14-05-2015، 22:15
آزادی بیـان یا آزادی توهیــن؟!
برخی کشورها از جمله «ایران » که روابط حقوقی آنها بر پایه قوانین اسلامی بنانهاده شده است و کشور «انگلستان » که بر مبنای نظام کامن لا اداره می شود، نسبت به مقدسات دینی به نوعی حمایتهای قانونی را اعمال می نمایند، و پاره ای دیگر از کشورها چنین حمایتی را پیش بینی نکرده و جرم شناختن توهین به مقدسات را مخالف آزادی بیان و حقوق بشر می پندارند.
در بسیاری از کشورهای غربی شعار «احترام به آزادی بیان» هر روز مطرح میشود. عدهای از آزادی بدون مرز حرف میزنند و بعضی نیز مرز آزادی را عدم اضرار به آزادی دیگران و اهانت به مقدسات ایشان میدانند.
مرز آزادی بیان در چارچوب حقوقی تا کجاست؟ آیا میتوان به استناد اصل «آزادی بیان» به مقدسات دیگران توهین کرد؟
* «آزادی بیان» در چارچوب حقوقی به چه معنی است؟
اگر بخواهیم آزادی بیان را در اسناد بینالمللی و حقوق بشر بررسی کنیم، چیزی بیشتر از آزادی گفتار است و شامل نوشتن و سخنرانی، تالیف کتاب، روزنامهنگاری و خلق آثار هنری از قبیل نقاشی و کاریکاتور، فیلم، موسیقی و هر آن چیزی میشود که انسان میتواند به وسیله آن، به بیان دیدگاه و اندیشه درونی خود، اعم از اندیشههای سیاسی، اجتماعی، هنری و غیره بپردازد. تجمعات و آزادی جریان اطلاعات نیز از شاخههای آزادی بیان در اسناد بینالمللی است. عبارت freedom of expression در واقع عبارت گستردهتری از freedom of speech است که در خصوص آزادی بیان در اسناد بینالمللی از آن نام برده شده است. این آزادی شامل تمامی مصادیق، شیوهها و راههای بیان اندیشه و افکار انسان میشود.
* مهمترین اسناد بینالمللی حقوقی با موضوع آزادی بیان
اعلامیه جهانی حقوق بشر از مهمترین این اسناد است. در ماده ۱۹ این اعلامیه آمده است: «هر کس آزاد است هر عقیدهای را بپذیرد و آن را به زبان بیاورد و این حق شامل پذیرفتن هرگونه رأی بدون مداخله اشخاص میباشد و میتواند به هر وسیله که بخواهد، بدون هیچ قید و محدودیت به حدود جغرافیایی، اخبار و افکار را تحقیق نماید و دریافت کند و انتشار دهد.» در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هم تاکید شده است که «هیچکس را نمیتوان به مناسبت عقایدش مورد مزاحمت و اخافه (ترساندن) قرار داد.» همچنین آمده است: «هر کس حق آزادی بیان دارد و این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدات خواه شفاها یا به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود میباشد.»
*محدودیتهای آزادی بیان چیست؟
قطعا چنین محدودیتهایی وجود دارد؛ مثلاً در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، تاکید شده است که «اعمال حق آزادی بیان مستلزم حقوق و مسئولیتهای خاص است و لذا ممکن است تابع محدودیتهای معینی شود که در قانون تصریح شده و برای این امور ضرورت داشته باشد: الف. احترام حقوق یا حیثیت دیگران؛ ب. حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی.»
* آیا میتوان اظهار یک اندیشه را در قالب کتبی، شفاهی یا آثار هنری و دیگر موارد جرم محسوب کرد؟
برخلاف تصور عدهای، آزادی بیان حتی در اسناد بینالمللی به صورت مطلق پذیرفته نشده و در تمامی اسناد حقوق بشری، برای آزادی بیان محدودیتهایی در نظر گرفته شده است. البته لازم به ذکر است که آزادی عقیده را در اسناد حقوق بشری، مطلق دانستهاند و هیچ محدودیتی برای آن قائل نشدهاند، اما وقتی این عقیده بیان میشود، برای آن محدودیتهایی وجود دارد. محدودیتهای آزادی بیان دو دسته است: محدودیتهای عام و محدودیتهای خاص. محدودیتهای خاص آزادی بیان مواردی است که در تعریف آن آمده است. ماده ۲۰ میثاق مدنی و سیاسی درباره این محدودیتها مقرر میکند: «هرگونه تبلیغ برای جنگ به موجب قانون ممنوع است. هرگونه ترغیب به کینه یا تنفر ملی، نژادی، مذهبی و هر آنچه تحریک تبعیض و اعمال زور باشد، به موجب قانون ممنوع است.»
اعلامیه جهانی حقوق بشر از مهمترین اسناد بینالمللی حقوقی با موضوع آزادی بیان است.
همچنین در ماده ۲۹ اعلامیه حقوق بشر بند ب میگوید: «هرکس در اجرای حقوق و در مقام برخورداری از آزادیهای خویش، تنها از محدودیتهایی پیروی میکند که قانون منحصرا به منظور تامین شناسایی و حرمت به حقوق و آزادیهای دیگران، بالجمله برای تحقق بخشیدن به مقتضیات عادله اخلاق و نظام اجتماعی و مصلحت عمومی، در یک جامعه دموکرات وضع کرده باشد.»
* نحوه جرمانگاری این محدودیتها چگونه است؟
در خصوص جرمانگاری باید گفت نقض آزادیهایی که در اسناد بینالمللی ذکر میشود و جنبه حقوق بشری دارد، معمولا دارای ضمانت اجرایی نیست، مگر اینکه مصداق یکی از جرایم بینالمللی تلقی شود. نقض محدودیتهای آزادی بیان لزوما جرم تلقی نمیشود و در برخی موارد ماده ۲۹ اعلامیه حقوق بشر، ضمانت اجراها سیاسی است، اما مواردی که ترغیب به تنفر و کینه ملی، نژادی، مذهبی یا تبلیغ برای جنگ است، میتواند مصداق جرایم بینالمللی باشد و از سوی نهادهای بینالمللی پیگیری قضایی صورت بگیرد.
مجازات توهین به مقدسات
توهین به مقدسات در نظام حقوقی کامن لا خواه به صورت شفاهی باشد و یا کتبی از نوع درجه «جنحه » محسوب شده و برای مرتکبین آن یکی از مهم ترین مجازات های مرسوم در حقوق فعلی کشورهای غربی یعنی «زندان » ، مقرر شده است و در این خصوص تفاوتی میان مرتکبین از نظر «مذهب » وجود ندارد.
در حقوق اسلام، برای مجازات مرتکبین توهین به مقدسات، می توان تفاوت منطقی به حسب نوع مذهب، قائل شد با این بیان که هر گاه مرتکب این جرم، «مسلمان » باشد، چنان که قبلا نیز اشاره گردید، اکثر مذاهب اسلامی، برای چنین شخصی یکی از شدیدترین مجازات های مقرر در حقوق اسلام یعنی، مجازات «قتل » را پیش بینی کرده اند
اما در صورتی که مجرم غیر مسلمان (کافر ذمی) باشد بر اساس دیدگاه بسیاری از فقهای مذاهب اسلامی مجازات او قتل نیست. بعضی دیگر از مذاهب اسلامی کافر ذمی را نیز مانند مسلمان، مستحق قتل دانسته اند ولی در صورتی که پس از توهین به مقدسات، مسلمان شود از مجازات قتل معاف خواهد شد. و برخی دیگر نیز در این خصوص قائل به تفصیلند.
بعضی از فقهای مذهب شیعه بر این عقیده اند که در مورد مجازات توهین به مقدسات، فرقی میان کافر ذمی و مسلمان نیست و هر دو مستحق قتل اند اما با این تفاوت که هر گاه کافر ذمی پس از ارتکاب این جرم، مسلمان شود، مجازات او ساقط می گردد زیرا چنین شخصی مشمول قاعده «جب » است.
برخی کشورها از جمله «ایران » که روابط حقوقی آنها بر پایه قوانین اسلامی بنانهاده شده است و کشور «انگلستان » که بر مبنای نظام کامن لا اداره می شود، نسبت به مقدسات دینی به نوعی حمایتهای قانونی را اعمال می نمایند، و پاره ای دیگر از کشورها چنین حمایتی را پیش بینی نکرده و جرم شناختن توهین به مقدسات را مخالف آزادی بیان و حقوق بشر می پندارند.
در بسیاری از کشورهای غربی شعار «احترام به آزادی بیان» هر روز مطرح میشود. عدهای از آزادی بدون مرز حرف میزنند و بعضی نیز مرز آزادی را عدم اضرار به آزادی دیگران و اهانت به مقدسات ایشان میدانند.
مرز آزادی بیان در چارچوب حقوقی تا کجاست؟ آیا میتوان به استناد اصل «آزادی بیان» به مقدسات دیگران توهین کرد؟
* «آزادی بیان» در چارچوب حقوقی به چه معنی است؟
اگر بخواهیم آزادی بیان را در اسناد بینالمللی و حقوق بشر بررسی کنیم، چیزی بیشتر از آزادی گفتار است و شامل نوشتن و سخنرانی، تالیف کتاب، روزنامهنگاری و خلق آثار هنری از قبیل نقاشی و کاریکاتور، فیلم، موسیقی و هر آن چیزی میشود که انسان میتواند به وسیله آن، به بیان دیدگاه و اندیشه درونی خود، اعم از اندیشههای سیاسی، اجتماعی، هنری و غیره بپردازد. تجمعات و آزادی جریان اطلاعات نیز از شاخههای آزادی بیان در اسناد بینالمللی است. عبارت freedom of expression در واقع عبارت گستردهتری از freedom of speech است که در خصوص آزادی بیان در اسناد بینالمللی از آن نام برده شده است. این آزادی شامل تمامی مصادیق، شیوهها و راههای بیان اندیشه و افکار انسان میشود.
* مهمترین اسناد بینالمللی حقوقی با موضوع آزادی بیان
اعلامیه جهانی حقوق بشر از مهمترین این اسناد است. در ماده ۱۹ این اعلامیه آمده است: «هر کس آزاد است هر عقیدهای را بپذیرد و آن را به زبان بیاورد و این حق شامل پذیرفتن هرگونه رأی بدون مداخله اشخاص میباشد و میتواند به هر وسیله که بخواهد، بدون هیچ قید و محدودیت به حدود جغرافیایی، اخبار و افکار را تحقیق نماید و دریافت کند و انتشار دهد.» در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هم تاکید شده است که «هیچکس را نمیتوان به مناسبت عقایدش مورد مزاحمت و اخافه (ترساندن) قرار داد.» همچنین آمده است: «هر کس حق آزادی بیان دارد و این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدات خواه شفاها یا به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود میباشد.»
*محدودیتهای آزادی بیان چیست؟
قطعا چنین محدودیتهایی وجود دارد؛ مثلاً در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، تاکید شده است که «اعمال حق آزادی بیان مستلزم حقوق و مسئولیتهای خاص است و لذا ممکن است تابع محدودیتهای معینی شود که در قانون تصریح شده و برای این امور ضرورت داشته باشد: الف. احترام حقوق یا حیثیت دیگران؛ ب. حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی.»
* آیا میتوان اظهار یک اندیشه را در قالب کتبی، شفاهی یا آثار هنری و دیگر موارد جرم محسوب کرد؟
برخلاف تصور عدهای، آزادی بیان حتی در اسناد بینالمللی به صورت مطلق پذیرفته نشده و در تمامی اسناد حقوق بشری، برای آزادی بیان محدودیتهایی در نظر گرفته شده است. البته لازم به ذکر است که آزادی عقیده را در اسناد حقوق بشری، مطلق دانستهاند و هیچ محدودیتی برای آن قائل نشدهاند، اما وقتی این عقیده بیان میشود، برای آن محدودیتهایی وجود دارد. محدودیتهای آزادی بیان دو دسته است: محدودیتهای عام و محدودیتهای خاص. محدودیتهای خاص آزادی بیان مواردی است که در تعریف آن آمده است. ماده ۲۰ میثاق مدنی و سیاسی درباره این محدودیتها مقرر میکند: «هرگونه تبلیغ برای جنگ به موجب قانون ممنوع است. هرگونه ترغیب به کینه یا تنفر ملی، نژادی، مذهبی و هر آنچه تحریک تبعیض و اعمال زور باشد، به موجب قانون ممنوع است.»
اعلامیه جهانی حقوق بشر از مهمترین اسناد بینالمللی حقوقی با موضوع آزادی بیان است.
همچنین در ماده ۲۹ اعلامیه حقوق بشر بند ب میگوید: «هرکس در اجرای حقوق و در مقام برخورداری از آزادیهای خویش، تنها از محدودیتهایی پیروی میکند که قانون منحصرا به منظور تامین شناسایی و حرمت به حقوق و آزادیهای دیگران، بالجمله برای تحقق بخشیدن به مقتضیات عادله اخلاق و نظام اجتماعی و مصلحت عمومی، در یک جامعه دموکرات وضع کرده باشد.»
* نحوه جرمانگاری این محدودیتها چگونه است؟
در خصوص جرمانگاری باید گفت نقض آزادیهایی که در اسناد بینالمللی ذکر میشود و جنبه حقوق بشری دارد، معمولا دارای ضمانت اجرایی نیست، مگر اینکه مصداق یکی از جرایم بینالمللی تلقی شود. نقض محدودیتهای آزادی بیان لزوما جرم تلقی نمیشود و در برخی موارد ماده ۲۹ اعلامیه حقوق بشر، ضمانت اجراها سیاسی است، اما مواردی که ترغیب به تنفر و کینه ملی، نژادی، مذهبی یا تبلیغ برای جنگ است، میتواند مصداق جرایم بینالمللی باشد و از سوی نهادهای بینالمللی پیگیری قضایی صورت بگیرد.
مجازات توهین به مقدسات
توهین به مقدسات در نظام حقوقی کامن لا خواه به صورت شفاهی باشد و یا کتبی از نوع درجه «جنحه » محسوب شده و برای مرتکبین آن یکی از مهم ترین مجازات های مرسوم در حقوق فعلی کشورهای غربی یعنی «زندان » ، مقرر شده است و در این خصوص تفاوتی میان مرتکبین از نظر «مذهب » وجود ندارد.
در حقوق اسلام، برای مجازات مرتکبین توهین به مقدسات، می توان تفاوت منطقی به حسب نوع مذهب، قائل شد با این بیان که هر گاه مرتکب این جرم، «مسلمان » باشد، چنان که قبلا نیز اشاره گردید، اکثر مذاهب اسلامی، برای چنین شخصی یکی از شدیدترین مجازات های مقرر در حقوق اسلام یعنی، مجازات «قتل » را پیش بینی کرده اند
اما در صورتی که مجرم غیر مسلمان (کافر ذمی) باشد بر اساس دیدگاه بسیاری از فقهای مذاهب اسلامی مجازات او قتل نیست. بعضی دیگر از مذاهب اسلامی کافر ذمی را نیز مانند مسلمان، مستحق قتل دانسته اند ولی در صورتی که پس از توهین به مقدسات، مسلمان شود از مجازات قتل معاف خواهد شد. و برخی دیگر نیز در این خصوص قائل به تفصیلند.
بعضی از فقهای مذهب شیعه بر این عقیده اند که در مورد مجازات توهین به مقدسات، فرقی میان کافر ذمی و مسلمان نیست و هر دو مستحق قتل اند اما با این تفاوت که هر گاه کافر ذمی پس از ارتکاب این جرم، مسلمان شود، مجازات او ساقط می گردد زیرا چنین شخصی مشمول قاعده «جب » است.