بازی آنلاین
آپلود عکس
21-12-2015، 11:00
همه جای ایران سرای من است
چو نیک و بدش از برای من است
ما از کورش بزرگ بعنوان نخستین بیان کننده چهارچوب های حقوق بشر یاد می کنیم .
منشور کورش بزرگ بسیار پیشرفته تر و کامل تر از اعلامیه جهانی حقوق بشر است .
اعلامیه کورش بزرگ درسال ۵۳۴ پیش از میلاد بعنوان " منشور " عنوان شده و" منشور " در ادب پارسی امر می کند و فرمان ، تایید امر دارای ضمانت اجرا ست .
یعنی در صورتی که از این روش ، تخطی کردید ، به شما می گوید ، چرا ، کجا و راه را عوض می کند . در صورتی که توصیه اخلاقی به این نحو است که توصیه می کند یک اقدامی را انجام بدهید ، در اختیار شماست که آن را بپذیرید یا خیر .
از جنبه تاریخی این که دو مورخ دو دیدگاه مختلف راجع به آن زمان دارند یکی هرودت که درایران نبوده است و اصولا مبنای اظهار نظر وی براساس گزارشهایی است که از جنگ ها برای او فرستاده اند .
دیگری گزنفون که در ایران بمدت دو سال زندگی کرده و گزارشهایی را تدوین نموده اما هردو اینها دریک موضوع اتفاق نظر دارند .
هر دو می گویند دمکراسی یونانی تحت تاثیربرخورد حکومت کورش بزرگ بوجود آمده است و در اینسکلوپدیای کمبریج بخش یونانی ها و بربر ها چاپ ۲۰۰۱ به آن اشاره شده است .
آقای دکتر مهدی بدیع در جلد ۱۶ یونانی ها و بربرها چاپ انتشارات توس نوشته اند .
همان گونه که میدانید یونانی ها بشدت به برده داری معتقد بوده اند .
ارسطومیگوید آدم ها دوگونه اند . بعضی ها آزادند بعضی ها برده .
اما آزادها دوگونه اند بعضی ها یونانی اند بعضی ها غیر یونانی و نتیجه می گیرد که در هرصورت اگر یک یونانی جاهل درخیابانی پیاده عبور می کند و یک غیر یونانی عالم بر اسبی سواراست باید آن عالم پیاده شده و اسب را به این یونانی جاهل بدهد . ارسطو وزیر اسکندر است .
یک شهری نزدیک آتن بنام تب بوده ، تبی ها مغرور بوده اند و حاضر نبودند که درتحت سیطره اسکندر قرار بگیرند اسکندر دوبار پیغام می دهد که کلید شهر را تحویل دهید . یعنی اگر ندهید با شما جنگ خواهیم کرد .
دو نوع کشورگشائی وجود داشته است .
یکی درزمان کورش بزرگ بوده که می گفته است هر ملتی خواهان آنست که در تحت حکومت پارس قرار بگیرد باید مقداری از آب و مقداری از خاک خودش را بوسیله فرستادگانی به پارس بفرستد بعد من گروهی را به آنجا بفرستم که آیا آنجا شایق به حکومت من هستند و با این اعلام ارائه آب و خاک ، دعوت به آنجا تلقی خواهد شد
درصورتی که یونانی ها می گفته اند ما میرویم و تقاضای کشورگشائی داریم . آنها کلید را بدهند اگر کلید را ندهند ، کلید را میگیریم .
این دو کشورگشائی خیلی متفاوت است .
تبی ها از دادن کلید خودداری می کنند و می گویند به آتن برگرد. او سه روز می ماند و نمیتواند شهر را کشورگشائی کند منجنیق هایی را درست می کنند که از فاصله ۱۰۰ متری دیوارهای شهر را خراب می کند بعد به سپاهش دستور می دهد دور شهر تب را بگیرند و می گوید اگرتوانستید ظرف سه روز همه اینها را قتل عام کنید ، زنان ایشان برای شماست و من هم هرچه خواستید به شما طلا می دهم .
سپاه نمی تواند و بعضی از تبی ها فرار می کنند با این حال اهالی تب را قتل عام می کند بگونه ای که خودش با افتخارمی گوید حتی به سگ و گربه شهر رحم نکردم و در روز سوم توانستم بر خاک آنجا گندم بریزم و بعدا به لشگریانش میگوید بعضی از اینها گریخته اند ، دنبال اینها بروید در شهرهای دیگر آنها را بیاورید گوشهایشان را ببرید تا بعدا در حضور خودم آنها را به کیفربرسانم .
حالا او را با فردی مقایسه کنید که می گوید من هیچ شهری را نمی خواهم تحت حکومت خودم بگیرم .
هنگامی که ۴۰۰۰۰ یهودی آزاد می شوند آنها از کورش بزرگ می خواهند که از این سرزمین نرود و بر آنها حکومت کندو بابل را در زمره حکومتش بیافزاید.
درنظر بگیرید که که بت آنها مردوک یا مردوخ به علت حمله بخت النصر از بین رفته بوده و قسمتی از آن را به جای دیگری برده بودند .
دستور می دهد که آنها را بر مبنای اعتقاد مردم بازسازی کنند و خودش نسبت به مردوک احترام می گذارد با اینکه اندیشه اش تحت تاثیراندیشه دیگری بوده است .
اما چرا کورش بزرگ شناخته نشد
میدانید پس از اینکه اعراب بر کشورهای دیگر مسلط شدند ، آنها متاسفانه مانند یونانی ها رفتار کردند .
یونانی ها به همه غیر یونانی ها می گفتند بربر. یعنی کسی که قدرت و شعور درک و دریافت مسائل را ندارد .
آنها خوشان را یونانی می گفتند و بقیه جهان را بربر .
عربها خودشان را عرب می نامیدند و بقیه را عجم ، عجم یعنی کسی که قدرت تکلم ندارد .
در نتیجه نهضت های شعوبیه بوجود آمد
شعوبیه یعنی ملت خواهی
نهضت های شعوبیه بر این تفکر بودند که نهایتا اسلام را از عرب جدا کند و سردمداری و یا ارجحیتی که می گفتند ما اسلام را قبل از شما آوردیم من بهتر از تو مومن هستم من اسلامم بهتر از تو هست در نتیجه من برتر از توهستم چون من نماینده خدا هستم من میدانم کجاباید چه بکنید ؛ جنگ بوجود آمد .
بعضی ها مثل ایرانی ها بسیار پیروز شدند . چون تمدن خودشان را حفظ کردند .
مصری ها قبطی بودند اصلا زبانشان قبطی بود اما بعد عرب شدند . نه نژادشان نه زبانشان و نه لباسشان این بود .
سوری ها ، عاشوری ها همه تعرب گزیدند .
اما ایرانی ها همان آداب خودشان را حفظ کردند بگونه که آداب خوشان را بردند نزد کسانی که آداب اسلام را بیان می کردند ،برای مثال آئین نوروز را تاییدیه گرفتند .مگر آئین نوروز در اسلام بود .
آئین نوروز بگونه ای در اسلام آمد که اسلام در مقابلش تاییدیه داد .
آئین نوروز که در سال ۵۳۴ پیش از میلاد بوسیله کورش بزرگ اعلام شد که بعلت اینکه هرروز یک حاکم خودکامه ای نگوید باید مالیات بدهید گفت ازآغاز این سال تا بازگشت نوروز به این موقع ما این قسمت را حفظ کنیم تا یک دوره سال بگذرد که زمستان و تابستان و بهار بر او گذشته باشد و در این شرایط از او بشود مالیات گرفت که اجحاف نکنند که حکمرانان هر روز نتوانند مالیات اضافه بگیرند .
چون اعراب هروقت دلشان می خواست مالیات می گرفتند .
پیش از آن هم یونانی ها همین رفتار را می کردند .
آشوربانیپال هر وقت که پول می خواست می گفت حمله کنید و از اینها بگیرید .
اما کورش بزرگ آمد و این موازین را بر مبنای یک سال گرد شمسی ، برگزار کرد .
قانون مداری ، که حقوق مساوی من با شما در یک کفه باشد ، درفرهنگ اینها جایگزین شده بود . اعراب چون می خواستند این فرهنگ را از بین ببرند ، زیربار این نرفتند که ذوالقرنین همان کورش بزرگ است .
لذا مهر سکوت برلبانشان بر گزیدند .
ابوکلام در هند حدود ۱۱۰ سال پیش ، اولین بار این را اعلام کرد .و پس از آن علامه طباطبائی اعلام نمود که ذوالقرنین همان کورش بزرگ است
بعد از آن بقیه آمدند این نکات را درآوردند . لذا این هم دچار یک خودبینی ، برتر بینی است که علمای عرب درهنگام تبیین و برخورد با این واقعیت ، انکار کردند .
امیدواریم مردم ما این واقعیت را که هویت ما ، پایداری ، استقرار واستمرار حیات این سرزمین به این پشتوانه های ارجمند است ؛ از دست ندهند و بیاد داشته باشیم ؛
برای این که یک ستون فرو بریزد ، لازم نیست شما سر آن را بزنید ؛ کافی است پایه و پی آن را فرا بگیرید .
اگر شما پایه آن را خالی کردید ؛ خودبخود ستون خواهد افتاد .
هویت ما به این گنجینه های ارجمندی است که در پشت ما ایستاده و مارا حمایت و هدایت می کند
اگر این گنجینه رااز دست بدهیم ، هویت مان را از دست خواهیم داد .
چو نیک و بدش از برای من است
ما از کورش بزرگ بعنوان نخستین بیان کننده چهارچوب های حقوق بشر یاد می کنیم .
منشور کورش بزرگ بسیار پیشرفته تر و کامل تر از اعلامیه جهانی حقوق بشر است .
اعلامیه کورش بزرگ درسال ۵۳۴ پیش از میلاد بعنوان " منشور " عنوان شده و" منشور " در ادب پارسی امر می کند و فرمان ، تایید امر دارای ضمانت اجرا ست .
یعنی در صورتی که از این روش ، تخطی کردید ، به شما می گوید ، چرا ، کجا و راه را عوض می کند . در صورتی که توصیه اخلاقی به این نحو است که توصیه می کند یک اقدامی را انجام بدهید ، در اختیار شماست که آن را بپذیرید یا خیر .
از جنبه تاریخی این که دو مورخ دو دیدگاه مختلف راجع به آن زمان دارند یکی هرودت که درایران نبوده است و اصولا مبنای اظهار نظر وی براساس گزارشهایی است که از جنگ ها برای او فرستاده اند .
دیگری گزنفون که در ایران بمدت دو سال زندگی کرده و گزارشهایی را تدوین نموده اما هردو اینها دریک موضوع اتفاق نظر دارند .
هر دو می گویند دمکراسی یونانی تحت تاثیربرخورد حکومت کورش بزرگ بوجود آمده است و در اینسکلوپدیای کمبریج بخش یونانی ها و بربر ها چاپ ۲۰۰۱ به آن اشاره شده است .
آقای دکتر مهدی بدیع در جلد ۱۶ یونانی ها و بربرها چاپ انتشارات توس نوشته اند .
همان گونه که میدانید یونانی ها بشدت به برده داری معتقد بوده اند .
ارسطومیگوید آدم ها دوگونه اند . بعضی ها آزادند بعضی ها برده .
اما آزادها دوگونه اند بعضی ها یونانی اند بعضی ها غیر یونانی و نتیجه می گیرد که در هرصورت اگر یک یونانی جاهل درخیابانی پیاده عبور می کند و یک غیر یونانی عالم بر اسبی سواراست باید آن عالم پیاده شده و اسب را به این یونانی جاهل بدهد . ارسطو وزیر اسکندر است .
یک شهری نزدیک آتن بنام تب بوده ، تبی ها مغرور بوده اند و حاضر نبودند که درتحت سیطره اسکندر قرار بگیرند اسکندر دوبار پیغام می دهد که کلید شهر را تحویل دهید . یعنی اگر ندهید با شما جنگ خواهیم کرد .
دو نوع کشورگشائی وجود داشته است .
یکی درزمان کورش بزرگ بوده که می گفته است هر ملتی خواهان آنست که در تحت حکومت پارس قرار بگیرد باید مقداری از آب و مقداری از خاک خودش را بوسیله فرستادگانی به پارس بفرستد بعد من گروهی را به آنجا بفرستم که آیا آنجا شایق به حکومت من هستند و با این اعلام ارائه آب و خاک ، دعوت به آنجا تلقی خواهد شد
درصورتی که یونانی ها می گفته اند ما میرویم و تقاضای کشورگشائی داریم . آنها کلید را بدهند اگر کلید را ندهند ، کلید را میگیریم .
این دو کشورگشائی خیلی متفاوت است .
تبی ها از دادن کلید خودداری می کنند و می گویند به آتن برگرد. او سه روز می ماند و نمیتواند شهر را کشورگشائی کند منجنیق هایی را درست می کنند که از فاصله ۱۰۰ متری دیوارهای شهر را خراب می کند بعد به سپاهش دستور می دهد دور شهر تب را بگیرند و می گوید اگرتوانستید ظرف سه روز همه اینها را قتل عام کنید ، زنان ایشان برای شماست و من هم هرچه خواستید به شما طلا می دهم .
سپاه نمی تواند و بعضی از تبی ها فرار می کنند با این حال اهالی تب را قتل عام می کند بگونه ای که خودش با افتخارمی گوید حتی به سگ و گربه شهر رحم نکردم و در روز سوم توانستم بر خاک آنجا گندم بریزم و بعدا به لشگریانش میگوید بعضی از اینها گریخته اند ، دنبال اینها بروید در شهرهای دیگر آنها را بیاورید گوشهایشان را ببرید تا بعدا در حضور خودم آنها را به کیفربرسانم .
حالا او را با فردی مقایسه کنید که می گوید من هیچ شهری را نمی خواهم تحت حکومت خودم بگیرم .
هنگامی که ۴۰۰۰۰ یهودی آزاد می شوند آنها از کورش بزرگ می خواهند که از این سرزمین نرود و بر آنها حکومت کندو بابل را در زمره حکومتش بیافزاید.
درنظر بگیرید که که بت آنها مردوک یا مردوخ به علت حمله بخت النصر از بین رفته بوده و قسمتی از آن را به جای دیگری برده بودند .
دستور می دهد که آنها را بر مبنای اعتقاد مردم بازسازی کنند و خودش نسبت به مردوک احترام می گذارد با اینکه اندیشه اش تحت تاثیراندیشه دیگری بوده است .
اما چرا کورش بزرگ شناخته نشد
میدانید پس از اینکه اعراب بر کشورهای دیگر مسلط شدند ، آنها متاسفانه مانند یونانی ها رفتار کردند .
یونانی ها به همه غیر یونانی ها می گفتند بربر. یعنی کسی که قدرت و شعور درک و دریافت مسائل را ندارد .
آنها خوشان را یونانی می گفتند و بقیه جهان را بربر .
عربها خودشان را عرب می نامیدند و بقیه را عجم ، عجم یعنی کسی که قدرت تکلم ندارد .
در نتیجه نهضت های شعوبیه بوجود آمد
شعوبیه یعنی ملت خواهی
نهضت های شعوبیه بر این تفکر بودند که نهایتا اسلام را از عرب جدا کند و سردمداری و یا ارجحیتی که می گفتند ما اسلام را قبل از شما آوردیم من بهتر از تو مومن هستم من اسلامم بهتر از تو هست در نتیجه من برتر از توهستم چون من نماینده خدا هستم من میدانم کجاباید چه بکنید ؛ جنگ بوجود آمد .
بعضی ها مثل ایرانی ها بسیار پیروز شدند . چون تمدن خودشان را حفظ کردند .
مصری ها قبطی بودند اصلا زبانشان قبطی بود اما بعد عرب شدند . نه نژادشان نه زبانشان و نه لباسشان این بود .
سوری ها ، عاشوری ها همه تعرب گزیدند .
اما ایرانی ها همان آداب خودشان را حفظ کردند بگونه که آداب خوشان را بردند نزد کسانی که آداب اسلام را بیان می کردند ،برای مثال آئین نوروز را تاییدیه گرفتند .مگر آئین نوروز در اسلام بود .
آئین نوروز بگونه ای در اسلام آمد که اسلام در مقابلش تاییدیه داد .
آئین نوروز که در سال ۵۳۴ پیش از میلاد بوسیله کورش بزرگ اعلام شد که بعلت اینکه هرروز یک حاکم خودکامه ای نگوید باید مالیات بدهید گفت ازآغاز این سال تا بازگشت نوروز به این موقع ما این قسمت را حفظ کنیم تا یک دوره سال بگذرد که زمستان و تابستان و بهار بر او گذشته باشد و در این شرایط از او بشود مالیات گرفت که اجحاف نکنند که حکمرانان هر روز نتوانند مالیات اضافه بگیرند .
چون اعراب هروقت دلشان می خواست مالیات می گرفتند .
پیش از آن هم یونانی ها همین رفتار را می کردند .
آشوربانیپال هر وقت که پول می خواست می گفت حمله کنید و از اینها بگیرید .
اما کورش بزرگ آمد و این موازین را بر مبنای یک سال گرد شمسی ، برگزار کرد .
قانون مداری ، که حقوق مساوی من با شما در یک کفه باشد ، درفرهنگ اینها جایگزین شده بود . اعراب چون می خواستند این فرهنگ را از بین ببرند ، زیربار این نرفتند که ذوالقرنین همان کورش بزرگ است .
لذا مهر سکوت برلبانشان بر گزیدند .
ابوکلام در هند حدود ۱۱۰ سال پیش ، اولین بار این را اعلام کرد .و پس از آن علامه طباطبائی اعلام نمود که ذوالقرنین همان کورش بزرگ است
بعد از آن بقیه آمدند این نکات را درآوردند . لذا این هم دچار یک خودبینی ، برتر بینی است که علمای عرب درهنگام تبیین و برخورد با این واقعیت ، انکار کردند .
امیدواریم مردم ما این واقعیت را که هویت ما ، پایداری ، استقرار واستمرار حیات این سرزمین به این پشتوانه های ارجمند است ؛ از دست ندهند و بیاد داشته باشیم ؛
برای این که یک ستون فرو بریزد ، لازم نیست شما سر آن را بزنید ؛ کافی است پایه و پی آن را فرا بگیرید .
اگر شما پایه آن را خالی کردید ؛ خودبخود ستون خواهد افتاد .
هویت ما به این گنجینه های ارجمندی است که در پشت ما ایستاده و مارا حمایت و هدایت می کند
اگر این گنجینه رااز دست بدهیم ، هویت مان را از دست خواهیم داد .
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
