24-02-2015، 17:03
چه جور میشه مطمئن شد که قرآن تحریف نشده
میشه این موضوع رو هم از نظر روایی و تاریخی و هم از نظر عقلانی بررسی کرد .
۱ - اول اینکه خدا خود در قرآن تضمین فرموده که این قرآن را حفظ مینماید :
انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون، ما قرآن را نازل کردیم و بطور قطع از آن پاسداری می کنیم .
۲ -نکته بعد اینکه از زمان پیامبر در تمام جوامع اسلامی حافظان قرآن به تعداد زیادی بودند که از جایگاه اجتماعی بالایی نیز برخوردار بودند . مثلا" در جایی آمده که در یکی از جنگهای اسلام بیش از ۴۰۰ نفر از حافظین قرآن کشته شده اند و این نشان دهنده تعداد زیاد حافظین در هر دوره ای میباشد .
۳- هیچ گزارش تاریخی مبنی بر تحریف قرآن و حتی شایعه ای پیرامون این موضوع نداریم ۰ به فرض هم اگر این اتفاق می افتاد در جوامع دیگر با واکنش حافظان قرآن مواجه میشد . مثلا" درباره انجیل خود عالمان مسیحی اذعان دارند که این انجیلی که در دستشان هست ُ آن انجیل اصلی که بر حضرت عیسی نازل شد نیست .
۴- تمام دانشمندان دین ( در رشته ها و زمینه های مختلف) اعم از شیعه و سنی بر این موضوع قائل هستند که هیچ گونه تحریفی در قرآن صورت نگرفته . البته در دوره های عده ای از اهل سنت و همینطور شیعیان ُ موضوعاتی را مطرح کردند که هیچ یک از آن مورد تایید عالمان دین قرار نگرفت .
۵ - مورد بعدی بحث بلاغت قرآن است . موضوعی که متخصصان این رشته بر بلاغت تک تک آیات قرآن اذغان دارند .در جاهایی قرآن مبارزه طلبی کرده و فرموده اگر میتوانید یک سوره و یا حتی یک آیه همانند قرآن بیاورید . در ضمن کم و زیاد کرد قرآن هم باعث شده که نظم و یکژارچگی و بلاغت قرآن بهم بخورد که این موضوع در آیات قرآن دیده نمیشود.
۶ - اهتمام مسلمانان در هر دوره ای از تاریخ مبنی بر حفظ و یادگیری قرآن هست ُ مثلا" گفته شده در برخی دوره ها زنان مهر خود را حفظ و یاد گیری قرآن قرار میدادند و این نشان دهنده اهمیت این موضوع نزد مسلمانان است .
۷ - قرآن در جامعه عرب نازل شده ُ جامعه ای که از لحاظ توانایی در ادبیات و شعر و نثر بی نظیر بودند . به همین خاطر آنها در حفظ کتاب بلیغی همچون قرآن اهتمام مضاعفی را از خود به خرج میدادند .
مرتضی علم الهدی در این زمینه چنین می گوید:
«یقین به صحت نقل قرآن، مانند یقین به شهرهای بزرگ جهان و حادثه های بزرگ تاریخ و كتاب های مشهور از نویسندگان معروف و نیز اشعار و قصاید از بزرگان شعراست كه در طول تاریخ هم چنان استوار مانده و از گزند حوادث در امان بوده است مسلما توجه به قرآن نسبت به موارد مذكور هم واره بیش تر و داعیه برحفظ و حراست آن افزون تر بوده است، زیرا قرآن معجزه اسلام و دلیل صدق نبوت است و نیز منبع و ماخذ همه معارف دینی و احكام شریعت است دانشمندان علوم اسلامی پیوسته سعی در حفظ و حراست آن داشته اند تا آن جا كه تمام جزئیات آن مورد بررسی دقیق بوده است، مانند اعراب و قرائت و حتی عددحروف و كلمات و آیات آن پس چگونه می شود با وجود این همه عنایت و ضبط وحراست شدید كه برآن بوده و هست، در قرآن تغییری ایجاد شود و كاستن وافزودنی تحقق یابد. یقین به جزئیات قرآن و اجزا و ابعاض آن مانند یقین به تمام و كل قرآن است وهمانند دیگر كتب معروف جهان، مانند كتاب سیبویه و مزنی، ضرورت دارد هرعالمی بدان آگاه باشد، زیرا عنایت دانش مندان و دانش وران به این دو كتاب موجب گشته است كه علاوه بر كل این كتاب ها جزئیات آن ها نیز مورد نظر و دقت قرار گیردتا آن جا كه اگر كسی خواسته باشد از آن ها چیزی كم كند یا چیزی برآن ها بیفزاید، آن قسمت مورد شناسایی قرار می گیرد و مشخص می شود كه از اصل كتاب نیست وبرآن افزوده شده است.
به خوبی روشن است كه این گونه عنایت نسبت به قرآن، بیش تر و بهتر از عنایت به كتاب سیبویه و مزنی و دیوان های شعری انجام می گرفته است»
شیخ جعفر كبیر كاشف الغطا هم گفته:
«روایات نقیصه (كم شدن قرآن) به روشنی مردود شناخته شده است و ظاهر آن اصلا مورد قبول نمی تواند باشد به ویژه روایاتی كه ثلث (بیش از دو هزار آیه) قرآن یابسیاری از آن را افتاده پنداشته است، زیرا اگر چنین اتفاقی رخ داده بود باید شهرت همگانی می یافت، چون انگیزه برآن بسیار است و هم واره دشمنان اسلام آن رادست آویز قرار می دادند و بزرگ ترین طعن بر قرآن كریم تلقی می كردند چگونه ممكن است چنین شده باشد، در حالی كه مسلمانان فوق العاده در حفاظت وحراست و ضبط آیات و حروف آن كوشا بوده اند؟
در برخی روایات آمده كه درقرآن نام بسیاری از منافقین بوده و افتاده است چگونه ممكن است باور كرد درحالی كه پیامبر(ص) با حكمت و اخلاق كریمانه خود هرگز به آنان تصریح نمی كردند و با آنان همانند دیگر مسلمانان رفتار می كردند.
جای شگفتی است، كسانی كه باور دارند احادیث وارده از پیامبر اكرم تاكنون محفوظ و سالم مانده است و استدلال می كنند كه این كلمات پیوسته بر زبان هاجاری و در كتب، ثبت و ضبط شده و در طول بیش از هزار سال به سلامت باقی مانده است، گویند اگر گزندی برآن ها وارد می شد، مسلما برملا می گردید، ولی این باور را درباره قرآن ندارند و می گویند برآن نقیصه وارد شده و در طول تاریخ مخفی مانده است با آن كه عنایت به قرآن بیش از احادیث بوده و هست و بیش تر بر زبان هاجریان دارد و ثبت و ضبط آن استوارتر بوده و هست»
و دلائل فراوانی که دلالت بر عدم تحرف قرآن دارد .
میشه این موضوع رو هم از نظر روایی و تاریخی و هم از نظر عقلانی بررسی کرد .
۱ - اول اینکه خدا خود در قرآن تضمین فرموده که این قرآن را حفظ مینماید :
انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون، ما قرآن را نازل کردیم و بطور قطع از آن پاسداری می کنیم .
۲ -نکته بعد اینکه از زمان پیامبر در تمام جوامع اسلامی حافظان قرآن به تعداد زیادی بودند که از جایگاه اجتماعی بالایی نیز برخوردار بودند . مثلا" در جایی آمده که در یکی از جنگهای اسلام بیش از ۴۰۰ نفر از حافظین قرآن کشته شده اند و این نشان دهنده تعداد زیاد حافظین در هر دوره ای میباشد .
۳- هیچ گزارش تاریخی مبنی بر تحریف قرآن و حتی شایعه ای پیرامون این موضوع نداریم ۰ به فرض هم اگر این اتفاق می افتاد در جوامع دیگر با واکنش حافظان قرآن مواجه میشد . مثلا" درباره انجیل خود عالمان مسیحی اذعان دارند که این انجیلی که در دستشان هست ُ آن انجیل اصلی که بر حضرت عیسی نازل شد نیست .
۴- تمام دانشمندان دین ( در رشته ها و زمینه های مختلف) اعم از شیعه و سنی بر این موضوع قائل هستند که هیچ گونه تحریفی در قرآن صورت نگرفته . البته در دوره های عده ای از اهل سنت و همینطور شیعیان ُ موضوعاتی را مطرح کردند که هیچ یک از آن مورد تایید عالمان دین قرار نگرفت .
۵ - مورد بعدی بحث بلاغت قرآن است . موضوعی که متخصصان این رشته بر بلاغت تک تک آیات قرآن اذغان دارند .در جاهایی قرآن مبارزه طلبی کرده و فرموده اگر میتوانید یک سوره و یا حتی یک آیه همانند قرآن بیاورید . در ضمن کم و زیاد کرد قرآن هم باعث شده که نظم و یکژارچگی و بلاغت قرآن بهم بخورد که این موضوع در آیات قرآن دیده نمیشود.
۶ - اهتمام مسلمانان در هر دوره ای از تاریخ مبنی بر حفظ و یادگیری قرآن هست ُ مثلا" گفته شده در برخی دوره ها زنان مهر خود را حفظ و یاد گیری قرآن قرار میدادند و این نشان دهنده اهمیت این موضوع نزد مسلمانان است .
۷ - قرآن در جامعه عرب نازل شده ُ جامعه ای که از لحاظ توانایی در ادبیات و شعر و نثر بی نظیر بودند . به همین خاطر آنها در حفظ کتاب بلیغی همچون قرآن اهتمام مضاعفی را از خود به خرج میدادند .
مرتضی علم الهدی در این زمینه چنین می گوید:
«یقین به صحت نقل قرآن، مانند یقین به شهرهای بزرگ جهان و حادثه های بزرگ تاریخ و كتاب های مشهور از نویسندگان معروف و نیز اشعار و قصاید از بزرگان شعراست كه در طول تاریخ هم چنان استوار مانده و از گزند حوادث در امان بوده است مسلما توجه به قرآن نسبت به موارد مذكور هم واره بیش تر و داعیه برحفظ و حراست آن افزون تر بوده است، زیرا قرآن معجزه اسلام و دلیل صدق نبوت است و نیز منبع و ماخذ همه معارف دینی و احكام شریعت است دانشمندان علوم اسلامی پیوسته سعی در حفظ و حراست آن داشته اند تا آن جا كه تمام جزئیات آن مورد بررسی دقیق بوده است، مانند اعراب و قرائت و حتی عددحروف و كلمات و آیات آن پس چگونه می شود با وجود این همه عنایت و ضبط وحراست شدید كه برآن بوده و هست، در قرآن تغییری ایجاد شود و كاستن وافزودنی تحقق یابد. یقین به جزئیات قرآن و اجزا و ابعاض آن مانند یقین به تمام و كل قرآن است وهمانند دیگر كتب معروف جهان، مانند كتاب سیبویه و مزنی، ضرورت دارد هرعالمی بدان آگاه باشد، زیرا عنایت دانش مندان و دانش وران به این دو كتاب موجب گشته است كه علاوه بر كل این كتاب ها جزئیات آن ها نیز مورد نظر و دقت قرار گیردتا آن جا كه اگر كسی خواسته باشد از آن ها چیزی كم كند یا چیزی برآن ها بیفزاید، آن قسمت مورد شناسایی قرار می گیرد و مشخص می شود كه از اصل كتاب نیست وبرآن افزوده شده است.
به خوبی روشن است كه این گونه عنایت نسبت به قرآن، بیش تر و بهتر از عنایت به كتاب سیبویه و مزنی و دیوان های شعری انجام می گرفته است»
شیخ جعفر كبیر كاشف الغطا هم گفته:
«روایات نقیصه (كم شدن قرآن) به روشنی مردود شناخته شده است و ظاهر آن اصلا مورد قبول نمی تواند باشد به ویژه روایاتی كه ثلث (بیش از دو هزار آیه) قرآن یابسیاری از آن را افتاده پنداشته است، زیرا اگر چنین اتفاقی رخ داده بود باید شهرت همگانی می یافت، چون انگیزه برآن بسیار است و هم واره دشمنان اسلام آن رادست آویز قرار می دادند و بزرگ ترین طعن بر قرآن كریم تلقی می كردند چگونه ممكن است چنین شده باشد، در حالی كه مسلمانان فوق العاده در حفاظت وحراست و ضبط آیات و حروف آن كوشا بوده اند؟
در برخی روایات آمده كه درقرآن نام بسیاری از منافقین بوده و افتاده است چگونه ممكن است باور كرد درحالی كه پیامبر(ص) با حكمت و اخلاق كریمانه خود هرگز به آنان تصریح نمی كردند و با آنان همانند دیگر مسلمانان رفتار می كردند.
جای شگفتی است، كسانی كه باور دارند احادیث وارده از پیامبر اكرم تاكنون محفوظ و سالم مانده است و استدلال می كنند كه این كلمات پیوسته بر زبان هاجاری و در كتب، ثبت و ضبط شده و در طول بیش از هزار سال به سلامت باقی مانده است، گویند اگر گزندی برآن ها وارد می شد، مسلما برملا می گردید، ولی این باور را درباره قرآن ندارند و می گویند برآن نقیصه وارد شده و در طول تاریخ مخفی مانده است با آن كه عنایت به قرآن بیش از احادیث بوده و هست و بیش تر بر زبان هاجریان دارد و ثبت و ضبط آن استوارتر بوده و هست»
و دلائل فراوانی که دلالت بر عدم تحرف قرآن دارد .