13-04-2015، 14:26
بَل یا وَل در زبان گیلکی به معنی شعلۀ آتش است و "نوروز بَل"، یعنی شعلۀ آتش نوروزی. منظور از نوروز، نه نوروز ملی و سراسری ایران و حتا فراتر از آن فلات ایران، بلکه نوروز بومی خودمان، یعنی نوروز گیلان باستان است و هیچگونه ارتباطی با جشن خرمن یا برداشت محصول ندارد.
نوروز بل نام جشنی است که در نخستین روز از "نوروز ما" برگزار شده و این روز آغاز سال دیلمی بوده و به مناسبت بزرگداشت آن شعله نوروزی افروخته میشود.
"نوروز بَل" جشنی است که عصر آخرین شب سال و شب اولین روز سال، یعنی اول "نوروز ما" به تقویم مردم قدیم گیلان برگزار میشود و با مراسم خاصی همراه است.
گاهشماری رایج میان مردم گیلک زبان کوهستانهای گیلان و غرب مازندران از وابسته به گاهشماری باستانی ایرانی (یزد گردی قدیم) بوده است که سال شماری یزد گردی قدیم بنا بر روایات ایرانی و همچنین براساس محاسبات نجومی کهنترین سال شمار ایرانی محسوب می شود.
در این شب گالش ها، یعنی چوپانان و دامداران کوهستانهای گیلان برفراز قله کوهها که تمیز و پاک و به دور از هر آلودگی و پلیدی است، جمع میشوند و آتش نوروزی برپا میدارند. به دور آن حلقه زده، خداوند را در ازای نعمتها و برکت هایی که عطا کرده، همراه برداشت محصولات دامی و زراعی شکرگذاری میکنند، برای درگذشتگان و شادی روح آنها دعا میکنند، همدیگر را بغل گرفته میبوسند و سال نو را به هم تبریک میگویند.
گاه شماری باستانی دیلمی از دوران کهن تا زمان انتخاب یک روز کبیسه با نام ویشک و نگه داشتن آن گاهشمار مورد استفاده مردم و حاکمان این منطقه بوده و سالی "گَردان " محسوب می شد. یعنی آغاز سال، آنکه در ابتدای اعتدال بهاری قرار داشت در هر چهار سال یک روز از مبدا (اعتدال بهاری) فاصله میگرفت، این چرخش تا 929 سال ادامه داشت و سر سال، 225 روز از مبدا فاصله میگرفت و به نیمه تابستان و زمان خرمن و برداشت فرآوردههای کشاورزی و دامی میرسید.این هنگام مناسبترین زمان برای پرداخت مالیات و خراج به حاکمان بود، از این روی با انتخاب یک روز کبیسه به نگاه داشتسال مبادرت ورزیدند و انجام این کار نخستین تجربه و اقدام در انتخاب سال و مبدا خراجی در گاهشماریهای ایرانی است.با توجه به این موضوع مردم دیلمان وقتی که سر سال (آغاز سال) باستانی به نیمه های تابستان رسیده بود با انتخاب یک روز کبیسه در هر چهار سال با نام " ویشک " سال را در هما نجا که بود نگاه داشتند. زمان این اقدام مبداء جدید سال شماری دیلمی شد که این مبداء دقیقا برابر است با روز دوشنبه هرمزد روز ( اولین روز) از سال پنج هزار و 454 باستانی (یزد گردی قدیم) و 71 هزار و 82 روز پیش از مبداء شمسی هجری است.
اجرای مراسم "نوروز بل" نشان دهندۀ پشت سر گذاشتن اوج و از سر گرفتن فرود ستارۀ خورشید است؛ ابتدای تدارک و تهیۀ کوچ از ییلاق به طرف دشت گیلان است و این مقارن زمانی است که اغلب محصولات دامی و زراعی برداشت شده (در قدیم خراج و مالیات پرداخت شده) و اوقات فراغت حاصل شده است. مردم به انواع و اقسام مراسم و جشنهای آیینی رو میآورند که نمونۀ آن امروزه به صورت انواع جشن خرمن، علم واچینی و غیره در جای جای روستاهای منطقه برگزار میشود.
مراسم آغاز سال جدید (نوروز بل) به طور متغیر وابسته به محل برگزاری و نحوه قرار دادن پنج روز کبیسه بین سیزدهم تا هفدهم مرداد ماه برگزار می شود.
مبداء تاریخی این مردم نه یک رخداد سیاسی یا مذهبی، که یک رخداد کاملا علمی و البته مردمی است و دلیل اصلی این امر راحتیمردم کشاورز و دامدار و صنعتگر در دادن خراج و مالیات سالانه بوده است، بنابراین این مبدا متعلق به اندیشه یا مذهب یا تفکرخاصی نبوده و تنها بر پایه مناسبات تولید به وجود آمده و میتواند مورد وفاق تمام گیلکان از هر اندیشه و مذهبی قرار گیرد.
اسم ماههای نوروز بَل به ترتیب از اول سال به این شکل است: امرداد /نوروز، شهریور/کورچ، مهر/اَریه، آبان /تیر، آذر/موردال، دی /شَریر، بهمن /امیر، اسفند /آوَل، فروردین/سیا، اردیبهشت/ دیا، خرداد/ ورفنه، تیر/ اسفندار.
مراسم نوروز بَل سه سال متوالی در روستای کوهستانی ملکوت از توابع دهستان کَـَجید، بخش رانکوه شهرستان اَملـَش برگذار شد و چهارمین آن، یعنی امسال، سال ۱۵۸۳ در دیلمان برگزار شد.
برای تبدیل سال هجری شمسی به دیلمی، باید عدد 195 و یا دقیق تر عدد 194.616 را به سال هجری شمسی اضافه کرد و برای تبدیل سال میلادی به دیلمی نیز باید عدد 426 را از سال میلادی کم کرد.
سال دیلمی دوازده ماه و 30 روز دارد به علاوه پنج روز اضافه به نام پنجیک که به پایان ماه هشتم اضافه میشود که روی هم رفته 365 روز است و هر چهار سال یکبار یک روز به عنوان کبیسه به نام ویشک بر پنج روز پنجیک اضافه می شود.
جشن نوروزبل از قبل از اسلام در استان گیلان بوده است. این آیین از دیلمان آغاز شده و تا پای کوه دماوند امتداد دارد و به آن دراستان گیلان سال دیلمی میگویند و با اختلاف 12 روز در استان مازندران نیز برگزار میشود و در آن ناحیه به تحویل سال طبری معروف است.گیلکان از زمانهای قدیم معتقد بودند که برافروختن آتش در نوروزبل موجب کاهش برف و سرما در زمستان میشود و مردم گیلان در اجرای این مراسم زیباترین لباسهای خود را می پوشیدند و پس از برافروختن آتش، سال نو را به یکدیگر تبریک میگفتند.
قدیم در این فصل کشاورزان توان پرداخت باج و خراج را داشته و میتوانستند با فروش محصول خود زندگی شان را سامان دهند و از همین رو سال نوی خود را در این زمان برگزار می کردند.
در این جشن 10 مرد با کلاه و شولای گالشی به میدان میآیند و دورتا دور آتش میچرخند و نوازندههای محلی موسیقی را با شدت و شور مینوازند.
خورشید که در حال غروب باشد و زمان روشن کردن آتش فرا میرسد و هیزمهای آغشته به نفت که شعله ور میشوند، مردم به آن نزدیک می شوند و همه باهم این شعر را میخوانند:
گروم گروم گروم بل (با صدای پرهیبت سوختن هیزم و برکشیدن شعله)
نوروز ما و نوروز بل (نوروز ماه و شعله آتش نوروزی)
نو سال ببی، سال سو (سال تازه باشد و سال روشنائی)
نو بدی خؤنه واشو (تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و با برکت)
پس از شعر خوانی همگی سال نو را به هم تبریک میگفتند: " نوروزبل مبارک ببی" " نو سال ببی سال سو" و همه اهالی یکدیگر را در آغوش گرفته و با یکدیگر روبوسی میکردند.
گالشان لباسهای کهنه خود شامل نمد، شولا و دیگر اضافاتی را که نمیخواستند برای سال بعد استفاده کنند در آتش میسوزاندند و به نوعی هم آتش را وسیله خبررسانی و هم جز مقدسات چهارگانه آفرینش میدانستند و در کنار آتش به ستایش خداوند میپرداختند و از او برای سال جدید طلب خیر، نیکی و برکت میکردند.
بنا به روایتی دیگر فلسفه آیین نوروزبل را " آئین خراجی" دانسته اند به این معنا در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و فندق را به بازار عرضه میکردند و از گوسفندان خود شیر و دیگر محصولات لبنی را به دست میآوردند وقت آن میرسید تا اجاره، خراج یا مالیات خود را به ارباب یا فئودال بپردازند و سهم خود را برداشت کنند.
برای سپاسگزاری از خداوند در نوروز بل دور یکدیگر جمع میشدند و به شکرانه نعمت آتش روشن میکردند و سال جدید "خراجی" را به یکدیگر تبریک میگفتند.