17-05-2015، 7:07

گاهی از غم می شود ویران دلم/کاشکی دلها همه مردانه قسمت می شدند
.
.
.
روزگاریست که پیمان بسته با جان منیدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
/ خانه ات آباد باد ای غم که مهمان منی
.
.
.
اگه میگفتی میخوامت،دلم دیگه غصه نداشت/شبا چشام خوابش می برد،نیازی به قصه نداشت
اگه میگفتی میخوامت،تو دنیا چیزی کم نبوددیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
/ رو خاطرات خوبمون،هاشور زرد غم نبود
.
.
.
ای مایه اصل شادمانی غم تو/خوش تر ز حیات جاودانی غم تو
از حسن تو راز ها به گوش دل من/گوید به زبان بی زبانی غم تو
.
.
.
ماهیان روی خاک،ماهیان روی آب/وقت مردن،ساحل و دریا چه فرقی میکند؟
یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد/تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی میکند؟
.
.
.
شمع روشنی هست که نورش تویی/ناامیدی است که امید فردایش تویی
دلی با یک آرزوی بزرگ که آرزویش تویی/خیالی خسته که آرامش شبهایش تویی
چشمانی خیره به سویی که سویش تویی/یک دل زخمی که مرهم زخم هایش تویی
.
.
.
در این حریم شبانه ستم گرفته/در این شب خوف و خاکستر که غم گرفته
رفیق فروزان روشن رهایی من/ستارهها را صدا بزن که دلم گرفته
.
.
.
بر سنگ مزارم بنویس زیر این سنگ جوانی خفته است
با هزاران ای کاش و دو چندان افسوس که به هر لحظه عمرش گفته است
.
.
.
شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد/خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند/نیمم آتش سوخت،نیم دیگرم را باد برد
.
.
.
به کویت با دل شاد آمدم،با چشم تر رفتم/به دل امید درمان داشتم،درمانده تر رفتم
.
.
.
همه جا سرد و سیاه،رو لبام ناله و آه/سر من بی سایبون،نگهم مونده به راه
موندم غمگین و سرد و تو دلم یه گوله درددیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
/ نه بهاری نه گلی،پاییزِم پاییزِ زرد
.
.
.
شعاع درد مرا ضرب در هزار کنید/مگر مساحت رنج مرا حساب کنید
.
.
.
اشک بهترین پدیده ی دنیاست ولی تا زیباترین چیزهارو از آدم نگیره خودشو نشون نمیده
.
.
.
من آن گل پرپر شده ی دست زمانم/بر سنگ مزارم بنویسید جوانم
.
.
.
در غمگین ترین لحظات زندگیم شادم که کسی نمیداند که چقدر غمگینم
.
.
.
نبض لحظه رو نگه دار نذار عشقمون بمیره/نذار ضربه های ساعت،منو از تو پس بگیره
عقربک های زمونه،خستگی سرش نمیشه / نگو برمیگردی فردا،دل که باورش نمیشه
.
.
.
در این شبهای سیاه از غم/سپیدی عشق تو را می جویم
اما دریغ از این پندار خام/که در سیاهی سپیدی می جویم
.
.
.
تو با آواز خود شب را شکستی/ولی من بی دریچه مانده ام باز
هوای پر زدن هایم کجا رفت؟/ز یاران باز هم جا مانده ام باز
.
.
.
دردا دلم گرفته از روزگار امشب/دیگر نمانده در دل صبر و قرار امشب
آه ای آسمان ساکت ببین دیده ترم را/دارم بسی شکایت از کردگار امشب
.
.
.
گفتم از من مطلب دیده ی گریان تر از این/دل خونین تر و مجنون تر و ویران تر از این
گفت گرچه دلت خانه به دوش است ولی/دوست دارم که شود بی سر و سامان تر از این
.
.
.
روزگاری جاده ای بودم غرق تردد،جاده ای که از رفت و آمد لحظه ای خالی نمی شد
من که بسیار غریبان را به آبادی رساندم،عاقبت خود ماندم و ویرانه و تنهایی خود
.
.
.
باغبانی پیرم که به غیر از گلها از همه دلگیرم
.
.
.
کوله ام غرق غم استدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
/ آدم خوب کم است
عده ای بی خبرند/عده ای کور و کرند
دلم از این همه بد میگیرد/و چه خوب آدمی می میرد
.
.
.
رنگ سال گذشته را دارد،تمام لحظههای امسالم
۳۶۵ حسرت را،همچنان میکشانم به دنبالم
.
.
.
وقتی تو با من نیستی از من چه می ماند؟/از من جز این هر لحظه فرسودن چه می ماند؟
از من چه می ماند جز این تکرار پی در پی؟/تکرار من در من مگر از من چه می ماند؟
غیر از خیالی خسته از تکرار تنهایی/غیر از غباری در لباس تن چه می ماند؟
از روزهای دیر بی فردا چه می آید؟/از لحظه های رفته ی روشن چه می ماند؟
.
.
.
عاشق خسته ام از عشق جدایم نکنید/جز همان عاشق دل خسته صدایم نکنید