10-03-2019، 13:23
«خبر بالا رفتن بودجههای فیلمهای مستند با شیب ملایم از سوی مرکز گسترش پخش شده است اما سینمای مستند به پرش در اعتبار ساخت مستندها نیاز دارد.»
پژمان مظاهریپور مستندساز با انتشار متنی در تحلیل بودجهی سینمای مستند که در اختیار ایسنا گذاشته آورده است: «سیاست شفاف سازی سازمان سینمایی در بخش سینمای مستند عملی شد؛ با توجه به انتشار جدول عملکرد ۹ ماهه سال ۱۳۹۷ مرکز گسترش سینمای مستند و انیمیشن؛ حالا میتوان درباره هزینههای تولید سینمای مستند با عدد و رقم صحبت کرد. اعتبار تولید مستند در سال ۱۳۹۷ از ۱۰ میلیون تومان برای هر فیلم شروع میشود و به ۲۲۵ میلیون تومان برای هر فیلم مستند میرسد، در بهترین شکل ۲۲۵ میلیون تومان روی یک مستند سرمایهگذاری میشود اما چرا تا این اندازه کم؟واقعیتهای اقتصادی امروز کشور در اعتبار سنجی فیلمهای مستند رعایت نمیشود. برآوردها واقعی است اما اعتبار مرکز گسترش در سطحی نیست که بتواند پاسخگوی اقتصاد افسار گسیخته تولید فیلم مستند در ایران امروز باشد. بنا به آمار منتشر شده در ۹ ماه اول سال ۱۳۹۷ نزدیک به ۹ میلیارد تومان در مرکزگسترش هزینه شده که تنها بخشی از آن به تولید فیلم مستند مربوط است. تولید فیلم انیمیشن و کمک به جشنوارهها و هزینههای پشتیبانی و اعتبار جشنوارهی حقیقت در بخشی از این اعتبار است.
بر اساس دفتر چه سیاستهای سینمایی سال ۱۳۹۵ مرکز گسترش موظف به تولید ۸۲ فیلم مستند در سال است. اکنون سئوال این است که با این اعتبار و این شرح وظایف و وضعیت اقتصادی که همه آن را از نزدیک لمس میکنند، چگونه این امر امکانپذیر است؟
مبلغ میانگین اعتبار اختصاص داده شده به یک فیلم مستند حدود ۷۰ میلیون تومان است. (ما به میزان مشارکت و درصد فیلمساز و مرکز کاری نداریم که اگر بخواهیم وارد آن بحث شویم از نظر حقوقی جای سئوال دارد) اکنون مستند ساز باید با این پول فیلم بسازد. اول آنکه تولید فیلمهای مستند در یک قالب زمانی مشخص نمیگنجند، برخی از موضوعها نیاز به چند سال کار دارند. فیلمهای مستند با دو ماه فیلمبرداری و دوماه پیش تولید و دوماه پس از تولید به نتیجه نمیرسند. (البته که مواردی هم هست که به این نتیجه می رسد) اما باید میانگین زمان برای تولید یک اثر مستند را در نظر داشت البته در واقعیت و نه بر روی کاغذ و محاسبههای تشریحی. اکنون فیلمساز با چه پولی تحقیق کند و متن بنویسد؟ و با چه پولی فیلم را بسازد؟ و مهمتر از همه با چه پولی زندگی کند؟ پاسخ توجیه کننده به این سوال بسیار داده شده اما واقعیت را توجیه نمیکند.
باید مشخص شود که برآورد واقعی یک فیلم مستند بصورت عادی چقدر است؟ باید تحقیق و پژوهش مبتنی بر واقعیت و سند داشته باشیم. پژوهش و نگارش فیلمنامه مستند وقت و زمان و هزینه میخواهد، باید گروه تولید کامل باشد. فیلمبرداری خوب. صدای خوب و امکان برای تعداد روز کافی جهت فیلمبرداری جزو بایدهای تولید است و بعد تدوین و صداگذاری حرفهای باید انجام شود. تمام اینها را بخواهیم درست و با استاندارد انجام بدهیم در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان هزینه در بر دارد. برای یک فیلم عادی و ساده مستند و نه پروژه فاخر. پروژههای فاخر را اول معنا کنیم و بعد بر اساس نیاز کشور ببینیم لازم است که ساخته شوند یا نه.
اکنون سئوال این است که از بودجه بیش از دویست میلیارد تومان سازمان سینمایی چرا فقط ۹ میلیارد در طی ۹ ماه به سینمای مستند اختصاص داده شده است؟ و بقیه صرف سینمای داستانگو و حاشیههای آن میشود. یعنی فقط یک بیستم اعتبار دولتی به سینمای مستند میرسد؟ اینکه خوب نیست.
انتشار جدولهای عملکرد مالی سازمان سینمایی را از طرف ریاست جدید آن باید به فال نیک گرفت. چون تابه حال چنین اتفاقی نیافتاده بود، پیش از این قول داده بودند، اما انجام نشده بود. پس میتوان به اینکه چه باید کرد هم فکر کنیم و امیدوار باشیم.
به نظر میرسد در خصوص فیلم مستند ابتداء باید ساختار مرکز گسترش نقد شود. توجه کنید گفتم نقد شود و نه اینکه منحل شود. ساختار این مرکز متعلق به بیش از ده سال گذشته است و سینمای مستند ما در همه ابعاد در طی این ده سال پیشرفت داشته و باید که ساختار مرکز متولی آن در وزارت ارشاد هم به روز رسانی شود. سئوال از چرایی حضور تولید فیلمهای انیمیشن و یکی شدن بودجه فیلمسازی مستند به همراه انیمیشن بحث خوبی است. شاید ایجاد ساز و کار مستقل تولید برای فیلم های انیمیشن و مستند نتیجه خوبی به همراه داشته باشد.
دوم امکان برآورد واقعی برای فیلمهای مستند است چون همواره برآوردهای نوشته شده توسط مستند سازها به کمتر از نصف آنچه پیشنهاد میکنند، تقلیل مییابد پس مستند سازها در بسیاری از موارد دچار خود سانسوری اقتصادی هستند بخصوص درباره دستمزد خود. به عنوان مثال قرار است فیلمی با ۱۰۰ میلیون تومان ساخته شود اما دستمزد کارگردانی که قرار است شش ماه یا یک سال روی فیلم کار کند لحاظ نمیشود حتی در حد کارگر ساده. پس ابتدا فیلم را واقعی برآورد کنیم و بعد ببینیم مرکز گسترش چقدر توان پرداخت دارد؟ شاید اینگونه بازارهای دیگر هم فعال شوند بخصوص پخش فیلم مستند.
سوم بالا بردن اعتبار مرکز گسترش است. خبر بالا رفتن بودجههای فیلمهای مستند با شیب ملایم از سوی مرکز گسترش پخش شده است اما سینمای مستند به پرش در اعتبار ساخت مستندها نیاز دارد. اجازه بدهید بودجه دو فیلم داستانی صرف ساخت فیلم مستند شود. نتیجه آن قطعاً از سینمای داستانی موثرتر است؛ شایسته است بودجه عمومی کشور در شرایط مطلوب هزینه شود و نه در جایی که فایدهای ندارد.
چهارم بحث پخش در سینمای مستند ایران است که همواره مغفول بوده و کمترین سرمایهگذاری و توجه به آن شده است که در صورت عملیاتی شدن میتوان به افق فعال شدن بخش خصوصی نیز در این عرصه امیدوار شد.
در پایان امیدوار هستیم در بودجه ۱۳۹۸ سینمایی کشور، سینمای مستند جایی را که شایسته است بدست بیاورد و مستند سازان حرفهای امکان تولید داشته باشند.»