23-04-2020، 13:09
عکاسی عامه پسند، آن طور که ما آن را امروز میشناسیم، از سال 1840 میلادی آغاز بکار کرد که از آن به عنوان تصویر نهایی از واقعیت و محدودیت ابدی از تاریخ یاد میکنند. بر خلاف هنر یا ادبیات، عکس را نمیتوان به راحتی تغییر داد. از این سبک میتوان برای به تصویر کشیدن ترس ها و حقایق جنگی استفاده کرد و به مردم درباره درگیری های رخ داده در سراسر جهان اطلاع رسانی کرد. همچنین این سبک اهمیت غرور ملّی و میهن پرستی را از طریق شجاعت و تعهد سربازان جوان در خطوط مقدّم، تبلیغ میکند. امروزه، عکاسی جنگ چرخش ترسناکی کرده است؛ دستکاری و اصلاح عکس ها به روندی طبیعی تبدیل شده است. بسیاری از عکس های زیر به دقّت مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته اند، امّا تاثیر آنها بر جهان، همچنان و با وجود شک ها و تردیدهای فراوان وجود دارد.
9) بمب اتمی مرد چاق، ژاپن، 1945
تصویر گرفته شده از یکی از B-29 های بکار برده شده در این حمله
عکس: ارتش ایالات متحده آمریکا
این عکس کلاسیک، به طور انکار ناپذیری یکی از مشهورترین عکس های جهان بشمار میآید.
این تصویری از انفجار هسته ای بر فراز ناکازاکی را به نمایش میگذارد که به عنوان ابر قارچی مرد چاق شناخته میشود.
این عکس در تاریخ 9 آگوست سال 1945 گرفته شده است. بمباران ژاپن توسط ایالات متحده آمریکا،در مراحل پایانی جنگ جهانی دوم، شهری با مساحت پنج کیلومتر را با خاک یکسان نمود و هفتاد هزار نفر بلافاصله و بسیاری دیگر به علّت در معرض قرار گرفتن در برابر این اشعه ها، در سال های بعد جان خود را از دست دادند.
در آن زمان، اخبار بمباران اتمیبه شدّت با استقبال مردم ایالات متحده مواجه شد و با این تصویر به سرعت و به طور گسترده به اطلاع عموم مردم رسید (و سانسور عکس هایی که مرگ و فداکاری انسان ها را نشان میداد). با این وجود، سالها بعد، مستندها و عکس هایی از این رویداد کشف شد و جهان از این تراژدی انسانی اطلاع یافت.
این عکس از آن زمان تا کنون، به نمادی برای نشان دادن ماهیت واقعی جنگ و پتانسیل مفرط اختراعات بشر تبدیل شده است.
8) دکتر فریتس کلاین در میان گوری دسته جمعی در بلزن ایستاده است
تصویر: اوکس. اچ (گروهبان)، واحد شماره 5 فیلم و عکس ارتش
در این عکس معروف، دکتر فریتس کلاین، پزشک اردوگاه، در میان یک گور دسته جمعی در اردوگاه کار اجباری برگن- بلزن ایستاده است؛
وظیفه اصلی او انتخاب زندانیان برای فرستادن به اتاق های گاز بود. از سال 1942 تا سال 1944، قطارهای حمل و نقل، یهودیان، رومانیایی ها، افراد مبتلا به انواع معلولیت ها، اسرای جنگی شوروی، همجنس گرایان، فرقه یهوهپ و دیگر مخالفان سیاسی و مذهبی را به "اردوگاه های کار اجباری" تحویل میدادند.
در این اردوگاه ها، پس از یک فرایند انتخاب، زندانیان به شیفت های کاری 12 تا 15 ساعته فرستاده میشدند و تنها لباس کار اجباری به تن و کفش های چوبی به پا میکردند.
زندانیان ضعیف تر، مسن تر، و جسورتر، مستقیما به اتاق های گاز فرستاده میشدند (جایی که مقصد نهایی همه بود) تا زنده با گاز کشته شوند. بدن های آنها یا در گورهای دسته جمعی دفن و یا در کوره ها سوزانده میشد.
حال این بحث وجود دارد که جهان چقدر در این رابطه میدانست- عکس هایی که چرخیدند و شایعاتی که گسترش یافتند- امّا سه سال زمان گذشت تا اقدامی در این زمینه صورت گرفت و تا این زمان، دو سوم جمعیت یهودیان اروپا از بین رفته بودند.
7) مقاومت غیر نظامیان، 1943
عکس از گزارش یورگن استروپ به هاینریش هیملر، از می1943
تصویر: عکاس ناشناخته گزارش استروپ
محله یهودی نشین ورشو در لهستان، بزرگترین منطقه اشغال شده در اروپا توسط نازی ها بود.
منطقه ای که در سال 1940 تاسیس شد و 400000 هزار یهودی در داخل دیوارهای محافظت شده و سیم های خاردار در محاصره بوده و زندگی میکردند که همواره بیماری، گرسنگی، حمله و قتل توسط ماموران نازی تلفات زیادی را برایشان به دنبال داشت؛ اما با این وجود، سازمان های زیر زمینی چون مدرسه، بیمارستان، پرورشگاه و امکانات تفریحی ایجاد شده بود.
عکس بالا، فرایند تلاش های مقاومت از سوی ساکنان ورشو در سال 1943 را نشان میدهد، که در آن نیروهای نازی سلاح های دست ساز و قاچاق در دست گرفته اند.
پس از این رویداد، 13000 هزار نفر در محله یهودی نشین جان خود را از دست دادند و بقیه دستگیر شده و به اردوگاه های کار اجباری فرستاده شدند.
تصویر بالا توسط یک سرباز نازی گرفته شده و در مطبوعات آلمان با عنوان "افرادی که به زور از کرجی های در حال فرار بیرون کشیده شدند" به چاپ رسید.
این عکس، بعدها به عنوان مدرکی در محکومیت افسران نازی در دادگاه نورنبرگ 1945- 1946 مورد استفاده قرار گرفت.
6) ساحل اوماها، روزی از روزهای سال 1944
تصویر: رابرت کاپا، 1944
رابرت کاپا، روزنامه نگار و عکاس جنگی مجارستانی، برای عکس هایی که در طول جنگ جهانی دوم گرفت مشهور است و به لطف تلاش های آنها، جهان توانست تا با گوشه ای از واقعیات جنگ آشنا شود.
این عکس، حمله ششم ژوئن سال 1944 به نورماندی را نشان میدهد که در اشغال نازی ها قرار داشت. این حمله توسط نیروهای انگلیسی، آمریکایی، کانادایی و فرانسه آزاد صورت گرفت.
توده مردم این تصویر را به عنوان عکسی "واقعی" از جنگ پذیرفتند و این به لطف ماهیت تیره عکس و لرزش های منسوب به دست عکاس میباشد. ولی درواقع عدم فوکوس از عکس نشان از لرزش دست یک عکاس جوان بی تجربه دارد.
مجله زندگی، که کاپا برای آن کار میکرد، به هر صورت تصمیم به انتشار این عکس گرفت؛ زیرا تلاش های سربازان نیروهای متفقین را نشان میداد که شنا کنان ساحل اوماها را میپوشاندند و این در حالی بود که در احاطه مسلسل و آتش توپخانه قرار داشتند.
این نوعی عکاسی است که غرور ملی را تغذیه میکند و تا به امروز افتخاری را برای سربازان سقوط کرده در بدترین جنگ ها به ارمغان آورده است.
5) سربازان در حال سقوط، جنگ داخلی اسپانیا، 1936
عکس سرباز وفادار در لحظه مرگ
تصویر: رابرت کاپا، 1936
"سرباز وفادار در لحظه مرگ" نام رسمی این عکس میباشد، که لحظه سقوط تیر خوردن یک سرباز را نشان میدهد و تقریبا با حالتی آهسته به زمین میافتد. گفته میشود که این مرد در حال سقوط، فدریکو بورل گارسیا است.
آزادی خواهی اسپانیایی و سربازی آشوب طلب در جنگ داخلی اسپانیا. تا سال 1970، این تصویر، به عنوان یکی از بدنام ترین و قابل توجه ترین عکس ها از دوران جنگ داخلی اسپانیا، مدّ نظر قرار داشت، هم در داخل اسپانیا (که توسط دولت فرانکو سانسور شده بود) و هم در خارج از کشور.
با این وجود، اعتبار این عکس که توسط کاپا گرفته شده، مورد تردید قرار گرفته است؛ و برخی اظهار داشته اند که این تصویر نمایشگاهی بوده و با مقدمه گرفته شده است.
در واقع، یک کتاب کامل، سایه های عکاسی، به این کار اختصاص یافت تا نشان دهد چنین عکس هایی جعلی میباشد.
4) ژنرال نگویان لون در حال اعدام یک زندانی ویت کنگی، 1968
تصویر: اِدی آدامز
این عکس که جایزه پولیتزر را نیز از آن خود کرده است، توسط اِدی آدامز گرفته شده است و یکی از معروف ترین عکس های جنگی تمام دوران میباشد.
مردی که اسلحه در دست دارد، ژنرال نگویان لون، رئیس پلیس ملی جمهوری ویتنام، در آن سالها است و مردی که قرار است به زودی بمیرد، سرباز ویت کنگی، نگویان وان لیم، میباشد/ داستان از این قرار بود که زندانی نزدیک خندقی با اجساد 34 افسر پلیس و وابستگان آنها پیدا شد؛ از جمله وابستگان ژنرال ...
غوغا و همهمه ای که این عکس ایجاد کرد، فصلی کامل را در جهان عکاسی خبری باز نمود: تصویری که ارزش هزار کلمه را دارد. "این عکس به سرعت تبدیل به نماد ضد جنگ شد"؛ امّا آدامز پاسخ داد: من ژنرال را با این عکس کشتم ... آنچه که عکس نگفته است این میباشد: اگر شما در آن زمان و مکان و روز بسیار گرم، در جای ژنرال بودید و پسر به اصطلاح بدی را دستگیر میکردید که یک، دو، یا سه سرباز آمریکایی را از بین برده بود؟"
3) مجسمه صدام حسین در بغداد سرنگون میشود، 2003
تصویر: ارتش ناشناخته ایالات متحده آمریکا یا بخش استخدامی وزارت دفاع
این عکس، که تازه ترین مورد از این مجموعه میباشد، تاثیر نمادین قابل توجهی از خود بر جای گذاشته است که به عنوان نمادی از قدرت همه جانبه، تفکر شخصیتی صدام فرهنگ عراقی را بر انگیخت
مجسمه ها، پرتره ها و تصاویر او به افتخارش، در همه جای کشور ساخته شد و صورت او در همه جا به نمایش در میآمد، از نمای ساختمان ها، مدارس و فرودگاه ها گرفته تا روی پول ملی کشور. هنگامیکه رژیم صدام حسین در سال 2003، با حمله ای به رهبری آمریکا در عملیاتی با نام "آزادسازی عراق" سقوط کرد، تصاویری از تخریب مجسمه بزرگ صدام در بغداد در سطحی جهانی از تلویزیون پخش شد.
تخریب همه تصاویر این مرد در دستان شهروندان عراقی، به معنای پایان نماد دوره ترس و وحشت و آغاز دوران صلح بود. با این حال، با وجود دستگیری، محاکمه و متعاقب آن اعدام صدام در سال های بعد، صلح هنوز به عراق وارد نشده است.
2) زنده سوختن در ویتنام، 1972
این عکس در ترانگ بانگ گرفته شده است
تصویر: هیون کانگ یوت
این عکس یکی از ترسناک ترین و دردآورترین تصاویری است که تاریخ مدرن به خود دیده است. دختر برهنه در مرکز تصویر، پان سی کیم، قربانی حمله بمب های آتش زای ویتنام جنوبی است؛ او در حال فرار از مکانی است که این بمب ها در آنجا فرود آمده اند و این در حالی است که به طور زنده در حال سوختن است.
در سال 1972، هواپیماهای ویتنام جنوبی در توافق با ارتش ایالات متحده آمریکا، بمبی آتش زا را بر روی روستای ترانگ بانگ انداخت، که در آن زمان توسط نیروهای ویتنام شمالی اشغال شده بود. این عکس، جایزه پولیتزر را برای عکاس خود، هیون کانگ به ارمغان آورد؛ با وجود شک هایی که در رابطه با صحّت آن از سوی مردم و رئیس جمهور وقت آمریکا، نیکسون مطرح شده بود اما او با مقاومت، این اشتباه خام عموم را به اثبات رساند؛ این عکاس، جزئیات بیمارستان کوچک بارکسی در سایگون که در آن پان کیم 9 ساله، برای مدّت چهارده ماه بود که تحت درمان قرار داشت را به تصویر کشید.
سرانجام دختر 9 ساله جان سالم به در بُرد و بنیانگذار بنیاد پان کیم در سال 1997 شد؛ بنیادی که کمک های پزشکی و روانی به کودکان قربانی جنگ ارائه میدهد.
1) تصویری که بیشترین تاثیر را در تمام دوران بر جای گذاشته است، 1945
در تاریخ 23 فوریه سال 1945 گرفته شده است.
تصویر: جو روزنتال
بالا بردن پرچم در ایو جیما، شاید مشهورترین عکس جنگی باشد که تاکنون گرفته شده است. این تصویر توسط پنج تفنگدار دریایی ایالات متحده آمریکا و یک پزشکیار دریایی در سال 1945 و در بالای کوه سوریباچی برافراشته شده است. عدّه کمی از این حقیقت آگاه هستند که این پرچم، دومین پرچمی بود که برافراشته شد؛ پرچم اوّل بسیار کوچک بود و توسط دریاداران دیده نمیشد.
عکاس جو روزنتال، که جایزه پولیتزر را برای این تصویر به دست آورد، درست در زمان مناسب برای ثبت این تصویر به صحنه رسید.
ایو جیما، اولیّن بخش از خاک ملّی کشور ژاپن بود که توسط آمریکایی ها به اشغال در آمد- بنابراین، این منطقه به شدّت سنگربندی شده بود و به چهار روز جنگ خونین نیاز بود تا بتوان به بالای کوه سوریباچی رسید. جنگ یک ماه تمام ادامه یافت، که در آن سه نفر از برافراشتگان پرچم جان خود را از دست دادند.
در سال 1951، این تصویر برای ساختن مجسمه بنای یادبود جنگ در خارج از شهر واشنگتن دی. سی، توسط فیلیکس وِلدون، مورد استفاده قرار گرفت.
9) بمب اتمی مرد چاق، ژاپن، 1945
تصویر گرفته شده از یکی از B-29 های بکار برده شده در این حمله
عکس: ارتش ایالات متحده آمریکا
این عکس کلاسیک، به طور انکار ناپذیری یکی از مشهورترین عکس های جهان بشمار میآید.
این تصویری از انفجار هسته ای بر فراز ناکازاکی را به نمایش میگذارد که به عنوان ابر قارچی مرد چاق شناخته میشود.
این عکس در تاریخ 9 آگوست سال 1945 گرفته شده است. بمباران ژاپن توسط ایالات متحده آمریکا،در مراحل پایانی جنگ جهانی دوم، شهری با مساحت پنج کیلومتر را با خاک یکسان نمود و هفتاد هزار نفر بلافاصله و بسیاری دیگر به علّت در معرض قرار گرفتن در برابر این اشعه ها، در سال های بعد جان خود را از دست دادند.
در آن زمان، اخبار بمباران اتمیبه شدّت با استقبال مردم ایالات متحده مواجه شد و با این تصویر به سرعت و به طور گسترده به اطلاع عموم مردم رسید (و سانسور عکس هایی که مرگ و فداکاری انسان ها را نشان میداد). با این وجود، سالها بعد، مستندها و عکس هایی از این رویداد کشف شد و جهان از این تراژدی انسانی اطلاع یافت.
این عکس از آن زمان تا کنون، به نمادی برای نشان دادن ماهیت واقعی جنگ و پتانسیل مفرط اختراعات بشر تبدیل شده است.
8) دکتر فریتس کلاین در میان گوری دسته جمعی در بلزن ایستاده است
تصویر: اوکس. اچ (گروهبان)، واحد شماره 5 فیلم و عکس ارتش
در این عکس معروف، دکتر فریتس کلاین، پزشک اردوگاه، در میان یک گور دسته جمعی در اردوگاه کار اجباری برگن- بلزن ایستاده است؛
وظیفه اصلی او انتخاب زندانیان برای فرستادن به اتاق های گاز بود. از سال 1942 تا سال 1944، قطارهای حمل و نقل، یهودیان، رومانیایی ها، افراد مبتلا به انواع معلولیت ها، اسرای جنگی شوروی، همجنس گرایان، فرقه یهوهپ و دیگر مخالفان سیاسی و مذهبی را به "اردوگاه های کار اجباری" تحویل میدادند.
در این اردوگاه ها، پس از یک فرایند انتخاب، زندانیان به شیفت های کاری 12 تا 15 ساعته فرستاده میشدند و تنها لباس کار اجباری به تن و کفش های چوبی به پا میکردند.
زندانیان ضعیف تر، مسن تر، و جسورتر، مستقیما به اتاق های گاز فرستاده میشدند (جایی که مقصد نهایی همه بود) تا زنده با گاز کشته شوند. بدن های آنها یا در گورهای دسته جمعی دفن و یا در کوره ها سوزانده میشد.
حال این بحث وجود دارد که جهان چقدر در این رابطه میدانست- عکس هایی که چرخیدند و شایعاتی که گسترش یافتند- امّا سه سال زمان گذشت تا اقدامی در این زمینه صورت گرفت و تا این زمان، دو سوم جمعیت یهودیان اروپا از بین رفته بودند.
7) مقاومت غیر نظامیان، 1943
عکس از گزارش یورگن استروپ به هاینریش هیملر، از می1943
تصویر: عکاس ناشناخته گزارش استروپ
محله یهودی نشین ورشو در لهستان، بزرگترین منطقه اشغال شده در اروپا توسط نازی ها بود.
منطقه ای که در سال 1940 تاسیس شد و 400000 هزار یهودی در داخل دیوارهای محافظت شده و سیم های خاردار در محاصره بوده و زندگی میکردند که همواره بیماری، گرسنگی، حمله و قتل توسط ماموران نازی تلفات زیادی را برایشان به دنبال داشت؛ اما با این وجود، سازمان های زیر زمینی چون مدرسه، بیمارستان، پرورشگاه و امکانات تفریحی ایجاد شده بود.
عکس بالا، فرایند تلاش های مقاومت از سوی ساکنان ورشو در سال 1943 را نشان میدهد، که در آن نیروهای نازی سلاح های دست ساز و قاچاق در دست گرفته اند.
پس از این رویداد، 13000 هزار نفر در محله یهودی نشین جان خود را از دست دادند و بقیه دستگیر شده و به اردوگاه های کار اجباری فرستاده شدند.
تصویر بالا توسط یک سرباز نازی گرفته شده و در مطبوعات آلمان با عنوان "افرادی که به زور از کرجی های در حال فرار بیرون کشیده شدند" به چاپ رسید.
این عکس، بعدها به عنوان مدرکی در محکومیت افسران نازی در دادگاه نورنبرگ 1945- 1946 مورد استفاده قرار گرفت.
6) ساحل اوماها، روزی از روزهای سال 1944
تصویر: رابرت کاپا، 1944
رابرت کاپا، روزنامه نگار و عکاس جنگی مجارستانی، برای عکس هایی که در طول جنگ جهانی دوم گرفت مشهور است و به لطف تلاش های آنها، جهان توانست تا با گوشه ای از واقعیات جنگ آشنا شود.
این عکس، حمله ششم ژوئن سال 1944 به نورماندی را نشان میدهد که در اشغال نازی ها قرار داشت. این حمله توسط نیروهای انگلیسی، آمریکایی، کانادایی و فرانسه آزاد صورت گرفت.
توده مردم این تصویر را به عنوان عکسی "واقعی" از جنگ پذیرفتند و این به لطف ماهیت تیره عکس و لرزش های منسوب به دست عکاس میباشد. ولی درواقع عدم فوکوس از عکس نشان از لرزش دست یک عکاس جوان بی تجربه دارد.
مجله زندگی، که کاپا برای آن کار میکرد، به هر صورت تصمیم به انتشار این عکس گرفت؛ زیرا تلاش های سربازان نیروهای متفقین را نشان میداد که شنا کنان ساحل اوماها را میپوشاندند و این در حالی بود که در احاطه مسلسل و آتش توپخانه قرار داشتند.
این نوعی عکاسی است که غرور ملی را تغذیه میکند و تا به امروز افتخاری را برای سربازان سقوط کرده در بدترین جنگ ها به ارمغان آورده است.
5) سربازان در حال سقوط، جنگ داخلی اسپانیا، 1936
عکس سرباز وفادار در لحظه مرگ
تصویر: رابرت کاپا، 1936
"سرباز وفادار در لحظه مرگ" نام رسمی این عکس میباشد، که لحظه سقوط تیر خوردن یک سرباز را نشان میدهد و تقریبا با حالتی آهسته به زمین میافتد. گفته میشود که این مرد در حال سقوط، فدریکو بورل گارسیا است.
آزادی خواهی اسپانیایی و سربازی آشوب طلب در جنگ داخلی اسپانیا. تا سال 1970، این تصویر، به عنوان یکی از بدنام ترین و قابل توجه ترین عکس ها از دوران جنگ داخلی اسپانیا، مدّ نظر قرار داشت، هم در داخل اسپانیا (که توسط دولت فرانکو سانسور شده بود) و هم در خارج از کشور.
با این وجود، اعتبار این عکس که توسط کاپا گرفته شده، مورد تردید قرار گرفته است؛ و برخی اظهار داشته اند که این تصویر نمایشگاهی بوده و با مقدمه گرفته شده است.
در واقع، یک کتاب کامل، سایه های عکاسی، به این کار اختصاص یافت تا نشان دهد چنین عکس هایی جعلی میباشد.
4) ژنرال نگویان لون در حال اعدام یک زندانی ویت کنگی، 1968
تصویر: اِدی آدامز
این عکس که جایزه پولیتزر را نیز از آن خود کرده است، توسط اِدی آدامز گرفته شده است و یکی از معروف ترین عکس های جنگی تمام دوران میباشد.
مردی که اسلحه در دست دارد، ژنرال نگویان لون، رئیس پلیس ملی جمهوری ویتنام، در آن سالها است و مردی که قرار است به زودی بمیرد، سرباز ویت کنگی، نگویان وان لیم، میباشد/ داستان از این قرار بود که زندانی نزدیک خندقی با اجساد 34 افسر پلیس و وابستگان آنها پیدا شد؛ از جمله وابستگان ژنرال ...
غوغا و همهمه ای که این عکس ایجاد کرد، فصلی کامل را در جهان عکاسی خبری باز نمود: تصویری که ارزش هزار کلمه را دارد. "این عکس به سرعت تبدیل به نماد ضد جنگ شد"؛ امّا آدامز پاسخ داد: من ژنرال را با این عکس کشتم ... آنچه که عکس نگفته است این میباشد: اگر شما در آن زمان و مکان و روز بسیار گرم، در جای ژنرال بودید و پسر به اصطلاح بدی را دستگیر میکردید که یک، دو، یا سه سرباز آمریکایی را از بین برده بود؟"
3) مجسمه صدام حسین در بغداد سرنگون میشود، 2003
تصویر: ارتش ناشناخته ایالات متحده آمریکا یا بخش استخدامی وزارت دفاع
این عکس، که تازه ترین مورد از این مجموعه میباشد، تاثیر نمادین قابل توجهی از خود بر جای گذاشته است که به عنوان نمادی از قدرت همه جانبه، تفکر شخصیتی صدام فرهنگ عراقی را بر انگیخت
مجسمه ها، پرتره ها و تصاویر او به افتخارش، در همه جای کشور ساخته شد و صورت او در همه جا به نمایش در میآمد، از نمای ساختمان ها، مدارس و فرودگاه ها گرفته تا روی پول ملی کشور. هنگامیکه رژیم صدام حسین در سال 2003، با حمله ای به رهبری آمریکا در عملیاتی با نام "آزادسازی عراق" سقوط کرد، تصاویری از تخریب مجسمه بزرگ صدام در بغداد در سطحی جهانی از تلویزیون پخش شد.
تخریب همه تصاویر این مرد در دستان شهروندان عراقی، به معنای پایان نماد دوره ترس و وحشت و آغاز دوران صلح بود. با این حال، با وجود دستگیری، محاکمه و متعاقب آن اعدام صدام در سال های بعد، صلح هنوز به عراق وارد نشده است.
2) زنده سوختن در ویتنام، 1972
این عکس در ترانگ بانگ گرفته شده است
تصویر: هیون کانگ یوت
این عکس یکی از ترسناک ترین و دردآورترین تصاویری است که تاریخ مدرن به خود دیده است. دختر برهنه در مرکز تصویر، پان سی کیم، قربانی حمله بمب های آتش زای ویتنام جنوبی است؛ او در حال فرار از مکانی است که این بمب ها در آنجا فرود آمده اند و این در حالی است که به طور زنده در حال سوختن است.
در سال 1972، هواپیماهای ویتنام جنوبی در توافق با ارتش ایالات متحده آمریکا، بمبی آتش زا را بر روی روستای ترانگ بانگ انداخت، که در آن زمان توسط نیروهای ویتنام شمالی اشغال شده بود. این عکس، جایزه پولیتزر را برای عکاس خود، هیون کانگ به ارمغان آورد؛ با وجود شک هایی که در رابطه با صحّت آن از سوی مردم و رئیس جمهور وقت آمریکا، نیکسون مطرح شده بود اما او با مقاومت، این اشتباه خام عموم را به اثبات رساند؛ این عکاس، جزئیات بیمارستان کوچک بارکسی در سایگون که در آن پان کیم 9 ساله، برای مدّت چهارده ماه بود که تحت درمان قرار داشت را به تصویر کشید.
سرانجام دختر 9 ساله جان سالم به در بُرد و بنیانگذار بنیاد پان کیم در سال 1997 شد؛ بنیادی که کمک های پزشکی و روانی به کودکان قربانی جنگ ارائه میدهد.
1) تصویری که بیشترین تاثیر را در تمام دوران بر جای گذاشته است، 1945
در تاریخ 23 فوریه سال 1945 گرفته شده است.
تصویر: جو روزنتال
بالا بردن پرچم در ایو جیما، شاید مشهورترین عکس جنگی باشد که تاکنون گرفته شده است. این تصویر توسط پنج تفنگدار دریایی ایالات متحده آمریکا و یک پزشکیار دریایی در سال 1945 و در بالای کوه سوریباچی برافراشته شده است. عدّه کمی از این حقیقت آگاه هستند که این پرچم، دومین پرچمی بود که برافراشته شد؛ پرچم اوّل بسیار کوچک بود و توسط دریاداران دیده نمیشد.
عکاس جو روزنتال، که جایزه پولیتزر را برای این تصویر به دست آورد، درست در زمان مناسب برای ثبت این تصویر به صحنه رسید.
ایو جیما، اولیّن بخش از خاک ملّی کشور ژاپن بود که توسط آمریکایی ها به اشغال در آمد- بنابراین، این منطقه به شدّت سنگربندی شده بود و به چهار روز جنگ خونین نیاز بود تا بتوان به بالای کوه سوریباچی رسید. جنگ یک ماه تمام ادامه یافت، که در آن سه نفر از برافراشتگان پرچم جان خود را از دست دادند.
در سال 1951، این تصویر برای ساختن مجسمه بنای یادبود جنگ در خارج از شهر واشنگتن دی. سی، توسط فیلیکس وِلدون، مورد استفاده قرار گرفت.