در باب اهمیت و جایگاه فردوسی بسیار سخن گفته شده و بعد از این هم گفته خواهد شد و این در حکم چه چیز میتواند باشد جز صحهگذاری بر ماندگاری و دوام و قوام اثری که از پس هزارهای، کماکان بر تارک تاریخ ادبیات و تمدن ایرانی میدرخشد.
به مناسبت روز فردوسی، بر آن شدیم تا از میان آثار متعدد و ارزشمندی که معاصرین درباره او نوشتهاند و هر کدام از منظری واجد اهمیتی قابل تحسینند، تعدادی از آنها را تلویحا مرور کنیم. شرح این چند اثر به معنای نفی سایر آثار حایز اهمیت در این زمینه نیست و داعیه انتخاب بهترینها را هم ندارد، اما دستکم برای علاقهمندانی که میخواهند با منابع موجود در باب حکیم توس و کتاب ماندگارش آشنا شوند، میتواند راهگشا باشد.
فردوسی و استحکامبخشی به زبان فارسی
«فردوسی و شعر او» اثر مجتبی مینوی از کتابهایی است که اگرچه سالها از نخستین انتشار آن میگذرد، اما هنوز خوانندگان خودش را دارد. در مورد این کتاب به طور خلاصه باید گفت که بررسی شعر فردوسی توسط مجتبی مینوی است. «فردوسی و شعر او» پیش از انقلاب آخرین بار در سال ۱۳۵۴ از سوی انتشارات دانشگاه تهران به چاپ دوم رسیده بود و بعد از انقلاب در سال ۱۳۸۵ نشر معین آن را با ویرایشی تازه منتشر کرد.
نقد و بررسی شاهنامه از یکسو و تاثیرپذیری خالق آن از آثار پیش از خود از سوی دیگر، دو محور مهم کتاب مینوی است. مینوی همچنین به موضوع اشعار منسوب به فردوسی هم پرداخته و مساله ابیاتی را پیش کشیده که تعلقشان به فردوسی محل تردید است. مینوی به سیاق خود خلاصهای از داستانهای شاهنامه را بیان و در ادامه تحلیل کرده است که این کتاب به ۳ دلیل برای ایرانیها اهمیت دارد. از نظر مینوی دلیل اول جنبه ادبی و هنری آن است که نشان از قریحه یک شاعر بزرگ ایرانی دارد که سالیان متمادی به خود مشقت داد و به بیان مینوی «خون جگر» خورد تا آن را خلق کند.
دلیل دوم مینوی برای مهم دانستن شاهنامه این است که این اثر تاریخ نیاکان ایرانیان را به صورت داستانی بیان کرده است. مینوی از شاهنامه به عنوان «نسبنامه» ایرانیان نام میبرد. دلیل سوم او هم زبان فارسی شاهنامه است که از نظر او حکم زنجیره ارتباطی اقوام ایرانی را دارد: «فارسی، محکمترین زنجیر علقه و ارتباط طوایفی است که در خاک ایران ساکناند.» مینوی نقش فردوسی را در استحکام بخشیدن به زبان فارسی چه به واسطه حفظ قصههای قدیم و چه در بعد پرداختن به ادبیات باستانی در معنای آن روزگار، مهم میداند.
مسکوب، شاهنامهپژوه نوگرا
کمتر کسی است که بر اهمیت دیدگاهها و آثار شاهرخ مسکوب در زمینه شاهنامه تردید داشته باشد. طبعا آنچه این اهمیت را برمیسازد، بیش از هر چیز بر دانش توامان مسکوب در دو حوزه ادب کهن فارسی و نظریه ادبی جدید استوار است. مسکوب را بالطبع باید در زمره شاهنامهپژوهان نوگرای ایرانی قرار داد و این نوگرایی را پای دیدگاههای مدرن او گذاشت. مسکوب چند کتاب مهم در زمینه شاهنامه فردوسی دارد که عبارتند از «مقدمهای بر رستم و اسفندیار، سوگ سیاوش: در مرگ و رستاخیز، ارمغان مور: جستاری در شاهنامه، درآمدی بر اساطیر ایران و شاهنامه در دو بازخوانی (یادداشتهای شاهرخ مسکوب بر شاهنامههای بروخیم و مسکو)».
تصویر معاصر فردوسی در یادداشتهای امروزین
«شاهنامه در دو بازخوانی» عنوان کتابی است حاوی یادداشتهای شاهرخ مسکوب بر شاهنامه فردوسی که نام مهری بهفر شاهنامهپژوه جوان را به عنوان ویراستار روی جلد دارد. این کتاب حاصل مطالعات مولف در دورههای مختلف است که البته مسکوب یک دوره ۵ ساله در اواخر دهه ۲۰ تا اوایل دهه ۳۰ و نیز دورهای بعد از انقلاب را بهطور مشخص به عنوان زمانهایی برشمرده که یادداشتهای این کتاب را نوشته است.
بنا به آنچه نقل میشود، شاهرخ مسکوب یک دوره ۶ ساله در سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۳ در ایران را مصروف شاهنامهخوانی حاشیهنویسی بر آن میکند سپس ادامه کار ۲۵ سال بعد از آن یعنی سال ۱۳۵۸ دنبال میشود؛ به این صورت که در زمان خواندن شاهنامه و در حاشیه آن به تبع تاثیراتی که از آن میگرفته، یادداشتهایی مینوشته که بعدها منجر به انتشار کتاب «شاهنامه در دو بازخوانی» شده است.
در این کتاب نیز رد نگاه نوگریانه و خوانش مدرن مسکوب از اثر مهم و ماندگاری، چون شاهنامه را میتوان رصد کرد؛ چنانکه تو گویی به جای بردن قلمرو تحلیلها به زمان فردوسی، تو گویی او و متن اثرش را به زمانه ما احضار میکند و با مفاهیم امروزی مورد قرائت قرار میدهد. بنا به استدلال مسکوب در این کتاب، اهمیت کار فردوسی را نباید در سخنسرایی منظوم او در باب اساطیر از یادرفته و تنها با هدف احیای آنها دانست بلکه فردوسی کوشیده است تا معنای درونی و ناخودآگاه تاریخی انسان را در سخنی با ساختار زیباییشناسانه عصر بازبتاباند. آنچه به آثار مسکوب در باب شاهنامه تشخص میدهد، تصویر معاصری است که او با ابتنا به آموختهها و تجربههای امروزین خود از فردوسی ارایه میدهد.
از زیست فردوسی تا واکاوی ولایت شیعی
«مقدمهای بر رستم و اسفندیار» اثر «شاهرخ مِسکوب» را باید در زمره قابلاعتناترین کتابهای تحلیلی و پژوهشی پیرامون روایت حماسی/اسطورهای رستم و اسفندیار قرار دارد. کتاب شامل ۵ بخش است. بخش نخست آن با مقدمهای در باب زیست خالق شاهنامه، مذهب او و نیز باوری که او درباره انسان دارد، آغاز میشود. این کتاب همچنین موضوع مهم دیگری از شاهنامه را هم دستمایه قرار میدهد و آن مفهوم «فر» است و اقسامی از آن که موجودیت دارد. مسکوب این بخش را در بطن تاثیری بررسی کرده است که معتقد است فردوسی از اوستا گرفته. زندگی و پادشاهی کیخسرو، ولایت و ولی در مکتب تشیع و تصوف با توجه به آیات قرآن و احادیث و نظریات عرفا، تطبیقی بین انسان فرهمند و ولی و ... از دیگر مباحث این کتاب است.
اسطورهای دانستن هر روایت اصیل
مجموعه «از اسطوره تا حماسه» اثر سجاد آیدنلو شامل هفت گفتار است که ابعاد اساطیری و آیینی شاهنامه را دربر میگیرد. دیدگاهی که در این هفت مقاله مستقل محور قرار میگیرد قائل به پشتوانه اساطیری مقوله حماسه است. براساس استدلال کتاب «از اسطوره تا حماسه» هر روایت حماسی زمانی اصیل شناخته میشود که خاستگاه و پشتوانه اساطیری داشته باشد. در مجموع باید گفت که در کتاب آیدنلو سابقه و منشأ اساطیری آیینی چند شخصیت و نیز بنمایه و آنچه جنبههای داستانی شاهنامه را میسازد در متن سنت حماسی ایران دستمایه قرار گرفته است.
آیدنلو حالا تازه در آستانه ۴۰ سالگی است و به رغم اینکه در قیاس با شاهنامهپژوهان که عمدتا افرادی باتجربه و مسنتر هستند به طرز آشکارا و محسوسی جوان است، اما از کتابش به عنوان یکی از آثار مهم این سالها در باب شاهنامه فردوسی یاد میشود. عناوین هفت مقاله این کتاب عبارتند از «ارتباط اسطوره و حماسه بر پایه شاهنامه و منابع ایرانی، فرضیهای درباره مادر سیاوش، نشانههای سرشت اساطیری افراسیاب در شاهنامه، نوشدارو چیست؟ اسب دریایی در داستانهای پهلوانی، جام کیخسرو و جمشید (همراه با مستدرک این مقاله) و ترنج بویا و به زرین».
نویسنده در هر یک از مقالات کوشیده موضوع را از زوایای گوناگون و با ذکر ماخذ و مستندات بررسی کند. در این نوشتار هر یک از جنبههای شکلی و محتوایی اثر در دو بخش، بیان امتیازات و بیان کاستیها، بررسی و در پایان پیشنهادهایی برای مطلوبتر شدن کتاب ارایه شده است. کتاب «از اسطوره تا حماسه» در سال ۱۳۸۷ در جایزه جلال آلاحمد یکی از آثار شایسته تقدیر شناخته شد.
کتابی برای دانشجویان در ۱۰ جلد
«نامه باستان» کتابی است از میرجلالالدین کزازی در شرح و گزارشِ شاهنامه فردوسی. این کتاب که عبارت «ویرایش و گزارش شاهنامه فردوسی» برای عنوان فرعی آن در نظر گرفته شده و روی جلد آن دیده میشود مشتمل بر ۱۰ جلد است و بیشتر کاربرد آکادمیک دارد و به عنوان منبع درسی دانشجویان زبان و ادبیات فارسی در مقاطع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. دانشجویان زبان و ادبیات فارسی در مقطع دکتری و کارشناسی ارشد از این کتاب به عنوان منبع اصلی درس مربوط به شاهنامه استفاده میکنند و دانشجویان کارشناسی به عنوان منبع فرعی در درسهایی، چون «متون نظم (۲)، رستم و سهراب و رستم و اسفندیار».
کزازی در این کتاب در تفسیر ابیات و تحلیل داستانهای شاهنامه از علوم مختلف و دیدگاههای گوناگونی بهره برده است که از آن میان میتوان به استفاده او از واژهشناسی، ریشهشناسی، اسطورهشناسی، نمادشناسی، سبکشناسی و زیباییشناسی اشاره کرد. در کتاب مطالب مختلفی میخوانید که بخش قابلتوجهی از آن به شخصیتهای شاهنامه میپردازد.
کیومرث، هوشنگ، تهمورث، جمشید، ضحاک، فریدون، منوچهر، تهماسب، کیقباد، کیکاووس، سیاوش، کیخسرو، سهراب و... از آن جملهاند. عناوین جلدهای ۱۰ گانه کتاب عبارتند از «از آغاز تا پادشاهی منوچهر، از آغاز پادشاهی نوذر تا پایان رستم و سهراب، داستان سیاوش، از داستان فرود سیاوش تا داستان اکوان دیو، از داستان بیژن و منیژه تا آغاز پادشاهی لهراسب، از پادشاهی لهراسب تا پادشاهی داراب، از پادشاهی اسکندر تا پادشاهی بهرام گور، از پادشاهی یزدگرد تا پادشاهی هرمزد، از پادشاهی خسرو پرویز تا پادشاهی یزدگرد و جلد آخر که نمایهای برای گزارش بیتهای ۹ جلد پیشین است.
نسخهای علمی، انتقادی و تحقیقی
بین شاهنامههایی که در بازار کتاب موجود است از شاهنامه تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق به عنوان پیراستهترین و علمیترین چاپ شاهنامه نام برده میشود. این چاپ را که جدیدترین تصحیح شاهنامه شناخته میشود، ویژگیهای خاص خودش را دارد. از جمله اینکه در آن ۱۶ دستنویس شاهنامه دستمایه قرار گرفته است که در میان این ۱۶ نسخه، نسخه فلورانس هم دیده میشود. نسخه فلورانس قدیمیترین نسخه شاهنامه شناخته میشود و قدمت آن به سال ۶۱۴ هجری قمری برمیگردد.
روش تصحیح خالقی را - آنطور که خود او هم بر آن تاکید داشته- روشی «علمی، انتقادی و تحقیقی» میدانند. برای هر یک از این ۳جنبه میتوان دلایلی ذکر کرد. شاهنامه تصحیح جلال خالقی مطلق از آن جهت علمی است که نسخههای خطی زیادی در آن مورد بررسی قرار گرفته و گزارش شده است. همینطور در انتقادی دانستن آن باید گفت که از نویسش دشوارتری بهره برده و نیز از آن جهت باید آن را تحقیقی دانست که در ارتباط با نکات مختلف و جزییات فراوانی از شاهنامه یادداشتهای توضیحی قابلاعتنایی دارد.
البته ناگفته نماند که این تصحیح بیشتر به درد رویکردهای پژوهشی و نسخهشناسانه میخورد برای مخاطبان عامتر که صرفا دغدغه شاهنامهخوانی دارند، چندان راهگشا نیست. البته مصحح بعد از انتشار این نسخه از شاهنامه، کتابی از متن شاهنامه را نیز بدون پانویس و خالی از توضیحات انتقادی منتشر کرد که از آن به عنوان چاپی مناسب برای کسانی که هدفشان صرفا شاهنامهخوانی و لذت بردن از آن است، یاد میشود. چاپی که مقدمه مفصلی دارد که هم سبب آشنایی خواننده کمتر آشنا با فردوسی میشود و هم او را به فراگیری مهارتی فرا میخواند که با اتکا به آن بتواند کتاب فردوس را به دور از غلطخوانیهای متداول مطالعه کند.
دستمایه پژوهش، محرک خلاقیت
«شاهنامه با تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات» اثر مهری بهفر از آن کتابهایی است که علاوه بر جامعیتی که دارد، برای خود اهالی ادبیات خلاقه، یعنی کسانی که دستی بر آتش سرودن شعر، نوشتن داستان یا حتی کسانی که بهطور حرفهای مخاطب ادبیات کلاسیک فارسی هستند، کتاب مهمی است. کتاب البته این اندازه از راهگشایی را از همان جامعیت خود میگیرد؛ جامعیتی که با دانش و تدقیق مصحح، تکتک ابیات شاهنامه را شامل میشود و از این منظر برای هر خوانندهای با هر میزان مطالعه در باب ادبیات کلاسیک و خاصه شاهنامه فردوسی، کتابی مهم است.
کتابی که هم میتوان به پژوهشگران توصیهاش کرد، هم به دانشگاهیان، هم به نویسندگان و شاعران و هم به مخاطبان جدی و حرفهای ادبیات اعم از کلاسیک و مدرن. بهفر در مورد کار خود گفته است: «وقتی با متونی سر و کار داریم که پیش از عصر چاپ پدید آمدهاند و نسخه مورد تایید مولف یا نسخه دستخط مولف آن وجود ندارد، چه خواننده عادی باشیم چه محقق حتما لازم است متنی را در دست داشته باشیم که تصحیح انتقادی، یعنی تصحیح علمی و غیر ذوقی و غیر دلبخواهی شده باشد همچنین ضبطهای دیگر نسخهها را نیز در اختیار بگذارد.»
حرفهایی که به خوبی ضرورت نگاه انتقادی به متن کهن و قرائت حاصل از این نگاه انتقادی را نزد راوی حکایت میکند. اگر بناست چند کتاب مهم از میان انبوه آثار مربوط به فردوسی را به کسی پیشنهاد کنیم، قطعا یکی از مهمترین آنها «شاهنامه با تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات» مهری بهفر است.