30-07-2015، 15:24
موزه جواهرات یکی از موزههای پرطرفدار ایران است که هر روز صدها علاقهمند و بازدیدکننده را به خود جلب میکند و هیچ وقت فکر نکردهاید دارایی آن، پشتوانه پولی کشورمان است و حتی نامش میتواند پشتوانه خوبی برای ریال کشورمان باشد.
موزه جواهرات ملی از سال 1334 محل نگهداری با ارزشترین دارایی ایران بوده است. گرچه برخی جواهرات آن با تاسیس بانک ملی سال 1316 شمسی در اختیار خزانه آن بانک قرار داشت، اما در نهایت با تاسیس بانک مرکزی از سال 1334 در خزانهای زیر نظر این بانک به مساحت حدود 1000 متر مربع نگهداری شدهاند.
این موزه یا همان خزانه جواهرات ملی از بدو تاسیس خود تاکنون به عنوان یکی از گنجینههای بیبدیل جهان با انواع و اقسام جواهرات تاریخی و ارزشمند خود علاوه بر معرفی توانایی جواهرسازان و هنرمندان ایرانی در کنار تمدن کشور به حفظ پول ملی کشورمان نیز کمک کرده است.
بدون تردید حالا که نام این موزه بیبدیل را متوجه شدهاید به یاد الماس بسیار معروف دریای نور افتادهاید، اما در نظر داشته باشید این الماس 182 قیراطی تنها برگ زرینی از این مجموعه عظیم و ارزشمند است. برگ زرینی که با ارزش خود همواره به عنوان نمادی از تمدن و ثروت ایران زمین بوده و خواهد بود.
این جواهرات چه رازی در دل دارند؟
به طور کلی تا قبل از پادشاهان صفوی کمتر حاکم یا حکمرانی در ایران آن زمان بود که به فکر جمعآوری یا نگهداری سنگهای قیمتی و جواهرات باشد و برخی سنگهای قیمتی یا طلا به صورت سرمایهای در دست تجار و افراد متول جابهجا میشد. اما از این تاریخ به بعد (907 تا 1114 هجری قمری) به دستور حکام وقت، سفرایی برای خریداری و جمعآوری جواهرات و سنگهای قیمتی به کشورهای اطراف یا دور دست مثل ایتالیا و فرانسه فرستاده شدند و با این کار اولین گام برای جمعآوری و حفظ و نگهداری گنجینهای گرانبها در خزانه حکومت برداشته شد.
این سنگها یا زیورآلات گرانبها در خزانه سلطنتی و در پایتخت آن دوران یعنی شهر اصفهان نگهداری میشد. با حمله محمود افغان به ایران، بخشی از این مجموعه گرانبها به تاراج رفت. بخشی از این جواهرات که از مرزهای ایران خارج شده بود به افغانستان امروزی و بخش دیگری به هندوستان رسید.
این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات، سنگهای قیمتی و پارچههای نفیس بود، اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشد، بلکه در میانه راه از سوی نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا(ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید
به روایت تاریخ برخی جواهرات تحت اختیار افغانها با همت نادرشاه دوباره به ایران بازگشت و برای گرفتن دوباره بخش دیگری از جواهرات ایران که به هندوستان فرستاده شده بود نامهای از سوی نادرشاه به هندوستان ارسال شد که هرگز توسط هندیها پاسخی به آن داده نشد. در نهایت نادرشاه در سال 1158 هجری قمری به منظور باز پس گرفتن جواهرات ایرانی تصمیم گرفت به هندوستان حمله کند که با وارد شدن سپاه نادر به هندوستان، حاکم وقت این کشور یعنی محمدشاه گورکانی برای جلوگیری از حمله نادر به سرزمینش علاوه بر جواهرات ایرانی مقداری هم هدایای بسیار ارزشمند برای او فرستاد.
این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات، سنگهای قیمتی و پارچههای نفیس بود، اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشد، بلکه در میانه راه از سوی نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا(ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید.
پس از قتل نادرشاه، یکی از سران او به نام احمد بیگ افغان ابدالی، دست به غارت این جواهرات زد که بسیاری از جواهرات قیمتی غارت شده هرگز به ایران بازگردانده نشد. یکی از معروفترین جواهراتی که توسط این فرد از کشور خارج شد الماس کوه نور بود. این الماس گرانبها در اختیار احمدشاه درانی قرار گرفت و بعد از آن به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و با شکست دادن او توسط انگلیسیها کوه نور ایرانی به دست کمپانی هند شرقی افتاد و به گواه تاریخ، مدتی بعد در سال 1266 هجری قمری با زور به ملکه ویکتوریا هدیه داده شد.
به این ترتیب در دوران قاجار بسیاری از جواهرات خارج شده از خزانه سلطنتی دوباره بازگردانده شد و برای جلوگیری از سرقت یا غارت مجدد آنها به دستور حکام قاجار بسیاری از جواهرات روی سازههایی مثل تاج کیانی، تخت طاووس، تخت نادر، کره جواهرنشان، سینی، شمشیر جهانگشای نادری، خنجر یا قلیانها نشانده شد تا علاوه بر کنترل بیشتر روی آنها در امان باشند.
این جواهرات از چه تاریخی ملی شدند؟
به روایت تاریخ برای اولین بار جواهرات سلطنتی در دوره مظفرالدین شاه، مکتوب و رسید شدند. این اتفاق اینگونه رخ داد که با پیروزی مشروطهخواهان بر حکومت، شاه برای حفظ جان خود از کاخ گریخت و به سفارت روسیه پناه برد. محمدعلی شاه، تعداد زیادی از جواهرات سلطنتی از جمله دریای نور را نیز به عنوان اموال شخصی همراه خود به سفارت روسیه برد که با پافشاری مشروطهخواهان به ناچار برخی از آنها از جمله الماس دریای نور دوباره به کاخ گلستان منتقل و در نهایت از آنها فهرستی تهیه شد تا از میزان واقعی این جواهرات اطلاعات دقیقی در دست باشد.
اما اصلیترین زمانی که این جواهرات در واقع ملی یا به عبارت دیگر به بانک ملی ایران اهدا شدند مربوط به زمان رضاشاه است. در این دوره یک شرکت فرانسوی به نام کمپانی بوشرون به دستور شاه از همه جواهرات سلطنتی صورتبرداری و ارزش آنها را تعیین کرد و در نهایت سال 1316 هجری شمسی با تاسیس بانک ملی ایران بسیاری از آنها به خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی و مالی کشور منتقل شدند.
پشتوانه پول ملی چیست؟
از وقتی حواله یا بیجک در دست مردم و تجار به عنوان سند دارایی طلا یا نقره قرار گرفت و حمل و نقل طلا برای انجام مبادلات کاهش یافت، طلا یا نقره به عنوان پشتوانه حوالهها در صندوقها ذخیره شدند. این اتفاق را میتوان اولین کارکرد طلا یا جواهرات به عنوان پشتوانه اسکناس معرفی کرد.
بنابراین طبق عرف یا قانون، دولتها تا مدتی پیش با توجه به ذخایر طلا و جواهرات خود به انتشار اسکناس اقدام میکردند. در واقع آنها با توجه به توان و ارزش پشتوانه ذخایر طلای کشور، اسکناس در اختیار عموم قرار میدادند و هر واحد از پولشان را با مقداری معینی طلا ارزشگذاری میکردند. در ایران نیز طبق قانون اساسی و بند یک قانون پولی و بانکی کشور، واحد پولی کشور ریال و برابر یکصد دینار انتخاب شده است. این مقدار پول یا یک ریال طبق قانون مذکور برابر 180 هزار و 55 ده میلیونیم (0/0108055) گرم طلای خالص تعریف شده است.
به طور کلی بر اساس قانون یاد شده بانک مرکزی باید صد درصد میزان اسکناس منتشر شده، دارایی و وثیقه به عنوان پشتوانه ریال در اختیار داشته باشد که این پشتوانه عبارت است از: الف. طلا، ب. ارزهای خارجی، ج. اوراق بهادار. این داراییها طبق همین قانون باید به صورت 25 درصد طلا و ارز و مابقی باید به صورت اوراق بهادار در خزانه موجود باشد.
اما اگر از جایگاه جواهرات ملی در این پشتوانه بخواهیم بدانیم لازم به یادآوری است در بند «ب» ماده 8 قانون پولی و بانکی کشور، این جواهرات به تصویب قانونی در مجلس از سال 1308 یعنی زمان رضاشاه، به عنوان وثیقه تعهدات ناشی از اسناد و اوراق بهادار دولت شناخته شدهاند. از این تاریخ به بعد جواهرات ملی به عنوان وثیقه و پشتوانه پولی ایران در اختیار بانک ملی و نهایتا در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت، اما هرگز نباید فراموش کرد این وثیقه یعنی جواهرات ملی ایران برای اسناد دولتی فقط حالت شکلی دارند و از لحاظ ماهیت، تاثیری بر نحوه یا روند انتشار اسکناس و پشتوانه آن نخواهند داشت.
از سوی دیگر، برخی اقتصاددانان امروزه بر این عقیده هستند که تقریبا یک دهه پس از جنگ جهانی دوم، دیگر طلا یا جواهر و ارزهای خارجی به عنوان پشتوانه مناسبی برای پول ملی کشورها نیست، بلکه تولیدات ملی منطقه و صنایع آن میتواند بهترین پشتوانه برای پول ملی کشور انتخاب شود.
ارزش این جواهرات چقدر است؟
اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمیشود، ولی از جواهرات ملی ایران به عنوان پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه کشور و گاه به عنوان پشتوانه پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده میشده است. از نظر فنی به لحاظ منحصربهفرد بودن، بینظیر بودن و اهمیت تاریخی، قیمتگذاری برای چنین جواهراتی (حتی به طور تقریبی) برای زبدهترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدور نیست. اما برخی مورخان تنها ارزش جواهرات غنیمتی ایران از هند را به ارزش آن زمان حدود 70 کرور روپیه برآورد کردهاند.
موزه جواهرات ملی از سال 1334 محل نگهداری با ارزشترین دارایی ایران بوده است. گرچه برخی جواهرات آن با تاسیس بانک ملی سال 1316 شمسی در اختیار خزانه آن بانک قرار داشت، اما در نهایت با تاسیس بانک مرکزی از سال 1334 در خزانهای زیر نظر این بانک به مساحت حدود 1000 متر مربع نگهداری شدهاند.
این موزه یا همان خزانه جواهرات ملی از بدو تاسیس خود تاکنون به عنوان یکی از گنجینههای بیبدیل جهان با انواع و اقسام جواهرات تاریخی و ارزشمند خود علاوه بر معرفی توانایی جواهرسازان و هنرمندان ایرانی در کنار تمدن کشور به حفظ پول ملی کشورمان نیز کمک کرده است.
بدون تردید حالا که نام این موزه بیبدیل را متوجه شدهاید به یاد الماس بسیار معروف دریای نور افتادهاید، اما در نظر داشته باشید این الماس 182 قیراطی تنها برگ زرینی از این مجموعه عظیم و ارزشمند است. برگ زرینی که با ارزش خود همواره به عنوان نمادی از تمدن و ثروت ایران زمین بوده و خواهد بود.
این جواهرات چه رازی در دل دارند؟
به طور کلی تا قبل از پادشاهان صفوی کمتر حاکم یا حکمرانی در ایران آن زمان بود که به فکر جمعآوری یا نگهداری سنگهای قیمتی و جواهرات باشد و برخی سنگهای قیمتی یا طلا به صورت سرمایهای در دست تجار و افراد متول جابهجا میشد. اما از این تاریخ به بعد (907 تا 1114 هجری قمری) به دستور حکام وقت، سفرایی برای خریداری و جمعآوری جواهرات و سنگهای قیمتی به کشورهای اطراف یا دور دست مثل ایتالیا و فرانسه فرستاده شدند و با این کار اولین گام برای جمعآوری و حفظ و نگهداری گنجینهای گرانبها در خزانه حکومت برداشته شد.
این سنگها یا زیورآلات گرانبها در خزانه سلطنتی و در پایتخت آن دوران یعنی شهر اصفهان نگهداری میشد. با حمله محمود افغان به ایران، بخشی از این مجموعه گرانبها به تاراج رفت. بخشی از این جواهرات که از مرزهای ایران خارج شده بود به افغانستان امروزی و بخش دیگری به هندوستان رسید.
این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات، سنگهای قیمتی و پارچههای نفیس بود، اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشد، بلکه در میانه راه از سوی نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا(ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید
به روایت تاریخ برخی جواهرات تحت اختیار افغانها با همت نادرشاه دوباره به ایران بازگشت و برای گرفتن دوباره بخش دیگری از جواهرات ایران که به هندوستان فرستاده شده بود نامهای از سوی نادرشاه به هندوستان ارسال شد که هرگز توسط هندیها پاسخی به آن داده نشد. در نهایت نادرشاه در سال 1158 هجری قمری به منظور باز پس گرفتن جواهرات ایرانی تصمیم گرفت به هندوستان حمله کند که با وارد شدن سپاه نادر به هندوستان، حاکم وقت این کشور یعنی محمدشاه گورکانی برای جلوگیری از حمله نادر به سرزمینش علاوه بر جواهرات ایرانی مقداری هم هدایای بسیار ارزشمند برای او فرستاد.
این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات، سنگهای قیمتی و پارچههای نفیس بود، اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشد، بلکه در میانه راه از سوی نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا(ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید.
پس از قتل نادرشاه، یکی از سران او به نام احمد بیگ افغان ابدالی، دست به غارت این جواهرات زد که بسیاری از جواهرات قیمتی غارت شده هرگز به ایران بازگردانده نشد. یکی از معروفترین جواهراتی که توسط این فرد از کشور خارج شد الماس کوه نور بود. این الماس گرانبها در اختیار احمدشاه درانی قرار گرفت و بعد از آن به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و با شکست دادن او توسط انگلیسیها کوه نور ایرانی به دست کمپانی هند شرقی افتاد و به گواه تاریخ، مدتی بعد در سال 1266 هجری قمری با زور به ملکه ویکتوریا هدیه داده شد.
به این ترتیب در دوران قاجار بسیاری از جواهرات خارج شده از خزانه سلطنتی دوباره بازگردانده شد و برای جلوگیری از سرقت یا غارت مجدد آنها به دستور حکام قاجار بسیاری از جواهرات روی سازههایی مثل تاج کیانی، تخت طاووس، تخت نادر، کره جواهرنشان، سینی، شمشیر جهانگشای نادری، خنجر یا قلیانها نشانده شد تا علاوه بر کنترل بیشتر روی آنها در امان باشند.
این جواهرات از چه تاریخی ملی شدند؟
به روایت تاریخ برای اولین بار جواهرات سلطنتی در دوره مظفرالدین شاه، مکتوب و رسید شدند. این اتفاق اینگونه رخ داد که با پیروزی مشروطهخواهان بر حکومت، شاه برای حفظ جان خود از کاخ گریخت و به سفارت روسیه پناه برد. محمدعلی شاه، تعداد زیادی از جواهرات سلطنتی از جمله دریای نور را نیز به عنوان اموال شخصی همراه خود به سفارت روسیه برد که با پافشاری مشروطهخواهان به ناچار برخی از آنها از جمله الماس دریای نور دوباره به کاخ گلستان منتقل و در نهایت از آنها فهرستی تهیه شد تا از میزان واقعی این جواهرات اطلاعات دقیقی در دست باشد.
اما اصلیترین زمانی که این جواهرات در واقع ملی یا به عبارت دیگر به بانک ملی ایران اهدا شدند مربوط به زمان رضاشاه است. در این دوره یک شرکت فرانسوی به نام کمپانی بوشرون به دستور شاه از همه جواهرات سلطنتی صورتبرداری و ارزش آنها را تعیین کرد و در نهایت سال 1316 هجری شمسی با تاسیس بانک ملی ایران بسیاری از آنها به خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی و مالی کشور منتقل شدند.
پشتوانه پول ملی چیست؟
از وقتی حواله یا بیجک در دست مردم و تجار به عنوان سند دارایی طلا یا نقره قرار گرفت و حمل و نقل طلا برای انجام مبادلات کاهش یافت، طلا یا نقره به عنوان پشتوانه حوالهها در صندوقها ذخیره شدند. این اتفاق را میتوان اولین کارکرد طلا یا جواهرات به عنوان پشتوانه اسکناس معرفی کرد.
بنابراین طبق عرف یا قانون، دولتها تا مدتی پیش با توجه به ذخایر طلا و جواهرات خود به انتشار اسکناس اقدام میکردند. در واقع آنها با توجه به توان و ارزش پشتوانه ذخایر طلای کشور، اسکناس در اختیار عموم قرار میدادند و هر واحد از پولشان را با مقداری معینی طلا ارزشگذاری میکردند. در ایران نیز طبق قانون اساسی و بند یک قانون پولی و بانکی کشور، واحد پولی کشور ریال و برابر یکصد دینار انتخاب شده است. این مقدار پول یا یک ریال طبق قانون مذکور برابر 180 هزار و 55 ده میلیونیم (0/0108055) گرم طلای خالص تعریف شده است.
به طور کلی بر اساس قانون یاد شده بانک مرکزی باید صد درصد میزان اسکناس منتشر شده، دارایی و وثیقه به عنوان پشتوانه ریال در اختیار داشته باشد که این پشتوانه عبارت است از: الف. طلا، ب. ارزهای خارجی، ج. اوراق بهادار. این داراییها طبق همین قانون باید به صورت 25 درصد طلا و ارز و مابقی باید به صورت اوراق بهادار در خزانه موجود باشد.
اما اگر از جایگاه جواهرات ملی در این پشتوانه بخواهیم بدانیم لازم به یادآوری است در بند «ب» ماده 8 قانون پولی و بانکی کشور، این جواهرات به تصویب قانونی در مجلس از سال 1308 یعنی زمان رضاشاه، به عنوان وثیقه تعهدات ناشی از اسناد و اوراق بهادار دولت شناخته شدهاند. از این تاریخ به بعد جواهرات ملی به عنوان وثیقه و پشتوانه پولی ایران در اختیار بانک ملی و نهایتا در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت، اما هرگز نباید فراموش کرد این وثیقه یعنی جواهرات ملی ایران برای اسناد دولتی فقط حالت شکلی دارند و از لحاظ ماهیت، تاثیری بر نحوه یا روند انتشار اسکناس و پشتوانه آن نخواهند داشت.
از سوی دیگر، برخی اقتصاددانان امروزه بر این عقیده هستند که تقریبا یک دهه پس از جنگ جهانی دوم، دیگر طلا یا جواهر و ارزهای خارجی به عنوان پشتوانه مناسبی برای پول ملی کشورها نیست، بلکه تولیدات ملی منطقه و صنایع آن میتواند بهترین پشتوانه برای پول ملی کشور انتخاب شود.
ارزش این جواهرات چقدر است؟
اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمیشود، ولی از جواهرات ملی ایران به عنوان پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه کشور و گاه به عنوان پشتوانه پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده میشده است. از نظر فنی به لحاظ منحصربهفرد بودن، بینظیر بودن و اهمیت تاریخی، قیمتگذاری برای چنین جواهراتی (حتی به طور تقریبی) برای زبدهترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدور نیست. اما برخی مورخان تنها ارزش جواهرات غنیمتی ایران از هند را به ارزش آن زمان حدود 70 کرور روپیه برآورد کردهاند.