31-05-2015، 9:06
زنی افغان روز ١٦ بهمن سال پیش با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران با اعلام خبر ناپدیدشدن خواهرزادهاش، گفت: «فردی ناشناس برای آزادی خواهرزادهام ٦٠٠ هزار تومان باج خواست اما با وجود پرداخت این مبلغ، هیچ خبری از خواهرزادهام نشد».
حدودا دو هفته پیش از جنایت، زمانیکه برای پیگیری طلب خود به مقتول زنگ زده بودم، ناگهان او فحاشی کرد و گفت اصلا قصد بازپرداخت پول مرا ندارد. من که از بازپسگیری پول خود ناامید شده بودم، تصمیم گرفتم دیگر با مقتول تماس نگیرم تا اینکه بعدازظهر روز ١٥ بهمن پارسال مقتول به سر ساختمانی که در آنجا به عنوان نگهبان مشغول بهکار بودم، آمد تا به قول خودش، آشتی کند. از آنجاییکه به خاطر دشنام و ناسزاگوییهای پشت تلفن، کینه شدیدی از علیرضا به دل گرفته بودم، زمانیکه او با گوشی تلفنهمراهش در حال بازیکردن بود، گلنگی را برداشتم و ضربهای از پشت به سر او وارد کردم. پس از آن، پارچهای را به دور گردن علیرضا انداختم و آنقدر فشار دادم تا دیگر قادر به نفسکشیدن نباشد».
«شکرالله» درخصوص انتقال جسد مقتول نیز به کارآگاهان گفت: «پس از جنایت، جنازه را داخل پتو قرار دادم و آن را در تاریکی شب با فرغون از ساختمان خارج و پس از دورشدن از ساختمان، جنازه را همراه فرغون در کنار یک سطل آشغال رها کردم و بهسرعت به ساختمان بازگشتم». متهم درباره تماس با پسرخاله مقتول نیز گفت: «فردای روز جنایت برای آنکه به پول خود برسم، از طریق تلفنهمراه مقتول با پسرخالهاش تماس گرفتم و با طرح موضوع طلب مالی از علیرضا و تهدید به کشتن وی، آنها را مجبور کردم مبلغ ٦٠٠ هزارتومان را به حساب عابربانک علیرضا واریز کنند من پیش از این در چند نوبت از عابربانک علیرضا استفاده کرده بودم و رمز او را در اختیار داشتم، پس از واریز این مبلغ، به بازارچه تجریش رفتم و آن پول را نقد کردم».
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت و تأیید هویت جسد علیرضا، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضائی صادر شده و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
شاکی پس از حضور در اداره یازدهم پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «شخصی ناشناس از طریق تلفنهمراه خواهرزاده ٢٥سالهام به نام «علیرضا» با پسرم تماس گرفت و مدعی شد علیرضا نزد اوست. این شخص عنوان کرد: «مبلغ ٦٠٠ هزار تومان از علیرضا طلبکار هستم و شما باید این مبلغ را از طریق کارتبهکارت، به شمارهحساب علیرضا واریز کنید تا او را آزاد کنم».
ما که تصور میکردیم با پرداخت این مبلغ، علیرضا آزاد خواهد شد بلافاصله این مبلغ را به حساب عابربانک خواهرزادهام واریز کردیم اما چون هیچ خبری از وی نشد، تصمیم به شکایت گرفتیم». کارآگاهان با آغاز تحقیقات، اطلاع پیدا کردند علیرضا به عنوان کارگر ساختمانی در یکی از ساختمانهای در حال احداث در منطقه تجریش مشغول بهکار بود و چندی پیش با یکی دیگر از کارگران ساختمانی که جوانی ٢٢ساله به نام «شکرالله» و از اتباع کشور افغانستان است، اختلاف مالی پیدا کرده بود.
کارآگاهان بعد از شناسایی «شکرالله» به عنوان مظنون اصلی پرونده، به محل کار وی در ساختمانی در نزدیکی میدان تجریش رفتند و اطلاع پیدا کردند شکرالله به صورت ناگهانی و پس از تسویه مالی با پیمانکار ساختمان، از این محل رفته است. مأموران در ادامه با بررسی تراکنش مالی حساب عابربانک علیرضا بوتیکی را در بازارچه تجریش شناسایی کردند که تمامی مبلغ ٦٠٠ هزار تومان در آنجا برداشت شده بود.
صاحب مغازه در بازجوییها گفت: «جوانی افغان، حدودا ٢٠ساله با مراجعه به مغازه من مبلغ صدهزار تومان لباس خرید و سپس به بهانه اینکه قصد دارد به افغانستان برود و به پول نقد نیاز دارد، از من درخواست کرد مابقی موجودی حسابش را به صورت نقدی پرداخت کنم. من نیز صرفا بهخاطر کمککردن، مبلغ ٥٠٠ هزار تومان را به صورت نقد به وی پرداختم و درمجموع مبلغ ٦٠٠ هزار تومان از حساب عابربانک برداشت کردم». کارآگاهان در شرایطی که دنبال سرنخی از علیرضا و شکرالله بودند، باخبر شدند یک روز قبل از تشکیل این پرونده، جسد جوانی ناشناس در حالیکه داخل یک فرغون در نزدیکی سطل آشغالی در منطقه ولنجک رها شده بود، توسط کارگران شهرداری کشف و موضوع از طریق کلانتری ولنجک به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شده بود.
آنها احتمال دادند جنازه متعلق به جوان ناپدیدشده، باشد. وقتی این فرضیه مورد بررسی قرار گرفت، تأیید و مشخص شد قاتل پس از ارتکاب جنایت و رهاکردن جسد، از طریق تلفنهمراه مقتول با خانواده او تماس گرفته و درخواست مبلغ ٦٠٠ هزار تومان کرده است. کارآگاهان در ادامه رسیدگی به پرونده، اطلاع پیدا کردند علیرضا و شکرالله از حدود شش ماه پیش هنگام کارکردن در یک ساختمان در حال احداث در منطقه تجریش با یکدیگر دوست شدند اما پس از مدتی، مقتول محل کار خود را تغییر داد. بنا بر اظهارات کارگران ساختمانی، علیرضا از شکرالله مبلغی قرض گرفته و وعده داده بود پول را یکهفتهای پس خواهد داد،
اما پس از این مدت عنوان کرد قادر به پرداخت این مبلغ نیست و همین موضوع باعث ایجاد اختلاف میان آنها شد و علیرضا به همین علت محل کار خود را تغییر داد. شکرالله که همچنان تحت تعقیب قرار داشت، بعد از روشنشدن این جزئیات، ساعت ١٦ روز پنجشنبه هفته پیش در مسافرخانهای در محدوده میدان راهآهن دستگیر شد.
متهم پس از انتقال به اداره یازدهم پلیس آگاهی، به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: «مقتول از من ٦٠٠ هزار تومان به عنوان پول دستی خواست. من نیز صرفا در قالب دوستی و کمک، این مبلغ را تهیه کردم و به او دادم. قرار بود علیرضا این پول را پس از یک هفته به من بازگرداند، اما زمانیکه از وی درخواست پول کردم، وی عنوان کرد پولی در اختیار ندارد و همین موضوع باعث شروع اختلاف ما دو نفر شد.
«شکرالله» درخصوص انتقال جسد مقتول نیز به کارآگاهان گفت: «پس از جنایت، جنازه را داخل پتو قرار دادم و آن را در تاریکی شب با فرغون از ساختمان خارج و پس از دورشدن از ساختمان، جنازه را همراه فرغون در کنار یک سطل آشغال رها کردم و بهسرعت به ساختمان بازگشتم». متهم درباره تماس با پسرخاله مقتول نیز گفت: «فردای روز جنایت برای آنکه به پول خود برسم، از طریق تلفنهمراه مقتول با پسرخالهاش تماس گرفتم و با طرح موضوع طلب مالی از علیرضا و تهدید به کشتن وی، آنها را مجبور کردم مبلغ ٦٠٠ هزارتومان را به حساب عابربانک علیرضا واریز کنند من پیش از این در چند نوبت از عابربانک علیرضا استفاده کرده بودم و رمز او را در اختیار داشتم، پس از واریز این مبلغ، به بازارچه تجریش رفتم و آن پول را نقد کردم».
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت و تأیید هویت جسد علیرضا، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضائی صادر شده و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.