02-08-2015، 20:59
چند سال پیش که هنوز شبکههای اجتماعی اینقدر باب نشده و رايجترين راه به اشتراک گذاشتن مطالب جالب ایمیل كردنشان بود، یک ایمیل با عنواني جالب و کنجکاوی برانگیز به سرعت دست به دست ميشد؛ «تصاویر منتشر نشدهای از زنان دربار در دوران قاجار.» خیلیها دلشان میخواست بدانند زنان آن زمان چه شکل و قیافهای داشتند اما فقط کافی بود روی آن کلیک کنید تا این کنجکاوی به شوک تبدیل شود. تصاویر متعلق به زنانی بسیار چاق، زشت، بدلباس و سبيلو بود كه يا سوگلی ناصرالدین شاه بودند يا شاهزادههاي قجري. البته اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم این مسئله چندان هم عجیب نیست چون معیارهای زیبایی چه در ایران و چه در بقیه نقاط دنیا در گذر زمان تغییرات بسیار زیادی کرده است و در اين مطلب ميخواهيم اين معيارها كه بعضی از آنها امروز عجيب به نظر ميرسند را به طور خلاصه با هم مرور كنيم.
دوران باستان
آنطور که از نقاشیها و نقوش سنگی بهجا مانده از دوران مختلف ایران باستان مشخص است در آن دوره داشتن چشمهای تیره و موهای تابدار مشکی اصل اساسی زیبایی محسوب میشد. در بعضی منابع گفته شده که داشتن موهای صاف نوعی نشان شلختگی و بیتوجهی به ظاهر محسوب میشد.
اگر دقت کنید تمام نقوش سنگی و نقاشیهای آن زمان نشان میدهند که سربازان هخامنشی و مردم عادی دارای موها و ریش و سبیل مجعد بودهاند. ابروان پیوسته و پر همچنین پوست سفید و روشن معیارهای زیبایی زنان ایرانی محسوب میشدند. داشتن بدن توپر و قوی نیز جزو مزیتهای زنان زیبا به حساب میآمد.
دوران سامانیان، غزنویان و سلجوقیان
ايرانيها در اين سالها كساني كه چشمهای بادامی تیره، پوستی روشن و موهایي تابدار و بلند داشتند را زيبا خطاب ميكردند. زنان در این دوران اندامی چاقتر و توپر داشتند.
دوران سلطنت اعراب
در این دوران معیارهای زیبایی تغییر چندانی نکرد و تقریبا همانهایی که در دوران باستان مزیت محسوب میشد به همان ترتیب حفظ شد. اگرچه ظاهر مو و ریش و سبیل مردان از آن حالت پرپشت و مجعد درآمد.
دوران ایلخانیان و تیموریان
در این سالها نیز تغییرات اساسی در معیارهای زیبایی ایجاد نشد و همان چشمان بادامی، ابروان پرپشت، موهای مجعد و بلند، پوستی روشن و فربه بودن مزیت محسوب میشد.
دوران صفویه، افشاریه و زندیه
ابروان پر و کمانی معيار اصلی زیبایی در اين سه دوره بود. داشتن پوست صاف و روشن، بدن توپر و موهای پر، مجعد و بلند مزیت بود.
دوران قاجار
در این دوران معیارهایی مانند پوست سفید، چشمان بادامی تیره و موهای بلند از گذشته حفظ شده ولی لپهای گلگون و ابروان پیوسته دوباره باب شدند. اما شاهکار این دوران داشتن سبیل است. شاید فکر کنید چون مردان قجری آن سبیلهای پرپشت و از بنا گوش در رفته را داشتند، زنان قجری هم باید سبیل داشته باشند اما واقعیت چیز دیگری است.
در دوره قاجار این باور عمومی وجود داشت که زنان با سبیلهای پر فرزندان پسر سالم به دنیا میآورند. اگرچه توپر بودن از دوران باستان معیار زیبایی بود اما در دوران قاجار این معیار به کاملا چاق بودن تغییر کرد. دلیل اصلی این مسئله کاملا مرتبط با وضعیت اقتصادی مملکت در آن دوران و دورههای قبل است.
دوران معاصر
معیارهای زیبایی در دوران معاصر بهخصوص در 20 سال گذشته دستخوش تغییرات بسیاری شد. یکی از مهمترین آنها توجه بیش از حد به شکل و ظاهر بینی است. شاید بتوان ادعا کرد که بینی قلمی، سربالا و عروسکی معیار اول زیبایی در ایران محسوب میشود در حالی که تقریبا در هیچ دوره تاریخی شکل بینی اهمیت چندانی نداشته است. تغییر بنیادی دیگر باب شدن پوست تیره و برنزه است. با وجود اینکه پوست تیره و برنزه حتی تا اوایل دهه 1370 خیلی طرفدار نداشت اما الان معیار مهمی بهحساب میآید.
داشتن اندام قلمی و لاغر نیز تغییر بنیادی سوم است که در هیچ دوره تاریخی ملاک زیبایی نبوده است. لب و گونههای برجسته نیز چهارمین تغییر مهم در معیارهای زیبایی محسوب میشود که در هیچ دوره تاریخی مورد توجه نبودهاند. رنگ چشم نیز در سالهای اخیر بسیار اهمیت پیدا کرده که آن هم با استفاده از لنزهای رنگی یا حتی عمل جراحی تغییر رنگ عنبیه در سالهای اخیر پررنگتر شده است. کمکم معیارهای دیگری مانند فک مثلثی، چال گونه، نگین دندان و در این اواخر نگین چشم به این فهرست اضافه شدهاند تا زنان امروز کوچکترین شباهتی به اجدادشان نداشته باشند.
معیارهای زیبایی در جهان
مصر دوران باستان
در مصر باستان معیارهایی مانند صورت کاملا کشیده، چشمان تیره و کشیده معیار اصلی زیبایی بودند. موها نیز نقش مهمی داشتند. حتما با مدل موی مصری آشنا هستید، این مدل طوری طراحی شده که چهره را مانند یک پرده در بر بگیرد و باعث نمایان شدن بیشتر اجزای صورت شود. زیورآلات زیادی که روی موها نصب میشدند نیز بسیار مهم بودند.
یونان و روم باستان
یونانیها روی زیبایی بسیار حساس بودند و آن را با معادلات پیچیده ریاضی محاسبه میکردند و فرمولهای خاص خود را داشتند. چشمان بزرگ، دهان کوچک، مدل بینی که اکنون با نام بینی کلاسیک یونانی شناخته میشود و پیشانی بلند از ویژگیهای یک چهره زیبا بود.
بدن توپر، پاهای کوتاه و دور کمر بزرگ از دیگر معیارهای زیبایی محسوب میشد. نکته جالب اینکه در این دوران زنان باید بیشتر بدنی مردانه میداشتند؛ بنابراین بالا تنه مردانه مزیت بزرگی بود. موی بلوند نیز بزرگترین معیار زیبایی محسوب میشد.
ژاپن باستان
از معیارهای زیبایی در ژاپن باستان پوست بسیار سفید، لب پایینی بزرگتر، صورت تاتو شده، موهای مشکی بسیار بلند (گاهی به طول هفت متر!)، چشمان تنگ، بینی کوچک و گونههای برجسته و حلقههای برنزی دور گردن محسوب میشد. البته در ژاپن باستان قدرت بیشتر از زیبایی مهم بود.
چین باستان
در چین باستان صورت گرد، پیشانی بلند، ابروان پهن و چشمان بادامی معیار اصلی زیبایی بودند. داشتن اندامی ظریف و بسیار لاغر بسیار مهم بود و از این بابت چین در دوران باستان یک استثناست.
قرون وسطی
معیارهای زیبایی در قرون وسطی دستخوش تغيیرات اساسی و بیشتر نادیده گرفته شدند چون جو سنگین حاکم بر این دوران اهمیت چندانی برای زنان قائل نبود و آنها را بالقوه گناهکار میدانست بنابراین زنان مجاز نبودند زیبایی خود را در جامعه نشان دهند و تنها دختران مجرد حق داشتند بدون پوشاندن موهایشان از خانه خارج شوند.
موی بلوند نیز نشانه کفر و گناه بود؛ بنابراین زنان مو بور موهایشان را به رنگ مشکی درمیآوردند.
قرن 15
شاید الان خندهدار به نظر برسد اما پیشانی بسیار بلند در دوران رنسانس اصلیترین معیار زیبایی و کندن موها رایجترین روش رسیدن به آن بود. پوست روشن نیز بهعنوان یکی از قدیمیترین نشانههای زیبایی و پاکی اهمیت خود را در این دوران از دست داد ولی در عوض گونههای سرخ که در قرون وسطی نشانه کفر و گناه بودند دوباره باب شدند.
موی بلوند دوباره به صدر معیارهای زیبایی برگشت و آنقدر مهم شد که زن و مرد موهایشان را با استفاده از نوعی رنگ که از پوست پیاز درست شده بود به این رنگ درمیآوردند.
قرن 16 و 17
پس از اینکه فرانسیس اول، پادشاه فرانسه بهطور اتفاقی موهایش را با مشعل سوزاند، مدل مو، ریش و سبیل کوتاه مد شد. در انگلستان نیز زنان برای شباهت پیدا کردن به ملکه الیزابت که موهایی قرمز و پوستی روشن داشت، موها و پوستشان را به این رنگها در میآوردند.
استفاده از کلاهگیسهای قرمز نیز خیلی محبوب شد. برای سفید کردن پوست نیز از سرب سفید استفاده میشد که مادهای سمی و خطرناک است. گونههای برجسته و قرمز نیز مهم بودند اما مچ پای ضخیم اوج زیبایی محسوب میشد!
قرن 18
مو اصلیترین معیار زیبایی در مردان و زنان قرن هجدهمی است. مردان ثروتمند علاوه بر آرایش کردن از کلاهگیسهای سفید با پشت موهایی بلند که به انتهای آن یک پاپیون مشکی نصب شده بود، استفاده میکردند.
زنان نیز از کلاهگیسهای بسیار بلند و بزرگ استفاده میکردند. روی این کلاهگیسها زینتآلاتی مانند پر، نوارهای رنگی، جواهرآلات و... نصب میشدند. البته در اواخر قرن 18 در اعتراض به این همه تشریفات بیمورد مدل موی آزاد، پف داده شده و بینظم شد و آرایش کردن مردها نیز متوقف شد.
قرن 19
در این دوران تنها زیبایی خدادادی ملاک بود بنابراین آرایش کردن و استفاده از زیورآلات اهمیت خود را از دست داد. چون آرایش کردن متعلق به قشر فرودست جامعه و کاری غیراخلاقی محسوب میشد.
بدن مدل ساعتشنی بهعنوان معیار جدید زیبایی معرفی شد و زنان برای حالت دادن به بدنشان بخش میانی را با پارچه یا چرم خیلی محکم میبستند که این کار باعث بروز مشکلات و نارساییهای تنفسی و بعضی اندامهای حفره شکمی در درازمدت میشد. در این دوران مردان موی کوتاه داشتند و انواع مدلهای ریش و سبیل و حتی خط ریش باب شدند.
قرن 20
- در دهه 1920 بدن بسیار لاغر، موهای کوتاه ولی مجعد معیارهای اصلی زیبایی بودند.
- در دهه 1930 تا 1340 میلادی موهای بلند و اندام توپر دوباره به معیارهای زیبایی تبدیل شدند.
- در دهه 1950آرایش افراطی چشمها ملاک اصلی زیبایی بود؛
- دهه 1960 دو معیار زیبایی در صدر بود؛ قد 67/1 متر و وزن 48 کیلوگرم. این دهه پایان اهمیت زیبایی طبیعی و شروع زیبایی بهدست آمده از راه جراحیهای زیبایی بود.
- در دهه 1970 مدل مو، بهخصوص مدل موی بلند مهمترین معیار زیبایی بود.
قرن 21
در هیچ قرنی به اندازه قرن حاضر معیارهای زیبایی متغیر نبوده است. قرن 21 دوره گسترش جراحیهای زیبایی، تناسباندام و تمایل به دستیابی به بهترین ظاهر است.
عملهایی مانند لیپوساکشن، لیپولیزر، لیفتینگ پوست صورت، گردن و بدن، جراحی زیبایی پلکها، تغییر شکل فک، تزریق بوتاکس و پروتز گونه، لب و سینه و... این قرن را به یکی از پیچیدهترین دوران از نظر معیارهای زیبایی تبدیل کرده است.
دوران باستان
آنطور که از نقاشیها و نقوش سنگی بهجا مانده از دوران مختلف ایران باستان مشخص است در آن دوره داشتن چشمهای تیره و موهای تابدار مشکی اصل اساسی زیبایی محسوب میشد. در بعضی منابع گفته شده که داشتن موهای صاف نوعی نشان شلختگی و بیتوجهی به ظاهر محسوب میشد.
اگر دقت کنید تمام نقوش سنگی و نقاشیهای آن زمان نشان میدهند که سربازان هخامنشی و مردم عادی دارای موها و ریش و سبیل مجعد بودهاند. ابروان پیوسته و پر همچنین پوست سفید و روشن معیارهای زیبایی زنان ایرانی محسوب میشدند. داشتن بدن توپر و قوی نیز جزو مزیتهای زنان زیبا به حساب میآمد.
دوران سامانیان، غزنویان و سلجوقیان
ايرانيها در اين سالها كساني كه چشمهای بادامی تیره، پوستی روشن و موهایي تابدار و بلند داشتند را زيبا خطاب ميكردند. زنان در این دوران اندامی چاقتر و توپر داشتند.
دوران سلطنت اعراب
در این دوران معیارهای زیبایی تغییر چندانی نکرد و تقریبا همانهایی که در دوران باستان مزیت محسوب میشد به همان ترتیب حفظ شد. اگرچه ظاهر مو و ریش و سبیل مردان از آن حالت پرپشت و مجعد درآمد.
دوران ایلخانیان و تیموریان
در این سالها نیز تغییرات اساسی در معیارهای زیبایی ایجاد نشد و همان چشمان بادامی، ابروان پرپشت، موهای مجعد و بلند، پوستی روشن و فربه بودن مزیت محسوب میشد.
دوران صفویه، افشاریه و زندیه
ابروان پر و کمانی معيار اصلی زیبایی در اين سه دوره بود. داشتن پوست صاف و روشن، بدن توپر و موهای پر، مجعد و بلند مزیت بود.
دوران قاجار
در این دوران معیارهایی مانند پوست سفید، چشمان بادامی تیره و موهای بلند از گذشته حفظ شده ولی لپهای گلگون و ابروان پیوسته دوباره باب شدند. اما شاهکار این دوران داشتن سبیل است. شاید فکر کنید چون مردان قجری آن سبیلهای پرپشت و از بنا گوش در رفته را داشتند، زنان قجری هم باید سبیل داشته باشند اما واقعیت چیز دیگری است.
در دوره قاجار این باور عمومی وجود داشت که زنان با سبیلهای پر فرزندان پسر سالم به دنیا میآورند. اگرچه توپر بودن از دوران باستان معیار زیبایی بود اما در دوران قاجار این معیار به کاملا چاق بودن تغییر کرد. دلیل اصلی این مسئله کاملا مرتبط با وضعیت اقتصادی مملکت در آن دوران و دورههای قبل است.
دوران معاصر
معیارهای زیبایی در دوران معاصر بهخصوص در 20 سال گذشته دستخوش تغییرات بسیاری شد. یکی از مهمترین آنها توجه بیش از حد به شکل و ظاهر بینی است. شاید بتوان ادعا کرد که بینی قلمی، سربالا و عروسکی معیار اول زیبایی در ایران محسوب میشود در حالی که تقریبا در هیچ دوره تاریخی شکل بینی اهمیت چندانی نداشته است. تغییر بنیادی دیگر باب شدن پوست تیره و برنزه است. با وجود اینکه پوست تیره و برنزه حتی تا اوایل دهه 1370 خیلی طرفدار نداشت اما الان معیار مهمی بهحساب میآید.
داشتن اندام قلمی و لاغر نیز تغییر بنیادی سوم است که در هیچ دوره تاریخی ملاک زیبایی نبوده است. لب و گونههای برجسته نیز چهارمین تغییر مهم در معیارهای زیبایی محسوب میشود که در هیچ دوره تاریخی مورد توجه نبودهاند. رنگ چشم نیز در سالهای اخیر بسیار اهمیت پیدا کرده که آن هم با استفاده از لنزهای رنگی یا حتی عمل جراحی تغییر رنگ عنبیه در سالهای اخیر پررنگتر شده است. کمکم معیارهای دیگری مانند فک مثلثی، چال گونه، نگین دندان و در این اواخر نگین چشم به این فهرست اضافه شدهاند تا زنان امروز کوچکترین شباهتی به اجدادشان نداشته باشند.
معیارهای زیبایی در جهان
مصر دوران باستان
در مصر باستان معیارهایی مانند صورت کاملا کشیده، چشمان تیره و کشیده معیار اصلی زیبایی بودند. موها نیز نقش مهمی داشتند. حتما با مدل موی مصری آشنا هستید، این مدل طوری طراحی شده که چهره را مانند یک پرده در بر بگیرد و باعث نمایان شدن بیشتر اجزای صورت شود. زیورآلات زیادی که روی موها نصب میشدند نیز بسیار مهم بودند.
یونان و روم باستان
یونانیها روی زیبایی بسیار حساس بودند و آن را با معادلات پیچیده ریاضی محاسبه میکردند و فرمولهای خاص خود را داشتند. چشمان بزرگ، دهان کوچک، مدل بینی که اکنون با نام بینی کلاسیک یونانی شناخته میشود و پیشانی بلند از ویژگیهای یک چهره زیبا بود.
بدن توپر، پاهای کوتاه و دور کمر بزرگ از دیگر معیارهای زیبایی محسوب میشد. نکته جالب اینکه در این دوران زنان باید بیشتر بدنی مردانه میداشتند؛ بنابراین بالا تنه مردانه مزیت بزرگی بود. موی بلوند نیز بزرگترین معیار زیبایی محسوب میشد.
ژاپن باستان
از معیارهای زیبایی در ژاپن باستان پوست بسیار سفید، لب پایینی بزرگتر، صورت تاتو شده، موهای مشکی بسیار بلند (گاهی به طول هفت متر!)، چشمان تنگ، بینی کوچک و گونههای برجسته و حلقههای برنزی دور گردن محسوب میشد. البته در ژاپن باستان قدرت بیشتر از زیبایی مهم بود.
چین باستان
در چین باستان صورت گرد، پیشانی بلند، ابروان پهن و چشمان بادامی معیار اصلی زیبایی بودند. داشتن اندامی ظریف و بسیار لاغر بسیار مهم بود و از این بابت چین در دوران باستان یک استثناست.
قرون وسطی
معیارهای زیبایی در قرون وسطی دستخوش تغيیرات اساسی و بیشتر نادیده گرفته شدند چون جو سنگین حاکم بر این دوران اهمیت چندانی برای زنان قائل نبود و آنها را بالقوه گناهکار میدانست بنابراین زنان مجاز نبودند زیبایی خود را در جامعه نشان دهند و تنها دختران مجرد حق داشتند بدون پوشاندن موهایشان از خانه خارج شوند.
موی بلوند نیز نشانه کفر و گناه بود؛ بنابراین زنان مو بور موهایشان را به رنگ مشکی درمیآوردند.
قرن 15
شاید الان خندهدار به نظر برسد اما پیشانی بسیار بلند در دوران رنسانس اصلیترین معیار زیبایی و کندن موها رایجترین روش رسیدن به آن بود. پوست روشن نیز بهعنوان یکی از قدیمیترین نشانههای زیبایی و پاکی اهمیت خود را در این دوران از دست داد ولی در عوض گونههای سرخ که در قرون وسطی نشانه کفر و گناه بودند دوباره باب شدند.
موی بلوند دوباره به صدر معیارهای زیبایی برگشت و آنقدر مهم شد که زن و مرد موهایشان را با استفاده از نوعی رنگ که از پوست پیاز درست شده بود به این رنگ درمیآوردند.
قرن 16 و 17
پس از اینکه فرانسیس اول، پادشاه فرانسه بهطور اتفاقی موهایش را با مشعل سوزاند، مدل مو، ریش و سبیل کوتاه مد شد. در انگلستان نیز زنان برای شباهت پیدا کردن به ملکه الیزابت که موهایی قرمز و پوستی روشن داشت، موها و پوستشان را به این رنگها در میآوردند.
استفاده از کلاهگیسهای قرمز نیز خیلی محبوب شد. برای سفید کردن پوست نیز از سرب سفید استفاده میشد که مادهای سمی و خطرناک است. گونههای برجسته و قرمز نیز مهم بودند اما مچ پای ضخیم اوج زیبایی محسوب میشد!
قرن 18
مو اصلیترین معیار زیبایی در مردان و زنان قرن هجدهمی است. مردان ثروتمند علاوه بر آرایش کردن از کلاهگیسهای سفید با پشت موهایی بلند که به انتهای آن یک پاپیون مشکی نصب شده بود، استفاده میکردند.
زنان نیز از کلاهگیسهای بسیار بلند و بزرگ استفاده میکردند. روی این کلاهگیسها زینتآلاتی مانند پر، نوارهای رنگی، جواهرآلات و... نصب میشدند. البته در اواخر قرن 18 در اعتراض به این همه تشریفات بیمورد مدل موی آزاد، پف داده شده و بینظم شد و آرایش کردن مردها نیز متوقف شد.
قرن 19
در این دوران تنها زیبایی خدادادی ملاک بود بنابراین آرایش کردن و استفاده از زیورآلات اهمیت خود را از دست داد. چون آرایش کردن متعلق به قشر فرودست جامعه و کاری غیراخلاقی محسوب میشد.
بدن مدل ساعتشنی بهعنوان معیار جدید زیبایی معرفی شد و زنان برای حالت دادن به بدنشان بخش میانی را با پارچه یا چرم خیلی محکم میبستند که این کار باعث بروز مشکلات و نارساییهای تنفسی و بعضی اندامهای حفره شکمی در درازمدت میشد. در این دوران مردان موی کوتاه داشتند و انواع مدلهای ریش و سبیل و حتی خط ریش باب شدند.
قرن 20
- در دهه 1920 بدن بسیار لاغر، موهای کوتاه ولی مجعد معیارهای اصلی زیبایی بودند.
- در دهه 1930 تا 1340 میلادی موهای بلند و اندام توپر دوباره به معیارهای زیبایی تبدیل شدند.
- در دهه 1950آرایش افراطی چشمها ملاک اصلی زیبایی بود؛
- دهه 1960 دو معیار زیبایی در صدر بود؛ قد 67/1 متر و وزن 48 کیلوگرم. این دهه پایان اهمیت زیبایی طبیعی و شروع زیبایی بهدست آمده از راه جراحیهای زیبایی بود.
- در دهه 1970 مدل مو، بهخصوص مدل موی بلند مهمترین معیار زیبایی بود.
قرن 21
در هیچ قرنی به اندازه قرن حاضر معیارهای زیبایی متغیر نبوده است. قرن 21 دوره گسترش جراحیهای زیبایی، تناسباندام و تمایل به دستیابی به بهترین ظاهر است.
عملهایی مانند لیپوساکشن، لیپولیزر، لیفتینگ پوست صورت، گردن و بدن، جراحی زیبایی پلکها، تغییر شکل فک، تزریق بوتاکس و پروتز گونه، لب و سینه و... این قرن را به یکی از پیچیدهترین دوران از نظر معیارهای زیبایی تبدیل کرده است.