20-07-2015، 11:00
[rtl]غیبدانی اهل بیت(ع) با قرآن منافات دارد؟[/rtl]
چنانکه گذشت در برخی روایت اسلامی از پیشگویی زمان و مکان شهادت حضرات معصومین(علیهم السلام) سخن رفته است. بنا بر قول مشهور، هم سیدالشهدا(علیه السلام) و هم امیرمونان نسبت به زمان و مکان مرگشان، غیبگویی کردند. آیا این نحوه آگاهی با علم خدا منافات ندارد؟
قوت سند و فراوانی اینگونه روایات به حدی است که نمیتوان مفاد آن را تاویل برد. بلکه می توان با تکیه بر شواهد صریح قرآنی، وجود این مقام و شانیت را برای خاندان وحی اثبات کرد. بدین صورت که اسرار غیب را ذات اقدس اله،بالذات عالم است و پیشوایان پاک، بالعرض؛ چنانکه قرآن میفرماید: تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ..[این از خبرهاى غیب است كه آن را به تو وحى مىكنیم پیش از این نه تو آن را مىدانستى و نه قوم تو]. (هود/42(. بنابراین منافاتی ندارد که اهل بیت(علیهم اسلام) به اذن خداوند و در طول علم حضرتش، نسبت به برخی حقایق ابراز اطلاع کنند.
از دیگر شواهد قرآنی که دلالت بر صحت این ادعا دارد کریمه 26 سوره جن است که می فرماید: عَـٰلِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَی غَیْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَی' مِنْ رَسُولٍ... «خداوند عالِم به تمام غیب است و بس ، پس بر غیب خود هیچكس را واقف نمیگرداند مگر آن رسولی را كه بپسندد و انتخاب و اختیار نماید»
این آیه موید این ادعاست که خداوند علم به غیب را به رسول مرتضی افاضه می کند بنابراین علم غیب بالاصاله و ذاتا منحصر به ذات خداست و پیامبر منتخب و منتجب از سوی خدا، آن را به نحو تبعی و تفویضی از ذات احدیت دریافت میکند.
و سرّ انکار غیبدانی از سوی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) که در برخی آیات همچون: قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَهِ وَ لَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ ...(50/انعام)« بگو: من به شما نمیگویم كه در نزد من خزانههای خداوند است و نه علم غیب می دانم» آمده است همین است که حضرتش علم استقلالی را از خود نفی میکند نه علم افاضی را.
نکته پایانی اینکه اگر لفظ رسول در جملۀ "مَنِ ارْتَضَی' مِنْ رَسُولٍ" مختصّ به انبیای مرسل باشد، این مقام از ساحت وجود پیامبرانی که تنها صاحب مقام نبوتاند نه رسالت، سلب میشود.
[rtl]در قرآن آمده است که جز خدا، احدی نمیداند که در کجا خواهد مرد، آیا پیشگویی اهل بیت(ع) از زمان و مکان شهادتشان، منافی این آیه از قرآن است؟[/rtl]
بر مبنای آیه 34 سوره مبارکه لقمان، علم پارهای از امور مانند "زمان رستاخیز"، "ویژگیهای جنین در رحمهای مادران"، "کارهایی که از آدمی در آینده سر خواهد زد" و "مکان مرگ هر کس"، به خدا اختصاص داده شده است. در اینجا سوالاتی چند مطرح است.
یک. آیا غیب منحصر به علم خداست فقط؟
دو. آیا پیشبینی نزولات جوی در علم هواشناسی و همینطور تعیین جنسیت جنین قبل از تولد توسط دستگاه سونوگرافی، حصر علم خدا را نمیشکند؟
سه. در پارهای از کتب و مجامع ماثور روایی در باب اثبات معجزات و کرامات اهل بیت(علیهمالسلام)، به اخبار و پیشگوییهای غیبی پیشوایات پاک استناد شده است، آیا اطلاع ایشان نسبت به مغیبات، ناقض مفاد این آیه قرآن نیست؟
سوال دوم را پیشتر در مقاله: آیا سونوگرافی ناقض آیات قرآن است؟، پاسخ گفتیم و آن دو دیگر سوال را در مجال حاضر بررسی میکنیم.
آیه یادشده میفرماید:
(إِنَّ اللّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ ما فِى الأَرْحامِ وَمَا تَدْرى نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ بِأَىِّ أَرْض تَمُوتُ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ)
«پیش خداست وقت روز رستاخیز] و هم [ اوست كه باران نازل مى گرداند و از آنچه در رحم هاست آگاه است. هیچ كس نمى داند فردا چه به دست مى آورد و كسى نمى داند در چه سرزمینى خواهد مرد. خداوند دانا و خبیر است.»
آیا براستی این آیه در مقام تبیین و تخصیص علم خداست؟
عدهای از مفسران با استناد به برخی از احادیث بر این باورند که این آیه در صدد تبیین انحصار علم خداست و لذا کلید مفاتیح این امور پنچگانه غیب را نزد خدا میدانند و بس.
در پاسخ ایشان باید گفت:
یک. آیا غیب منحصر به علم خداست فقط؟
دو. آیا پیشبینی نزولات جوی در علم هواشناسی و همینطور تعیین جنسیت جنین قبل از تولد توسط دستگاه سونوگرافی، حصر علم خدا را نمیشکند؟
سه. در پارهای از کتب و مجامع ماثور روایی در باب اثبات معجزات و کرامات اهل بیت(علیهمالسلام)، به اخبار و پیشگوییهای غیبی پیشوایات پاک استناد شده است، آیا اطلاع ایشان نسبت به مغیبات، ناقض مفاد این آیه قرآن نیست؟
سوال دوم را پیشتر در مقاله: آیا سونوگرافی ناقض آیات قرآن است؟، پاسخ گفتیم و آن دو دیگر سوال را در مجال حاضر بررسی میکنیم.
آیه یادشده میفرماید:
(إِنَّ اللّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ ما فِى الأَرْحامِ وَمَا تَدْرى نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ بِأَىِّ أَرْض تَمُوتُ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ)
«پیش خداست وقت روز رستاخیز] و هم [ اوست كه باران نازل مى گرداند و از آنچه در رحم هاست آگاه است. هیچ كس نمى داند فردا چه به دست مى آورد و كسى نمى داند در چه سرزمینى خواهد مرد. خداوند دانا و خبیر است.»
آیا براستی این آیه در مقام تبیین و تخصیص علم خداست؟
عدهای از مفسران با استناد به برخی از احادیث بر این باورند که این آیه در صدد تبیین انحصار علم خداست و لذا کلید مفاتیح این امور پنچگانه غیب را نزد خدا میدانند و بس.
در پاسخ ایشان باید گفت:
اولا: روایات مورد نظر از حیث سندیت ضعیف و مخدوش است.
ثانیا: با دقت در سیاق و شیوه طرح موضوع در آیه و همینطور تامل در دیگر آیات مویِّد، روشن میشود که از میان امور غیبی یادشده، تنها موضوع نخست یعنی "زمان برپایی قیامت" جنبه انحصاری داشته و جز در پرتو اذن خداوند، احدی با حضرتش در این ویژگی مشارکت ندارد. حال آنکه در خصوص سایر موضوعات، بشر نیز میتواند به صورت مستقیم یا در پرتو پیشرفتهای علمی نسبت به آنها کسب آگاه نماید.
ثالثا: چنانکه ادبا گفتهاند تقدم لفظ "عنده" بر عبارت "علم الساعه" مفید حصر است.
رابعا: دو آیه دیگر نیز موید این ادعاست که علم به قیام قیامت فقط نزد خداست و بس:
1. یَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللّهِ(احزاب/63): «مردم از تو درباره رستاخیز مى پرسند بگو: علم آن فقط نزد خداست.»
2. اِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ(فصلت/47 ) «دانستن هنگام رستاخیز فقط منحصر به اوست.»
ثالثا: چنانکه ادبا گفتهاند تقدم لفظ "عنده" بر عبارت "علم الساعه" مفید حصر است.
رابعا: دو آیه دیگر نیز موید این ادعاست که علم به قیام قیامت فقط نزد خداست و بس:
1. یَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللّهِ(احزاب/63): «مردم از تو درباره رستاخیز مى پرسند بگو: علم آن فقط نزد خداست.»
2. اِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ(فصلت/47 ) «دانستن هنگام رستاخیز فقط منحصر به اوست.»
چنانکه گذشت در برخی روایت اسلامی از پیشگویی زمان و مکان شهادت حضرات معصومین(علیهم السلام) سخن رفته است. بنا بر قول مشهور، هم سیدالشهدا(علیه السلام) و هم امیرمونان نسبت به زمان و مکان مرگشان، غیبگویی کردند. آیا این نحوه آگاهی با علم خدا منافات ندارد؟
قوت سند و فراوانی اینگونه روایات به حدی است که نمیتوان مفاد آن را تاویل برد. بلکه می توان با تکیه بر شواهد صریح قرآنی، وجود این مقام و شانیت را برای خاندان وحی اثبات کرد. بدین صورت که اسرار غیب را ذات اقدس اله،بالذات عالم است و پیشوایان پاک، بالعرض؛ چنانکه قرآن میفرماید: تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ..[این از خبرهاى غیب است كه آن را به تو وحى مىكنیم پیش از این نه تو آن را مىدانستى و نه قوم تو]. (هود/42(. بنابراین منافاتی ندارد که اهل بیت(علیهم اسلام) به اذن خداوند و در طول علم حضرتش، نسبت به برخی حقایق ابراز اطلاع کنند.
از دیگر شواهد قرآنی که دلالت بر صحت این ادعا دارد کریمه 26 سوره جن است که می فرماید: عَـٰلِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَی غَیْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَی' مِنْ رَسُولٍ... «خداوند عالِم به تمام غیب است و بس ، پس بر غیب خود هیچكس را واقف نمیگرداند مگر آن رسولی را كه بپسندد و انتخاب و اختیار نماید»
این آیه موید این ادعاست که خداوند علم به غیب را به رسول مرتضی افاضه می کند بنابراین علم غیب بالاصاله و ذاتا منحصر به ذات خداست و پیامبر منتخب و منتجب از سوی خدا، آن را به نحو تبعی و تفویضی از ذات احدیت دریافت میکند.
و سرّ انکار غیبدانی از سوی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) که در برخی آیات همچون: قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَهِ وَ لَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ ...(50/انعام)« بگو: من به شما نمیگویم كه در نزد من خزانههای خداوند است و نه علم غیب می دانم» آمده است همین است که حضرتش علم استقلالی را از خود نفی میکند نه علم افاضی را.
نکته پایانی اینکه اگر لفظ رسول در جملۀ "مَنِ ارْتَضَی' مِنْ رَسُولٍ" مختصّ به انبیای مرسل باشد، این مقام از ساحت وجود پیامبرانی که تنها صاحب مقام نبوتاند نه رسالت، سلب میشود.