امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

فراخوان زندگی

#1
نقد حمیدرضا شکارسری برمجموعه شعر "شاعر یاغی " سروده ی شراره کامرانی

شعر شاعر یاغی

مجموعه شعر « شاعر یاغی » در بخش هایی چهارگانه قابلیت های منعطف شاعرانه ی « شراره كامرانی » را به رخ مخاطب می كشد .

در بخش نخست به نام « شعرهای فروتن » شعرهای مذهبی ، در بخش دوم به نام « كارنامه ها » شعرهایی با موضوع كار و كارگر ، در بخش سوم با عنوان « شاعر یاغی » شعرهایی با زمینه های متنوع اجتماعی و فرهنگی و بالاخره در بخش چهارم با عنوان « پرنده پرواز را می داند » چند شعر با موضوع جنگ و دفاع مقدس آورده شده اند . نكته این جاست كه در هر كدام از این بخش ها متناسب با نوع موضوع شیوه ی بیانی خاصی انتخاب و اجرا شده است كه چه بسا با شیوه ی دیگر بخش ها تفاوتی كلی داشته باشد . این انعطاف مشخصه ی اصلی اشعار مجموعه شعر « شاعر یاغی »ست كه موضوع عمده ی این نوشتار هم محسوب می شود .

***

« كامرانی » در اشعار مذهبی خود بیشتر از هرچیز به دیدگاه های تازه ، نامنتظره و گاه هیجان انگیز متن ها اندیشیده است . دیدگاه های تازه ی این شعرها موضوعات تكراری تاریخ شیعه و وقایع روزآمد دینی را منظری نو بخشیده است و دوباره خواندنی ساخته است . بخشی مهم از این تازگی و بداعت به همان مناظر تازه ی تماشا برمی گردد كه در مجموعه ی شعر « شاعر یاغی » فراوان است .

« درخت در انتظار بهار نیست و / كویر در انتظار آب / رود در انتظار دریا نیست و/ شب در انتظار آفتاب / همه منتظر تواند و نمی دانند / یكی نامت را بهار گذاشته ، یكی آب / یكی دریا و یكی آفتاب ... »

در این شیوه ی بیانی و از این مناظر اشیا خلاف آمد عادت خود ظاهر می شوند و عمل می كنند

در منظری كاملا بكر ، امام هادی (ع) با سكوتی لبریز از صدا معرفی می شود و اقیانوس او نه آرام است نه منجمد :

« سكوت همیشه خالی نیست / سكوت همیشه ساكت نیست / سكوت / گاه از خالی / تهی ست / لبریز صداست / سكوت فصیح تو / سكوتی از این دست بود و هست ...

« اقیانوس هادی » / نه آرام است / نه منجمد / سكوت ژرف او را / از دهان ماهی و پرنده / از دهان موج و صخره بشنویم »

در این شیوه ی بیانی موسیقی واژگان دارای جایگاهی والاست . « حضرت ام البنین » را ( كه بعد می فهمیم نسخه ی معاصر اوست ) رویاروی مشكلات زندگی مدرن امروز ببینید :

« از پله های اتوبوس نتوانی بالا بروی / و در دل بگویی : دست هایت كو پسرم ؟ / از این سوی خیابان تا آن سو / هزار فرسنگ باشد / و در دل بگویی : دست هایت كو پسرم؟ / یك شانه تخم مرغ / هزار كیلو باشد / و در دل بگویی : دست هایت كو پسرم ؟ / چشم هایت راه اتاق ها را گم كند / و در دل بگویی : / كجایید پسران من ؟ / و هیچ كس نباشد جوابت را بدهد »

و « كامرانی » در موسیقایی سرودن حتی تا شعر نیمایی هم پیش می رود و خوب و مسلط هم می سراید :

« آفتاب در كنار آفتاب / آفتاب بر فراز دست آفتاب / ظهر آفتابی غدیر / بی نظیر بود »

***

« كارنامه ها » بحث برانگیزترین و به گمان من مهم ترین بخش از مجموعه شعر مورد بحث است . شعرهایی با موضوع كار و كارگر این بخش را تشكیل می دهند . همین موضوع ، به شعرها تمی اجتماعی و حتی سیاسی می بخشد .

در بحران ها و بحبوحه های اجتماعی و سیاسی ، این شعر رویكردی شعاری می یابد اما به تدریج با عبور از دوره های ملتهب ، بیشتر به ارزش های متنی خود توجه می كند و تلاش می كند بین ارزش های متنی و فرامتنی خود تعادل برقرار نماید .

شعرهای « كارنامه ها » در جایگاه اجتماعی و سیاسی خود هرگز از ارزش های متنی خود به نفع ارزش های فرامتنی عدول نمی كند هم چنان كه شاعر از مسۆولیت ادبی خود به بهانه ی دیگر مسۆولیت های انسانی خویش شانه خالی نكرده است .

بیان در این شعرها به ژانر گزارش نزدیك می شود و این نكته ای ست كه منتقد را در صورت عدم توجه دچار انحراف و اشتباه می كند .

پس به این ترتیب شعریت این متن ها را در كجا باید جست و جو نمود ؟ به شعر زیر از « كارنامه ها » توجه بفرمایید :

« با این همه بی كار / شكر / شغلی دارم و نانی به خانه می برم ...

خدایا / به دستانم فرصت توبه هم ارزانی بفرما ! / از این شعر ، / این گناه معطری كه / بین این همه گرسنه / شایع كرده ام . »

حتی اگر از لحن كنایی و وجه ایهامی شعر و طنز گزنده ی آن صرف نظر كنیم باز هم نام گذاری تازه ی متنی به نام « شعر » و آشنایی زدایی سطرهای پایانی شعر شكی در شعریت متن از دیدگاه زبان شناسی باقی نمی گذارد . این كه مخاطب یا منتقدی واژه ها و تركیباتی چون « ساعت كار » یا « كارگر » یا « حقوق ناچیز » را شاعرانه (!) نمی داند و به صرف وجود این كلمات متن را از شعریت خالی می بیند ، مقصر شاعر نیست . شاعر بیانی تازه را برگزیده كه مطابق شیوه های بیانی رایج نیست و این مخاطب و منتقدند كه باید از منظری تازه به شعر رجوع كنند .

« به ساعت های متوالی كار نگاه نكنید / به پیری كه از جوانی من و شما در می آید ...

ما كارگر نیستیم / جمعی شاعریم / كه با این حقوق ناچیز / سال های سال را / خیال می كنیم و / پیر می شویم . »

زبان زنده ی جاری در این شعرها هماهنگی جذابی با لحن های كنایی و وجوه ایهامی و طنز تقریبا همیشگی آنها دارد كه حاكی از ساختار سنجیده این آثار است .

شعرهای « كارنامه ها » هرگز از صور خیال خالی نیست اما این صورت ها در پوششی از زبانی بدون پتانسیل آشنای شاعرانه پنهان مانده اند تا محتوای اثر در تشعشع تخیل شاعرانه گم نشود .

« من عاشق كارم هستم / نه تعطیلی می خواهم / نه استراحت / و اگر پسرم از من یاد بگیرد و / نوه ام از پسرم ، / هیچ روباتی / به گرد پایمان نمی رسد . »
نكته این جاست كه در هر كدام از این بخش ها متناسب با نوع موضوع شیوه ی بیانی خاصی انتخاب و اجرا شده است كه چه بسا با شیوه ی دیگر بخش ها تفاوتی كلی داشته باشد .

***

شعر « كامرانی » به گواهی این مجموعه اساسا شعری محتواگرا و متعهد است . شعری كه البته به اقتضای موضوع ، فضای زبانی و بیانی خاص خود را برمی گزیند . به طور مثال چنان چه ذكر شد در شعرهایی با رویكرد گزارشی ، زبان و بیانی نثرگونه و چنان چه خواهیم دید در بخش سوم و چهارم این مجموعه مجددا زبان و بیانی موسیقایی و حتی عروضی رخنمون می شود .

زبان و بیان در شعرهای بخش سوم و چهارم این مجموعه شعر مجددا به موسیقی و فرم های رایج شعری معطوف می شود . شعرهایی اجتماعی كه به نمادگرایی و استعاره توجه نشان می دهد و بر خلاف شعرهای بخش « كارنامه ها » نه تنها گزارش گونه نیست بلكه آشكارا مخیل به نظر می رسد :

« سرد است / سرد / سرد سرد / زمستان به تسلسل رسیده است / و آسمان و زمین / جز برفی سراسری به خاطر نسپرده اند . »

این نوع شعر كه خطر تصنع و تكلف را بالقوه با خود دارد با تلاش شاعر در جهت جزءنگری و عینی گرایی ، تا حدی صمیمی می نماید اما نه در حد صمیمیت بی نظیر شعرهای « كارنامه ها » .

سوژه های شعری « شراره كامرانی » به شدت جلوی چشم اند . بیماران سرطانی ، اهدای عضو پس از مرگ ، وقف ، وطن و جنگ و ... زمینه های ملموسی از این دست سوژه های شعری او را در دسترس همگان قرار می دهد . عواطفی كه مثلا در سایه ی آن بخشیدن چشم به یك همنوع توجیهی شاعرانه می یابد :

« من خواهم رفت / و این بهار / حتی بدون من ادامه خواهد داشت / من اما نمی خواهم آن را از دست بدهم / نمی خواهم این گنجشك ها در چشم هایم كوچ كنند / نمی خواهم این گل ها در چشم هایم بخشكند / نمی خواهم این باران به چشم هایم نبارد ... / چشم هایم را به امانت بردار ! / تا من دست در دست تو / این بهار را ادامه دهم . »

وقتی شعر بر چنین احساساتی تمركز می كند در حقیقت بر اشتراكات نوع انسانی تاكید ورزیده است و شاید به همین دلیل برقراری ارتباط با شعر او بسیار ساده است .

***

« شاعر یاغی » جسور است چه در شعرهای مذهبی و اجتماعی اش و چه در « كارنامه ها » .

« این اتوبوس با تمام خستگی اش / حوالی « فلكه ی ضد » آرام خواهدگرفت / من و گنجشك ها ی تشنه ی دیگر / بال خواهیم زد / یكراست از خیابان « تهران » / تا « صحن جامع » / سبزترین فضا برای رهایی در بهشت ... »

اما این جسارت در « كارنامه ها » برآمده از شیوه ی بدیع بیان شعری ست كه هوشمندانه ، ژانر زبانی گزارش را برمی گزیند :

« این یك توافق منطقی است : / بیا عید را / در خانه تكانی محدود كنیم ! / بهار / با این روزنامه های بادكرده از گرانی / خبر تكان دهنده ای نیست / و تنها به درد پاك كردن شیشه ها و / گرفت ندرز پنجره ها می خورد . »

و « شاعر یاغی » خواندنی ست چرا كه « شراره كامرانی » در آن مخاطب را در پاساژی از شعرهایی با رویكردهای زبانی و بیانی مختلف و موضوعات متنوع عبور می دهد و به هر سلیقه ی شعری كه رویكردی محتواگرا داشته باشد پاسخ می دهد .

با این همه بگذار آخرین حرفم را گوشه ی دلم نگذرام و آن این كه بخش « كارنامه ها » می توانست یك كتاب شعر مستقل مهم این سال ها باشد و حیف كه نیست . راستی چرا نیست ؟

* شاعر یاغی – شراره كامرانی – فصل پنجم - 1391



منبع:نشریه تخصصی شعر یانوس
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  زندگی یعنی....
  گلچینی از دلنوشته زندگی(:
  فراخوان «قصه‌گویی شهرزاد» منتشر شد
  اگر در زندگی به دنبال هدف می گردید این 4 کتاب را بخوانید
  1309 / آب زندگی - صادق هدایت
  زندگی نامه های خواندنی،از ونگکوک تا داستایوفسکی و...
Smile زندگی نامه واقعی زنان آمریکا
  زندگی نامه های خواندنی چندسال اخیر
  جملات انگلیسی زیبا و کوتاه در مورد زندگی با ترجمه فارسی
Star رمان جدید زندگی تو

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان