14-02-2016، 9:54
چتر دود دیگر فقط بر سر تهران گسترده نشده است و شهرهای بزرگ دیگری مثل اصفهان، اراک و حتی تبریز و ارومیه را هم در سایه تاریک خود پنهان کرده است. شرایط این روزها، شبیه فیلم های تخیلی است که افراد با ترس و لرز به مکان های دیگر سرک می کشند تا شاید جایی بهتر یا موقعیتی امن تر برای زندگی پیدا کنند، در صورتی که از دست دودهای دودهای حاصل از سوخت و آلودگی های دیگر که اکسیژن هوا را می بلعند و دی اکسید کربن و سرب به ما هدیه می دهند، نمی توان فرار کرد.
در کنار تمام معضلات جسمی که نتیجه آلودگی هوا است، روان ما نیز قربانی این چتر سیاه شده. در ادامه «حسن عسگری فر»، روانشناس در مورد این معضل بزرگ و مرگ و میرهای ناشی از این مشکل از جنبه روانشناسی صحبت می کند.
چرا مشکل برای همیشه حل نمی شود؟
مقاله ها، تحقیقات، پژوهش ها، سمینارها و گفتگوهای زیادی هر سال در مورد حل فقط همین یک معضل، نوشته و برگزار می شوند و روی کاغذ خروجی های بسیاری هم دارند اما معضل همچنان سر جای خودش باقی است. البته بی تردید این به معنای کار نکردن و مدیریت نکردن و به فکر نبودن مسئولین نیست بلکه حاشیه های بسیاری این امر را غیرممکن می کنند.
وسعت و گسترش شهرنشینی، کثرت خودروها و موتورهای فاقد استاندارد و پرمصرف، سوخت های غیراستاندارد و عدم توجه مردم به سالم بودن خودروی شان و محدودیت امکانات هم چاشنی های باقی ماندن این وضعیت مخرب هستند. همچنین این عوامل، مدیریت شرایط موجود را در هاله ای از ابهام فرو برده است و همین ابهامات و مجهولات تاثیر کلانی بر بهداشت روانی آدم ها می گذارد.
آیا بهداشت روانی دارید؟
بهداشت روانی یعنی قبول این امر که «من می توانم شرایط پیرامونم را کنترل و آن را مدیریت کنم.» اما خلاف این امر یعنی باور اینکه در کنترل شرایط ناتوانم و این ناتوانی باعث ایجاد ترس درونی می شود که به دنبال آن، این افکار هم در ذهن فرد نقش می بندد «باید بنشینم تا ببینم چه پیش می آید و چه بلایی بر سرمان نازل می شود.» این به معنی زندگی در شرایط یا موقعیتی پر استرس و استمرار این احساس است که ناشی از عدم تاثیرگذاری «من» است.
چطور روی خلق ما تاثیر می گذارد؟
شاید بارزترین و مشهودترین علائم قابل مشاهده در کلان شهرهای آلوده، بروز علائم خلقی و رفتاری است. کمبود اکسیژن ایجاد کننده رخوت، سستی و بی حالی در افراد است اما کمبود اکسیژنی که دی اکسید کربن جایگزین آن شده باشد، ایجاد مسمومیت می کند! این مسمومیت خود مولد تحریک پذیری، عصبانیت، خشم، نوسان خلق، عدم مدیریت و کنترل شرایط روحی و افزایش پرخاشگری می شود.
پرخاشگری در کلان شهرها بیداد می کند!
بر اساس پژوهش های مدون و مشهودی که به کرات از طرف سازمان های مرتبط صورت گرفته، بخصوص در کلان شهرهای ما پرخاشگری و عدم کنترل خشم و عصبانیت بسیار بالاست. البته این امر جدای از عامل های دیگری مثل فشارهای اقتصادی، بیکاری و ترس از آینده است که جزو سایر عوامل موثر بر خشم به شمار می آیند.
همچنین کاهش تحمل و تحریک پذیری، به انعطاف رفتاری و سازگاری آسیب می زند و افراد متاثر از شرایط مسموم محل رفت و آمد و زندگی شان، رفتارهایی پرتنش و پرخاشگرانه نشان می دهند که به معنای مسمومیت سیستم عصبی و جلوگیری از انتقال درست پیام ها به مغز است. به همین دلیل واکنش های رفتاری، خلقی، فیزیکی و هیجانی غیرمتعارف و نابهنجار از طرف ساکنین این موقعیت ها بروز می کند.
ترس پنهانی خطرناک است!
جالب تر از مواردی که تا اینجا گفته شد، ترس های پنهانی است که از آگاه شدن از شرایط موجودی که در آن زندگی می کنیم حادث می شود. می شنویم که در شرایط آلودگی هوا ممکن است دچار آسیب هایی چون سکته های قلبی یا مغزی، مشکلات تنفسی یا اختلالاتی مثل تندخویی، پرخاشگری، تحریک پذیری و شرایط دچار شدن به استرس و اضطراب و غیره شویم و خود این امر مولد ترس و استرس است. فراموش نکنیم استرس مستمر از عوامل بسیار موثر در تضعیف سیستم دفاعی بدن است و چون استرس محصول شرایط اضطرابی است، ممکن است فرد را با مشکل اساسی مواجه کند.
خودبیمارانگاری چیست؟
«خود بیمارانگاری» یعنی ترس از بیمار شدن یا بیمار بودن که یک بیماری عصبی است که به نگرانی مفرط در مورد بیماری یا تندرستی خود اطلاق می شود. به بیان دیگر، تغییر غیرواقعی احساس ها و علائم جسمی که باعث نوعی وسواس فکری در باب بیمار بودن یا بیمار شدن است که یک بیماری جدی اطلاق می شود (البته عمدتا هیچ نشانه یا علامت واقعی هم وجود ندارد و این بیماری جزو گروه بیماری های روانشناختی است و به معنای ترس بی دلیل روانی است که علل ریشه ای ناخودآگاه دارد اما در مبحث ما، منظور، ترس از بیمار شدن با وجود علائم قابل مشاهده است)؛ یعنی شرایط مبهم و مجهول توان مدیریت ما را بر موقعیتی که در آن زندگی می کنیم، تضعیف می کند چون پارامترهایی وجود دارد که دست ما نیستند و همین فقدان کنترل شرایط ما را در مدیریت بحران یا مدیریت شرایط بهداشت روانی، تضعیف می کند و باور به بیمار شدن خود یا عزیزانمان را قوت می بخشد.
از سوی دیگر ترس از آسیب پذیری عزیزانی مثل فرزندان یا همسر و غیره و بخصوص در زنان باردار، ترس از آسیب جسمی یا روانی کودکی که در رحم دارند یا سقط جنین، در صورتی که استمرار داشته باشد یا شرایط اضطرابی و استرسی تشدید شود، می تواند موقعیت های وسواسی، اضطرابی و فرسایشی ذهنی و روانی را به وجود آورد.
همچنین به دنبال این ترس ها، واکنش های رفتاری نابهنجار را که خود تحکیم بخش شرایط روانی غیرمتعارف است، برای فرد یا افراد رقم می زند. مطلع شدن از خبرهای ضد و نقیضی که از منابع رسمی و غیررسمی در مورد مرگ و میرهای حاصل از شرایط بد آب و هوایی شنیده می شود، در تشدید شرایط دخیل بوده و بهداشت روانی افراد را به خطر می اندازد.
شایعه پراکنی چه عوارضی را به دنبال دارد؟
تروما یعنی ضربه یا آسیب روانی که بر اثر تجربه یک موقعیت به شدت آسیب زا به وجود می آید. البته گاهی نه خود موقعیت بلکه خبرهای درست و غلطی که به لحاظ عدم اطلاع رسانی درست، شکل و شمایل دیگری پیدا می کند و ما به آن شایعه می گوییم در این امر دخیل هستند.
این شایعات آنقدر قوت و قدرت پیدا می کنند که شکل واقعی به خود می گیرند و چون منابع اصلی در مقابل شیوع شایعه سکوت می کنند، باورپذیری شایعه را شدت می دهند. به عنوان مثال، افزایش مرگ و میر در شرایط آلودگی هوا یا آسیب پذیری بسیار زیاد مادران باردار و فرزندی که در رحم دارند و موارد مشابه همگی با توجه به بالا بودن منابع خبری نامعتبر (سایت ها، اپلیکیشن ها و روزنامه های زرد و غیره) می توانند حکم تروما یا ضربه روانی مهلک را برای افراد داشته باشند.
محیط خانه را آرام نگه دارید!
کشور ما رتبه نخست مرگ و میر در باب سکته های قلبی را دارد و معنی آن این است که شناخت موقعیتی که در آن زندگی می کنیم، مهم است. طبیعتا در شهرهای بزرگ و پر جمعیت، جدای از آلودگی هوا، آلودگی های صوتی و دیداری هم جزو محرک های قوی هستند که می توانند شرایط روحی ما را تحت الشعاع قرار دهند، پس مدیریت ارتباط و مدیریت شرایط حضور در بیرون از خانه بسیار مهم است؛ یعنی شاید ما مجبور به کار کردن در بیرون از خانه باشیم اما باید سعی کنیم در شرایط اضطرار، موقعیتی را فراهم آوریم که حضور در منزل و در کنار هم بودن باب میل و جذاب باشد (یعنی برای فرار از منزل به محیط های آلوده پناه نیاوریم.)
اعضای یک خانواده باید مشوق و حمایتگر هم باشند، پس برای حضور کمرنگ تر در بیرون از منزل که گاهی اجتناب ناپذیر است، فضای خانه و ارتباطات بین فردی را گسترش بدهیم و پر رنگ کنیم. کنار گذاشتن گوشی های همراه در منزل و افزایش توجهات عاطفی، ارتباطات بین فردی اعضا را گسترش می دهد و خانه را محیطی امن و جذاب می کند. افراد و به خصوص آنهایی که بیرون از خانه کار می کنند، ناخواسته بیشتر در موقعیت های آسیب زا هستند، پس در صورت مشاهده تغییرات خلقی در آنها کمی صبور باشید تا شرایط خلقی افراد رد منزل ترمیم شود. همچنین نسبت به پرخاشگری های آنی و لحظه ای افراد در چنین موقعیت هایی مقابل به مثل نکنیم.
مراعات خانم های باردار لازم است
در صورتی که خانم بارداری در جمع حضور دارد از بیان اطلاعاتی که منبع مشخصی ندارند و صرفا شایعه محسوب می شوند به جد خودداری کنیم، چرا که این شایعات باعث بروز اضطراب در او می شود. تنهایی در روزهای آلوده به شما آسیب می رساند! زندگی شهرنشینی و وسعت مناطق آلوده، دیگر جایی به نام مناطق خوش آب و هوا برای ما باقی نمی گذارد، پس سعی کنید به جای بیرون رفتن از منزل، در جمع خانوادگی بودن را انتخاب کنیم.
فراموش نکنیم هر چه ما تنهاتر باشیم، آسیب پذیرتر هستیم و هر چه کثرت ارتباطی، به خصوص ارتباطات فامیلی داشته باشیم، احساس امنیت و رضایت بیشتری می کنیم و به همان نسبت ترس های پنهان مان، کمرنگ تر می شود.
از خودتان مراقبت کنید تا بقیه هم مراقب باشند
نکات زیادی برای داشتن خانواده آرام و خوشحال وجود دارد اما در شرایط بحرانی آلودگی هوا بعضی از این نکته ها بیشتر به کار می آیند. یک یاز مواردی که برای داشتن خانواده سالم و آرام به آن توصیه شده این است که هر یک از اعضای خانواده برای خودشان وقت بگذارند. در شرایطی که بحرانی است می توان وقت گذاشتن را به طور مشخص به معنی مراقبت از سلامت فردی تعبیر کرد. شاید فکر کنید هر کسی می داند که باید از خودش مراقبت کند اما وقتی پای خانواده وسط باشد معنی مراقبت از خود هم تغییر پیدا می کند.
اگر هر کدام از اعضای خانواده خودشان را موظف کنند تا نکات مربوط به سلامت را رعایت کنند در وهله اول ترسی که از بیماری خودشان دارند را کاهش خواهند داد و بعد باعث تخفیف این استرس در اطرافیان شان می شوند. با خودمراقبتی خیال همه اعضای خانواده راحت می شود که در مقابل هوای آلوده می توان خطرات تهدیدکننده خود و خانواده شان را کاهش دهند.
از طرف دیگر وقتی اعضای جوان تر و حتی کوچکتر خانواده شاهد دقت نظر و مراقبت های اعضای بزرگتر خانواده باشند نوعی فرهنگ سازی در آنها اتفاق می افتد که می تواند امنیت خاطر نسل بزرگسال بعدی، یعنی همین جوان ترهای امروزی را در شرایط بحرانی تامین کند.
هیچ چیز به اندازه احساس نداشتن راه حل نمی تواند ترس را در وجود افراد جا بیندازد و خودمراقبتی این ترس را از بین خواهد برد. در شرایط بحرانی نگذارید ترس و وحشت به دل تان رسوخ کند، توصیه های بهداشتی را رعایت کنید و علاوه بر اینکه این توصیه ها را به کار می گیرید بنشینید و با اعضای خانواده هم راجع به برطرف کردن نگرانی ها صحبت کنید. آرام شدن راحت تر از چیزی است که به نظر می رسد!
در کنار تمام معضلات جسمی که نتیجه آلودگی هوا است، روان ما نیز قربانی این چتر سیاه شده. در ادامه «حسن عسگری فر»، روانشناس در مورد این معضل بزرگ و مرگ و میرهای ناشی از این مشکل از جنبه روانشناسی صحبت می کند.
چرا مشکل برای همیشه حل نمی شود؟
مقاله ها، تحقیقات، پژوهش ها، سمینارها و گفتگوهای زیادی هر سال در مورد حل فقط همین یک معضل، نوشته و برگزار می شوند و روی کاغذ خروجی های بسیاری هم دارند اما معضل همچنان سر جای خودش باقی است. البته بی تردید این به معنای کار نکردن و مدیریت نکردن و به فکر نبودن مسئولین نیست بلکه حاشیه های بسیاری این امر را غیرممکن می کنند.
وسعت و گسترش شهرنشینی، کثرت خودروها و موتورهای فاقد استاندارد و پرمصرف، سوخت های غیراستاندارد و عدم توجه مردم به سالم بودن خودروی شان و محدودیت امکانات هم چاشنی های باقی ماندن این وضعیت مخرب هستند. همچنین این عوامل، مدیریت شرایط موجود را در هاله ای از ابهام فرو برده است و همین ابهامات و مجهولات تاثیر کلانی بر بهداشت روانی آدم ها می گذارد.
آیا بهداشت روانی دارید؟
بهداشت روانی یعنی قبول این امر که «من می توانم شرایط پیرامونم را کنترل و آن را مدیریت کنم.» اما خلاف این امر یعنی باور اینکه در کنترل شرایط ناتوانم و این ناتوانی باعث ایجاد ترس درونی می شود که به دنبال آن، این افکار هم در ذهن فرد نقش می بندد «باید بنشینم تا ببینم چه پیش می آید و چه بلایی بر سرمان نازل می شود.» این به معنی زندگی در شرایط یا موقعیتی پر استرس و استمرار این احساس است که ناشی از عدم تاثیرگذاری «من» است.
چطور روی خلق ما تاثیر می گذارد؟
شاید بارزترین و مشهودترین علائم قابل مشاهده در کلان شهرهای آلوده، بروز علائم خلقی و رفتاری است. کمبود اکسیژن ایجاد کننده رخوت، سستی و بی حالی در افراد است اما کمبود اکسیژنی که دی اکسید کربن جایگزین آن شده باشد، ایجاد مسمومیت می کند! این مسمومیت خود مولد تحریک پذیری، عصبانیت، خشم، نوسان خلق، عدم مدیریت و کنترل شرایط روحی و افزایش پرخاشگری می شود.
پرخاشگری در کلان شهرها بیداد می کند!
بر اساس پژوهش های مدون و مشهودی که به کرات از طرف سازمان های مرتبط صورت گرفته، بخصوص در کلان شهرهای ما پرخاشگری و عدم کنترل خشم و عصبانیت بسیار بالاست. البته این امر جدای از عامل های دیگری مثل فشارهای اقتصادی، بیکاری و ترس از آینده است که جزو سایر عوامل موثر بر خشم به شمار می آیند.
همچنین کاهش تحمل و تحریک پذیری، به انعطاف رفتاری و سازگاری آسیب می زند و افراد متاثر از شرایط مسموم محل رفت و آمد و زندگی شان، رفتارهایی پرتنش و پرخاشگرانه نشان می دهند که به معنای مسمومیت سیستم عصبی و جلوگیری از انتقال درست پیام ها به مغز است. به همین دلیل واکنش های رفتاری، خلقی، فیزیکی و هیجانی غیرمتعارف و نابهنجار از طرف ساکنین این موقعیت ها بروز می کند.
ترس پنهانی خطرناک است!
جالب تر از مواردی که تا اینجا گفته شد، ترس های پنهانی است که از آگاه شدن از شرایط موجودی که در آن زندگی می کنیم حادث می شود. می شنویم که در شرایط آلودگی هوا ممکن است دچار آسیب هایی چون سکته های قلبی یا مغزی، مشکلات تنفسی یا اختلالاتی مثل تندخویی، پرخاشگری، تحریک پذیری و شرایط دچار شدن به استرس و اضطراب و غیره شویم و خود این امر مولد ترس و استرس است. فراموش نکنیم استرس مستمر از عوامل بسیار موثر در تضعیف سیستم دفاعی بدن است و چون استرس محصول شرایط اضطرابی است، ممکن است فرد را با مشکل اساسی مواجه کند.
خودبیمارانگاری چیست؟
«خود بیمارانگاری» یعنی ترس از بیمار شدن یا بیمار بودن که یک بیماری عصبی است که به نگرانی مفرط در مورد بیماری یا تندرستی خود اطلاق می شود. به بیان دیگر، تغییر غیرواقعی احساس ها و علائم جسمی که باعث نوعی وسواس فکری در باب بیمار بودن یا بیمار شدن است که یک بیماری جدی اطلاق می شود (البته عمدتا هیچ نشانه یا علامت واقعی هم وجود ندارد و این بیماری جزو گروه بیماری های روانشناختی است و به معنای ترس بی دلیل روانی است که علل ریشه ای ناخودآگاه دارد اما در مبحث ما، منظور، ترس از بیمار شدن با وجود علائم قابل مشاهده است)؛ یعنی شرایط مبهم و مجهول توان مدیریت ما را بر موقعیتی که در آن زندگی می کنیم، تضعیف می کند چون پارامترهایی وجود دارد که دست ما نیستند و همین فقدان کنترل شرایط ما را در مدیریت بحران یا مدیریت شرایط بهداشت روانی، تضعیف می کند و باور به بیمار شدن خود یا عزیزانمان را قوت می بخشد.
از سوی دیگر ترس از آسیب پذیری عزیزانی مثل فرزندان یا همسر و غیره و بخصوص در زنان باردار، ترس از آسیب جسمی یا روانی کودکی که در رحم دارند یا سقط جنین، در صورتی که استمرار داشته باشد یا شرایط اضطرابی و استرسی تشدید شود، می تواند موقعیت های وسواسی، اضطرابی و فرسایشی ذهنی و روانی را به وجود آورد.
همچنین به دنبال این ترس ها، واکنش های رفتاری نابهنجار را که خود تحکیم بخش شرایط روانی غیرمتعارف است، برای فرد یا افراد رقم می زند. مطلع شدن از خبرهای ضد و نقیضی که از منابع رسمی و غیررسمی در مورد مرگ و میرهای حاصل از شرایط بد آب و هوایی شنیده می شود، در تشدید شرایط دخیل بوده و بهداشت روانی افراد را به خطر می اندازد.
شایعه پراکنی چه عوارضی را به دنبال دارد؟
تروما یعنی ضربه یا آسیب روانی که بر اثر تجربه یک موقعیت به شدت آسیب زا به وجود می آید. البته گاهی نه خود موقعیت بلکه خبرهای درست و غلطی که به لحاظ عدم اطلاع رسانی درست، شکل و شمایل دیگری پیدا می کند و ما به آن شایعه می گوییم در این امر دخیل هستند.
این شایعات آنقدر قوت و قدرت پیدا می کنند که شکل واقعی به خود می گیرند و چون منابع اصلی در مقابل شیوع شایعه سکوت می کنند، باورپذیری شایعه را شدت می دهند. به عنوان مثال، افزایش مرگ و میر در شرایط آلودگی هوا یا آسیب پذیری بسیار زیاد مادران باردار و فرزندی که در رحم دارند و موارد مشابه همگی با توجه به بالا بودن منابع خبری نامعتبر (سایت ها، اپلیکیشن ها و روزنامه های زرد و غیره) می توانند حکم تروما یا ضربه روانی مهلک را برای افراد داشته باشند.
محیط خانه را آرام نگه دارید!
کشور ما رتبه نخست مرگ و میر در باب سکته های قلبی را دارد و معنی آن این است که شناخت موقعیتی که در آن زندگی می کنیم، مهم است. طبیعتا در شهرهای بزرگ و پر جمعیت، جدای از آلودگی هوا، آلودگی های صوتی و دیداری هم جزو محرک های قوی هستند که می توانند شرایط روحی ما را تحت الشعاع قرار دهند، پس مدیریت ارتباط و مدیریت شرایط حضور در بیرون از خانه بسیار مهم است؛ یعنی شاید ما مجبور به کار کردن در بیرون از خانه باشیم اما باید سعی کنیم در شرایط اضطرار، موقعیتی را فراهم آوریم که حضور در منزل و در کنار هم بودن باب میل و جذاب باشد (یعنی برای فرار از منزل به محیط های آلوده پناه نیاوریم.)
اعضای یک خانواده باید مشوق و حمایتگر هم باشند، پس برای حضور کمرنگ تر در بیرون از منزل که گاهی اجتناب ناپذیر است، فضای خانه و ارتباطات بین فردی را گسترش بدهیم و پر رنگ کنیم. کنار گذاشتن گوشی های همراه در منزل و افزایش توجهات عاطفی، ارتباطات بین فردی اعضا را گسترش می دهد و خانه را محیطی امن و جذاب می کند. افراد و به خصوص آنهایی که بیرون از خانه کار می کنند، ناخواسته بیشتر در موقعیت های آسیب زا هستند، پس در صورت مشاهده تغییرات خلقی در آنها کمی صبور باشید تا شرایط خلقی افراد رد منزل ترمیم شود. همچنین نسبت به پرخاشگری های آنی و لحظه ای افراد در چنین موقعیت هایی مقابل به مثل نکنیم.
مراعات خانم های باردار لازم است
در صورتی که خانم بارداری در جمع حضور دارد از بیان اطلاعاتی که منبع مشخصی ندارند و صرفا شایعه محسوب می شوند به جد خودداری کنیم، چرا که این شایعات باعث بروز اضطراب در او می شود. تنهایی در روزهای آلوده به شما آسیب می رساند! زندگی شهرنشینی و وسعت مناطق آلوده، دیگر جایی به نام مناطق خوش آب و هوا برای ما باقی نمی گذارد، پس سعی کنید به جای بیرون رفتن از منزل، در جمع خانوادگی بودن را انتخاب کنیم.
فراموش نکنیم هر چه ما تنهاتر باشیم، آسیب پذیرتر هستیم و هر چه کثرت ارتباطی، به خصوص ارتباطات فامیلی داشته باشیم، احساس امنیت و رضایت بیشتری می کنیم و به همان نسبت ترس های پنهان مان، کمرنگ تر می شود.
از خودتان مراقبت کنید تا بقیه هم مراقب باشند
نکات زیادی برای داشتن خانواده آرام و خوشحال وجود دارد اما در شرایط بحرانی آلودگی هوا بعضی از این نکته ها بیشتر به کار می آیند. یک یاز مواردی که برای داشتن خانواده سالم و آرام به آن توصیه شده این است که هر یک از اعضای خانواده برای خودشان وقت بگذارند. در شرایطی که بحرانی است می توان وقت گذاشتن را به طور مشخص به معنی مراقبت از سلامت فردی تعبیر کرد. شاید فکر کنید هر کسی می داند که باید از خودش مراقبت کند اما وقتی پای خانواده وسط باشد معنی مراقبت از خود هم تغییر پیدا می کند.
اگر هر کدام از اعضای خانواده خودشان را موظف کنند تا نکات مربوط به سلامت را رعایت کنند در وهله اول ترسی که از بیماری خودشان دارند را کاهش خواهند داد و بعد باعث تخفیف این استرس در اطرافیان شان می شوند. با خودمراقبتی خیال همه اعضای خانواده راحت می شود که در مقابل هوای آلوده می توان خطرات تهدیدکننده خود و خانواده شان را کاهش دهند.
از طرف دیگر وقتی اعضای جوان تر و حتی کوچکتر خانواده شاهد دقت نظر و مراقبت های اعضای بزرگتر خانواده باشند نوعی فرهنگ سازی در آنها اتفاق می افتد که می تواند امنیت خاطر نسل بزرگسال بعدی، یعنی همین جوان ترهای امروزی را در شرایط بحرانی تامین کند.
هیچ چیز به اندازه احساس نداشتن راه حل نمی تواند ترس را در وجود افراد جا بیندازد و خودمراقبتی این ترس را از بین خواهد برد. در شرایط بحرانی نگذارید ترس و وحشت به دل تان رسوخ کند، توصیه های بهداشتی را رعایت کنید و علاوه بر اینکه این توصیه ها را به کار می گیرید بنشینید و با اعضای خانواده هم راجع به برطرف کردن نگرانی ها صحبت کنید. آرام شدن راحت تر از چیزی است که به نظر می رسد!