خبری که مثل بمب می‌ترکد!

[tyjtfhdhr]

فرادید| زندگينامه‌ نگار پرنسس دایانا اخیرا در کتابش به ابعاد تازه‌ای از اتفاقات آن دوران پرداخته است. ماجرای تملق‌گویی بیش از حد ادوارد هشتم از هیتلر و تلاش‌های هدفمند انگلستان برای نابودسازی تمامی مدارک از ابعاد تازه‌ای است که به تازگی افشا شده است. 

 
به گزارش فرادید به نقل از دیلی‌میل، اندرو مورتون، نویسنده کتاب زندگی‌نامه پرنسس دایانا، می‌گوید که سال‌ها بر روی پرونده نازی‌ها وقت صرف کرده تا همفکری کینگ ادوارد با «پیشوا» (هیتلر) را نشان دهد. این تملق‌گویی و همفکری به اندازه‌ای بوده که هیتلر قصد داشته ادوارد را به عنوان شاه دست‌نشانده خود در بریتانیا بگمارد. 
 
شخصیت‌های برجسته انگلستان در آن دوران از افشای این روابط می‌ترسیدند و اظهار می‌کردند که این خبر مانند «بمب می‌ترکد.» با این کار «خانه ویندسور» کاملا فرو می‌پاشید. همین ترس موجب شد تا  جرج ششم، وینستون چرچیل و حتی آیزنهاور دستوری مبنی بر نابودی تمام مدارک دال بر روابط ادوارد با هیتلر را صادر کنند. 
 

کتابی مهیج که ادعا می‌کند آدولف هیتلر (راست) قصد داشته دوک ویندسور (چپ) را به عنوان پادشاه نازی‌ها بگمارد. خواسته هیتلر این بوده که او با نیروهایش  مقاومت نیروهای بریتانیایی را در جنگ جهانی دوم بشکند. 

 

این کتاب ادعا می‌کند که دوک (وسط) به علت «عصبانیت» قصد همکاری با آدولف هیتلر را داشته است. علت عصبانیت او نیز ازدواج جنجالی‌اش با وَلیس سیمپسون (مطلقه آمریکایی، چپ) بوده است که او را مجبور به کناره‌گیری می‌کرد. 

 

دوک ویندسور (راست) وینستون چرچیل (چپ) را یک جنگ‌افروز می‌دانسته و خواستار صلح با هیتلر بود. 

 
این کتاب هفده گل میخک (Seventeen Carnations) نام دارد. بر اساس ادعای این کتاب، خیانت او به کشورش هیچ حد و مرزی نمی‌شناخت. ادوارد پس از کناره‌گیری به دوک ویندسور معروف شد. به گمان او برادرش (پادشاه) بسیار احمق، ملکه دسیسه چین و چرچیل نیز یک جنگ‌افروز بوده و تنها راهی که بریتانیا را سر میز مذاکره با آلمانی‌ها می‌کشاند بمباران شهرهای بریتانیا است. او از هیتلر با عنوان «مردی بسیار بزرگ» یاد کرده است. 
 
مورتون می‌گوید که اسناد این اتفاق در یک ریزفیلم مخفی شده بود که در همان سال 1945 پیدا شد. ولی علی‌رغم تلاش‌های بریتانیا برای نابودسازی آن، این سند همچنان موجود است. او همچنین می‌گوید به نامه‌هایی دسترسی داشته که تاکنون منتشر نشده است. 
 

 

 
ادوارد پس از ازدواج با ولیس سیمپسون برای ماه‌عسل به اتریش رفت. در اکتبر 1937 نیز به عنوان مهمان افتخاری هیتلر وارد خاک آلمان شد. در طول همین سفر، او برای ادای احترام یک «سلام نازی» به مقامات آلمان داد. 
 
برای جلوگیری از کناره‌گیری او به دلیل ازواجش با مطلقه آمریکایی، هیتلر تلاش کرد تا مراسم ازدواج ادوارد را با یک شاهزاده جوان آلمانی ترتیب دهد. مقامات بریتانیا به ولیس سیمپسون مظنون شدند. این کتاب ادعا می‌کند که ولیس با یک دیپلمات نازی به نام «ارنست فون ریبن تِروپ» ارتباط داشته و هر روز یک گل میخک برای او می‌فرستاده است. در مجموع، ولیس هفده گل میخک برای او ارسال کرده که نام کتاب نیز از آن گرفته شده است. برخی حتی گمان می‌کردند که ولیس جاسوس خود نازی‌ها باشد. 
 

 
دیپلمات‌های آلمانی بر این باور بودند که اگر هیتلر قرار باشد با یک نفر مذاکرات صلح با انگلستان را انجام دهد، آن یک نفر ادوارد خواهد بود.