23-02-2015، 10:02
با من بیکس تنها شده یارا تو بمان
همه رفتند از این خانه خدارا تو بمان
من بی برگ خزان دیده دگر رفتنیام
تو همه بار و بری تازه بهارا تو بمان
داغ و درد است همه نقش و نگار دل من
بنگر این نقش بخون شسته نگارا تو بمان
زین بیابان گذری نیست سواران را لیک
دل ما خوش بفریبی است، غبارا تو بمان
هر دم از حلقه عشاق، پریشانی رفت
به سر زلف بتان سلسله دارا تو بمان
شهریارا تو بمان بر سر این خیل یتیم
پدرا، یارا، اندوه گسارا تو بمان
«سایه» در پای تو چون موج دمی زارگریست
که سر سبز تو خوش باد کنارا تو بمان
هوشنگ ابتهاج (سایه)
این شعر در جواب شعر(تو بمان و دگران) شهریار سروده شده. که شهریار باز هم به شکلی بسیار زیباتر به این شعر پاسخ داده که بخوان میزارمش
همه رفتند از این خانه خدارا تو بمان
من بی برگ خزان دیده دگر رفتنیام
تو همه بار و بری تازه بهارا تو بمان
داغ و درد است همه نقش و نگار دل من
بنگر این نقش بخون شسته نگارا تو بمان
زین بیابان گذری نیست سواران را لیک
دل ما خوش بفریبی است، غبارا تو بمان
هر دم از حلقه عشاق، پریشانی رفت
به سر زلف بتان سلسله دارا تو بمان
شهریارا تو بمان بر سر این خیل یتیم
پدرا، یارا، اندوه گسارا تو بمان
«سایه» در پای تو چون موج دمی زارگریست
که سر سبز تو خوش باد کنارا تو بمان
هوشنگ ابتهاج (سایه)
این شعر در جواب شعر(تو بمان و دگران) شهریار سروده شده. که شهریار باز هم به شکلی بسیار زیباتر به این شعر پاسخ داده که بخوان میزارمش