30-03-2017، 10:01
کوروش کبیر، سلام
من یکی از فرزندان ایران هستم. همان ایرانی که در راه گسترش مرزهای جغرافیایی اش کوشیدی و عدل و داد را در آن بسط دادی. چند وقتی است که مساله ای ذهنم را به خود مشغول کرده است. گفتم که شاید بد نباشد این مساله را با تو که اولین منشور حقوق بشر را نوشته ای، در میان بگذارم.
کوروش جان
تی شرت های جدید اسرائیل را دیده ای؟ همان هایی که بر تن جوانان یهودی است و رویش نوشته شده است: ((با کشتن زنان حامله با یک تیر دو نشان بزنید)). حتما می پرسی که این موضوع چه ربطی به تو دارد. تویی که همواره بر طبل دوستی و آرامش با اقوام مختلف و ملت های دیگر زده ای. کمی صبر داشته باش. اینقدر عجله نکن. ربطش را به زودی برایت روشن می کنم. من که ندیده ام ولی شنیده ام که در زمان تو، قوم آشوری ها، یهودیان را شکنجه می دادند و آنها را به زندان می افکنده اند. در این اوضاع تو مانند فرشته نجات، به کمک آنها شتافته ای و آنها را از آن رنج و محنت بی حد و حصر رها ساخته ای. درست است که می گویند شنیدن کی بود مانند دیدن اما خداوکیلی وقتی برای اولین بار این مطلب را شنیدم، خیلی برایم لذت بخش بود. بگذار راحت تر بگویم، کلی حال کردم. به خودم بالیدم که بر روی خاکی زندگی می کنم که مردان و زنان دلاور و عدل گستری چون تو بر روی آن زندگی می کرده اند. خوشحال شدم که برای تو انسانیت در درجه بالایی قرار داشته است و برای همگان، اعم از یهود و نصاری و زردشتی و عرب و عجم و غیره، ارزش یکسانی قائل بودی. تو هیچوقت -حتی یک لحظه- هم به ذهنت خطور ندادی که به خاطر یهودی بودن آن قوم، از وظیفه انسانی ات که همانا نجات جان مظلومان-با هر مسلک و قومیتی که دارند- است، سر باز زنی. درود بر تو. الحق که شایسته احترام و تکریم هستی.
کوروش بزرگوار
نمی خواهم خاطر عزیزت را ناراحت کنم اما مسله ای هست که باید با تو در میان بگذارم. می دانم ناراحت کننده است اما بیان ان ضروری است. بعد از تو، یعنی بعد از آنکه به دیار باقی شتافتی و ایران پهناور را به فرزندانت واگذار کردی، همان یهودیانی که تو جانشان را نجات داده بودی و آزادشان کرده بودی، علیه حکومت تو خدعه و نیرنگ کردند. فرزندان سست عنصر و هوسبازت را به اندکی عشوه زنانه فریفتند و اختیار ملک و حکومت را در اختیار گرفتند. می پرسی چگونه؟ باز هم که بیتابی کردی. اندکی صبر کن. خودت خواهی فهمید. ماجرا از این قرار بوده است که وشتی، ملکه ایران و همسر خشایارشا، شوهرش را از حمله به یونان باز می دارد و او را از این کار که باعث ریخته شدن خون بی گناهان می شود، باز می دارد. خشایارشا از این کار وشتی عصبانی می شود و او را از مقام ملکه بودن، عزل می کند. در این میان، یک یهودی پرنفوذ به نام مردخای، دخترش را به دربار شاهنشاهی می برد و او را به جای ملکه معرفی می کند. در واقع آن دختر یهود-که نامش استر است- با دروغ هایی که به هم می بافد و با کرشمه هایی که برای نواده سست عنصرت می آید، او را می فریبد و به عنوان ملکه امپراتوری عظیم ایران انتخاب می شود و عمویش-همان مردخای- را به عنوان وزیر اعظم برمی گزیند. عظمت فاجعه را درک کردی؟ یعنی از 3 نفر اول حکومت-پادشاه،ملکه،وزیر اعظم- دو نفرشان یهودی می شوند. بعدها هم استر کم کم یهودی بودن خود را آشکار می کند و با زبان چرب و نرمش، خشایارشا را می فریبد و او را به ایین یهود دعوت می کند و او نیز می پذیرد. یعنی حکومت عظیم پارس با خدعه و نیرنگ، به تصرف یهودیان در می آید. مساله مهم تر این است که استر، خشایارشا را مجبور می کند که به یونان حمله کند و آنجا را تصرف کند. در این میان یک فاجعه هولناک هم ثبت می شود: هزاران ایرانی که مخالف این کشت و کشتار بودند، به تحریک استر و توسط خشایارشا، قتل عام می شوند. این اتفاق در سیزدهمین روز از ماه اول سال اتفاق افتاده است. این حادثه به قدری هولناک است که هنوز بعد از گذشت 2500 سال، این روز نحس پنداشته می شود و ایرانیان ان را بدیمن و نامیمون می دانند. (+)
کوروش عزیز
می دانم که خاطر عزیزت ناراحت شده است اما متاسفانه باید بگویم که این، تمام ماجرا نیست. همان یهودیانی که تو نجاتشان دادی، اکنون در جایی دیگر مشغول سلاخی کودکان و زنان بی گناهی هستند که تنها جرمشان، عرب بودنشان است. تهوع آور است. کسانی که بدون در نظر گرفتن نژادشان توسط تو آزاد شدند و در زمین گسترش یافتند، اکنون افرادی را فقط به جرم عرب بودن، از دم تیغ می گذرانند. حالا فهمیدی ماجرای آن تی شرت، چه ربطی به تو دارد؟
کوروش بزرگوار
می دانید از همه مصیبت بار و غمبار تر چیست؟ اینکه عده ای از مردمان خاک پاک ایران، آن مردم را به جرم اینکه ایرانی نیستند، شایسته این عقوبت وحشتناک می دانند. باور می کنی؟ باور می کنی که فرزندان تو-تویی که نژاد انسان ها برایت کوچکترین ارزشی نداشت- روی به نژادپرستی آورده اند؟ آن هم با سواستفاده از نام تو؟ از اینکه آرامش چندین هزارساله ات را بهم زدم، عذرخواهی می کنم. تو بهترین کسی بودی که می توانستم این رنج و مرارت را برایش بازگو کنم. می دانم که قلب بزرگت از این همه سفاکی به درد آمده است. می دانم که به خواب هم نمی دیدی که این قوم گمراه، روزی تاج و تخت تو را در قبضه خود بگیرند و قرن ها بعد، خون مردمان بی گناه را در شیشه کنند. چه می توان گفت وقتی بر روی تی شرت های فرزندانشان تبلیغ می کنند که زن های حامله را نشانه بروید. پس آن منشوری که تو برای صیانت از کرامت انسان ها تنظیم کرده ای، به چه درد می خورد.
کوروش کبیر
آرام بخواب. منشور حقوق بشرت در سازمان ملل، جنب در اصلی شورای امنیت است. شورای امنیت همان جایی است که وظیفه حفظ امنیت اسرائیل را بر عهده دارد. تجانس جالبی است. منشور تو دستاویزی برای قتل عام زنان و کودکان شده است. آرام بخواب کوروش. آرام بخواب که اسرائیل بیدار است.