05-02-2015، 9:50
کاش میشد بچـگی را زنده کرد / کودکی شد کودکانه گـریه کرد . . .
شعر قهر قهر تا قیامت را سرود ! / آن قیامت که دمــــی بیشتر نبود . . .
فاصله با کودکی هایمان چه کرد ؟ / کاش میشد بچگانه خـــــــــنده کرد !
.
.
.
.
کاش کاش بچه بودم که اگه دلمو میشکوندن با یک بوسه همه چی یادم میرفت . . .
.
.
.
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی ؟
.
.
.
.
خدایا تمام خنده های تلخ امروزم را می دهم . . . !
یکی از گریه های شیرین کودکی ام را پس بده . . .
.
.
.
.
سه چیز . . .
ما سه چیز را دردوران کودکی جا گذاشته ایم
شادمانی بی دلیل
دوست داشتن بی دریغ
کنجکاوی بی انتها
.
.
.
.
یادش بخیر بچگیا ، شیطونیا ، تموم پنهون کاریا
بازی گرکم به هوا ، کباب کباب ، تموم اسباب بازیا
لوس شدنا ، خندیدنا ، دوس داشتنی های راستکی
عیدی گرفتن از همه ، پول تو جیبی ، بستنیای آبکی
راستی عجب عالمی بود ، پر بودیم از فصل بهار
دنیا رو رنگی میدیدیم ، قشنگو پر نقشو نگار
دنیای خوبی بود ولی ، حیف که تموم شد و گذشت
مثل یه موج از سرمون ، گذشتو دیگه برنگشت
حالا دیگه قد کشیدیم ، پر شدیم از رنگو ریا
غرق شدیم تو عالم ، زرنگیا ، درنگیا
کاشکی میشد ما آدما ، بچه میموندیم تا ابد
دل میدادیم به چنتا گل ،یا چنتا سیب تو یه سبد
.
.
.
.
کاش بچه بودیم . . .
بچه ها به ۵ دلیل دوست داشتنی هستند :
۱ . گریه می کنند چون گریه کلید بهشته .
۲ . قهرکه می کنند زود آشتی می کنند چون کینه ندارند .
۳ . چیزی که می سازند زود خراب می کنند چون به دنیا دلبستگی ندارند .
۴ . باخاک بازی می کنند چون تکبر ندارند .
۵ . خوراکی که دارند زود می خورند و برای فردا نگه نمی دارند چون آرزوهای دراز ندارند .
.
.
.
.
بچه که بودیم ؛
جاده ها خراب بود ،
نیمکت مدرسه ها خراب بود ،
شیرای آب خراب بود !
زنگای در خونه ها خراب بود ؛
ولی آدما سالم بودن . . .
.
.
.
.
کودکی ام را دوست داشتم .
روزهایی که به جای دلم ، سر زانوهایم زخمی بود . . .
.
.
.
.
ای کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگیم نقاشی روی دیواربود . . .
ای کاش کودک بودم تا از ته دل میخندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم . . .
ای کاش کودک بودم تا در اوج اراحتی با یک بوسه تو همه چیز را فراموش میکردم . . .
.
.
.
.
ده عدد زیادی بود تو بچه گی هامون !
تا ده میشمردیم قایم می شدیم !
تا ده میشمردیم همدیگه رو پیدا می کردیم !
همدیگه رو ده تا دوست داشتیم !
یک تومن ، ده تا آبنبات
یک توپ ، ده تا همبازی
یکبار قهر ، ده بار آشتی
یک بغل ، ده تا بوسه
یک کوچه، ده تا همسایه
یک دیدار ، ده تا نامه
این روزا توپ داریم ، همبازی نداریم
توی کوچه مون همسایه نداریم
قهر داریم ، آشتی نداریم
نامه ی عاشقونه نداریم
این روزا اندازه ده تا ، دیگه هیچی نداریم
راستی این روزا چی داریم ؟
۱۲ می پسندم