهرین حمله کرده بودند خود امپراتور دیوکلتیان فرماندهی میکرد، ولیکن در ارمنستان بود که نتیجه قطعی گرفته شد.
ساسانیان در آنجا در سال ۲۹۷ شکست قطعی خوردند و حرمسرای نرسی با خزائن او به دست سپاهیان ارمنی-رومی افتاد. آنگاه پادشاه ساسانی تقاضای صلح کرد، و به موجب این صلح بینالنهرین را به رومیان وامیداشت.
اهمیت ارمنستان که نقشی چنان گرانبها در دفاع از مرز شرقی امپراتوری روم بازی کرده بود از نظر این سیاستمدار بزرگ (دیوکلتیان) دور نماند. او نه تنها کشور مستقل ارمنستان در لوای امپراتوری روم را باقی گذاشت بلکه با تمام وسایل در تقویت آن نیز کوشید. گرچه مرزهای امپراتوری را تا سواحل غربی دریاچه وان جلو برد، و بدین ترتیب، ارمنستان قسمت غربی خاک خود را از دست میداد، لیکن در عوض وسعت مرزی که ارمنستان از آن پس میبایست از آن در برابر آسیا دفاع کند کمتر بود. از طرف دیگر دیوکلتیان به عنوان پاداش، ارمنستان را از سمت جنوب شرقی وسعت بخشید، بدین معنی که برطبق یکی از شرایط صلح با ساسانیان تقریباً تمامی سرزمین فعلی آذربایجان ایران به ارمنستان ضمیمه شد.
«جی بورت» در کتاب ملت آرارات مینویسد:
«برای یک ملت کار کوچکی نبود که در زمانی مانند اوایل قرن چهارم چنین تصمیم عظیم و دلیرانهای بگیرد، بدین معنی که به عنوان یک ملت نخستین جماعتی باشد که از طرز فکری کاملاً مخالف با فکر مردم دنیای آن روز پیروی کند. لیکن همینکه این تصمیم گرفته شد دیگر مسلم بود که مسیحیت بایستی برای ارمنیان متضمین معنایی بسیار وسیع تر از آن باشد که برای ملتهای دیگر داشت، ملتهایی که کشورشان بعدها یعنی در دورانی به دین مسیح درآمد که این آیین بر دنیای متمدن آن روز مسلط شده بود.»
مهمترین واقعه در زمان او گرویدن سرزمین ارمنستان به دین مسیحی بهطور رسمی در سال ۳۰۱ میلادی بود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سالهای آغازین
با شنیدن خبر کشته شدن خسرو (پادشاه ارمنستان)، اردشیر بابکان پادشاه ساسانی، به همراه سپاهیانش به ارمنستان حمله کرد و در نهایت موفق شد این سرزمین را به تصرف خود درآورد. طی این حملات همهٔ اعضای خاندان سلطنتی کشته یا اسیر شدند و تنها تیرداد، پسر خسرو، که کودکی خُرد بود، به کمک معلمش به سرزمین رم گریخت. به این ترتیب، ساسانیان بر ارمنستان تسلط یافتند.
تیرداد در رم تعلیم و تربیت دید و تبدیل به مردی شده بود بسیار با سواد و وارد به زبانهای غربی و ادبیات آنها، و شاهزادهای شده بود کاملاً علاقهمند به میهنش و آشنا به وظایف فرمانروایی خود.
ادوارد گیبون در کتاب خود مینویسد:
«تیرداد سوم که بر اثر وفاداری ارمنیان نجات یافته بود در شهر رم در کنف حمایت امپراتور تعلیم و تربیت یافت. او از تبعید و آوارگی خود به کسب فضایلی نایل آمد که اگر از همان آغاز بر تخت سلطنت جلوس کرده بود یحتمل ممکن نبود به آنها دست بیابد. آن فضایل عبارت بودند از معرفت به کج مداری روزگار و بی وفایی آدمیان و کسب نظم و انضباط رومیان. او از همان دوران نوجوانی با ابراز شجاعت و لیاقت انگشتنما شد و نشان داد که در بکار بردن سلاحهای رزمی تا چه اندازه ماهر است. علاوه بر همه این فضایل قدرت پهلوانی داشت و در نمایشهای قهرمانی حیرت و تحسین را برمیانگیخت.»
زمامداری
وقتی که امپراتور اورلیان بر تخت سلطنت رم نشست بار دیگر آنان بر مشرق زمین هجوم بردند. اورلیان با سپاهیان خود بر آسیای صغیر حملهور شد و سرزمینهای کاپادوکیه و کیلیکیه و سوریه را تصرف کرد. امپراتور اورلیان به جنگ با ساسانیان ادامه داد و توانست نیروهای پادشاه ساسانی را به تخلیه میان رودان وادارد.
تیرداد سوم از این حمله متقابل و پیروزمندانه رومیان استفاده کرد و به مرزهای ارمنستان بازآمد. نیروهای خود را بسیج کرد و سپاه ساسانی را از ارمنستان بیرون راند (سال ۲۸۷).
اما پس از به سلطنت رسیدن نرسه در سال ۲۹۶ او برای تصرف ارمنستان و بینالنهرین به حکومت رم اعلان جنگ داد. ساسانیان سپس به ارمنستان حملهور شدند اما این کشور به رهبری تیرداد سوم با موفقیت از مرزهای خود دفاع کرد، لیکن ساسانیان توانستند قسمتی از بینالنهرین را به تصرف خود درآورند.
در خلال این مدت امپراتوری رم و (اتحادیه بزرگ کشورهای مدیترانهای) آن به نیروی محرک مردی نابغه، یعنی امپراتور دیوکلتیان احیا شده بود. امپراتور دیوکلتیان با سپاهیان خود به خاورزمین آمد و با ساسانیان به جنگ پرداخت. لشکری هم به تعداد ۲۵۰۰۰ مرد جنگی به فرماندهی سرداری به نام گالر به ارمنستان فرستاد که در آنجا سپاهیان ارمنی به فرماندهی تیرداد به آنان ملحق شد. بر واحدهای رومی که به بینالنهرین حمله کرده بودند خود امپراتور دیوکلتیان فرماندهی میکرد، ولیکن در ارمنستان بود که نتیجه قطعی گرفته شد.
ساسانیان در آنجا در سال ۲۹۷ شکست قطعی خوردند و حرمسرای نرسی با خزائن او به دست سپاهیان ارمنی-رومی افتاد. آنگاه پادشاه ساسانی تقاضای صلح کرد، و به موجب این صلح بینالنهرین را به رومیان وامیداشت.
اهمیت ارمنستان که نقشی چنان گرانبها در دفاع از مرز شرقی امپراتوری روم بازی کرده بود از نظر این سیاستمدار بزرگ (دیوکلتیان) دور نماند. او نه تنها کشور مستقل ارمنستان در لوای امپراتوری روم را باقی گذاشت بلکه با تمام وسایل در تقویت آن نیز کوشید. گرچه مرزهای امپراتوری را تا سواحل غربی دریاچه وان جلو برد، و بدین ترتیب، ارمنستان قسمت غربی خاک خود را از دست میداد، لیکن در عوض وسعت مرزی که ارمنستان از آن پس میبایست از آن در برابر آسیا دفاع کند کمتر بود. از طرف دیگر دیوکلتیان به عنوان پاداش، ارمنستان را از سمت جنوب شرقی وسعت بخشید، بدین معنی که برطبق یکی از شرایط صلح با ساسانیان تقریباً تمامی سرزمین فعلی آذربایجان ایران به ارمنستان ضمیمه شد.
«جی بورت» در کتاب ملت آرارات مینویسد:
«برای یک ملت کار کوچکی نبود که در زمانی مانند اوایل قرن چهارم چنین تصمیم عظیم و دلیرانهای بگیرد، بدین معنی که به عنوان یک ملت نخستین جماعتی باشد که از طرز فکری کاملاً مخالف با فکر مردم دنیای آن روز پیروی کند. لیکن همینکه این تصمیم گرفته شد دیگر مسلم بود که مسیحیت بایستی برای ارمنیان متضمین معنایی بسیار وسیع تر از آن باشد که برای ملتهای دیگر داشت، ملتهایی که کشورشان بعدها یعنی در دورانی به دین مسیح درآمد که این آیین بر دنیای متمدن آن روز مسلط شده بود.»