19-07-2015، 14:56
یکی از خبرگزاریهای فعال در افغانستان در اعتراض به تصمیم حکومت این کشور مبنی بر حمایت از عربستان اعلام کرد که دولت با مشورت کدام علما و سران جهادی تصمیم به حمایت از ریاض گرفته است؟
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، پس از اعلام حمایت رسمی حکومت وحدت ملی افغانستان از عربستان سعودی در تجاوز به یمن، اعتراضات به این تصمیم در سراسر این کشور آغاز شده است.
در همین حال خبرگزاری «جمهور» یکی از خبرگزاریهای فعال در افغانستان در مطلبی به بررسی این تصمیم حکومت وحدت ملی کشورش پرداخته است که متن آن را در زیر مطالعه میکنید:
ریاستجمهوری افغانستان با انتشار اعلامیهای از حملات عربستان سعودی بر ضد مردم یمن اعلام حمایت کرده است. در بخشی از اعلامیه ارگ آمده است:
"دولت و مردم مسلمان افغانستان روابط عمیق تاریخی و دینی با کشور عربستان سعودی داشته و دفاع از سرزمین مقدس حرمین شریفین را دین هر مسلمان میدانند، از همین رو در دفاع از سرزمین مقدس حرمین شریفین با تمام نیرو در کنار دولت و مردم برادر و مسلمان کشور عربستان سعودی، در صورت بروز هر نوع تهدید قرار دارد."
چند سئوال:
چند نکته در این اعلامیه و اعلام موضع، قابل تأمل و جای سئوال است:
۱- کدام علما به حکومت اشرفغنی مشاوره و اجازه جانبداری داده است؟ این شورای علما تا به حال کجا بودهاند و کدام کار مهمی را انجام دادهاند؟ چرا این شورا در چنین حالاتی پیدا میشود؟ چرا جناب رئیس حکومت، تصمیماتی این چنینی خود را به علما و سران و ... نسبت میدهند؟ مگر آنکه گفته شود شورای علمای موردنظر اشرفغنی، عالمان درباری هستند و بدیهی است که نظر علمای درباری در مورد مسائل کلان ملی، مشروعیت مردمی ندارد.
۲- طرف مشورت اشرف غنی، غیر از تیم خاص خودشان کدام افراد، جریانها و احزاب سیاسی بودهاند؟ مبنای عقلانی و منطقی چنین مشاوره و چنین موضعگیری، چه بوده است؟
۳- مبنای مشاوره و تصمیم حکومت اشرفغنی از متن اعلامیه صراحتاً دو نکته گفته شده است:
روابط عمیق تاریخی و دینی با سعودیها! - دفاع از حرمین شریفین!
آیا ارتش یمن و گروه انصارالله به حرمین شریفین حمله کردهاند؟ آیا واقعاً حرمین شریفین به خطر افتاده است؟ و یا اینکه عربستان سعودی و حواریون این کشور به یمن حمله کردهاند، بمباران میکنند و میکشند؟
نادیده انگاری جنایات
با انتشار برخی تحلیلها و گزارشها در زمان رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری افغانستان، برخی از تحلیلگران معتقدند که عربستان سعودی از جمله حامیان اشرفغنی بود و اشرفغنی تاکنون بارها به بهانههای مختلف، سفرهای رسمی و غیررسمی به سعودی داشته است. این بهانه که دولت افغانستان بخاطر دفاع از حرمین شریفین از ائتلاف سعودی برضد یمن حمایت میکند، بهانهای بسیار سادهلوحانه و عوامفریبانه است. جناب اشرفغنی و همنشینان وی در ارگ، چشم خود را بر قتل دهها طفل و زن بیگناه یمنی توسط جنگندههای سعودی و ائتلاف حامی آن بستهاند. لازم بود اعلامیهای که صادر میشود تأکید بر حفظ جان افراد بیگناه نیز داشته باشد. گزارشهای متواتر، حاکی از کشتار غیرنظامیان یمنی است؛ اینکه این غیرنظامیان مربوط به حوثیها هستند دلیل نمیشود که جانشان ارزش نداشته باشد. ما در افغانستان هر روز شاهد کشتار افراد غیرنظامی هستیم و باید بیشتر از هر شهروند دیگری درد و داغ کشتار مردم را درک کنیم.
جنایاتی که در این چند روز در یمن انجام شده است، حتی فغان و فریاد نهادهای حقوق بشری غربی را نیز در آورده و آنها خواهان تحقیق و بررسی جنایات جنگی در یمن شدهاند.
اگر جناب اشرفغنی مدیون سعودی ها در کسب قدرت است، هزینه آن نباید از جیب و از اعتبار مردم افغانستان برود.
اشتباهات دیپلماتیک حکومت
در قضیه حمله بر یمن، کشورها عملاً سه دستهاند:
کشورهای حامی سعودی، کشورهای مخالف جنگ و کشورهای بیطرف.
روسیه، چین، ایران، هند، عراق و... از کشورهای منطقه و بعضی دیگر از کشورهای دور و نزدیک از جمله مخالفین جنگ و حمله نظامی به یمن هستند و طبعاً این کشورها از این تصمیم حکومت افغانستان ناراضی خواهند بود؛ به ویژه اینکه اشرفغنی پس از کسب قدرت و حکومت، سیاست خارجی افغانستان را دگرگون کرده است. با پاکستان وارد تعامل شد و هند را ناراحت کرد؛ حتی دعوت رسمی ناندرا مودی نخستوزیر هند را نادیده گرفت و پس از آن، با عملکردهای خود، خشم هندیها را بعنوان یکی از دوستان مهم افغانستان برانگیخت. با پیوستن به عربستان سعودی، موجبات ناراحتی ایران را فراهم آورد و نیز نگرانی روسیه را موجب شد. هندیها کمکهای خود را به افغانستان قطع کردند و حتی گفته میشود که قبل از سفر اشرفغنی به آمریکا، وی از مقامات هندی تقاضای سفر به دهلی مینماید که آنها، سفر و پذیرش اشرفغنی به کشورشان را رد میکنند. اینها یعنی ایجاد فضای تازهای مبنی بر بیاعتمادی کشورهای فوقالذکر به حکومت جدید افغانستان که یقیناً تبعات خاص خود را نیز خواهد داشت.
هیجانزدگی پس از سفر به آمریکا
سفر اشرفغنی به آمریکا و سخنرانی در کنگره این کشور، بازتاب زیادی در رسانهها داشت و البته با استقبال گرم مردم افغانستان هم مواجه شد. احتمالاً جناب رئیسجمهور از این مسئله احساس قدرت میکنند و در بازگشت از آمریکا بدون توجه به بسیاری از حساسیتها، نظر خود را معطوف به جبههگیری راجع به جنگ و کشتار در کشور یمن مینمایند.
اما جناب اشرفغنی یک نکته مهم را نباید از نظر دور کند: نمایندگان کنگره آمریکا برای هر کسی کف نمیزنند و برای هر کس بطور متواتر از جای خود برنمیخیزند مگر آنکه آن فرد، کاملاً در خدمت تأمین منافع آمریکا باشد. چرا آمریکاییها برای قهرمان ملی افغانستان که یک عمر برای نجات کشور مجاهدت کرد یکبار از جای خود بلند نشدند؛ یکبار دست نزدند و حتی کمترین اعتنایی به او نکردند؟! ایشان نباید از یاد ببرد که نمایندگان کنگره آمریکا قبل از ایشان برای بنیامین نتانیاهو نیز بلند شدند و کف زدند.
ایشان باید توجه کنند که قدرت واقعی، مردم هستند که مظهر قدرت خداوند میباشند "یدالله مع الجماعه"
پس لازم است برای دیپلماسی خود، برای تصمیمهای کلان خود و برای اقتدار حکومت خود، نگاه معطوف به اراده مردم داشته باشند و افراد قربانی در جنگها را از هر طیف و مذهب و نژادی که باشند از یاد نبرند.
اعلامیهای برای خوراک رسانهای
متن صادره از جانب ارگ ریاستجمهوری، صرفاً یک اعلامیه است؛ هیچ بازخورد اجرایی ندارد و نمیتواند داشته باشد. حکومتی که در آزادی ۳۱ مسافر هموطن خود از چنگال عدهای وحشی در خاک خود، عاجز است و برای آزادسازی آنها دست به دامان ریشسفیدان و بزرگان و مذهبیون قومی میشود و برای دفاع از جان و امنیت شهروندان خود ناتوان است؛ لازم است برای جنگ سعودیها و بحران خاورمیانه، مواضع منطقیتری اتخاذ نماید.
اعلامیهای که از جانب اشرفغنی با مشورت بزرگان! صادر شده، جز آنکه خوراک رسانههایی مانند العربیه، الجزیره و اَلهای دیگر شود و جز آنکه پوزخند سیاستدانها را موجب شود و جز آنکه خشم مخالفان جنگ و جبهه سعودی را فراهم آورد نتیجه دیگری نخواهد داشت. این اعلامیه، میتواند اعلام بیعت با حکام سعودی قلمداد شود و خوراکی برای رسانههای متبوعشان باشد.
انتظار می رود در چنین مسائل مهمی، اعتبار مردم افغانستان و خواست آنها از طرف حکومت وحدت ملی درنظر گرفته شود.
البته نکته مهم دیگری که در این اعلامیه آمده است بند سوم این اعلامیه میباشد که جا داشت مقامات کشورمان روی همین اصل، تمرکز مینمودند و از جانبداری خودداری میورزیدند:
"دولت ج. ا. افغانستان با درک تجارب تلخ و ناگوار از عواقب جنگ و ناامنی، طرفدار راهحل صلحآمیز این بحران بوده و از همۀ کشورهای اسلامی و رهبرانشان میخواهد که با همکاری سازمان کنفرانس اسلامی و سازمان ملل متحد در این راستا تلاش نمایند."
برای حکومت افغانستان زیبنده بود تا بدون موضعگیری و اعلام حمایت از جنگی که در راستای رقابتهای سیاسی منطقهای است و طبعاً موجب کشتار مردم میشود به آخرین بند اعلامیه، توجه بیشتری میکرد.
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، پس از اعلام حمایت رسمی حکومت وحدت ملی افغانستان از عربستان سعودی در تجاوز به یمن، اعتراضات به این تصمیم در سراسر این کشور آغاز شده است.
در همین حال خبرگزاری «جمهور» یکی از خبرگزاریهای فعال در افغانستان در مطلبی به بررسی این تصمیم حکومت وحدت ملی کشورش پرداخته است که متن آن را در زیر مطالعه میکنید:
ریاستجمهوری افغانستان با انتشار اعلامیهای از حملات عربستان سعودی بر ضد مردم یمن اعلام حمایت کرده است. در بخشی از اعلامیه ارگ آمده است:
"دولت و مردم مسلمان افغانستان روابط عمیق تاریخی و دینی با کشور عربستان سعودی داشته و دفاع از سرزمین مقدس حرمین شریفین را دین هر مسلمان میدانند، از همین رو در دفاع از سرزمین مقدس حرمین شریفین با تمام نیرو در کنار دولت و مردم برادر و مسلمان کشور عربستان سعودی، در صورت بروز هر نوع تهدید قرار دارد."
چند سئوال:
چند نکته در این اعلامیه و اعلام موضع، قابل تأمل و جای سئوال است:
۱- کدام علما به حکومت اشرفغنی مشاوره و اجازه جانبداری داده است؟ این شورای علما تا به حال کجا بودهاند و کدام کار مهمی را انجام دادهاند؟ چرا این شورا در چنین حالاتی پیدا میشود؟ چرا جناب رئیس حکومت، تصمیماتی این چنینی خود را به علما و سران و ... نسبت میدهند؟ مگر آنکه گفته شود شورای علمای موردنظر اشرفغنی، عالمان درباری هستند و بدیهی است که نظر علمای درباری در مورد مسائل کلان ملی، مشروعیت مردمی ندارد.
۲- طرف مشورت اشرف غنی، غیر از تیم خاص خودشان کدام افراد، جریانها و احزاب سیاسی بودهاند؟ مبنای عقلانی و منطقی چنین مشاوره و چنین موضعگیری، چه بوده است؟
۳- مبنای مشاوره و تصمیم حکومت اشرفغنی از متن اعلامیه صراحتاً دو نکته گفته شده است:
روابط عمیق تاریخی و دینی با سعودیها! - دفاع از حرمین شریفین!
آیا ارتش یمن و گروه انصارالله به حرمین شریفین حمله کردهاند؟ آیا واقعاً حرمین شریفین به خطر افتاده است؟ و یا اینکه عربستان سعودی و حواریون این کشور به یمن حمله کردهاند، بمباران میکنند و میکشند؟
نادیده انگاری جنایات
با انتشار برخی تحلیلها و گزارشها در زمان رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری افغانستان، برخی از تحلیلگران معتقدند که عربستان سعودی از جمله حامیان اشرفغنی بود و اشرفغنی تاکنون بارها به بهانههای مختلف، سفرهای رسمی و غیررسمی به سعودی داشته است. این بهانه که دولت افغانستان بخاطر دفاع از حرمین شریفین از ائتلاف سعودی برضد یمن حمایت میکند، بهانهای بسیار سادهلوحانه و عوامفریبانه است. جناب اشرفغنی و همنشینان وی در ارگ، چشم خود را بر قتل دهها طفل و زن بیگناه یمنی توسط جنگندههای سعودی و ائتلاف حامی آن بستهاند. لازم بود اعلامیهای که صادر میشود تأکید بر حفظ جان افراد بیگناه نیز داشته باشد. گزارشهای متواتر، حاکی از کشتار غیرنظامیان یمنی است؛ اینکه این غیرنظامیان مربوط به حوثیها هستند دلیل نمیشود که جانشان ارزش نداشته باشد. ما در افغانستان هر روز شاهد کشتار افراد غیرنظامی هستیم و باید بیشتر از هر شهروند دیگری درد و داغ کشتار مردم را درک کنیم.
جنایاتی که در این چند روز در یمن انجام شده است، حتی فغان و فریاد نهادهای حقوق بشری غربی را نیز در آورده و آنها خواهان تحقیق و بررسی جنایات جنگی در یمن شدهاند.
اگر جناب اشرفغنی مدیون سعودی ها در کسب قدرت است، هزینه آن نباید از جیب و از اعتبار مردم افغانستان برود.
اشتباهات دیپلماتیک حکومت
در قضیه حمله بر یمن، کشورها عملاً سه دستهاند:
کشورهای حامی سعودی، کشورهای مخالف جنگ و کشورهای بیطرف.
روسیه، چین، ایران، هند، عراق و... از کشورهای منطقه و بعضی دیگر از کشورهای دور و نزدیک از جمله مخالفین جنگ و حمله نظامی به یمن هستند و طبعاً این کشورها از این تصمیم حکومت افغانستان ناراضی خواهند بود؛ به ویژه اینکه اشرفغنی پس از کسب قدرت و حکومت، سیاست خارجی افغانستان را دگرگون کرده است. با پاکستان وارد تعامل شد و هند را ناراحت کرد؛ حتی دعوت رسمی ناندرا مودی نخستوزیر هند را نادیده گرفت و پس از آن، با عملکردهای خود، خشم هندیها را بعنوان یکی از دوستان مهم افغانستان برانگیخت. با پیوستن به عربستان سعودی، موجبات ناراحتی ایران را فراهم آورد و نیز نگرانی روسیه را موجب شد. هندیها کمکهای خود را به افغانستان قطع کردند و حتی گفته میشود که قبل از سفر اشرفغنی به آمریکا، وی از مقامات هندی تقاضای سفر به دهلی مینماید که آنها، سفر و پذیرش اشرفغنی به کشورشان را رد میکنند. اینها یعنی ایجاد فضای تازهای مبنی بر بیاعتمادی کشورهای فوقالذکر به حکومت جدید افغانستان که یقیناً تبعات خاص خود را نیز خواهد داشت.
هیجانزدگی پس از سفر به آمریکا
سفر اشرفغنی به آمریکا و سخنرانی در کنگره این کشور، بازتاب زیادی در رسانهها داشت و البته با استقبال گرم مردم افغانستان هم مواجه شد. احتمالاً جناب رئیسجمهور از این مسئله احساس قدرت میکنند و در بازگشت از آمریکا بدون توجه به بسیاری از حساسیتها، نظر خود را معطوف به جبههگیری راجع به جنگ و کشتار در کشور یمن مینمایند.
اما جناب اشرفغنی یک نکته مهم را نباید از نظر دور کند: نمایندگان کنگره آمریکا برای هر کسی کف نمیزنند و برای هر کس بطور متواتر از جای خود برنمیخیزند مگر آنکه آن فرد، کاملاً در خدمت تأمین منافع آمریکا باشد. چرا آمریکاییها برای قهرمان ملی افغانستان که یک عمر برای نجات کشور مجاهدت کرد یکبار از جای خود بلند نشدند؛ یکبار دست نزدند و حتی کمترین اعتنایی به او نکردند؟! ایشان نباید از یاد ببرد که نمایندگان کنگره آمریکا قبل از ایشان برای بنیامین نتانیاهو نیز بلند شدند و کف زدند.
ایشان باید توجه کنند که قدرت واقعی، مردم هستند که مظهر قدرت خداوند میباشند "یدالله مع الجماعه"
پس لازم است برای دیپلماسی خود، برای تصمیمهای کلان خود و برای اقتدار حکومت خود، نگاه معطوف به اراده مردم داشته باشند و افراد قربانی در جنگها را از هر طیف و مذهب و نژادی که باشند از یاد نبرند.
اعلامیهای برای خوراک رسانهای
متن صادره از جانب ارگ ریاستجمهوری، صرفاً یک اعلامیه است؛ هیچ بازخورد اجرایی ندارد و نمیتواند داشته باشد. حکومتی که در آزادی ۳۱ مسافر هموطن خود از چنگال عدهای وحشی در خاک خود، عاجز است و برای آزادسازی آنها دست به دامان ریشسفیدان و بزرگان و مذهبیون قومی میشود و برای دفاع از جان و امنیت شهروندان خود ناتوان است؛ لازم است برای جنگ سعودیها و بحران خاورمیانه، مواضع منطقیتری اتخاذ نماید.
اعلامیهای که از جانب اشرفغنی با مشورت بزرگان! صادر شده، جز آنکه خوراک رسانههایی مانند العربیه، الجزیره و اَلهای دیگر شود و جز آنکه پوزخند سیاستدانها را موجب شود و جز آنکه خشم مخالفان جنگ و جبهه سعودی را فراهم آورد نتیجه دیگری نخواهد داشت. این اعلامیه، میتواند اعلام بیعت با حکام سعودی قلمداد شود و خوراکی برای رسانههای متبوعشان باشد.
انتظار می رود در چنین مسائل مهمی، اعتبار مردم افغانستان و خواست آنها از طرف حکومت وحدت ملی درنظر گرفته شود.
البته نکته مهم دیگری که در این اعلامیه آمده است بند سوم این اعلامیه میباشد که جا داشت مقامات کشورمان روی همین اصل، تمرکز مینمودند و از جانبداری خودداری میورزیدند:
"دولت ج. ا. افغانستان با درک تجارب تلخ و ناگوار از عواقب جنگ و ناامنی، طرفدار راهحل صلحآمیز این بحران بوده و از همۀ کشورهای اسلامی و رهبرانشان میخواهد که با همکاری سازمان کنفرانس اسلامی و سازمان ملل متحد در این راستا تلاش نمایند."
برای حکومت افغانستان زیبنده بود تا بدون موضعگیری و اعلام حمایت از جنگی که در راستای رقابتهای سیاسی منطقهای است و طبعاً موجب کشتار مردم میشود به آخرین بند اعلامیه، توجه بیشتری میکرد.