24-11-2017، 21:18
توو روزگار من که نفس زندانیه
لعنت به من اگه نجنگم یه ثانیه
امروز همینه زندگیم رو آبه
تمرین غرق شدن میکنم مادر
من کلی حس طلب دارم پشت هر نگام
کلی أ قصد توو صف هنوز بازه دست
شما نمیدونید اسم واقعیم چیه
یا این که این شعرارو میخونه اصلا کیه
تویی که توو شهرِ خفه خونی لال
یه توئه مصلحت خواه با گوش های کر
توئه بی ثمر ، توئه خاک نشین ، توئه بی خطر
تو نفهمیدی نه ، تو که چسبیدی به ریشت أ ترس برگت
واسم مهم نیست زندگی یا حتی مرگت
فهمیدم با صدای باد ، ریشه زنجیره برگه با نقاب خاک
نمیدونی مادر چه تلخه این سفر
اگه نزنم به راه یه بازنده ـَم
من تا ابد با غیابم پیشت حاضرم
شرط های عمرمو رو نرم نمیبندم
واسه تحقیر زجه های این تنم
من خاموشه بهترینه بهترین منم
این من نیست صدای قافله ـَس
از این جا تا اونجا که منم کلی فاصله ـَس
رودهای درد ، جریانِ مرگ
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
با سوزهای سرد ، به نا کجا ببر
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
رودهای درد ، جریانِ مرگ
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
با سوزهای سرد ، به نا کجا ببر
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
موج های خروشان ، دریا کوه ها دامنه ها
قصر پریا ، تریاق من رویین تنم نگاه کن دریاب
پادزهر جاده های پر از سرما
من توو حجاب نمیمیرم
فقط یه سرفه بالا میاره همه عمرمو رو عرفت
پدرم مادرم برادرم درست بلعیدی
نوش جونت هرچی افتخاره شغله
لباسمم بکَن تنم یه سربه ، یه سرطان که لخته
به قول قرص پشت پیرهای خم
شب بگ* تا صبح بعد سیر پا بشم
بازم درد بده که بی مایه فتیره
که توله کفتار نگه شیر ناله کرد
علی نمیمونه علیل لالِ درد
دل بهت ندادم ذلیل پاره شم نباشی
یه قطرم جدا میشم از رودهای خشمت
من پروازه قله ام ، کوه پایه پشمه
مادرم کجاست لالا لالا
من شریانه شرارتم به جایِ شرمت
با توئم سربازه حرفه ای جنگ
ترسو ترین شجاعه قصه بی درنگ
شمشیر من سنگینه واست
مضحک ترین شوخیه زندگیه من
رودهای درد ، جریانِ مرگ
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
با سوزهای سرد ، به نا کجا ببر
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
رودهای درد ، جریانِ مرگ
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
سوزهای سرد ، به نا کجا ببر
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
لعنت به من اگه نجنگم یه ثانیه
امروز همینه زندگیم رو آبه
تمرین غرق شدن میکنم مادر
من کلی حس طلب دارم پشت هر نگام
کلی أ قصد توو صف هنوز بازه دست
شما نمیدونید اسم واقعیم چیه
یا این که این شعرارو میخونه اصلا کیه
تویی که توو شهرِ خفه خونی لال
یه توئه مصلحت خواه با گوش های کر
توئه بی ثمر ، توئه خاک نشین ، توئه بی خطر
تو نفهمیدی نه ، تو که چسبیدی به ریشت أ ترس برگت
واسم مهم نیست زندگی یا حتی مرگت
فهمیدم با صدای باد ، ریشه زنجیره برگه با نقاب خاک
نمیدونی مادر چه تلخه این سفر
اگه نزنم به راه یه بازنده ـَم
من تا ابد با غیابم پیشت حاضرم
شرط های عمرمو رو نرم نمیبندم
واسه تحقیر زجه های این تنم
من خاموشه بهترینه بهترین منم
این من نیست صدای قافله ـَس
از این جا تا اونجا که منم کلی فاصله ـَس
رودهای درد ، جریانِ مرگ
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
با سوزهای سرد ، به نا کجا ببر
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
رودهای درد ، جریانِ مرگ
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
با سوزهای سرد ، به نا کجا ببر
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
موج های خروشان ، دریا کوه ها دامنه ها
قصر پریا ، تریاق من رویین تنم نگاه کن دریاب
پادزهر جاده های پر از سرما
من توو حجاب نمیمیرم
فقط یه سرفه بالا میاره همه عمرمو رو عرفت
پدرم مادرم برادرم درست بلعیدی
نوش جونت هرچی افتخاره شغله
لباسمم بکَن تنم یه سربه ، یه سرطان که لخته
به قول قرص پشت پیرهای خم
شب بگ* تا صبح بعد سیر پا بشم
بازم درد بده که بی مایه فتیره
که توله کفتار نگه شیر ناله کرد
علی نمیمونه علیل لالِ درد
دل بهت ندادم ذلیل پاره شم نباشی
یه قطرم جدا میشم از رودهای خشمت
من پروازه قله ام ، کوه پایه پشمه
مادرم کجاست لالا لالا
من شریانه شرارتم به جایِ شرمت
با توئم سربازه حرفه ای جنگ
ترسو ترین شجاعه قصه بی درنگ
شمشیر من سنگینه واست
مضحک ترین شوخیه زندگیه من
رودهای درد ، جریانِ مرگ
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
با سوزهای سرد ، به نا کجا ببر
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
رودهای درد ، جریانِ مرگ
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ
سوزهای سرد ، به نا کجا ببر
حالا حالا حالا حالا حالا حالم سنگ