20-09-2015، 1:55
جگر گوشه ام سفر بخیر هنوزم عاشقت هستم
تو آخرین نوازشم چشایه بازتو بستم
من از اون لحظه که رویات تویه کابوسه اغما رفت
حیف سرم همیشه بالا بود حالا دستام بالا رفت
همونجا آرزو کردم که از دستم نری ای کاش
همون لحظه اجابت شد خدا با من تفاهم داشت
حالا چند ساله اینجایی با اینکه جسمتو بردن
نمیدونی تو این سالها چقد پاک اسمتو بردن
حالا چند ساله اینجایی با اینکه جسمتو بردن
نمیدونی تو این سالها چقد پاک اسمتو بردن
جگر گوشه ام سفر بخیر همیشه عاشقت هستم
تو آخرین نوازشم چشایه بازتو بستم
یکی چند ساله دنیارو با چشمایه تو میبینه
نفس میکشی تو سینش همینه معجزه اینه
تپش هایه نگاه تو توو چشمایه یکی دیگست
دلت تو سینه ی هر کی به جز تو هست اما هست
حالا چند ساله اینجایی با اینکه جسمتو بردن
نمیدونی تو این سالها چقد پاک اسمتو بردن
حالا چند ساله اینجایی با اینکه جسمتو بردن
نمیدونی تو این سالها چقد پاک اسمتو بردن