امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان @ ...تقوا#

#1
شاگردی از عابدی پرسید::hibiscus:



Confusedparkles:تقوا را برایم توصیف کن؟

عابد گفت:

Confusedparkles:اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود مجبور به گذر شدی چه می کنی؟



شاگرد گفت:

پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه می روم تا خود را حفظ کنم.



عابد گفت:

در دنیا نیز چنین کن تقوا همین است



از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار

زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.
ایمان به خدا اعتماد می‌آفریند،
حتی زمانی که نقشه‌های او را نفهمی!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان @   ...تقوا# 1
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان