20-09-2020، 11:02
فریدریش دوم، ملقب به فریدریش بزرگ (آلمانی: Friedrich der Große، متولد: ۲۴ ژانویه ۱۷۱۲ در برلین؛ در گذشت: ۱۷ آگوست ۱۷۸۶ در پتسدام)، پادشاه پروس بین سالهای ۱۷۴۰-۱۷۸۶، از خاندان هوهنتسولرن و از مشهورترین حکمرانان در این پادشاهی. وی چهارمین فرزند فریدریش ویلهلم یکم پروس و همسرش سوفیا دوروتیا فون هانوفر بود.
فریدریش در جوانی علیرغم میل پدرش به امور نظامی و سیاسی بیعلاقه بود و مشتاق خواندن کتب ادبی و فلسفی فرانسوی بود. به همین دلیل مورد تحقیر و تنبیه پدرش (فریدریش اول) قرار میگرفت. اختلاف نظر وی با پدرش نهایتاً باعث شد وی در هجده سالگی همراه پسر یکی از سرداران پروس به قصد فرار به انگلستان رخت سفر بست اما در راه توسط مأمورین دولت به عنوان فرار از خدمت نظامی دستگیر شدند. به دستور پدرش وی در قلعه محبوس شد و دوست همراهش را در پیش چشمان او گردن زدند. پس از مدتی حبس به دستور پدرش به رسیدگی به امور مالی املاک شاهی مأمور شد و مدتی بعد نیز با درجه سرهنگی مجدداً وارد ارتش شد و یک گروه نظامی در اختیار وی قرار گرفت. وی تحت نظارت پدرش امور مالی و نظامی را آموخت و پس از مدتی گروه نظامی در اختیار وی نمونه یکی از بهترین گروههای نظامی پروس شد. مدتی پیش از شروع سلطنتش به دلیل اینکه پدرش از تغییر رفتار پسرش و شایستگی وی برای اداره امور اطمینان یافت اجازه یافت که در عمارتی به آزادی و میل خود زندگی کند. وی به زبان فرانسوی کاملاً مسلط بود و ضمن مطالعه کتب فرانسوی با ولتر نیز مکاتبه داشت. در این میان رسالهای در رد آرای ماکیاولی نوشته بود که آن را برای ولتر فرستاد و او از خواندن این نامه از شادی گریست. شاهزاده با سخنانی نغز و دلپذیر از ناروایی جنگ و ستیزه سخن رانده و نوشته بود که وظیفهی یک پادشاه حفظ صلح و دوری از جنگ است.
فریدریش در بیست و هشت سالگی به سلطنت رسید. وی فردی مقتصد و صرفهجو و همچنین بسیار پرکار بود. برخلاف ایدههایش پیش از رسیدن به سلطنت، سیاست خارجی وی به هیچ اصل اخلاقی جز برتری یافتن به دشمن اعتقاد نداشت و عقیده داشت کسب پیروزی آثار عهدشکنی و دسیسه و بیاخلاقی در سیاست خارجی را از میان میبرد و تنها بازندهها هستند که بابت خطاهایشان بازخواست خواهند شد.[۳]
سرزمین پروس در زمان فریدریش کبیر
مهمترین دستاورد سیاست خارجی وی گرفتن ایالت سیلزی از اتریش و نیز تصرف بخشی از لهستان و افزودن به پروس بود. این دستاورد نتیجه اهتمام وی به افزایش قدرت نظامی پروس و همچنین خلاقیتهای نظامی وی در میدان جنگ بود. در زمان وی ارتش پروس مؤثرترین و منظمترین ارتش اروپا محسوب میشد که سربازان و فرماندهانش برای نبرد آموزش کافی دیده بودند و همواره آماده نبرد بودند. سیاست داخلی فریدریش معطوف بهآباد کردن مناطق بلا استفاده کشورش از راه جذب مهاجرین خارجی (از طریق دادن کمکهای مالی و زمین)، خشک کردن باتلاقهای غیرقابل کشت و بهبود وضعیت محصولات کشاورزی و صنعتی بود. تأسیس آکادمی علوم در پروس توسط وی و برای توسعه علوم جدید در پروس انجام شد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فریدریش در جوانی علیرغم میل پدرش به امور نظامی و سیاسی بیعلاقه بود و مشتاق خواندن کتب ادبی و فلسفی فرانسوی بود. به همین دلیل مورد تحقیر و تنبیه پدرش (فریدریش اول) قرار میگرفت. اختلاف نظر وی با پدرش نهایتاً باعث شد وی در هجده سالگی همراه پسر یکی از سرداران پروس به قصد فرار به انگلستان رخت سفر بست اما در راه توسط مأمورین دولت به عنوان فرار از خدمت نظامی دستگیر شدند. به دستور پدرش وی در قلعه محبوس شد و دوست همراهش را در پیش چشمان او گردن زدند. پس از مدتی حبس به دستور پدرش به رسیدگی به امور مالی املاک شاهی مأمور شد و مدتی بعد نیز با درجه سرهنگی مجدداً وارد ارتش شد و یک گروه نظامی در اختیار وی قرار گرفت. وی تحت نظارت پدرش امور مالی و نظامی را آموخت و پس از مدتی گروه نظامی در اختیار وی نمونه یکی از بهترین گروههای نظامی پروس شد. مدتی پیش از شروع سلطنتش به دلیل اینکه پدرش از تغییر رفتار پسرش و شایستگی وی برای اداره امور اطمینان یافت اجازه یافت که در عمارتی به آزادی و میل خود زندگی کند. وی به زبان فرانسوی کاملاً مسلط بود و ضمن مطالعه کتب فرانسوی با ولتر نیز مکاتبه داشت. در این میان رسالهای در رد آرای ماکیاولی نوشته بود که آن را برای ولتر فرستاد و او از خواندن این نامه از شادی گریست. شاهزاده با سخنانی نغز و دلپذیر از ناروایی جنگ و ستیزه سخن رانده و نوشته بود که وظیفهی یک پادشاه حفظ صلح و دوری از جنگ است.
فریدریش در بیست و هشت سالگی به سلطنت رسید. وی فردی مقتصد و صرفهجو و همچنین بسیار پرکار بود. برخلاف ایدههایش پیش از رسیدن به سلطنت، سیاست خارجی وی به هیچ اصل اخلاقی جز برتری یافتن به دشمن اعتقاد نداشت و عقیده داشت کسب پیروزی آثار عهدشکنی و دسیسه و بیاخلاقی در سیاست خارجی را از میان میبرد و تنها بازندهها هستند که بابت خطاهایشان بازخواست خواهند شد.[۳]
سرزمین پروس در زمان فریدریش کبیر
مهمترین دستاورد سیاست خارجی وی گرفتن ایالت سیلزی از اتریش و نیز تصرف بخشی از لهستان و افزودن به پروس بود. این دستاورد نتیجه اهتمام وی به افزایش قدرت نظامی پروس و همچنین خلاقیتهای نظامی وی در میدان جنگ بود. در زمان وی ارتش پروس مؤثرترین و منظمترین ارتش اروپا محسوب میشد که سربازان و فرماندهانش برای نبرد آموزش کافی دیده بودند و همواره آماده نبرد بودند. سیاست داخلی فریدریش معطوف بهآباد کردن مناطق بلا استفاده کشورش از راه جذب مهاجرین خارجی (از طریق دادن کمکهای مالی و زمین)، خشک کردن باتلاقهای غیرقابل کشت و بهبود وضعیت محصولات کشاورزی و صنعتی بود. تأسیس آکادمی علوم در پروس توسط وی و برای توسعه علوم جدید در پروس انجام شد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.