22-09-2020، 19:24
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
انقلاب ۱۸۴۸ مجارستان (مجاری: 1848–49-es forradalom és szabadságharc) یکی از چندین انقلاب اروپایی در ۱۸۴۸ بود. این انقلاب در پادشاهی مجارستان آغاز اما به سرعت تبدیل به جنگی جدایی طلبانه با امپراتوری اتریش به رهبری دودمان هابسبورگ شد. پس از سلسله شکستهای جدی در ۱۸۴۹، امپراتوری اتریش در آستانه فروپاشی قرار گرفت؛ بنابراین، فرانتس یوزف، امپراتور جوان اتریش از تزار نیکلای یکم روسیه به نام اتحاد مقدس درخواست کمک کرد و تزار ارتشی ۲۰۰٬۰۰۰ نفری را با اضافهٔ ۸۰٬۰۰۰ نیروی کمکی به مجارستان فرستاد. سرانجام ارتش مشترک اتریش و روسیه، مجارستان را در پائیز ۱۸۴۹ شکست داد. اتریش پس از احیای قدرت، به ادارهٔ مجارستان تحت قوانین سخت و شدید حکومت نظامی ادامه داد.
سالگرد انقلاب ۱۸۴۸ در ۱۵ مارس، یکی از سه روز ملی مجارستان است.انقلابهای ۱۸۴۸ ابتدا فرانسه را درگرفت و با تظاهرات گسترده در پاریس موجب کنارهگیری لوئی فیلیپ از قدرت و فرارش به انگلستان در فوریه شد. این ناآرامی نه فقط ختم به فرانسه که به بخشهای بزرگی از اروپا نیز شیوع پیدا کرد. ماه پس از آن، تظاهرات بزرگی در وین باعث شد که کلمنس مترنیخ، معمار نظام اروپایی پساناپلئون، استعفا دهد و او نیز به شاه سابق فرانسه در انگلستان در تبعید بپیوندد. در مارس همان سال، انقلابیون در برلین نیز تجمعاتی برپا کردند، و امپراتور با وحشت به برگزاری انتخابات و قانون اساسی، آزادی مطبوعات و اتحاد پروس با سایر دولتهای آلمان بهطور شفاهی گردن نهاد. شورش از بهار در تمام سرزمینهای آلمانیزبان و مرکز اروپا از جمله در بودا-پست درگرفته بود.
طیف گستردهای از انگیزهها، شورشیان را به میدان کشاندهبود ولی همانطور که در چنین بحرانهای اجتماعی هم صادق است، انقلاب به دنبال تمایلات اقتصادی اتفاق افتاد به این معنی که قیام طبقهٔ کارگر در ابتدا عمدتاً ناشی از رنج و ترس از آینده بد اقتصادی بود ولی ایدههایی مانند لیبرالیسم و ناسیونالیسم به شکلگیری وقایع آن سال و سال بعدش کمک کرد. در اروپا همین شرایط بحرانی اقتصادی همواره شورش قشر کارگر را به همراه داشت. در واقع میتوان گفت، موتور متحرک انقلاب و تعداد کشتهشدگان از این قشر بیش از روزنامهنگاران، وکلا، پزشکان و دانشگاهیان بود. در اصل، انقلابِ قشر کارگر، دستاورد بزرگ ۱۸۴۸ بود ولی به سرعت تبدیل به مبارزات ایدئولوژیک شد.
مارکس و انگلس، که مانیفست حزب کمونیست را در ۲۱ فوریه ۱۸۴۸ منتشر کردهبودند، نقش پررنگی در انقلاب آلمان ایفا کردند. حتی انگلس در زدوخوردهای خیابانی نیز حضور داشت.
روبانی که در روز انقلاب استفاده شد و در سالگرد آن نیز به سینه میزنند.
انقلاب ۱۵ مارس، روبروی موزه ملی مجارستان در پست
اصلاحات و شورش
مجارستان یک جامعهٔ اربابرعیتی و پارهای از امپراتوریِ کثیرالمله اتریش بود که بهطور انحصاری از وین اداره میشد. اشراف که حدود پنج درصد از جمعیت پانزده میلیونی را تشکیل میدادند، نیز در داخل امور را اداره میکردند. آنها قدرت خود را از دیِت (مجلس شورا) و شوراهای انتخاباتی استانی میگرفتند. حق رأی نیز تنها شامل اشراف بود.
دیِت مجارستان اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را از سال ۱۸۲۵ با رهبری ایشتوان سِچِنْیی آغاز کردهبود. ساخت پل زنجیر بر دانوب، تأسیس فرهنگستان علوم مجارستان و اقدامات مهم دیگری برای مدرنسازی مجارستان از آن جمله بودند. تقاضا برای اصلاحات سیاسی نیز به همان اندازه بهپیش میرفت و بهتدریج دایرهٔ اصلاحات در اطراف لایوش باتیانی، فرنتس دئاک و سِچِنْیی و یک گروه رادیکالتر به رهبری لایوش کشوت تشکیل شد.
دو روز پس از انقلاب وین در ۱۳ مارس ۱۸۴۸، تظاهراتی مسالمتآمیز در روز ۱۵ مارس در بودا-پست برگزار گردید. شاندور پتوفی چهرهٔ اصلی جوانان انقلابی در پست که به «جوانان مارس» معروف شدند، دو اثر مهم در ۱۵ مارس منتشر کرد، که تأثیر زیادی بر انقلاب داشت: ترانه میهنی و اصول دوازدهگانه انقلاب.
۱۷ مارس ۱۸۴۸ یک هیئت مجار به رهبری لایوش باتیانی دوازده درخواست انقلاب را مشتمل بر درخواستهایی چون آزادی مطبوعات، حذف سانسور، ایجاد دولت خودمختار در بودا-پست و دیگر موارد به امپراتور فردیناند در وین ارائه کرد که او نیز به جهت ناتوانی از ادارهٔ امور به آنها گردن نهاد و منجر به فسخ فوری سانسور و ایجاد کمیتهٔ امنیتی عمومی برای اداره شهر به مدت یک ماه شد. رقابتی بین این کمیته و دیِت لایوش باتیانی برای رهبری ملت شکل گرفت و در نتیجهٔ آن، دیِت، حقوق بیشتری به مردم اعطا کرد. در عین حال دولت وین، از ترس هرج و مرج و ایجاد جمهوری در بودا-پست، تصمیم به همراهی با دولت میانهروی باتیانی برای جلوگیری از خطر رادیکالها گرفت.
![انقلاب ۱۸۴۸ مجارستان 1](http://dl.akskhor.ir/uploads1/275px-March15.jpg)
انقلاب ۱۸۴۸ مجارستان (مجاری: 1848–49-es forradalom és szabadságharc) یکی از چندین انقلاب اروپایی در ۱۸۴۸ بود. این انقلاب در پادشاهی مجارستان آغاز اما به سرعت تبدیل به جنگی جدایی طلبانه با امپراتوری اتریش به رهبری دودمان هابسبورگ شد. پس از سلسله شکستهای جدی در ۱۸۴۹، امپراتوری اتریش در آستانه فروپاشی قرار گرفت؛ بنابراین، فرانتس یوزف، امپراتور جوان اتریش از تزار نیکلای یکم روسیه به نام اتحاد مقدس درخواست کمک کرد و تزار ارتشی ۲۰۰٬۰۰۰ نفری را با اضافهٔ ۸۰٬۰۰۰ نیروی کمکی به مجارستان فرستاد. سرانجام ارتش مشترک اتریش و روسیه، مجارستان را در پائیز ۱۸۴۹ شکست داد. اتریش پس از احیای قدرت، به ادارهٔ مجارستان تحت قوانین سخت و شدید حکومت نظامی ادامه داد.
سالگرد انقلاب ۱۸۴۸ در ۱۵ مارس، یکی از سه روز ملی مجارستان است.انقلابهای ۱۸۴۸ ابتدا فرانسه را درگرفت و با تظاهرات گسترده در پاریس موجب کنارهگیری لوئی فیلیپ از قدرت و فرارش به انگلستان در فوریه شد. این ناآرامی نه فقط ختم به فرانسه که به بخشهای بزرگی از اروپا نیز شیوع پیدا کرد. ماه پس از آن، تظاهرات بزرگی در وین باعث شد که کلمنس مترنیخ، معمار نظام اروپایی پساناپلئون، استعفا دهد و او نیز به شاه سابق فرانسه در انگلستان در تبعید بپیوندد. در مارس همان سال، انقلابیون در برلین نیز تجمعاتی برپا کردند، و امپراتور با وحشت به برگزاری انتخابات و قانون اساسی، آزادی مطبوعات و اتحاد پروس با سایر دولتهای آلمان بهطور شفاهی گردن نهاد. شورش از بهار در تمام سرزمینهای آلمانیزبان و مرکز اروپا از جمله در بودا-پست درگرفته بود.
طیف گستردهای از انگیزهها، شورشیان را به میدان کشاندهبود ولی همانطور که در چنین بحرانهای اجتماعی هم صادق است، انقلاب به دنبال تمایلات اقتصادی اتفاق افتاد به این معنی که قیام طبقهٔ کارگر در ابتدا عمدتاً ناشی از رنج و ترس از آینده بد اقتصادی بود ولی ایدههایی مانند لیبرالیسم و ناسیونالیسم به شکلگیری وقایع آن سال و سال بعدش کمک کرد. در اروپا همین شرایط بحرانی اقتصادی همواره شورش قشر کارگر را به همراه داشت. در واقع میتوان گفت، موتور متحرک انقلاب و تعداد کشتهشدگان از این قشر بیش از روزنامهنگاران، وکلا، پزشکان و دانشگاهیان بود. در اصل، انقلابِ قشر کارگر، دستاورد بزرگ ۱۸۴۸ بود ولی به سرعت تبدیل به مبارزات ایدئولوژیک شد.
مارکس و انگلس، که مانیفست حزب کمونیست را در ۲۱ فوریه ۱۸۴۸ منتشر کردهبودند، نقش پررنگی در انقلاب آلمان ایفا کردند. حتی انگلس در زدوخوردهای خیابانی نیز حضور داشت.
روبانی که در روز انقلاب استفاده شد و در سالگرد آن نیز به سینه میزنند.
انقلاب ۱۵ مارس، روبروی موزه ملی مجارستان در پست
اصلاحات و شورش
مجارستان یک جامعهٔ اربابرعیتی و پارهای از امپراتوریِ کثیرالمله اتریش بود که بهطور انحصاری از وین اداره میشد. اشراف که حدود پنج درصد از جمعیت پانزده میلیونی را تشکیل میدادند، نیز در داخل امور را اداره میکردند. آنها قدرت خود را از دیِت (مجلس شورا) و شوراهای انتخاباتی استانی میگرفتند. حق رأی نیز تنها شامل اشراف بود.
دیِت مجارستان اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را از سال ۱۸۲۵ با رهبری ایشتوان سِچِنْیی آغاز کردهبود. ساخت پل زنجیر بر دانوب، تأسیس فرهنگستان علوم مجارستان و اقدامات مهم دیگری برای مدرنسازی مجارستان از آن جمله بودند. تقاضا برای اصلاحات سیاسی نیز به همان اندازه بهپیش میرفت و بهتدریج دایرهٔ اصلاحات در اطراف لایوش باتیانی، فرنتس دئاک و سِچِنْیی و یک گروه رادیکالتر به رهبری لایوش کشوت تشکیل شد.
دو روز پس از انقلاب وین در ۱۳ مارس ۱۸۴۸، تظاهراتی مسالمتآمیز در روز ۱۵ مارس در بودا-پست برگزار گردید. شاندور پتوفی چهرهٔ اصلی جوانان انقلابی در پست که به «جوانان مارس» معروف شدند، دو اثر مهم در ۱۵ مارس منتشر کرد، که تأثیر زیادی بر انقلاب داشت: ترانه میهنی و اصول دوازدهگانه انقلاب.
۱۷ مارس ۱۸۴۸ یک هیئت مجار به رهبری لایوش باتیانی دوازده درخواست انقلاب را مشتمل بر درخواستهایی چون آزادی مطبوعات، حذف سانسور، ایجاد دولت خودمختار در بودا-پست و دیگر موارد به امپراتور فردیناند در وین ارائه کرد که او نیز به جهت ناتوانی از ادارهٔ امور به آنها گردن نهاد و منجر به فسخ فوری سانسور و ایجاد کمیتهٔ امنیتی عمومی برای اداره شهر به مدت یک ماه شد. رقابتی بین این کمیته و دیِت لایوش باتیانی برای رهبری ملت شکل گرفت و در نتیجهٔ آن، دیِت، حقوق بیشتری به مردم اعطا کرد. در عین حال دولت وین، از ترس هرج و مرج و ایجاد جمهوری در بودا-پست، تصمیم به همراهی با دولت میانهروی باتیانی برای جلوگیری از خطر رادیکالها گرفت.