18-10-2015، 20:51
از روز هجدهم شهریور ماه سال جاری وقتی زن جوانی نزد مأموران کلانتری 151 یافتآباد پرده از سرنوشت هولناک خود در چنگال دزد شیطان برداشت، پلیس خود را در برابر مردی دید که نه تنها به سرقت طلا و جواهرات دست زده بلکه با بیاعتنایی به التماسهای طعمهاش، وی را تسلیم نیت شوم خود کرده است.
با توجه به شگرد این زورگیر، کارآگاهان سراغ سرنوشتهای مشابهی از زنان رفتند که توسط راننده خودرو سفیدرنگی به دام افتاده بودند.
وقتی این زنان فریبخورده شناسایی شدند، کارآگاهان فهمیدند که مرد تبهکار در همه صحنهها با بیاعتنایی به التماسهای این زنان اصرار داشت تا آنها را تسلیم خواستههای شیطانی خود کند.
یکی دیگر از این زنان جوان گفت: «از حدود دو هفته پیش با جوانی آشنا شدم که خودش را ناصر معرفی کرده و پیشنهاد ازدواج داد. بعد از چند جلسه آشنایی، این مرد مرا با اغفال سوار خودرویش کرد و به جای خلوتی برد. در آنجا با تهدید و به زور النگوهایم را که دو میلیون تومان ارزش داشتند، به سرقت برد.»
زن دیگری گفت: «ساعت 12 ظهر 22 شهریورماه از محل کارم در اسلامشهر خارج شده و برای رفتن به سمت خانه سوار یک خودروی سفیدرنگ شدم. در ابتدای جاده احمدآباد، راننده تغییر مسیر داد و به سمت یک جاده خاکی حرکت کرد که با اعتراض من مواجه شد، ناگهان آن مرد به سمتم حمله کرد و با تهدید چاقو، با مشت و لگد به جان من افتاد. این مرد ابتدا اقدام به سرقت 600 هزار تومان پول و چند تکه طلای همراهم کرد اما در ادامه متوجه شدم قصد دارد با وجود سرقت همه اموالم، مرا هدف قرار دهد که اینبار در برابرش مقاومت کرده و حتی با او درگیر شدم. به همین خاطر مرا به باد کتک گرفت و در پایان مرا از خودرو به بیرون پرتاب کرد و بسرعت گریخت.»
با توجه به ادعاهای این زنان و شناسایی شماره پلاک ارابه سفید مرد زورگیر، کارآگاهان موفق به شناسایی مرد 30 سالهای به نام مهدی شدند که بارها به خاطر جرایم خشن به زندان افتاده بود به گونهای که پروندهاش نشان میداد وی از سال 80 تاکنون با کلکسیون جرایمی از ضرب و جرح عمدی، شرکت در نزاع دستهجمعی، سرقت، پلیسبازی و اخاذی با چاقو به زندان افتاده بود.
کارآگاهان که با پیدا کردن عکس مرد خشن آن را پیشروی زنان فریبخورده گذاشته و دیگر شکی نداشتند مهدی همان زورگیر شیطانصفت است، پاتوق وی را در میدان الغدیر منطقه یافتآباد به دست آوردند و روز 9 مهرماه وی را پشت فرمان ارابه سفیدش دیدند.
مهدی وقتی دید پلیس قصد بازداشت وی را دارد، خواست تا با رها کردن خودرو و درگیری با مأموران از محل متواری شود که با واکنش سریع کارآگاهان دستگیر شد.
مهدی ابتدا ادعای بیگناهی کرد اما وقتی در برابر دخترانی که از آنها خواستگاری کرده و زنان مسافری که به دام نقشه خود کشیده بود مواجه شد، چارهای جز اعتراف ندید و گفت: یا مسافرکشی میکردم یا طرح دوستی میریختم تا بتوانم طلاهایشان را سرقت کنم. در صحنه سرقتها، طعمههایم را میترساندم تا تسلیم شوند و مقاومتی نداشته باشند، سپس طلاها را به مالخرها میفروختم.
بنابر این گزارش، با توجه به شگرد این زورگیر شیطانصفت و احتمال اینکه برخی از طعمههایش از ترس آبرو طرح شکایت نکردهاند، بازپرس پرونده خواستار انتشار عکس مهدی شد و از زنان و دختران جوان تقاضا کرد با اطمینان از محرمانه بودن مشخصاتشان به پایگاه پلیس آگاهی مراجعه کنند و به طرح شکایت بپردازند.
ردیابی این تبهکار که دختر جوان ادعا داشت او را میشناسد و ناصر نام دارد، با دستور بازپرس عمو زاد از شعبه چهارم دادسرای ناحیه 34 پیش روی پایگاه پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و آنان به تحقیق از طعمه وحشتزده مرد شیطانصفت پرداختند.دختر جوان به افسر بازجو گفت: «از چندی پیش با مردی به نام ناصر آشنا شدم که از من خواستگاری کرده بود. روز 18 شهریور ماه ناصر با یک خودروی سواری سر قرار آمد و به بهانه حرف زدن درخصوص شرایط ازدواج از من خواست تا سوار شوم که من نپذیرفتم. ناگهان ناصر به سمت من حملهور شد و مرا به زور سوار خودرو کرد و با تهدید النگوهایم را از دستم درآورد و بسرعت گریخت.
با توجه به شگرد این زورگیر، کارآگاهان سراغ سرنوشتهای مشابهی از زنان رفتند که توسط راننده خودرو سفیدرنگی به دام افتاده بودند.
وقتی این زنان فریبخورده شناسایی شدند، کارآگاهان فهمیدند که مرد تبهکار در همه صحنهها با بیاعتنایی به التماسهای این زنان اصرار داشت تا آنها را تسلیم خواستههای شیطانی خود کند.
یکی دیگر از این زنان جوان گفت: «از حدود دو هفته پیش با جوانی آشنا شدم که خودش را ناصر معرفی کرده و پیشنهاد ازدواج داد. بعد از چند جلسه آشنایی، این مرد مرا با اغفال سوار خودرویش کرد و به جای خلوتی برد. در آنجا با تهدید و به زور النگوهایم را که دو میلیون تومان ارزش داشتند، به سرقت برد.»
زن دیگری گفت: «ساعت 12 ظهر 22 شهریورماه از محل کارم در اسلامشهر خارج شده و برای رفتن به سمت خانه سوار یک خودروی سفیدرنگ شدم. در ابتدای جاده احمدآباد، راننده تغییر مسیر داد و به سمت یک جاده خاکی حرکت کرد که با اعتراض من مواجه شد، ناگهان آن مرد به سمتم حمله کرد و با تهدید چاقو، با مشت و لگد به جان من افتاد. این مرد ابتدا اقدام به سرقت 600 هزار تومان پول و چند تکه طلای همراهم کرد اما در ادامه متوجه شدم قصد دارد با وجود سرقت همه اموالم، مرا هدف قرار دهد که اینبار در برابرش مقاومت کرده و حتی با او درگیر شدم. به همین خاطر مرا به باد کتک گرفت و در پایان مرا از خودرو به بیرون پرتاب کرد و بسرعت گریخت.»
با توجه به ادعاهای این زنان و شناسایی شماره پلاک ارابه سفید مرد زورگیر، کارآگاهان موفق به شناسایی مرد 30 سالهای به نام مهدی شدند که بارها به خاطر جرایم خشن به زندان افتاده بود به گونهای که پروندهاش نشان میداد وی از سال 80 تاکنون با کلکسیون جرایمی از ضرب و جرح عمدی، شرکت در نزاع دستهجمعی، سرقت، پلیسبازی و اخاذی با چاقو به زندان افتاده بود.
کارآگاهان که با پیدا کردن عکس مرد خشن آن را پیشروی زنان فریبخورده گذاشته و دیگر شکی نداشتند مهدی همان زورگیر شیطانصفت است، پاتوق وی را در میدان الغدیر منطقه یافتآباد به دست آوردند و روز 9 مهرماه وی را پشت فرمان ارابه سفیدش دیدند.
مهدی وقتی دید پلیس قصد بازداشت وی را دارد، خواست تا با رها کردن خودرو و درگیری با مأموران از محل متواری شود که با واکنش سریع کارآگاهان دستگیر شد.
مهدی ابتدا ادعای بیگناهی کرد اما وقتی در برابر دخترانی که از آنها خواستگاری کرده و زنان مسافری که به دام نقشه خود کشیده بود مواجه شد، چارهای جز اعتراف ندید و گفت: یا مسافرکشی میکردم یا طرح دوستی میریختم تا بتوانم طلاهایشان را سرقت کنم. در صحنه سرقتها، طعمههایم را میترساندم تا تسلیم شوند و مقاومتی نداشته باشند، سپس طلاها را به مالخرها میفروختم.
بنابر این گزارش، با توجه به شگرد این زورگیر شیطانصفت و احتمال اینکه برخی از طعمههایش از ترس آبرو طرح شکایت نکردهاند، بازپرس پرونده خواستار انتشار عکس مهدی شد و از زنان و دختران جوان تقاضا کرد با اطمینان از محرمانه بودن مشخصاتشان به پایگاه پلیس آگاهی مراجعه کنند و به طرح شکایت بپردازند.