27-06-2015، 17:31
پسر جواني كه براي خريد خانه اجارهايشان دست به سرقتهاي سريالي ميزد، توسط پليس شناسايي و دستگير شد.
به گزارش اعتماد، چندي پيش ماموران پليس در جريان وقوع كيفقاپيهاي سريالي از مردم در جنوب پايتخت قرار گرفتند و رسيدگي به آن را آغاز كردند كه در همان تحقيقات اوليه، سارق كيفقاپ دستگير و به پليس آگاهي منتقل شد.
پسر جوان پس از انتقال به پليس آگاهي در بازجوييها به كارآگاهان گفت: از كودكي وضع مالي خوبي نداشتيم. پدرم در يك كارگاه كار ميكرد و نميتوانست خرج من و خواهرانم را بدهد تا اينكه ٩ سال پيش پدرم به دليل سكته قلبي فوت كرد.
متهم ادامه داد: با مرگ پدرم سرپرست خانواده شدم. ما در تمام مدتي كه پدرم زنده بود و حتي پس از مرگش در يك خانه اجارهاي زندگي ميكرديم و به آن خانه و محل زندگيمان عادت كرده بوديم. هرسال نيز صاحبخانه مبلغي به اجاره اضافه ميكرد و اجازه ميداد باز هم در آن خانه زندگي كنيم. اما چند ماه پيش صاحبخانه به منزل ما آمد و گفت كه قصد فروش خانهاش را دارد و ما هم بايد از آن خانه اسبابكشي كنيم.
او گفت: مادرم با شنيدن اين موضوع خيلي ناراحت شد. او خاطرات زيادي در اين خانه داشت و دل كندن از آنجا برايش سخت بود. به همين خاطر با صاحبخانه صحبت كردم تا اجازه دهد با اجاره بيشتر در آن خانه بمانيم اما او گفت به پول فروش خانه نياز دارد. من هم تصميم گرفتم پول خريد خانه را از هر راهي كه شده فراهم كنم. به همين دليل به فكر دزدي و كيفقاپي افتادم.
با اعتراف متهم، او با قرار قانوني روانه زندان شد و تحقيقات تكميلي درباره جزييات سرقتها در دادسراي ناحيه ١٦ تهران ادامه دارد.
به گزارش اعتماد، چندي پيش ماموران پليس در جريان وقوع كيفقاپيهاي سريالي از مردم در جنوب پايتخت قرار گرفتند و رسيدگي به آن را آغاز كردند كه در همان تحقيقات اوليه، سارق كيفقاپ دستگير و به پليس آگاهي منتقل شد.
پسر جوان پس از انتقال به پليس آگاهي در بازجوييها به كارآگاهان گفت: از كودكي وضع مالي خوبي نداشتيم. پدرم در يك كارگاه كار ميكرد و نميتوانست خرج من و خواهرانم را بدهد تا اينكه ٩ سال پيش پدرم به دليل سكته قلبي فوت كرد.
متهم ادامه داد: با مرگ پدرم سرپرست خانواده شدم. ما در تمام مدتي كه پدرم زنده بود و حتي پس از مرگش در يك خانه اجارهاي زندگي ميكرديم و به آن خانه و محل زندگيمان عادت كرده بوديم. هرسال نيز صاحبخانه مبلغي به اجاره اضافه ميكرد و اجازه ميداد باز هم در آن خانه زندگي كنيم. اما چند ماه پيش صاحبخانه به منزل ما آمد و گفت كه قصد فروش خانهاش را دارد و ما هم بايد از آن خانه اسبابكشي كنيم.
او گفت: مادرم با شنيدن اين موضوع خيلي ناراحت شد. او خاطرات زيادي در اين خانه داشت و دل كندن از آنجا برايش سخت بود. به همين خاطر با صاحبخانه صحبت كردم تا اجازه دهد با اجاره بيشتر در آن خانه بمانيم اما او گفت به پول فروش خانه نياز دارد. من هم تصميم گرفتم پول خريد خانه را از هر راهي كه شده فراهم كنم. به همين دليل به فكر دزدي و كيفقاپي افتادم.
با اعتراف متهم، او با قرار قانوني روانه زندان شد و تحقيقات تكميلي درباره جزييات سرقتها در دادسراي ناحيه ١٦ تهران ادامه دارد.